حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

باور پذیری نقش

در جامعه امروز ایران اگر کسی حال در هر شرایط سنی خلقی جنسی و...

جهت تست بازیگری انتخاب شود چند نقش است که اصلا مناسب اش

نیست. مثلا یک بچه مدرسه ای را هرگز نمی شود بعنوان قاچاقچی 

رده بالای مواد جا زد. اما اگر هم سن او را با نام طلبه جایگزین کنید

همین سختی بیشتر درس محدودیت امکانات  طبقه پایین تر بودن و...

دست به دست هم می دهد تا مخاطب راحتر قبول کند وی  خلافکار

کلان می تواند باشد.

یعنی دامنه زیست های متفاوت حتی متضاد ذیل سایه و عنوان آخوندی

ممکن می گردد و از مشرف محضرامام زمان(عج) تا خود در آمیخته با زن

شوهر دار حتی دختر بچه از شیر نگرفته را شامل می شود.

راستی چرا مملکتی با اکثریت شیعه مذهب یا حداقل اگر دین گریزی 

را درایران امروز پر رنگ ببینیم و جمعی چون آتئیست و...مضاف برآن

که هرچه هستند با متد سنی گری سلفی طالبان اخوان المسلمین و...

سازگاری ندارند نسبت به روحانیت تشیع باید چنین نگاه منفی داشته

باشند!؟خلاف راهب بودایی یا کشیش مسیحی و...مشابه 

شاید بگوید:علت اصلی حکمرانی حدودا نیم قرنی ملایان البته ایدئولوژیک

مذهبی است. اما قدمت آنها با همه مرام نامه خاص روش عمل و...هرگز 

چنین تاثیر عمیقی را ممکن نیست.

حقیقت مطلب همین هست که حافظه جمعی ایرانی جماعت نسبت به مفهوم

شیخ و مفتی بسیار ضعیف می باشد. چنانکه حتی بسیارانی نمی دانند 

وظیفه اولا و سازمانی او در جامعه رسیدگی به ایتام آل محمد(ص)به معنی

کمک بر هر آن انسان ولو غیرمذهبی یا دگر کیش و اندیش است. تنها به 

یک شرط واحد و آن هم نبودن خود آگاهانه درباند و دار دسته سقیفیه بنی-

ساعده ایضا کفار حربی والا بقول صاحب مثنوی:

درکف ندارم سنگ من باکس ندارم جنگ من الی یوم الفرج انشاء الله

هر گردی گردو نیست

ندانستم که ملایی گناه است...به چشم خلق  خود یک  اشتباه است

فراوان گر کنی ذکر از روایات...بگویند  این طرف در فکر جاه است1

گذشتن از خطا حرفی تباه است....مدارا کردن اش هم  پابه ماه است2

بدیدی گر یکی مفتی به انظار...بدان باعث به هر نوع افتضاح است

خدا داند که شیطان را طواف است..بر عهد بوق و از اهل شکاف است3

چو کشته بی شمار از بی گناهان...همان طفلک نمای کنج راه است4

ولی جانا بدان اینها خلاف است...به هرنوع  زمره ای اندر قذاف است

بله شمر لعین هم شیخ بوده...فقط  اما حسین اش قرص ماه  است5

1.قدرت طلبی و ثروت اندوزی

2.کنایه از مصلحت فردی

3.غار نشین

4. این مصرع حالت جناس دارد وهم اشاره به قیافه نور بالا و مظلومانه

اکثر روحانیت نیز رواج لواط با خردسالان در بین بعض ایشان می نماید

5. امام حسین(ع) وشمر هر دو الظاهر آخوند بودند.

سروده طلبه سعید حریری اصل

#تو-روحت-شمر

سرمزار

از ما بسی هلاک اند...در گوشه ای به خاک اند

جایی نمی روندش....با  این حساب پاک اند

خیلی کنون مغاک1 اند...در قطعه و پلاک اند

بر  زیر سنگ مانده ...آن جسم چاک چاک اند

هر لحظه بیم ناک اند...درگیر ترس و باک اند2

شهریور اش که طی شد...بی میوه شاخ تاک اند3

1.مغاک:پستی چاله گودال

2.اشاره به عذاب قبر یا دلتنگی مرده برای رجعت به دنیا

3.شهریور وقت رسیدن انگور است و بعدش خزان درخت تاک

سروده سعید حریری اصل.بهمن 1402ش

#الفاتحه

عکاسی فرزند صالح روشنفکرعرفی

در هر کجای دنیا و موقعیت زندگی که باشی اندر میانه نقش

آفرینی خودت غالبا از یاد خواهی برد باید و نباید های زیست

متفاوت از آنچه نسیب تو شده است.

