حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

دار امتحان!؟

نه عالم ذر و نه موقعیت برزخ آنچنانکه برخی پنداشته اندسیاه و

سفید و مشرف بر  این دنیا نیست تا  پنداریم که در حال 

مراقبت کاشته اولی بهر برداشتن بعد مرگ اش قبل قیامت ایم

خیر جانم قبض و بسط قصه آنچنانکه از کانال وحی و لسان صدق

یعنی کلام اولیاء الله(علیهم السلام) برمی آید آنقدر غلیظ نیست

 که منافی فلسفه معقول خلقت این جهان باشد. چه اگر نیک به آثار

برخی از فهمیدگان روز گار از سید حسن ابطحی تا شیخ طنطاوی

 بیندازی (این هر دو کتابی مستقل با نام  عالم ارواح دارند)

نیک شیر فهم خواهی شد که از سید محمد جوادعلوی بروجردی 

تا زنده یاد داود فیرحی و حاتم قادری ایضا دکتر فرهنگ هولاکویی

حقیقت را می گویند هرچند مشتی کوتاه من باب خط خطی کردن 

سیما و کاراکتر آن بزرگان انگ و بر چسب سکولار صرف زنند...

مولاعلی(ع) وقتی در جنگ ها برخی با تیغ ذوالفقار کشته اما عده

دیگر ر افقط زخم می انداخت با این استدلال که در نسل آینده او 

انسان خوبی دیدم و نباید از نعمت زیست با مرگ پدر جدش

محروم شود یعنی چه!؟این در هم تنیدگی خوب و بد کل جهان

حاضر فی نفسه کارخانه انسان سازی هست و بحث عالم ذر اشاره

به متا و متریال اولیه محصول گیتی حاضر می باشدکه نه می توان 

تاثیر آن را از بیخ منکر شد و نه هر چه در کره خاکی برای بنی بشر

آزاد و دارای حق انتخاب پیش آمد با آن توجیه کرده پنداریم که

عرق ریختن های ما بی فایده است.ان انسان الی ما سعی

لنگرود

ابراهیم(ع) بعد بارها مبادرت به بت شکنی و یا هتک حیثیت نداشته

آن صنم های الکی تبرخویش را روی دوش الهه بزرگ نهاد بی هر -

صدمه!؟

چون بت بزرگ درپس خود ذهن های عوام و روح های کوتاهی  را

دارد که شکستن اش سبب بسیج ایشان و فورانی خواهدشد که

حسب قوانیین رایج خلقت حتی نبی الله(ع) باخود خواهد برد.

آب مایع است و فاقد شکل از جمله و درزیرمجموعه مثلا دست و

پا پس لنگیدنش دیگر چه صیغه ای باشد ؟

الا اینکه با فروتنی و درک شرایط خاک پیش می رود چون هیچ 

منیتی درکاراو نیست و جز رسیدن به دریا پیشه و آرزو ندارد.

انسان منطقی و نرمال که میانگین امروزش 50سالی فرصت

زیست دارد و بس روی چه حسابی باید به سمت مشارکت در

پروژه های سیاسی عصر غیبتی کشیده شود که اگر دشمن 

کش نگردد دوست کارناتمام شان را به فرجام خواهدرساند 

و یا پاسوز سیاه چال های خواهدبودکه جز سرمه کردن 

استخوان او رضا نمی دهد...

یا نه مثل خرس خواب زمستانی پیشه کند  وخود را به

ندیدن عمدی بزند که لابدچه فرقی دارد با همان جانور؟

وسط این دو نوع زیستی که به یخ و شعله می ماند و گریبان

بسیاری از ابشاربشر را گرفته اما راهکارسومی هم هست

و آن مبارزه بواسطه نمادگرایی است و یادآوری سیاوش-

کشانی که تاریخ ایران زمین از افسانه گذرانده در کوره

حقیقی عاشورای 61هجری به شکل عینی رسانده است.

آری همین مردم عادی که چون رود خروشان و با پای 

لنگان سوی قبله العشاق کربلا به مشایه روند خود اندر

اوج حرکت استراتژیک لیبرال دموکراسی امروز و پشت 

نموده به نگاه کوتاه ایدئولوژیک چپ جهانی دکترین

دیرپایی را درمبارزات اجتماعی سیاسی بازخوانی 

می نمایند که دقت درمفاد و مبانی اش دلیل ترس و

طاغیان هر زمان و سنگ اندازی درمسیروی از جانب 

شیطان بچه هارا عیان می کند.

#داود-فیرحی