مفید

پرسید:حاج آقا شیخ مفید با بهمن مفید چه نسبتی دارد؟

و بی آنکه منتظر جوابم باشد ادامه داد:یعنی اولی عابد و

دومی فاسد یا اون مرثیه خون و بعدیش مطرب...

گفتم:بابا بی خیال 

با بی میلی نگاهم کرد که خواستی  مرا از سر خود وا کنی

بیشتر ادامه دادم:نه جانم واقعا می گویم آن دو تا از دنیا

بردیده بودند و درویش زندگی می کردند منتها ریش 

یکی شان و سبیل آن دیگری بیشتر تر.

شاکی شد:یعنی میگی بهشت و جهنم پر؟ موس موس 

کردن واسه دختر مردم و گریه برای امام حسین (ع)

مساوی!

گفتم:حالا تا آنجا ها مانده بگذار رفاقت رو ثابت کنم 

برادری پیش کش

هر مفیدی اما الزاما که معین و مقید مطیع موعود

بی مضر نیست 

ندا داد:بسه آق میرزا چون خوب شیر فهم شدم .دیگه

نمی خواهدبیفتی تو خط صرف و نحو 

#الاعمال-بالنیات

رو توش

بگفتیم ما زدیم ایضا بپوید...که این سان قصه را حتما بشوید

مبادا دو بگردد موضع فوق...چه آن موقع بباید خر بجوید

قضا را هر چه شد از دم برو بید...فقط دلخواه را واقع بگوید

جهنم که خلایق چشم دارند...ز سنگی روزن آن را بکوبید

سروده سعید حریری اصل.مهر1402ش

متولی امام زاده!؟

ضرب المثل ایرانی هست که:حرمت امام زاده به متولی آن است

هنرمند پیشکسوت ایرانی زنده یادبهمن مفید قبل انقلاب در

فیلمی نقش آفرین بود که بخاطر قماربازی به  حاشیه امام زاده 

ازطرف مردم سنگ باران گشت

باز همین آدم درکاردیگری وقتی طبق سناریو مجبورشده  و در

آمپاس شدید  قرار گرفت تاسید قصه(بهروز وثوقی) بس نشسته

کنار ضریح حضرتی(ع) را بکشد جوانمردانه حرمت نگاه داشت و

امتناع کرد

یعنی وهم زمان دوکار بسیار عالی و بد درپرونده ایشان جا خوش

کرده اما و راستی تقصیر بهمن خان چه بود!؟

مقصر اصلی آن کارگران کج یاخوش فکرهست که چنان محتوایی

زهر وعسل وار را به تصویرمی کشید و فلک زده ای چون او نیز

معطل وآلتش می شود

اما و درکمال تعجب به روزگاربعد 57 ش هر دو آن فیلم سازها

درداخل و یا خارج کشور به پیشه خویش ادامه داده و مفید اما

ممنوع الفعالیت شد! یعنی و بی تعارف مستضعف و فرای خوب و 

بدی مظلوم ترین بخش ماجرا.روحش شاد