حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

اوزگل

یارو خوب فهمید که رسیده به ساعت :پخ

پس با برگشتن خودش را دارد می کند: تخ

ولی کاش خدا بیامرز بابایش جای رئیس زنده

بود!؟ چون  عوض زدن ضربه به روی شانه

یک پس گرندی آبدار حواله  می کرد که به

تنظیمات کار خانه برگشته و امروز با خاطره 

و بودن فی نفسه ولو در کره مریخ  جوانی و خامی

برخی را عین خودش تابلو نباشد.....

چنانکه بایسه جر خوردن  گردد حال به 

دست هر که ولو امیر تتلو

#دفتر-نقاشی

آخ کجایی نازنینم!؟

کام لب  به دود سیگار پکی رو که جا می زاره

دل خون داغ تر از اون تو رو یاد من می زاره

بعد هر شبی که انگار قراره ببینم ات باز

ولی  روز فردا حتما پا روی میل ام  می زاره

تو کجایی نمی دونم همین سر به سر می زاره

می کشه تن خراب و یا یک گوشه  ای می زاره

تا کی از قضا به عشقت بسوزم با بی نشونی

یه خبر بده عزیزم خوش باشم محل می زاره

سروده سعید حریری اصل.آذر1402ش

#شهر-تهران

وَتَرَکُوکَ قَآئِمٗاۚ

روی چه حسابی این جماعت عمری در صف نماز جمعه هم مثل

صلات میت کفش به پا دارند!؟(با عنایت به عکس فوق متن)

آری در احیاء سنت خلیفه شان که با وسوسه موسیقی غنا 

بر آمده از ساز  فروشنده دور گرد و من باب بازار گرمی 

راحت و فورا سر خر را کج کرد از خدا به سوی خرما...

وَإِذَا رَأَوۡاْ تِجَٰرَةً أَوۡ لَهۡوًا ٱنفَضُّوٓاْ إِلَیۡهَا وَتَرَکُوکَ قَآئِمٗاۚ قُلۡ مَا 

عِندَ ٱللَّهِ خَیۡرٞ مِّنَ ٱللَّهۡوِ وَمِنَ ٱلتِّجَٰرَةِۚ وَٱللَّهُ خَیۡرُ ٱلرَّـٰزِقِینَ

سوره جمعه آیه یازدهم

#اهل-خلاف

از محسن افشانی آموختم

چند سال پیش که آقای محسن افشانی از صدا و سیما سر در آورده بود!؟

آن هم بعنوان مجری برنامه زنده حرف های چنان پخته و سطح بالایی  زد

که واقعا میخ کوب و وادار به تفکر بیشترم کرد.

ولی از آن پس و در سایه حواشی پر رنگ و البته اگر نیک نگاه کنیم غیر ضروری

که عین کف روی آب باشد به خیلی ها بهانه داد که دستی دستی آن کاراکتر

والا و قابل عنایت را خط خطی  کنند.

بله نفس انسان را ذلیل می کند و استعداد را کور آن هم بواسطه خود آدم

نه دیگری که البته خیلی زور و درد دارد.

شعور نعمتی مثل آب است منتها بصیرت اخلاق و...چون ظرف می ماند 

مایع حیات  بدون دبه و سد اما عین بلا می شود  و تو را قاطی سیل ها

و مقیم کف استخر پر می کند یعنی  مایه ممات

افشانی

 عمر35مطلقه                                                           سن27مجرد

اصولا در زندگی یا باید چشم درویش کرده و لابد از هوس بری

باشی که مثلا و بارزش شکم ات بالا نیاید چه از غذا باری شهوت.

یا اگر تاب نیاوردی و میل کرده ات شکر از آب در آمد در مقابل 

گوه خوری های حاصل و ثانوی اش دیگر شانه کشی نکنی .چون 

ضرری که می بری و خرد شدن عمر سلامتی و شادابی ات 

بسیار بیش از میل یک نجسی هست که نهایتا با شستشوی

معده یا همت خدادادی اسید آن کمتر به سمت تیفوس هپاتیت

و...کشد.

تعداد قابل توجی  از بازیگران شاخص سینمای ایران بعد از حوادث

تلخ سال1401ش و جریان مهسا امینی درگیر آن حاشیه شدند

ولی و در این زمره آقای محسن افشانی ید طولا و قدمت دیرنه تری

از فلان  مسائل و مرزبندی های سیاسی بهر شلوغ کردن دارد!؟

اصلا دیگر مخاطب دست او را خوانده و می داند به وهله اول و

فرای آنکه چه می گوید دنبال راحت و دوام وجود خویش است

منتها با دو تبصره:اولا اینکه  آقا محسن در وقت و به ضرورت  از

گوه خوردن اجتنابی ندارد ثانیا:شلنگ تخته های هم که می اندازد

کنترل شده است و مثلا نمی شود انگ اقدام علیه امنیت فلان 

حکومت پشت کوه گاف را بدان زد.

