حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

علوی بروجردی و بهائیت

درروال روحانیت سنتی شیعه فرای آنکه بنیان مسلک و آیینی توحیدی

بوده و سپس به انحراف توسط جمعی از پیروان کشیده شده چون ارمنی

یا مجموعه المان های مذهب حقه تشیع درآن پرواضح و مشهود است

مانند یارسان (اهل حق )که با پاره ای افکارصوفیه ایران باستان و...

آمیخته اند

حتی دین ازبنیان آبکی غیرجهان شمول و استعمارپروده ای چون بهائیت

یک اصل کلی جریان دارد و آن تفکیک عوام از خواص و راهبران منهج

عقیدتی  مذکورمی باشد.

یعنی شمای شیعه مخصوصا عالم حق نداری با مفتی بکری خاخام یهودی

و...آن سان برخورد نمایی که با فلان بقال سرکوچه معتقد به همان مرام.

حضرت آیت الله سید محمدجوادعلوی بروجردی(دامت برکاته) مطابق

چنین رویه صحیح و اصولی آن هم با استناد به خاطره و نقطه نظارت

آخرین فقیه اعلم معاصرما آیت الله العظمی سیدحسین بروجردی(ره)

درمورخه22 خرداد1402ش بیان داشتند:

حق هتک حرمت هیچ انسانی رانداریم

اما و متاسفانه دایه های مهربان تر ازمادرافراطیون جناح راست

بی عنایت به عیب عظیم و مشهود خود یعنی شنا خلاف این رودخانه 

و روال اکثرفقهای اصولی شیعه چنانکه سنیان روزگاررا کلا از آخوند 

تا امی اخوی(برادران عزیز اهل سنت) فرض کرده رضای به دادن دختر

رشیده پیرو اهل بیت (علیهم السلام)به مردعمری شده و بارها آن را در

رسانه ملی زیرنظرشان رواج داده اند

یا جای مقابله با رفتارهای زیرپوستی و عوامل اصلی فرقه ضاله بهائیت

در تقویت نیروهای تخصصی وزارت اطاعات تنها زورشان به فلان  پیرزن

بدبخت پیرو ایشان رسیده که در کوره دهی باغچه ای داردیا جوان

موقع ورود به دانشگاه و...

حالا هم باز نعل وارونه زده و بواسطه تنی چند از کشندگان پرسابقه

و یک مشت بچه سایبری اش اینگونه وانمود می کند که آقای علوی-

بروجردی مدافع ضمنی بهائیت است...

همزمان امثال ایران اینترنشنال هم که سردرآخور سعودی و دیگر

جریانات مخالف اساس روحانیت شیعه از جمله همین بهائیت دارد

فرصت را مناسب دیده تابا جلو انداختن عنصر بی سواد و چپول چون

رضا علیجانی عملا به تحریک جناح راست زود جوش ضد جناب علوی-

بروجردی پردازد

چراکه در بطن ماجرا وپس پرده از ناحیه ایشان و کلا مراجع اصیل و

مستقل ترس وبیم شدیدی برای ایران فردا و امیال خویش در آن 

دوران داشته با نام عیب های عملی  افراطیون جناح راست که درسطح

جامعه به شکل ناشایست وغیرانسانی گشت ارشاد و...مرتکب می-

شوند هماره مردم  عوام را زد مذهبیون ناب اهل علم شیعه اصیل و

صحیح تحریک ضمنی می کند و شستشوی مغزی می دهد

#فقیه-آل-محمد

آخوندسکولار!؟

روحانیت سنتی چون مرحوم آیت الله سیدمحمد کاظم شریعتمداری و...اندر

بیان افراطیون جناح راست ایران علنا با الفاضی چون ضد انقلاب آخوند درباری

و...یاد می گردند. 

هر چند تاریخ معاصرخود گواه است که جریانی چون فرار سربازان ازخدمت

قبل از انقلاب اسلامی 57ش و اصلا موضع بی طرفی گرفتن راس آن نهاد 

قره باغی آذری زبان من جمله تحت تاثیرفتوا و نظرات ایشان بوده است.

شریعتمدار پدر بی هر تعارف گرفتاربل هوسی و عملکرد خام پسرخویش سید-

حسن اندر تشکیل حزب خلق مسلمان و همکاری هایش با مثل زنده یاد داریوش-

فروهرو...بود.یعنی عدم درک این حقیقت که در آن مقطع بزرگانی چون دکتر-

یدالله سحابی و مهندس مهدی بازرگان اندرعرصه سیاسی ایران حاضربودند

لذا دوباره و موازی کاری او می تواندنتیجه عکس دهدو سبب شد پای خودحضرت 

آیت الله هم به دادگاه کشیده شده مرحوم صادق قطب زاده اعدام گردد..

