حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

کمال بی چیزی!؟

واپسین قسمت سریال سرزمین کهن(مادری)را که نگاه کنید 

یعنی دقیقا سکانسی که رهی رها شده از زندان شاه جهت 

تصویه حساب با پدر زن و برادرهایش راهی تجارت خانه 

آنها در بازار می شود عمق ایدئلوژی زدگی کارگردان وکرسی

در سواد مذهبی اجتماعی اش بدجور زده بیرون.

یارو می گوید:مذهبیون سنتی مخالف نفس فلسفه هستند و...

حال آنکه مگر قشر سنتی مذهبی که عکس مثل کمال تبریزی 

فکر می کنند از کجا معلوم  اولا همگی مانند خانواده ای که

رهی قصه دامادشان است آدم فروش تشریف داشته مثل جریان

تکثیر اعلامیه های آیت الله خمینی را به ساواک لو می دادند!؟

ثانیا یک مجتهد  سهل است  واحد روحانی سنتی شیعه پیدا 

کنید که نفس فلسفیدن و اندیشه کردن را منکر باشد!؟

القصه: عکس تبلیغ آبکی چون کمال تبریزی تنها فلسفه غیر

اشراقی که مروجی مثل  ارسطو داشته نکوهیده است نه

مال سقراط (ره) و...

#عقل -سرخ-سهروردی

#اف-بر-کمال-تبریزی


والا

سال ها به این فکر کرده برای اش دست و پا می زدم

که بالای شهر زندگی کنم و اصلا آتیه سازی ام را بدجور

به زیست در آتی ساز(نام مجتمع مسکونی درتهران) گره-

بسته بودم.

ولی  حالا و بر فراز آپارتمانی در کنج میدان کاج سعادت- 

آباد چشمم که به جنوب تب زده و دود گرفته تهران 

می افتد بی اختیار آهی می کشم  و به خود می گویم:

من با زندگی ام  چه کردم  و این مردن تدریجی حال

 به نفس کشیدنی در کوچه خاکی  کودکی و  گذشته-

 ام نمی ارزد.

حیف دیر فهمیدم که برایت بالا می تواند عین پایین

 باشد اگر تو والایی را تجربه نکرده ای و با آن اما همه

جای ایران سرای من است

الهی خدا لیاقتت  را نگیرد که بد دردی است

#ترمینال-جنوب

روزه سکوت!؟

آهای تویی که سکوت رابا نگاه تاکتیک می بینی

خیر این عین فریاد است منتها نه برروی فرکانس

شنوایی بعضی خلایق که چه عرض کنم موجودات

علی!؟ امثال باران کوثری نوید محمد زاده و...

مرجع خوبی جهت سبک سنگین مسائل نیستند

هم آنها که یک قوره یامویز وضع فشارشان را 

عوض کند بل و بدتر ذیل لواء روشنفکری

سکوت تنها موقف مقابل نالیدن از امروز نیست

عزیزم فردا که شاید من نوعی نباشم اما احتمالا

تو توانی که بواسطه آن بالیدنی راتجربه کنی 

بل  عده ای با سنجاق کردن ات به فریاد های 

نوعی اکنون فرای مقصد ومنظور اصلی دنبال 

خفه کردن ات باشند ...

کم گویی هماره در جویی فتانه ای را پیش

می کشد که در چشم مردم زمانه هرچند 

فقر اما عین غنا است .

شاید همان ژینا هم که می گویی  اگر 

به آن روز نحس سکوت می کرد و بر اعصاب

وتن خویش تمرکز ولو با وجود سلمه

خوردن این سرنوشت اش نبود.

سکوت بزرگ فریاد همه زمان ها است که:

ای خلایق کشتی شکست خورده طوفان 

کربلا است ومابقی اش الی یوم الفرج

کلا همین آش و کاسه.

ولاکن گزمه های شب را حسرت آهای 

دزد هجی کردن وهوچی شدن بر دل 

گذاشتن خود بزرگ هنر آنکه شریفی

است در پی مال از دست رفته اش ولو

در خزانه حاکم وقت  جا خوش کرده باشد...

#ماه-و-پلنگ

وجه کریم

تنبورش هم قد وسایز خودش بود بچه کرمانشاه!

