میشول!؟

هانیه خانم انگار از گرفتن مراسم ختم گربه ات

و زخم زبان های مردم خوب شیر فهم نشدی که

این بار با تذکره سالگرد ژینا پا به میدان گذاشتی

بانوی گیسو حنایی که زود جذب می شوی. سخت 

اما باید که بدانی جدایت می کنند تندتر...

چنانکه در این هنگامه پاره هایی از خود را نیز

ز کف داده تازه در یابی که: ای داد من ام

نیز واجد دلسوزی بودم چون مابقی ملوس ها

که کم نیستند اگرچه  تک تک و مقطعی شان 

هزینه کنم آن هم به قیمت بالای هستی خویش

و باری در بازار مکاره خورده بر سوق سیاست 

(زوم کردن بی مورد و غیرضرور روی یک موضوع جدا

 از نشانه های وسواس ممکن است حاشیه های جانبی 

داشته باشد(بازداشت هانیه توسلی در انتهای شهریور

1402ش)که هستی انسان را به خطر اندازد پس باید 

جرعت گذاشتن وگذشتن اش داشت بی تاثیراز  شماتت 

دیگران مثل  بی رگی بوته زادگی و...

چه هر داغی با گذر زمان خنک می شود و دگر نه فکرش 

جگر می سوزاند و نه یاد آوریش دست  و زبان. 

پس اندکی صبر و بس)

#بلور