دقیقا اینچنین روحیه و درایتی می باشد که افراطیون و بریده مزدوران

چون امیددانا (لعنت الله علیه) را فشل و گرفتار عصاب خردی می کند

تا آنجا که لجن مسائل سیاسی را بهر تخریب سمت اش پرتاپ کنند...

آری او خلاف چهره هایی که حتی در26سالگی افسردگی  و فشار-

روزگار را تابلو شده اند ماشاء الله هنوز به شادابی و جوانی می زند 

چه:فرش خوب  پا خورش بیشتر هست

#قالی-کرمان

عباس کیارستمی و دوربین دیجیتال عکاسی

زنده یاد استاد عباس کیارستمی از بهر امرار معاش نقاشی هم می کرد

تاریخ و برهه زندگی اش مخصوصا عهد جوانی هم ناخواسته او را سمت

شاعری سوق می داد چه اسطوره های چون مهدی اخوان ثالث و جبران 

خلیل جبران را معاصر داشت.البته مرادم از شعر گفتن الزاما کلنجار 

رفتن با عروض و ریتم  بندی کلمات نیست که شاعران نو سرا مثل

احمد شاملو فاقدش هستند.کیارستمی در تمام آثار سینمایی خود

و به قالب آن حد وافری از ایهام و خلاقیت مرسوم سخن سرایان 

و شیوا دهنان داراست .اصلا و به همین خاطر سکوی پرتابش به 

سینما کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قبل انقلاب 57بود.

یعنی آنجا که روشنفکران اصیل و کمتر تحت تاثیر مکتب چپ و

راست جهانی ذیل سایه خانم فرح پهلوی مجال جولان یافتند چیزی

که ساواک پرویز ثابتی اندر هر بستر فرهنگی دیگر مانع می شد 

یا چون حرکت علی شریعتی به سود جویی ابزاری از آن و در کنترل 

گرفتن اش  تمایل داشت.

دوربین آنالوگ فیلمبرداری هرگز مانع جدی در مقابل روح شاعرانه

آثار کیارستمی نبود. اما وقتی می خواست تجربه های خود از نقاشی

را به مدد دوربین آنالوگ عکاسی بروز دهد دچار چالش جدی می شد.

چون روزنه و آینه های تقسیم نور از سوژه دیدن چشمی و عدسی 

جدا هستند و به زبان ساده میان رویت عکاس و ثبت شده نگاتیو 

از موضوع  تفاوت هایی وجود داشت. خاصه اگر او دنبال جزئیات 

مفهوی در کادر مورد نظر بود.

ولی کیارستمی شانس آورد و در اواخر عمرش دوربین عکاسی 

دیجیتال را تجربه نموده دست یافت و اگر دقت کنید اکثر کارهای

خاص و تحسین برانگیز او در این قالب از جنبه وسعت و تنوع حداقل

مربوط به همین ایام است.رحمت الله علیه

ناکسین

دخترک با نقاب چند لایه داری حجاب ...روسری چادر رواق ولی یقینا سراب

شوهر حیون  تو میکنه آدم کباب1.........شکر خدا می بره از پی تنگ شراب2

رسم فلک همینه بعد هر آن ارتکاب...با زن بد آقاشون یربه یرن تو عقاب3

کافر از این مهلکه بس دیده روی ثواب...دین اگه اینه جونم من قاطی در عذاب

تا کجا لاس می زنی از قبل و در رهاب4 ...لخت رو تخت بهتره از توی مادر خراب5

1.اشاره به ماجرای سوزاندن خلبان اردونی در قفس توسط داعش مرتد

2.کنایه از تزویرو دوروی 3.الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ

 لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ أُولئِکَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ

آیه بیست وشش از سوره نور4.جانماز آب کشیدن و تظاهر به تقدس 5.اگر 

زنان فرنگی فیلم های پورن و جنسی خودشان بد هستند مونث داعشی اصل 

و ریشه نسبی اش  هم پلید است که چنین از آب و گل در آمده لذا همان جنده -

های ظاهری بر وی شرافت دارند

سروده سعیدحریری اصل.

#تبری

مرارت ارضاء3

وقتی شهوت بر جوانی که دسترسی به جنس مخالف ندارد یا حتی

عدم تمایل به آمیزش غلبه کرد اگر یک شرقی فاقد علم کنترول

بر مقوله سکس باشد با تصورات خود از عریانی آن دیگری تا 

مرحله تخلیه به مدد دست و فشردن آلت پیش می رود یعنی

استمناءای که خلاف اتصال واقعی آلت زن و مرد هم مشکل 

روانی بارمی آورد(عدم تمرکز) ایضا جسمی(شلی مجاری)

سنت مذهبی در اینچنین مهلکه توصیه به گفتن ذکر یادآوری

مرگ و...برای ایجاد انحراف ذهنی و خلاصی از نقطه اوج چنان

حالتی دارد.

