حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

برای برهانی!؟

خوب با اوصاف وچهار چوبی که اندر پست سابق این وبلاگ

با عنوان برادرم محسن من باب نقد کنش اجتماعی استاد-

دکتر محسن برهانی(حفظه الله)نوشته شد رفتار او صد 

البته وبیشتر از سر جنس علم حقوق با گزندگی خاص و 

معطوف بدون به موارد معاصر وملموس گونه ای سرخ 

شده که احتمال برباد دادن سر سبزش رود.

حالا اما صحبت اصلی اینجااست که چرا جناب برهانی 

چنین به دل دریا می زند؟الا اینکه زنگار قوانیین را

زدوده جلو به فراموشی سپردن ابوابی از آن را که

 افراطیون تمامیت خواه با سوء استفاده از بی خبری

متهم نسبت به بعض جوانب دادرسی عملا ابزار اعمال نظر

خود را  در فرایند پرونده اش فراهم می کنند در آید؟

پس برهانی با اشراف به علم حقوق و بالاتر مباحث 

مذهبی تا حدود زیاد می تواند جدای لایروبی موازین

قانونی در خدمت به خلق مظلوم هموطن فلسفه 

تعریف چنین موازینی را با مستندات ذکر نماید تا

اینگونه جلو دستگاه پروپاگاندا وهوچی مقابل در 

آمده سبب شود مدنیتی که دراین قوانیین هست

جلوه کرده اعتماد از دست رفته به ضابط سلیقه -

گرا شامل خود قانون نگردد

یعنی مجموعه ای از فوت های آن راهم در کنار

کوزه گری که پیشه کرده  و با پست هایش در مقابل

چشم ملت نهاده  یاد دهد تا در موارد مشابه دگر

نیز بکار مردم اکثرا گرفتار آید.

بدین سان  پرونده  بسیارانی حاصل چنین مشاوره پر بار و

رایگان از متهم تا وکیل راه افتاده ثانیا گیر انداختن

فرد او هم به بهانه های امنیتی سخت شود

وی  این روز ها عین مقنی  است که قنات های مخروبه

را آباد و جاری از آب می کند  و خدایا یارجانش. ولی ساختن

قنات جدید تشخیص رگه های آب های زیر زمین زدن سد

و....توقع احرار و روشنفکران راستین از این انسان شریف

 هست و امید توفیق الهی  برای جنابش داریم

#قانونگذار

برادرم محسن!؟

دایره فهم از علمی  مثل ریاضی ذهن باز و غیر فراموش کار طلبد.

به مورد علوم انسانی گاه خود آن  از یاد سپاری هم نعمت است 

یعنی طرف جدای تخته سیاه   پاک کن آن را هم دارد. چون اصلا

هنجار تعریف شده ای مثل رادیکال کسر و معادله بهر وصول 

به نتیجه در کار نیست و دماغ بشری(عقل)بالا پایین فهم را

جدای مباحث مثل روانشناسی و...در زندگی شخصی هر دانشجو

این ساحت تجربه کرده اثر مثبت اخلاقی آن را برده و گاهی هم

بر عکس دکتر دیوانه تحویل اجتماع دهد.

اما مبحث حقوق و علم قضا چه!؟

اینجا دو وجه متضاد صرف علوم انسانی و ریاضی عملا ممزوج 

شده درحقیقت تجربه ای را پیش می آورد که چون عکس درس 

زیست و...فرای حدود صرف مادی است پس روی سر علوم 

انسانی آوار شده است.

حالا وقتی یک ذهن ریاضی محور وارد پست وکالت شود 

خیلی خوب بلد است اصطلاحا حتی از دوغ اش کرده بگیرد و

چه بسیار پرونده های بدی که با وکیل خوب موفق می شوند

و برعکس.

اما عارف که  زنی به دریای دادرسی احقاق حق مد نظر تو

است و گاهی همین در روهای قانونی سوهان روحت شوند

هم جلو چشمت گناه کاری را جای پشت میله زندان به آزادی

سپارند.

این وسط ولی اگر محیط به کلیت ماجرا باشی و مدبرانه در

متن اش پیش روی به  کنار دادن مشاوره های ناب وحتی 

جنجالی که حاصل لاجرم توفیق اجباری است باری در سبک 

سنگین لب گشودن هایت کمی آهستگی را از سر ضرورت

امتدا د و پیوستی دوام  خود داشته مباح خواهی دانست و این

می شود فرق دکتر داود فیرحی(ره) با دکتر محسن برهانی-

(حفظه الله)

فیرحی ابزار سخنش تاریخ یا علم سیاست بود لذا عکس برهانی

عین نجار حرفه ای جدا از ساختن میز وصندلی میزان اصطکاک

گوشه وکنار محصولات خوب سابیده اش کمتر دست وپای مردم 

عوام یا قدرت طلبان تمامیت خواه را گرفته چون برهانی دردسر

غیر ضروری وآسیب زننده به خود  نمی آفرید 

#باهر(شادروان شیخ فیرحی)

بدل ملی!؟

در این خاورمیانه مهد تمدن های دیرین نهضت بازگشت به خویشتن

هماره ودر چهره عیاران قرون ممتد ومتعدد تکرار گردیده است.

این رجوع به سابق گاه وجه صرف دینی دارد وباری پاره ای اوقات

با شالوده نژاد پرستی است مثلا داعش مرتد. اما در مواقع دیگر 

کلی نگری در پیش گرفته جمع بیشتری را ذیل چتر خود می برد

عین جنبش ناسیونالیسم عربی جمال عبد ناصر یا ایرانی مصدق-

کبیر(ره).دقیقا ودر همین حین استعمار شروع به تحریک مشتی

مذهبی ایدئولوژی باور از فدائیان اسلام دیروز تا حمس امروز 

زند تابلای جان آنها شوند ودر مرحله دوم بعد تضعیفی چنین

سیاست استحاله رهبری را پیش کشد!؟

یک رهبر ملی اولویت اش در روابط خارجی رفاه خلق خود است

پس عملا وخیلی نادر با حکومتی خاص سرشاخ می شود.مثلا

کنش متین زنده یاد ابو عمار یاسر عرفات راموقع گروگان 

گرفتن کارمندان سفارت امریکا در تهران وپیشنهاد تبدیل

آنها به اهرم فشار آزاد سازی فلسطین به آیت الله خمینی 

را با عمل از سر حماقت ابومازن محمود عباس در دهن کجی 

به جمهوری اسلامی ایران نگاه کنید.

آیا او نمی توانست بجای این بچه بازی ها عین عرفات از آقای

خامنه ای تقاضای ابزار مقابله با اسرائیل کند از دیپلماتیک 

تا نظامی .ولی نه خود چنین جرعتی دارد ونه نسیب حماس شدن

آن پشتی بانی را حسب منافع عموم ملتش می تواند که هضم نماید.

عین شاپور بختیار که هرگز یارای مقابله با موج انقلاب اسلامی

57ش رانداشت اما حماقت اش عملا وی را به استخوان لای 

آن زخم بدل کرده بود.

استعمار فرزندان صالح و رهبران ملی شریف از سنجانی تا بازرگان

دیروز هم مروان برغوثی حال را به بند کشیده محدود و مهجور

می کند تا اسباب خوش رقصی این بدل ها در چشم عوام ناس

فراهیم آیدو آنچه درنتیجه عقب می افتد آبادی ایران و آزادی 

فلسطین است 

#حیدر-عمو اوغلی