ولی از معدود پیشه های جهان که اموراتش با همین دقت 

در کادر جستن  لحظه مناسب ثبت و...می گذرد عکاسی 

است.

بقول زنده یاد مصطفی عقاد1 اگر در جمعی ناشناس واقع 

شدی می توانی به کسی که دوربین در دست دارد بیشتر

اعتماد کنی چون عکاس ها معمولا بخاطر بحث ثانوی پایشان

به قصه ات باز می شود حتی اگر مزدورباشند.

رقص نور آن هم در قاب ثابت اش از معدود امکان هایی 

که دادار گیتی به این پدیده داده و شاید از همین رو

است که در معرفی خود می گوید:ان الله نور سماوات 

والارض

یعنی آن چیزی که عکس مابقی از حقیقت مرگ بری است

و به اوج عدم نیز فرمانروایی می کند.

نور از یکی محدب که سبب تجلی بهترش می شود تا این

عدسی چشم یعنی وسیله دل نشین گشتن اش  در سفری

است با سرعت بی حتما تا شاید ما را به یاد آن یکتا اندازد.

#سیر-الی-الله

سو سو

زاویه و جهت نگاه ما اگریک مسئله است سو سو زدن سوژه هزار و یک

داستان جدا است.

اما این وسط سبب تغییر موضع بیننده هم می شود به امید واحد رویت

لاینقطع و البته مشاهده واضح تر

اینجوری تمام نقاط متفاوت بودن من نوعی در هوس تبلور بهتر محبوبم 

عین دانه های تسبیح با عنوان نخ طواف به هم می پیوندد.

حالا اما هفت دور و به عدد طبقات آسمان اگر با این دست زیارت اوج

گیرم تازه شاید بفهم که از آن بالا او که نقطه پرگار باشد گردا گرد 

خود را در گرما گرم نشان جستن من علامت گذاشته است.

آدمی اگر کار درست یک عمرسمت خدا و متا فیزیک را جسته و در آخر 

حیات  عملا به نشانی وی بدل می گردد.چنانکه افتخار عنوان  اش را نیز

به رب ودود خویش تسلیم می نماید و بس(ذلک من فضل ربی)

اما در مقابل مابقی نامحرمان و هرچه غیردوست و نه محفل رندان خرابات

باز نقش و تریپ همان نقطه را به دوش می کشد(روشنفکر عرفی)

شادروان فرهاد مهراد:

در حاشیه کتاب چون نقطه شک..... بیکار نیم  اگر چه در کار نیم

#سبیل-الله

روشنفکر استخوان دار

روشنفکر مذهبی ابتدائی ترین مسئله ای که در مقابل خود بیند

مفهوم خدا است.

انتلکتوئل اما با مورد خلق و خودش درگیراست.

اولی و در نهایت سازنده بروکراسی در روی زمین می شود که 

همه راه هایش به روم طبقه خاص مثلا روحانی می انجامد

و دومی چنانکه در لیبرال دموکراسی غرب شاهدیم با تعیین

مرزها و مفاهیم ویژه ولایتغیر چون هولوکاست عملا نوکر 

صهیونیسم بین الملل است و بس

در این میانه اما روشنفکر عرفی مسئله اول اش نه خدا و

یا خرما بلکه نفس هستی و درک نظامات آن است و درادامه

رب (خالق)ورب(گوجه فرنگی کنایه از دنیا) او به زیرمجموعه 

چنان برداشتی رخ می نماید.

من عرف نفسه فقد عرف ربه نیز کنایه و اشاره به همین راه

سوم هست که چون کودک درون خود را نکشته خردسالان 

وار با طرح سوال مکررش باز شناخته می شود.

باری  به نسبت انبان و آذوقه بیشتری که از هر دو وجه دیگر مفهوم 

روشنفکر داراست و  اشتباه اش از جنبه راه طی شده بشر کمتر است

دکتر داریوش شایگان روشنفکران مذهبی را خوب می شناخت و

لذا از خلال حرف های او چیز تراشه و آبداری  نسیب هوچی های این

جماعت ایدئلوژیک مذهبی نمی شود تا پیراهن عثمان کنند...

دکتر فرهنگ هولاکویی هم زیرو بم  انتلکتوئل جماعت را داند

و بازیست به متنی چنان  اما محیط و مسلط به نقاط ضعف وقوت آن

پندارهااست

این وسط مهندس مهدی بازرگان یا محمد رضا شجریان (رضوان-

الله علیهما)اما چون برهر دو وجه مشرف بودند گیرایی بیشتری یافته

و توانستند که با سواری گرفتن از سوانح ایام(آواز خوان گروه چاووش 

یا نخست وزیر دولت موقت)  برسر زبان ها افتاده جلو چشم ها باشند.