مدرنیته هم اگر شهروند خود راصاحب اهمیت شمرد همین

رویه را منتها در قالب سکولارش پیش می گیرد مثلا:

یک پرتقال قرمز را وقتی از میانه ببرید دقیقا مانند واژن زنانه

شود و فرد شهوت زده اگر چنین چیزی را با انگشت خود فشارد

یا به عورت خویش نزدیک کند ناخودآگاه از سکس خیالی که 

غرق در اجزاء دلپذیر زن هست سمت همزمان متوجه جنبه

نا میمون او نیز می گردد.اصلا اساس تفاوت استمناء و آمیزش

همین تجربه همزمان ترش و شیرین در مورد دومی است.

چنین روندی عین مابقی مسائل زندگی پستی و بلندی کم

و زیاد دارد و اما تصور ذهنی صرف کم کم روح انسان را عادت 

به راحت و غلیظ کسب کردن دل خواسته و خوشی می نماید.

درنتیجه مبتلاء  استمناء رفته رفته از روند طبیعی حیات 

انسانی قطع گشته سمت پرتگاه مرگ متمایل گردد

#جق-زدن

اشکان خروس

سیاهی های خونمون سپیدی رو کرده نشون...من این وسط چی کار کنم که افتادم تو بینشون

متا می خوان که گم بشه تموم چاله چولشون...حساب خالی و غم اش که رفته توی خونشون

زنه با شوهر مریض نمونده چیزی بینشون..یه بچه بود که اون ولی نبوده کشته مردشون

پسر فقط پی هوس دخترا بی بی  بردشون...این قانون رایج که بکن بکن تو  پاچشون

عرق سگی یا که شراب بتکای روس با دبشون...بده بالا چه کاریه گم شه تموم بقیشون

زمونه با ما نمی ساخت گور بابای همشون... ببین رسیدیم ته خط  ارواح خاک عمشون

نه حال ضرب و حین جرح ندیدیم روی بخیشون...رسما از اینجا پکیدم کوتاهی های جنبشون

سروده سعید حریری اصل.آذر1402ش

#جنوب-تهران

سقا

از خیل نا سپاسان ساقی تو سر در آور...القم به سوی اهلت بانگی به لب بر آور

ادرک اخاء گزین و آن جلو را در آور...با مشق رزم و جوشن یک مشک تر بر آور

رُقیه ببیند از دور این مهلکه  در آور...با آن عمود زوبین جان از تن ات بر آور

هرچند جرعه آبی باری کنون در آور...گیرم به اشک چشمی باشد همان بر آور

اینجا همیشگی شد کرب و بلا در آور...لایوم یومک را خوش خط و یمن برآور

از راستای شش گوش طوف حرم در آور...سرداب پس بران و ماء معین برآور

ای بوتراب زاده غیرت به دم در آور...مادر تو راست زهراء اجر محب برآور

سروده طلبه سعید حریری اصل.13جمادی الاولی1445ق

دخیلک یا ام البینین(س)

صاحب قران

هر وقت  در تنزل باشندگان  قلدر...با ما چگونه کردند تا از سر تمسخر

مشت و لگد چپاندن فحش از بر تنفر...یا نه تملغ آمیز نامیدگان در خور

اهل سیاست و ننگ جویندگان هر در1...خود را به دار بردند بی قدرت تفکر

رعیت جو باز جستند از فرجه تلنگر...پایان رسید عمر ضحاک پر تبختر

سروده طلبه سعید حریری اصل.13جمادی الاولی1445ق

1.در و گوهر. کنایه از عطش بی پایان حاکم جهت زرو زور ایضا تزویر

2.سلطان صاحب قران لقب ناصرالدین شاه قاجار

#آه-مظلوم

جا مانده اروند

پنج شش ساله بودم .پدر بعد فتح خرمشهر تحفه ای برای خانواده آورد:  چادر نظامی 

دو نفره که مادر را مجبور کردم چون لباس سربازیش بدوزد و  روز اعزام بچه های

غواص با همان بر تن راهی بدرقه شدیم که حسب اتفاق دستم از اخوی بزرگتر

جدا شد و وقتی گم شدم تازه خود رامیان آن چهره های نورانی پیدا کردم و ساعتی

مایه دلخوشی شان گشتم .آری جا مانده اروند منم و آنها اما عند ربهم یرزقون ...

ما از بیان گرفتیم تفسیر ماجرا را...رندانه سر نهادیم تقسیم ماسواء را

در کشتگاه و رستن تا بر شدیم آخر...دست قضا بریدش مفهوم انتها را

تب کرده ربط دادیم این گردش قضا را...تا دشت طف کشاندیم معنای اقتدا را

اروند ساحل و موج از بچه ها خبر داشت...با آنکه خاک ریزش پر کرده ناکجا را

دائم به خود تنیدیم مانند کهربا را...ایام گشت و طی شد این مانده در فضا را

گو از حبیب من تو گر خوش خبر بداری...یا باز خوانم ات چون فارغ ز  ابتلاء را

سروده طلبه سعید حریری اصل.آذر1402ش

#دهه-شصتی