حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

تعبیر یوسف(ع)

یوسف نبی(ع) خواب فرعون مبنی برخورده شدن هفت گاو چاق

توسط هفت گاو لاغر را صحیح تعبیر نمود.منتها دقت در دو طریق

مسخ و ناقص الخلقه کردن انسان توسط آلاباما(نوعی موجود فضایی)

نشان می دهد هفت گاو لاغر را می توان به گرگ درنده تعبیر کرد.

و از اینجا بدین پس پرده رهنمون شد که :اسماء در قرآن نیز

بر لسان اولیاء الهی (علیهم السلام)بعضا قرار دادی و تمثیلی است

عین حالت دیدن رویا که مثلا الف مشاهده شده برب دلالت عملی 

کند.چنانکه گرگی را گاو خواند.

باز درمبحث بیعت رضوان که عامه عمری آن را سند صحت 

بهشتی بودن کل  صحابه چون ابابکر وعمر دانند.نفس اسم

را مطابق گفته شده به آدرس مطلوب ایشان نمی توان ختم 

کرد و فعل صاحب آن لقب اگر به سند صحیح دد منشانه 

باشد چنانکه خود به بیشمارش در کتب صحاح سته تفاسیر

و...اشاره دارند حکم جنتی بودن طرف را ضایع می کند.

القصه:یوسف(ع)چون شیعه فطری و منشق از چهار نورمقدس

(علیهم الصلات و السلام)به عالم ذر بود تبلور انوار تابناک

ایشان را رسیده از طاق عرش دید و مطابق قرآن به پدرش

یعقوب نبی(ع)گزارش داد و باز بر اساس همان شاخول صحیح

خواب فرعون عصرخود تعبیر احسن نمود.

هفت گرگ و هفت گاو سرجمع عدد چهارده می شودکه نماد

آن نظرکردگان خاص الهی هستند و معدن روزی مادی ومعنوی.

اما بعد هبوط در زمین حسب فشار و حیله مثل آلاباما جن شرو...

ازبالا تنه به سمت گرگین(دد)(بنی امیه)و پایین تنه گاو (بنی عباس)

در حال تبدیل اند(حاکمان عهد حیات ظاهری چهارده معصوم(علیهم-

السلام)

مگر اینکه خوشه های معرفت که باز ا زچشمه چهارده گانه

ایشان(علیهم السلام)است جمع و جلو گندیده شدن هفت 

وجه نزدیک(کنایه از علم امروزی ساینز)و بی ثمری متاخرین

(اشاره به نادید گرفتن علوم سنتی)را گرفته طریق ذخیره

صحیح همگی  اندر سیلو مناسب یاد بگیرند که می شود همان 

مبحث اجتهاد علوی چه عکس مشرب عمری بعد حصر ائمه

متاخرین(علی بن موسی الرضا) و امامین عسگرین(سلام الله

علیهم اجمعین) جواز  بروز و با غیبت کبری امام عصر(عج)رونق

تام یافت.

إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا 

ای پدر من در بستر سماء(فاطمه(س)) یازده ستاره (امام حسن(ع)

تا مهدی(عج)) خورشید(شمسه محمدی(ص))و ماه (قمرعلوی(ع)) دیدم

که حسب وجه ظاهر نبوت آنها پیش ام راکع و در منظر اعظم امامت 

این بنده به ولایت ایشان هستم.

#حبل-المتین

سلاح مستضعف

نکن پدر ژپتو!؟ چه کاریه که داری دماغ این دروغگو ناجوانمرد را کوتاه 

می کنی!؟ و عملا برای خودت مدت زندان و گرفتاری بی خود تعیین...

بگذار فت و فراوان بلند بشود. چنانکه پینوکیوی چاخان حتی دیگرجلو

چشم اش راهم نبیند چون دقیقا وهمان موقع هست که احتمالا دراثر

یک تصادم  خدا خواسته  این دماغ لعنتی و ضایع یا ازبیخ کنده می شود

و یا نه طرف ضربه مغزی می گردد و خلاص

آری بی اعتنایی به ظالم بزرگ سلاح مستضعف است درمقابل او.