بازرگان:دین برای آبادکردن دنیای ما نیامده است

دار امتحان!؟

نه عالم ذر و نه موقعیت برزخ آنچنانکه برخی پنداشته اندسیاه و

سفید و مشرف بر  این دنیا نیست تا  پنداریم که در حال 

مراقبت کاشته اولی بهر برداشتن بعد مرگ اش قبل قیامت ایم

خیر جانم قبض و بسط قصه آنچنانکه از کانال وحی و لسان صدق

یعنی کلام اولیاء الله(علیهم السلام) برمی آید آنقدر غلیظ نیست

 که منافی فلسفه معقول خلقت این جهان باشد. چه اگر نیک به آثار

برخی از فهمیدگان روز گار از سید حسن ابطحی تا شیخ طنطاوی

 بیندازی (این هر دو کتابی مستقل با نام  عالم ارواح دارند)

نیک شیر فهم خواهی شد که از سید محمد جوادعلوی بروجردی 

تا زنده یاد داود فیرحی و حاتم قادری ایضا دکتر فرهنگ هولاکویی

حقیقت را می گویند هرچند مشتی کوتاه من باب خط خطی کردن 

سیما و کاراکتر آن بزرگان انگ و بر چسب سکولار صرف زنند...

مولاعلی(ع) وقتی در جنگ ها برخی با تیغ ذوالفقار کشته اما عده

دیگر ر افقط زخم می انداخت با این استدلال که در نسل آینده او 

انسان خوبی دیدم و نباید از نعمت زیست با مرگ پدر جدش

محروم شود یعنی چه!؟این در هم تنیدگی خوب و بد کل جهان

حاضر فی نفسه کارخانه انسان سازی هست و بحث عالم ذر اشاره

به متا و متریال اولیه محصول گیتی حاضر می باشدکه نه می توان 

تاثیر آن را از بیخ منکر شد و نه هر چه در کره خاکی برای بنی بشر

آزاد و دارای حق انتخاب پیش آمد با آن توجیه کرده پنداریم که

عرق ریختن های ما بی فایده است.ان انسان الی ما سعی

دبش دو نبش!؟

بعضی وقتها  که از زیر سایه سنگین سلطنت طلب ها می زنی

بیرون و  پاور چین حرف حق را به زبان می آوری که: هر جا بروی

آسمان همین رنگ است و من آدم سیاسی نیستم .نا خواسته

یاد آن دو کلمه رندانه و البته عمیق ات می افتم:دبش دونبش

(دبش یعنی چسبیده و با دو نبش مساوی میدان می شود)

آره حمید خان ایرانی جماعت تو چهار راه زندگی می کند!؟ یعنی

از هر طرف که نگاه اندازی دقیقا به کنار خیابان جا داری

منتها بعضی فاز مجسمه برداشتند (اهل سیاست )عده ای 

نه عین فواره حوض افتادگی پیشه کردند(غیرسیاسی)

حالا اینکه شما شبیه مجسمه فواره ای بماند...

خوب قابل درک هم هست لس آنجلس شرجی و غالبا بارانی 

بدون چتر که نمی شود...

اما من می خواهم بزنم بیرون نه از ایران و ایالات متحده بلکه

هرچه پوسته و پیوستگی عین فرهنگ هولاکویی عزیزم

با احترام به همه بچه های لس آنجلس ولی اورنج کانی و...

#رادیو-همراه

تبعیدی سیبری

درنگاه استالین ها سیبری آخر دنیا و دقیقا جایی است که بزرگ مخالفان

خویش را بدان تبعید می کنند غافل از اینکه مثل کرملین از آن هم

دورتر و به دل جهنم است و گناه چون کاخ سفید این وسط انداختن 

تناب پوسیده سمت لیدر مخالف خوان آن دوزخیان روی زمین با 

بهانه و منت کمک حقوق بشری است.

راستی ناوالنی حالا که اجل دست از تو شسته و بر زاویه ماوراء به

کل قصه نگاه می کنی شایسته نبود خیلی زودتر از رسیدن لحظه

مرگ تو این همه را وا می گذاشتی تا عکس مابقی اهل دنیا که

فقط چند روز بعد از نبود فرد سیاسی از او  یادمی کنند قدیس وار

و بی تاریخ انقضاء در کل ادوار گوشه منشور انسانیت مانا بودی!؟

ببین الکسی شاید خیلی ها  این موضع را به حساب خریت و نمک -

نشناسی گذارند اما و در یک کلام وقتی مرکز چیز کروی بی سر ته و

مملو از اسرار لاجرم نگو است (سیاست)خرج جان برای آن خطا باشد

نه رد شدن از کنارش بی هر نفرین و آفرین

#مصدق-کبیر

نزارالقطری!؟

خادم الحسین(ع)جناب نزار القطری(حفظه الله) احتراما وحالا که ازشیعه 

ویس آنها(شیرازی)تا معلای اینها (خامنه ای)تشریف فرما می شوید لطفا 

شخصیت مستقل خویش را همچنان تبلور داده  هم نوای سلایق خاص

نشوید والا چنان کنشی جز ابن الوقت بودن و نفاق معنا نمی دهد.