هر وقت او را گوشه ذهنم تصورمی کنم که از زور

شپش و ساس نمی شد که در تخت خواب درازکش

شود و به همت چراغ موبایل آن هم نشسته چرت

می زد راحت از سرم می پرد و بر فراز پلک های ولو 

گرم و سنگین شده ام عرق سرد می چکد.

بعد این همه اما دقیقا روزهایی که ساکن  غریب 

شهر تهران با یاغی گری به شهرت رسید الظاهر

اجل امانش نداد 

باز ولی با چنان سرگذشت در بستر مرگ وقبر باور دارم 

چراغی روشن دارد که از هرگزند و نژندی باز دارد

هم  او که عکس گفته بکری جماعت: کرم الله وجه(خدا

رخسارش را نورانی کند) بر سند زیارت جامعه  کبیره 

خود وجه کریم خدای متعال  است

سلام اهل ولا یاعلی مدد است

#روحش-شاد

ماجرای سلبریتی

گروه خونی چهره مشهور هنری ورزشی موسوم به سلبریتی معمولا با طیف

اصلاح طلب حاکمیت همخوانی دارد لذا کوبیده شدن مدام آنها توسط 

جناح مقابل راست هیچ جای تعجب ندارد. مگر ایشان چند مهران رجبی

یا میلاد کی مرام دارند که به او نازند!؟

ماجرای شرکت های  هرمی یا اختلاس فردی افراد مانند کوروش کمپانی

بابک زنجانی و..هم همیشه یک پای ثابت اش سلبرتی هایی باهوس مالی

یا سواد متوسط به پایین اجتماعی اند.

مخاطبی برای حقیر پیغام فرستاده شایسته شما نمی باشد! عین بچه های

کم سن وسال دم به ساعت با موضوع و عکس مثل آقای علی شادمان

ظاهر شوی و...

عرض می شود حقیر درمورد نامبرده انشاء الله از جنبه های روشنفکرانه

معرفتی و...وارد شده وقتی می بینم قبل وبهتر اصطلاحا واحد درسی اش

را گذرانه و با کنش های ثبت شده اعلان عمومی داشته جز تحسین پر رنگ 

و سنگین چه وظیفه انسانی و ایمانی درمقابل اش دارم!؟

شما یکی از این تبلیغات آبکی و سوء استفاده کننده را بیاورد که بوقچی آن

استادان همایون شجریان  امیر آقایی یا سید شهاب حسینی سروش صحت 

بانوان هدیه تهرانی سارا بهرامی و...باشند!؟

بله در خانواده فرهنگی بزرگ شدن این حسن ها را هم دارد.

#از- فرات- تا-هرات(اثر دکتر مسعود شادمان)

توقع از سلبریتی

مقاطع ونوع عملکرد گروه سایبری عدالت علی(ع)در جنگ الکترونیکی با

نهادهای بالادست وغالبا جناح راستی نظام مستقرجمهوری اسلامی ایران

فاصله داشتن آنهااز سلطنت طلبان یا گروه مسعود رجوی رافریادمی زند.

ایشان در هک اسناد دولتی به اواخر بهمن 1402ش با استنادبر مدارک 

بدست آمده مدعی پرونده سازی نهادهای امنیتی بویژه اطلاعات سپاه

ضد مخالف خوانان خویش و همدلی نمایندگان فرهنگی اجتماعی  باجنبش 

موسوم به مهسا امینی شده اند.

اما نکته کلیدی که در تحلیل های مشترک شبکه های ملی صدا وسیما

ایضا ماهواره ای اپوزسیون نادیده گرفته می شود حسب روحیات صرفا

ایدئولوژیک محور این واستراتژیک مایل آن یک ضرب المثل معروف و

ساده است که: تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.

اکثریت هنرمندان مشهور ما موسوم به سلبریتی جز تنی چند مانند:

سید شهادب حسینی همایون شجریان  یا تا حدودی علی شادمان و...

اصلا سواد مواجهه با چنین روندی را نداشتند و با گذر از موضع فرد غیر-

سیاسی در اظهار نظرها به شبکه های اجتماعی و...در زمین طرف مقابل

بازی و دست  راست قدرت را به فکر رو کم کنی انداختند از جمله با

پرونده سازی تخریب وجه عمومی در جنگ روانی و...

