حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

حوزه نجف آباد

نه سید ابوالحسن شمس آبادی علیه السلام بود و نه آیت الله-

صالحی نجف آبادی(ره) بی هر خطا.

فقط اینکه به متن فضای میلیتاریزه  شده و مه آلود آن دوره 

عملا از مقتول تا متهم قتل اش (مرحوم سید مهدی هاشمی)

همگی قربانی اند!؟ هرچند بر مصلحت مشتی مثل احمد -

خمینینباشد که از این دست و به حقیقت گویند که چگونه

 تکه های جور چین را به شیوه ای پراکندند تا در جمع کردن اش

میوه چینی ایشان هم بصورت موازی سهل و میسور شود

#شهید-جاوید

سوم محرم

سوم محرم الحرام سالگرد وفات فقیه عالیقدرآیت الله العظمی حاج شیخ-

حسینعلی منتظری نجف آبادی رضوان الله علیه

خاطره سعید حریری از زنده یاد منتظری:

گفتم:دعا کنید در راه سیدنا بروجردی طالقانی و شما شهید شوم

خمی به ابرو از سرتفکر آورد و فرمود:راه خدا است

#شیخنا-الاستاد

مرحوم آیت الله حسینعلی منتظری وسعیدحریری اصل

شادروان آیت الله حسینعلی منتظری درواپسین دیدارم با ایشان به تاریخ

اسفند1384ش که جنبه خصوصی داشت فرمودند:تازه به قم که آمده 

بودیم امکانات حوزه کم بود مادریک حسینیه ای مقابل پل آهنچی و نزدیک

قبرستان بیات شب ها را سحرمی کردیم یعنی همان جایی که بعدهای آقای

مهندس مهدی بازرگان را به خاک سپردند.

شب های پاییزی سردی بود و ما وسایل خواب و استراحت کم داشتیم 

آب قم هم که می دانیدشور است مال اطراف حرم بی بی معصومه(س)

که وضو می گرفتند مشکلاتی مثل تراخم چشم ایجادمی کرد پدربزرگ

شما یک کاسه مسی دسته داری داشت که در آذری به آن مشکفه 

می گفتند و آب راتمیز نگاه می داشت بنده نیز آقایان  سادات رضا و موسی

صدرهم از آن استفاده می کردیم بعدها  سید مصطفی خمینی وسید صادق

طباطبایی پسر آیت الله سلطانی(ره)هم که خرد بودباجمع ما مرتبط شدند.

یک فرمانده ارتشی حوالی قم بود بچه تبریز که علاقه زیادی به آقای

سیدکاظم شریعتمداری داشت و چون مرحوم عیوضی در خدمت ایشان به

قم مشرف و ساکن شده بودند روزی تعدادی پتو قمقه یقلوی و...به ما 

بخشید وتوانستیم آن زمستان سخت راردکنیم

وبنده بعدش دروادی السلام نزدیک همان قبرستان معروف منزلی گرفتم

آقای عیوضی هم همینطور و همسایه شدیم البته چندین خانه فاصله بود

تا اینکه پدرش عباس علی  ازهمان ده ایشان درحوالی بستان آباد  آمد

خدمت آیت الله بروجردی و ازایشان اجازه خواست تا پسرش را به موطن

منتقل کند آقای بروجردی هم باوجود اینکه می دانست وی درحد استادی

حوزه هست رضایت دادند

حمله عوامل شاه که به فیضیه پیش آمد ایشان به من پیغام دادکه لحظات

وقوع این جریان با وجود بی خبری دلم چنان گرفته بود که یقین کردم 

اتفاق بدی درمدرسه سابق ما افتاده است...

نهایتا سال 43 ش خبردارشدم به علت سرطان درتبریز فوت شده و

پیکر سالم او و بقایای جنازه پدرش را 51ش با اجازه جناب شریعتمدار از

تبریز به قم آورده و درقبرهای  که آقای بروجردی(ره) جهت این پدرو

پسر به وادی السلام خریده و به آنها هدیه داده بود خاک کردند.

