حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

شیخنا

مجلسی هیچ نداشت جز به خداوندی خود

که همان بندگی خالص سبحان دیدم

صفویان گشته ضخیم و بکریان گرم فکار1

او ولی  صافی آن مهلکه و قاتل عدوان دیدم

سختر شد گذر از  این برهوت   صبر کنید

بحر وی  موج زد و در حدیث از قبل آن دیدم2

قال باقر چه خوش است گفته صادق به یقین

عطر محبوب رسید و اثر قمصر کاشان  دیدم

یاد باید کنم از شاه طهماسب و هم  اسماعیل 

که ز عباس صفی لطف  برآن ملج پاکان دیدم3

گاه درخواست شده  حضرت شیخ کن نظری

چون به رخسار تو من  روضه رضوان دیدم

دخیلک یا محمد باقر

1.کنایه از قدرت گرفتن گرایش های انحرافی صوفی گری در

داخل ایران و چشم طمع ممالک عمری مذهب اطراف به مام میهن

2.کتاب بحارالانوار

3.شاهان شیعه پناه صفوی

سروده طلبه سعید حریری اصل 27رمضان1445

#قرآن-ناطق

شهید قدر

چون قمر از رخ تو هست جمیل...بر جمال ات شده ام سخت اسیر

به قضا گر چه همه خال ز هندو  بخرند...من یکی مشتریم بر کف پای تو  امیر

در نظر بازی چرخ نیست چنان ماه منیر...دون آن غمزه بران عشویه دیگر نپذیر

جمله گردید و ندانست تو را مفتخر است ...مگر از لطف  نشانیش به آفاق سریر

تکمله باش و بده قدرت اعجاز کبیر...ها علی بشر کیف بشر بحر طویل

شب قدر مفتخر از ذکر حدیث اش چو سمیر1..خون فرقی زده بر دفتر دهر مهر دبیر2

1.قصه گوی شب

2.معلم و آمورگار.اشاره به  خالق گیتی خداوند متعال

سرورده طلبه سعید حریری اصل.رمضان 1445ق

#یا-علی(ع)

مهین

شبی که رفت  و روز بعد وجود بر فنا سپرد

زبانه های مشق  را به دست ماجرا سپرد

همان سحر که  این میان به من رسید لاجرم

حدیث تازه ای نداشت که شرح ابتلا سپرد

غروب گرفت رنگ غم  ز حسرتش لواء سپرد

یکی  مسافر زمان به سطح جاده ها سپرد

دوباره باز از این مسیر بگشتم و نیافتم 

ببین خدا مرا مهین  به کنه  نا کجا سپرد

صلا بیامد از نهان  که سمت ما سواء سپرد

تو بندگی کن و نگو قضا چنین چرا سپرد

سروده سعید حریری اصل.فروردین1403ش

#ماء-معین

سرمزار

از ما بسی هلاک اند...در گوشه ای به خاک اند

جایی نمی روندش....با  این حساب پاک اند

خیلی کنون مغاک1 اند...در قطعه و پلاک اند

بر  زیر سنگ مانده ...آن جسم چاک چاک اند

هر لحظه بیم ناک اند...درگیر ترس و باک اند2

شهریور اش که طی شد...بی میوه شاخ تاک اند3

1.مغاک:پستی چاله گودال

2.اشاره به عذاب قبر یا دلتنگی مرده برای رجعت به دنیا

3.شهریور وقت رسیدن انگور است و بعدش خزان درخت تاک

سروده سعید حریری اصل.بهمن 1402ش

#الفاتحه

احراق الدار

یاالقوس(عج)توکلت علیک

تقدیم به پیشگاه حضرت علامه امینی(رضوان الله علیه)

سروده طلبه سعید حریری اصل

بر رمع لعنت بی حد که ز او است...هرچه فتله1 به سرم از ید دوران آمد

ناکسان بس به جهان فتنه نمودند ولی ...ثانی اش راس همه جبهه عدوان2 آمد

گفته اند عیب نگو در گذر از کرده او...سبک بو راجح3 ولی ذکر به عنوان آمد

پشت در داد زده می شکنم حرمت تان..آل عمران4 اگرش بوذر و سلمان آمد

هم شما اهل حرم لیک ولی اندر پی...هیزم و آتش ما بر سر آن مجمع پاکان آمد

نامه داده چو یکی بر پسر هند زبون5...من زدم فاطمه و سبط4به هرمان آمد

رایت دولت او گرچه گرفته همه جا...این سلا هم برسد مهدی جانان آمد

در شکافد به قبور از قبل مزجع نور5...می زند دار که پایان شب هجران آمد

آری آخر برسد منتقم دخت نبی....چه در اقسای وی اش غیر به جولان آمد6

1.گفت عمر خطاب:بیعت با ابوبکر فتله و لغزش بود. بخاری.ص940.ط مکتبه الرشد

2.اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد.فرازی از زیارت منور عاشور

3.ابو راجح حمامی

4.عمران از اسم های پدرامام علی (ع) است

5.اشاره به نامه عمر برای معاویه

6.سبط اکبر از القاب امام حسن بن علی(علیه السلام)

7.روضه شریف رسول اکرم(ص)ذیل گنبد خضراء مسجدالنبی مدینه منوره

8.بِیُمْنِهِ‌ رُزِقَ‌ الْوَرَى‌

موسی بن جعفر(ع)

السلام الی فی قعر سجون و قره عیون

(به جهت سالگرد شهادت امام هفتم کاظم(ع))