وقتی مثل مطیعی با چاقو زبانش شعائر حسینی را برش کاری نموده 

رج می زندتو چرا با سکوت خود رضایت داده  و به رفقای لندن

نیشین با این کنش ها خنجر از پشت نثار می کنی!؟.

(هر رسانه شیوه ای جهت سلب مسئولیت از دوش خود دارد مثلا شبکه جهانی

امام حسین(ع)پیش از بخش  برنامه ها نسبت به نظرات شخصی افراد سلب 

مسئولیت می کند .صدا وسیمای ملی سانسور وتدوین هدفمند پیش گیرد و...

حالا ودراین میانه اگر کسی در هر دو آنهارویت می شود باید که اصطلاحا گربه

رادم حجله کشته وخویش را راه سومی جدا از طریق تعریف شده شان ابراز لسانی

ایضا با زبان بدن دارد والا و بی تعارف آلت دست همگی می شود...)

نزاز القطری عزیز درعین اینکه مدام وبه علت کاری در سفر است اما وقتی از

وطن ومحل اصلی اقامتش پرسیدند گفت:لباس هایم در کربلا آویزان است 

خوب گرامی فکرت روهم یک جایی الصاق نما خواهشا 

#شب-برهنه

مرکز جن زدگی!؟

حسب سریعتر دویدن اسب بشر این موجود سم دار را رام کرد و به سود

خود در کار گماشت.

اجنه اما چون فقط دو پای سم مانند دارند هر چند از اسب بیشتر چالاک

هستند اما هرگز تعادل او که چهار پا است  را نمی توانند داشت.

موجود جن زده اما حسب فرمانبرداری تنش از آن عفریت ایضا به حاشیه

رفتن روح و وجدان خود دقیقا دچار عدم تعادل است.

انسان جن زده مدام با دست هایش  مانع فرو غلطیدن می شود .در عین 

 اینکه عکس جن یا خرس خدای متعال به او نعمت پاشنه داده تا با آن

 قائم بصورت طولانی قرار گیرد.

لذا وقتی تعادل مرکزی بواسطه فرمان برداری ازخلقیات  موجود فاقد پاشنه 

برهم خورد دیگر کنترل عضلات مثلا صورت ممکن نخواهد شد و قیافه طرف 

نیز اصطلاحا شیطانی می شود.

جن زده در لحظات قبل و ابتدایی تسلط آن برتن خود باید یک ترس و تپش

قلب فوق العاده را تجربه کند تا فرصت تسخیربطن چپ قلب بشر برای او

بعنوان مرکز فرماندهی بر طبق روایات رسیده ازائمه شیعه (علیهم السلام)

ممکن گردد.

خارج کردن جن از کالبد آدمی هم با تحریک شدید عضله قلب مثلا بواسطه

عاطفی یعنی خواندن کلام وحی ادعیه و...که جوری توسط خدا و اولیاء (علیهم-

السلام)تالیف شده تا بدین کار آید ممکن است.

لو انزلنا هذا القران على جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیه الله

و تلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون

#مرکز-زلزله

اخلاص وحید

در آستانه ورودی حرم دقیقا کنار کفشداری و جایی که محافظ های فلزی

بزرگ را مملو از پلاستیک حسب گذاشتن کفش زوار نهاده اند آیت الله-

العظمی وحید خراسانی(دامت برکاته)در حال خروج از درس مسجد اعظم

بود و پیرزنی زائر برعکس درحین ورود.

آن بانو از پوشش و وجناتش معلوم بود از روستاهای شمال است و حسب

شالیکاری ایضا شدت گرفتن روماتیسم پا حتی نمی توانست کاملا ایستاده 

و کیسه مخصوص پاپوش خودرا از آنجا بردارد.

پسر شیخ حسین وحید هم دنبال جفت کردن کفش پدرش و کمک به وی

از بهر پوشیدن آن بود که دیدم پیرمرد یک کیسه برداشت و به آن زن

داد پشت بندش چندین بچه مدرسه ابتدایی بصورت جمعی آمدند باز

آقا همین کار رابرای همه شان تکرار کرد.

ولی تا معلم آنها رسید دست کشید!؟چون به بهانه علم آموزی به شاگردان

دادن نظم و...اعمال سلیقه کرده حرف های جناحی در سیاست می زد

(افراطیون جناح راست)

بله انسان در هر جایگاهی به قبال ضعیف و مستضعف مسئول است و بس.

#نظر-کرده