در حالی اگر ایشان جای گفتن:فلان حکومت پشت کوه قاف بد کرد .راحت 

بیان می داشتند:ما بخاطر عدم اطلاع وارد مبحث له یا علیه کسی نمی شویم

جدا از اینکه منظور فاصله با مسئولان اجرای را می رساندافراطیون جناح

راست قدر ت وقت را هم به نیت منع  تنها امکان اصلی هنرمند که دیده 

شدن به صحنه و ادامه حیاط فرهنگی است نمی انداخت.

القصه:جز راست نباید گفت ولی هر راست هم نشاید گفت

#خنثی

باور پذیری نقش

در جامعه امروز ایران اگر کسی حال در هر شرایط سنی خلقی جنسی و...

جهت تست بازیگری انتخاب شود چند نقش است که اصلا مناسب اش

نیست. مثلا یک بچه مدرسه ای را هرگز نمی شود بعنوان قاچاقچی 

رده بالای مواد جا زد. اما اگر هم سن او را با نام طلبه جایگزین کنید

همین سختی بیشتر درس محدودیت امکانات  طبقه پایین تر بودن و...

دست به دست هم می دهد تا مخاطب راحتر قبول کند وی  خلافکار

کلان می تواند باشد.

یعنی دامنه زیست های متفاوت حتی متضاد ذیل سایه و عنوان آخوندی

ممکن می گردد و از مشرف محضرامام زمان(عج) تا خود در آمیخته با زن

شوهر دار حتی دختر بچه از شیر نگرفته را شامل می شود.

راستی چرا مملکتی با اکثریت شیعه مذهب یا حداقل اگر دین گریزی 

را درایران امروز پر رنگ ببینیم و جمعی چون آتئیست و...مضاف برآن

که هرچه هستند با متد سنی گری سلفی طالبان اخوان المسلمین و...

سازگاری ندارند نسبت به روحانیت تشیع باید چنین نگاه منفی داشته

باشند!؟خلاف راهب بودایی یا کشیش مسیحی و...مشابه 

شاید بگوید:علت اصلی حکمرانی حدودا نیم قرنی ملایان البته ایدئولوژیک

مذهبی است. اما قدمت آنها با همه مرام نامه خاص روش عمل و...هرگز 

چنین تاثیر عمیقی را ممکن نیست.

حقیقت مطلب همین هست که حافظه جمعی ایرانی جماعت نسبت به مفهوم

شیخ و مفتی بسیار ضعیف می باشد. چنانکه حتی بسیارانی نمی دانند 

وظیفه اولا و سازمانی او در جامعه رسیدگی به ایتام آل محمد(ص)به معنی

کمک بر هر آن انسان ولو غیرمذهبی یا دگر کیش و اندیش است. تنها به 

یک شرط واحد و آن هم نبودن خود آگاهانه درباند و دار دسته سقیفیه بنی-

ساعده ایضا کفار حربی والا بقول صاحب مثنوی:

درکف ندارم سنگ من باکس ندارم جنگ من الی یوم الفرج انشاء الله

عکاسی فرزند صالح روشنفکرعرفی

در هر کجای دنیا و موقعیت زندگی که باشی اندر میانه نقش

آفرینی خودت غالبا از یاد خواهی برد باید و نباید های زیست

متفاوت از آنچه نسیب تو شده است.

ولی از معدود پیشه های جهان که اموراتش با همین دقت 

در کادر جستن  لحظه مناسب ثبت و...می گذرد عکاسی 

است.

بقول زنده یاد مصطفی عقاد1 اگر در جمعی ناشناس واقع 

شدی می توانی به کسی که دوربین در دست دارد بیشتر

اعتماد کنی چون عکاس ها معمولا بخاطر بحث ثانوی پایشان

به قصه ات باز می شود حتی اگر مزدورباشند.

رقص نور آن هم در قاب ثابت اش از معدود امکان هایی 

که دادار گیتی به این پدیده داده و شاید از همین رو

است که در معرفی خود می گوید:ان الله نور سماوات 

والارض

یعنی آن چیزی که عکس مابقی از حقیقت مرگ بری است

و به اوج عدم نیز فرمانروایی می کند.