چون زمان نقد درحقیقت نامبرده را بزرگ داشته وتکریم کرده ایم 

ولی وقتی طرف قدر این عطا نمی داند چه؟آیا و جز اینکه به کف سلاح

جهادش بگیرم و یا اگر ممکن نیست بسپاریم اش برخدا

الملک یبغی مع الکفر و لایبغی مع الظلم

#آه-مظلوم

پیغمبر زندانی!؟

مروری برزندگی ائمه و انبیاء الهی(علیهم السلام)نیک نشان می دهد

باوجود تکاپوی هماره جبهه شربه سرکردگی شیطان رجیم باز و درحد

ممکن اولیاء خدا سعی می نمودند عمرخود راپشت میله های زندان 

طرف نکنند و ازفرار گرفته تاتقیه نیز و البته جنگ منتها به شرط 

توان و شرایط آب و هوایی اجتماعی پیش گیرند

حضرت موسی الکاظم(ع)و یوسف نبی(ع)دو ولی مسلم خدا هستند 

که شهره به اسارت طولانی می باشند امابا دقت در زندگی هردو 

بزرگوارنیک عیان می گردد مسئله ناموسی و حادبوده که کار لاجرم

به پشت میله هاکشیده و راههای در رو دیگر را مسدودنموده است.

یوسف صدیق ازحیثیت خود درقبال لکه دارشدن آن توسط زلیخا

به محبس رفت و حضرت باب الحوائج (ع)نیز از خدا خواست بلا را

ازنفوس شیعیان اش برداشته برجان پاک خو داو وبستگان نازل 

کند لذا و درهمین راستا به سیاه چال جاگرفت.

پس به عصرغیبت و تا مرز سرخ هایی خاص و ناموسی مثلا درباب 

اقامه شعائر عدم بردگی جسمی جنسی و...می توان تحمل کرد

هرچند بعض اهل سیاست دنیایی زبان به ملامت چنین فردی

گشوده به وی آفیت طلب و فرارکننده ازمسئولیت اجتماعی 

انگ زنند.

هم و حسب اینکه زندگی فرصت بی تکراری است مومن شایسته

باشد که ازآن نهایت لذت مشروع را برده توشه جهان آخرت 

فراهم آورد نه اینکه عوامانه و بخاطر دنیای مشتی غیرمعصوم 

هستی خویش را که خمیرمایه فرای گیتی هم هست به باد دهد

اللهم فک کل اسیر

#امام-رافضه

دیالیکتیک شازده کوچولو

قرآن کریم درقصه ابراهیم خلیل(ع) دیالیکتیک مباحثه او

با دیگر باورمندان عقیدتی برخدای ستاره و...را پررنگ می کند.

اندرماجرای موسی کلیم(ع) اما ترمودینامیک حاصل را که نتیجه

عملی سرگردانی های بنی اسرائیل به شکل عام وخاص فرد 

او است تحت عنوان وادی تیه بروز می دهد

قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ

قرآن کریم سوره بقره(مورد ابراهیم(ع))

یعنی اینجا صرفا صحبت از مباحثه نیست و دست طبیعت به

مشاجره ای کشانده و باید چاشنی دیالیکتیک را در لحظه به

سیروریت درآوریم به تبلور با ترمودینامیک و...

فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ ۖ قَالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ

آیه21سوره قصص(مورد موسی(ع))

اما چرا به یوسف(ع) که دررسید خدای متعال بر فرقان خویش

جریان او را احسن القصص خطاب می کند!؟ رجوع به همان آیات

خاص دراین باره نشان از رویت انوار مقدسه ائمه طاهرین(علیهم-

السلام) توسط پسریعقوب نبی(ع) و نقل ماجرا ازبهرپدردارد.

یعنی یوسف عکس ابراهیم و موسی(علیهماالسلام) از مراحل و

واحه های پیشین دیالیکتیک ودر امتدادش حسب جبر زمان

ترمودینامیک رد شده و به چنان ساحتی دخول نموده که د ررویای

صادق توفیق رویت جاه و جلال آن شازدگان وعزیزکردگان ربوبی

را یافته است

إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ

 رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ  آیه4ازسوره یوسف

اصولا کتاب هایی که موضوع سیرالی الله را شرح می دهند مورد

توجه بشریت هستند و بلاشک جناب سنت اگزوپری با درک همین

حقیقت از روی فطرت عرفی خویش حتی میراث های وحی موجود در

بین ادیان متعالی به خلق آن شاهکار بزرگ دست زده بر مصداق آن 

شعرمعروف صاحب مثنوی که:

ما زبالا ایم و بالا می رویم....ما زدریایی ام ودریا می رویم