من آن زمان گرفتار زندان بودم اما به محض اینکه خلاص شدم سر

خاک ایشان رفتم وهروقت به وادی السلام بروم حتمابه مزار اوسر

می زنم.خداوند همگی ما را بامحمد وآل محمد علیهم السلام محشورنماید

(ایشان درپایان این ملاقات یک جلد از آثارخود با عنوان از آغاز تا انجام

درگفتگویی دودانشجو را به اینجانب هدیه دادند)

شادی روح فقیه عالیقدر حاج حسینعلی منتظری و برادرش آشیخ میرزا-

علی عیوضی گنجی خواهشا الفاتحه

(تصویرزیر معرفی مجموعه آثار مرحوم آیت الله منتظری نجف آبادی)

حضرت سروش!؟

وقتی محمد بن محمود امجد لقب حضرت را به جناب عبد-

الکریم سروش می چسباند و با دفاع از موضع وی در امر و

نهی بعض داعیه داران فقاهت شیعی ساکن داخل ایران 

به اینترنشنال داد سخن می داد بی اختیارمی بردم سمت

 این ضرب المثل:کوری عصا کش کور دگرشود....

سروش آثار و مواضع بیشماری در این پنج دهه گذشته 

یادگار گذاشته و طبیعی هست تناقض های بارزی هم

 به متن اش قابل استناد باشد که خاصیت وضعی  بشر

غیر معصوم هست.

او که دردهه 60 جزء تمشیت گران فیزیکی ضد زندانیان

مجاهدین خلق و...حساب می گشت به مقطع  مذکور داعیه

روشنفکری دینی داشت اما اکنون نمی دانم داخل مرام وی

که حتی وحی به پیغمبر(ص) را زیرلحاف رویا برده چه اسلوبی 

جریان دارد جز نفی نظام حق و تکلیف موازی با افکار صاحب-

مثنوی و صوفیان غیرصافی

این اول دفعه ای نیست که ایشان گستاخانه مرجعیت شیعه را 

خطاب قرار داده!؟دفعه قبل پیشنهاد هجرت آنها ازسر اعتراض

 به آیت الله خامنه ای و افکارش سمت عتبات عراق بیان داشت

و اکنون مخالفت با نظام زیر سیاه  سپاه پاسداران  را طلب دارد و...

درحالی که این ادبیات نه درشان یک روشنفکر و محقق واقعی 

خطاب به علماء مذهبی و نه متناسب با موقعیت اجتماعی فقها

 است حتی اگر من مخاطب از وی تقلید نکنم و قبول اش نداشته

باشم .یک روشنفکر واقعی ذیل چتر اصطلاحا گفتگوی دانشجویی

 با صاحبان عقاید دیگرگپ می زند و جای امر و نهی آنها مطابق 

منطق دیالیکتیک که در زندگی  ابراهیم(ع) داخل قرآن هم فرای

مکتب چپ رایج مجاز شمرده حد و ادب سوال صرف را از بهر خود

رعایت می کند.متاسفانه سروشی که مدتها توفیق زدن گپ-

 هایی از این دست  با امثال فقیه عالیقدر شیخنا آیت الله حسینعلی-

منتظری(ره)درسنوات گذشته داشته امروز جدا از مسیر آن بحث ها

 انگار یادش رفته همگی ذیل چنین چیدمان و موازیین طرح می شد

و بس.

من روشنفکر عرفی باید نیک بدانم که خاصیت ذاتی در کنارعدم 

احتیاج این عنوان به تخصص صرف با پیشانی نوشت وجدانی خود-

آگاه اگرسخن گفتم نباید فرد متخصص در رشته فقه را با طرح

خط قرمزهایی ویژه و حدود مشخص مقید نمایم چه شاید او با

استناد به قرآن و عترت که ملای شناخت اش حساب می شود

حجتی بین خود و خدا دارد که مثلا فلان حکومت را تحمل کند

همانطور که سیدنا آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی(ره) با وجود

 زندگی در حکومت سفاک صدام تکریتی(لعنت الله علیه) حفظ

حوزه پر افتخارنجف الاشرف را نخست  تشخیص می داد و به

واسطه آن سکوت در مقابل  دیکتاتور معاصرش را بلامانع یافت.