نور از یکی محدب که سبب تجلی بهترش می شود تا این

عدسی چشم یعنی وسیله دل نشین گشتن اش  در سفری

است با سرعت بی حتما تا شاید ما را به یاد آن یکتا اندازد.

#سیر-الی-الله

سو سو

زاویه و جهت نگاه ما اگریک مسئله است سو سو زدن سوژه هزار و یک

داستان جدا است.

اما این وسط سبب تغییر موضع بیننده هم می شود به امید واحد رویت

لاینقطع و البته مشاهده واضح تر

اینجوری تمام نقاط متفاوت بودن من نوعی در هوس تبلور بهتر محبوبم 

عین دانه های تسبیح با عنوان نخ طواف به هم می پیوندد.

حالا اما هفت دور و به عدد طبقات آسمان اگر با این دست زیارت اوج

گیرم تازه شاید بفهم که از آن بالا او که نقطه پرگار باشد گردا گرد 

خود را در گرما گرم نشان جستن من علامت گذاشته است.

آدمی اگر کار درست یک عمرسمت خدا و متا فیزیک را جسته و در آخر 

حیات  عملا به نشانی وی بدل می گردد.چنانکه افتخار عنوان  اش را نیز

به رب ودود خویش تسلیم می نماید و بس(ذلک من فضل ربی)

اما در مقابل مابقی نامحرمان و هرچه غیردوست و نه محفل رندان خرابات

باز نقش و تریپ همان نقطه را به دوش می کشد(روشنفکر عرفی)

شادروان فرهاد مهراد:

در حاشیه کتاب چون نقطه شک..... بیکار نیم  اگر چه در کار نیم

#سبیل-الله

خبر داری!؟

علی آقا شنیدم که گفتی: نسل من و دهه هفتادی ها سطحی زندگی می کنند.

(پایان نقل قول)

اما فرجام چنین حیاتی بلاشک مرگ تلخ و حیف شدن بی برو برگرد هم هست.

وقتی در اورژانس تهران با چشم میزان تصادف خودکشی و روان پرشی هم 

سالان ات رادیدم یعنی همان مقطعی که بعد اش با کاهش جمعیت شدید 

مواجه شدیم و می توان به ایشان لقب آخرین فصل بچه آوری کم و بیش

نرمال ملت ایران را داد.

تازه فهمیم چطور دهه هفتادی ها یعنی پدران و مادران جوان امروز با

سبک زیست سطحی و اولویت یافته از عاطفه خود راحترین راهکار را پیش

گرفته و عامیانه می فرمایند:بهتراست با این مشکلات یکی دیگر را به

این دنیا آورده و بدبخت نکنیم.

البته و با حساب دو دو تا چهار حق هم دارند. مخصوصا وقتی بسیج و

پرپوگاندای ایدئولوژی محورهای مذهبی پا به میدان گذاشته و لج

این متولدین برهه مذکور را بیشتر در می آورد.

اما داداش!؟زندگی عمیق به من و تو می فهماند از شعائر دو بچه

کافی است تا اینها که خیلی ببخشید لوله تناسل با عمل می بندند

نیزآنها که درعین بی شعوری فقط کارخانه جوجه کشی را بی توجه

به درد تعدد گربه های جامعه (مشکلات) سر لوحه خود نموده اند

جمیعا و هنوز نفهمیده اند حس پدر و مادر واقعی را.

چون در یک کشور به نسبت نرمال حداقل از بعد اقتصادی آدمها

فراخور وضع و حال خود اولاد دار شده و از آب و گل درشان می آورند

لذا از آنکه بخاطر توصیه پزشک ناباروری گزیده تا مرد صاحب دو زن

و چند کودک مشترکا اندر رسیدن به هدف تداوم یک ملت نقش 

مثبت دارند.