غیظ به منتها فرزون کظم جنود باقی است1

موسی آل مصطفی مدخل هر سرایی است

باب مراد می طلب ای دل از این هوا و تب

کین رخ ماجرا و آن سیرت حق جوادی است

عظم زیارتش مرا تا دم مرگ باقی است

ای اجل از خودت بران هر که به راه عالی است

شوکت عباسی از این لجنه کشیده چونکه پا

در بر بغداد ولی بخی هر آنکه طاغی است

گنبدش هم دو تا و باز شوط حرم که ثانی است

شکر خداوند کریم کین همه لطف باری است

زاده قولوی نگر2خفته به زیر پایشان

چونکه مقام حاضرش افضل پادشاهی است

شیخ مفید در برش واجد آشنایی است

این دو چنان یکی تن و روح همان حوالی است

سروده طلبه سعیدحریری اصل24رجبالمرجب 1445ق

1.کظم غیظ 

2.ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن مسرور(ابن قولویه)

#جاده-مسیب

یاعلی(ع) مدد

به جهت زادروز مولود کعبه امام المتقین علی بن ابیطالب(علیه السلام)

سروده طلبه سعید حریری اصل

مدد از نام زنور سماوات...خداوندان ارزش عف مافات

زمین بی ذکر او هرگز نگردد...که ناصر بادش در متن شامات

عبیدی دور از دار مکافات...ولی در بطن آن خارق به عادات

همان سلطان که در ملکش ندیدم...کسی را سرنگون از جور افات

اگر مرحب ببودش بی مبالادت...بیفکندش چنان بر سوی اموات

به صفین و احد در هر فتوحات ...علی خیر العمل عامل به خیرات

اشهد ان علیا ولی الله

#حیدر-صفدر

باقر بقیع

السلام علیکم اهل النجواء(به جهت اول رجب المرجب میلاد 

امام محمد باقر علیه السلام.سروده طلبه سعید حریری اصل

الا ای زاده زین العبادش ...تو آن دری به کون و مستفادش

به عاشوری که رشک جمله  ایام...یکی فتانه دیدم  یادگارش

پدر تب دار و کنج خیمه گاهش...و عمه صابر اندر بعد تارش

تو خردی بودی  و والا شه دین...همان جدت ذبیح کام کارش

خرابه دیده ای با رقیه یارش...کشیدی تا به شام آورده بارش

مدینه زان به بعد هر چند واقف  ...دلت بر کربلا جا مانده زارش

بخوانم مرثیه باران ببارش...که در صبای غم افتاده حالش

چه گویم در ثنای ات باقرالعلم...به غرقاب بقیع موقوفه دارش

کمی آن سوتر از خضراء مقام اش...ز غربت رفته از سر انفوان اش

اسیر یک دو سه گور گرانم ...که من خاک در این آستان اش

به حق امک فاطمه بنت الحسن(ع) دخیلک سیدی

سقا

از خیل نا سپاسان ساقی تو سر در آور...القم به سوی اهلت بانگی به لب بر آور

ادرک اخاء گزین و آن جلو را در آور...با مشق رزم و جوشن یک مشک تر بر آور

رُقیه ببیند از دور این مهلکه  در آور...با آن عمود زوبین جان از تن ات بر آور

هرچند جرعه آبی باری کنون در آور...گیرم به اشک چشمی باشد همان بر آور

اینجا همیشگی شد کرب و بلا در آور...لایوم یومک را خوش خط و یمن برآور

از راستای شش گوش طوف حرم در آور...سرداب پس بران و ماء معین برآور

ای بوتراب زاده غیرت به دم در آور...مادر تو راست زهراء اجر محب برآور

سروده طلبه سعید حریری اصل.13جمادی الاولی1445ق

دخیلک یا ام البینین(س)

کلب آستان

منم درویش و در پیشم ندارم غیر تشویش ام

که مرحم از کجا یابم بر این احوال بس ریش ام

علی را گشته ام طالب ز دادر خود از کیش ام

چونان مصباح راهی که نیفتم با بد اندیش ام

صلات ظهر و گاه شب سحرهایی که در پیش ام

به ذکرش مشتعل گشته بخوردم دائما نیش ام

بر این خیل در پی گله یکی کلب یا خود میش ام

ولی با آن شبان گویا که آدم زاده هم می شم

سروده طلبه سعید حریری اصل ربیع الثانی1445ق

#ذیل-علم

سگان حوائب

سگان حوائب از تو بس عاصی اند...گرفتار سردر گمی ترک تازی اند

که آمد چنین ترش رو گشته اند...قضا را از مهن سخت ناراضی اند

دم صبح و جمله چو در بازی اند...ببین خیل ناکس به طنازی اند

نبی گفته بود هان حذر کن  فلان...چه ایشان همه نوکر قاضی اند

علی را رعیت چو او خاکی اند...به بصره و شط جنب اهوازی اند

نبردند چون تو هوس را گران...که صاحب شرف غیر اعرازی اند

نه فکر متاع طلبکار خرازی اند...نه با اشترش در جمل سازی اند

سروده طلبه سعید حریری اصل

پیامبر اکرم(ص)خطاب بر زنان اش:

گویا یکی از شما را می بینم که سگان حوائب بر او پارس می کنند

#عایشه

استغاثه

الا ترکی وش ترسایی من...چه داری با خودت عیساوی من

تو می مانی به سان قبله عشق...نگر راکع شدم اقصایی من

یکی داود لب قرائی من...همان یونس درون ماهی من

بدیدم حشمت الله مجدد...چو موسی موتکف در وادی من

حنا بندان و زلفت هادی من...کشیده شط خون درباقی من

حسین منی ات آتش به پا کرد...یکی پروانه گشته ام  والی  من

هدف این بوده درشعر غایی من...که دریابم ز ژرف پهنایی من

اگر میسور نیست محبوب دلها...ببخش اش ناجی رویایی من

سروده طلبه سعید حریری اصل.17ربیع الاول1445ق

#یامحمد-یاعلی