شادمان عزیز کلید و جوهر سطحی نبودن من نوعی در یک کلام و

مخلص اش به همین ساده نگذشتن از حق و استحقاق فردی 

بقیه هموطن  ولو دگر اندیش وخلاف فکرم ختم می شود

والا:حیوان خبرندارد ز جهان آدمیت

#دهه-هفتادی

گور بابای مخ!؟

راستی  انسان بالغ چرابه  صغیر  خود میل دارد حتی اگر فرزند اش نباشد!؟

اول از روی هوس.چون بچه بی ریش وسبیل درحقیقت یک زن و منبع پر

از لذت جنسی است که خیلی راحت وعکس نوع بالغ تر مثلا می شود به

اوتجاوز کرد بر برده جنسی بدل اش نمود و...

دوم عشق ومحض اینکه اشتباهات از سر ناپختگی او هم در چشم بزرگتر

شیرین هست مثلا اگر لحجه وحالت بیان ناجوری دارد اما چون این نوع آوا و

گویش از حلقوم طفل برمی خیزد بالغ پر صبر و بی هر اخم کنایه و...با جان

ودل به حرف اش تا آخر گوش می دهدو...

و سوم دوست داشتن.دراین قسم تجربه طولی و عمیق بیشتر از حیات

سبب می شود خطاهای موردی کم سن محبوب راکه دیدیم با اشاره

وآلارم دادن به آن بی هرتعارف وحاشیه کاری کنیم که تکرار نشود...

(به احترام هنرمندی که دهه فجر1401ش احظار و مشابه 1402ش

نامزد بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم همان حکومت مخالف خوان اش

شد!؟و وسط این جز ومدها تنها از جان عزیزش مایه گذاشت چیزی که بیش

ازمابقی ذی نفع های قصه مذکور می ارزد

(وجه تسمیه انتخاب عنوان گور بابای مخ را با رجوع به صحبت های زنده یاد

خسرو شکیبایی در ذیل همین متن بهتر متوجه خواهید شد)

#تابستان-همان-سال

حرف بی صاحب

حرف بی صاحب بلاشک اسیر باد هوا یعنی مصداق مفت است.

مگر آنکه از دهان گوینده ای خود عامل بدان در آمده باشد که

ارزش توجه و بکاربستن مابقی ابشار بشر حتی در حد هواداری و

ایمان اش یابد.

منتها درد اینجا است که: بسیاری کلام نقضی را به اتکاء گوینده 

موجه روایت می کنند منتها با منظوری کاملا متفاوت یعنی عکس

کنش و منش آن مرشد مد نظر.

چه چنین حربه ای که در فارسی به کنایه زیرمجموعه نعل وارونه 

زدن لقب گرفته خود با پنبه بریدن سر عوام مجذوب اش اما بی خبراز 

همه جا ایضا یاد و خاطره خوش آن منش  و مرام وزین می باشد و بس.

آقای علی شادمان که از قول حکیم طوس فردوسی پاک زاد من 

باب توجیه کنش های سیاسی خویش درمقابل فلان حکومت پشت

کوه قاف به گاه تولد بیست و هشت سالگی می نویسید:

اگر مایه زندگی بندگی است...دو صد بار مردن به از زندگی است

خواهشا مروری دوباره به سجایا و سیر زندگی آن بزرگ مرد بیندازید 

که هماره ولو دم موت حسب ترک تازی و میل مفتی اعظم حکومتی و ایضا

بکری مسلک حتی از توفیق تدفین درمقبره مسلمین دیارش منع گشت

اما تمام عمر چون دم آخر به گوشه باغ طوس پناه برد بی هرترس از

روشنفکر نمایانی که چنین مصلحت اندیشی را بدفهمی جا می زدند.

مراد از زیست درمنظر حکیم شیعی طوس باری سخن سید الشهداء-

حسین(ع) باشد :همانا زندگی در نزد من عقیده و جهاد هست و بس.

و بندگی در این میانه آغشتن باور به ناخالصی ها باشد عین و مصداق 

یکی ملای دل آزار که حتی تن فردوسی را کنار مابقی اموات قبرستان

برنمی تافت ولی  کوری چشم اش اینک مجسمه آن والا در میادین چهار

گوشه شهرهای این مرز پر گوهرعلویان بر پا است.

بسی رنج بردم در این سال سی....عجم زنده کردم بدین پارسی

#مردن -در- آب- مطهر