باری همه روحانیت منتقد تمامیت خواهان راستگرای نظام اینگونه عمل 

نکردند و گفتمان شادروان حاج سیدمحمود طالقانی و بعدها آقایان منتظری

و صانعی هاشمی رفسنجانی  آیت الله سیدمحمدجوادعلوی بروجردی(دامت برکاته)

و زنده یادداودفیرحی و...با تیزهوشی خاص   اصلا فرصت بیان چنان بهانه های

حقیقتا بنی اسرائیلی را سلب کرد و لذا انگ جدیدی تحت عنوان روحانیت سکولار

ورد زبان آن جماعت گشت که نه تنها واقعیت تبارشناسی و مصداقی ندارد جز

حاصل خواب های آشفته ایدئولوزیک ایشان تحت وسواس گونه و حتی استفاده

ابزاری تئوری توطئه نیست...

اومانیسم سکولاریسم مفهوم هویت ملی و...مثبت قبل از قرون وسطا و رواج 

مکتب های چون ارزش دادن به تن لخت آدمی یا رنسانس به حد و شیوه 

صحیح دربطن تعالیم آسمانی جا خوش کرده و اندرشرح این مطلب رجوع به

آثار استادآقای دکترحاتم قادری شایسته است.

منتها و چون حربه انتساب براندازی نظام وقت به نحله فکری مذکور اندر

ذهن حتی عوام شعله نمی گیرد آن را پیش کشیده و رویش مانور

دهند تا با دور زدن چهره هایی که نقش سازنده آنها در تاریخ معاصر

مشهود هست حاصل از فضای غبارآلود و پر شبهه مذکورخر مراد رانند

وسمقی بداند!؟

به سطور سابق همین وب عرض شد که نقد دوباره انتقاد را ناثواب و

عادت هوچی گران با نیت صرف سیاسی غیرمتقی نیز عوام ماجرا دانم

لذا و با وجود اینکه می توانستم بعنوان کمترین شاگرد و حاضر درمحضر

آیت الله آسید محمدجواد علوی بروجردی(دامت برکاته)پاسخی به 

شبه وارده ازناحیه خانم صدیقه وسمقی ارائه دهم بر آن امتناع 

ورزیده و درعین حال نمی دانم که از ناحیه خودحضرت استاد جوابی

به حرف ها ی او داده شده یا خیر چه در دنباله اش رعایت سبک

 ایشان را بر خویش فرض می شمارم

اما و به راستی وسمقی خجالت نمی کشد!؟ که به اعتبار پرپوگاندای

رسانه های چون ایران اینترنشنال و بادمجان دور قاب چینی بی سواد

دیگری از این دست و سبک علی شریعتی یعنی رضا علیجانی خود را

در موضع اسلام شناسی فرض کرده است و به ملامت جریان روحانیت

جلیل تشیع آن هم بی تمیز پر رنگ نمودن سه طیف سنتی هم 

ایدئولوزیک نیز جریان سوم پرداخته اند!؟

رجوعی به آثار و آراءسابق خانم وسمقی پر واضح نشان می دهد

بسیار بیش و پیش آنکه برطلاب وارد دانسته خود او را شامل

می گردد .ولی عوام فریبان نشسته پشت رول رسانه هایی صرفا

برانداز که تنها نیت تعریف شده خود را اسقاط نظام حاضربی -

نیک اندیشی و بصیرت افزایی لازم جهت اصلاح  یا جایگزینی اش

قرارداده و فقط به ترک تازی نیز شلنگ تخته اندازی ولو به مدد

کذب محض مشغول هستندکه چون خود او یا عارف به چنان

حقایقی نیستند و جاهل نیز حتی عامدانه متخاصم با آن

ایتام آل محمد(ص)

تابستان سال98ش حوالی ساعت یک  بعد از ظهر روزی داغ 

در میدان هفتاد و دو تن قم المقدسه با راننده اتوبوس سر کرایه

 چانه می زدم پنجره های ماشین باز بود و پسرنوجوانی مشغول 

خوردن یخ مک درست قائم و بالای سربنده تا اینکه آمدم داخل

آن ته ها جاگیرشدم ( کنارخوابگاه شاگرد شوفر)

دیدم اماسیدمعمم و میان سالی از ابتدای ردیف با ایما واشاره به من

می فهماندکه عمامه ات را نگاه کن!؟

راستش دیگرچیزی از سفیدی بدان نمانده بود و به مدد یخمک آب 

شده پرتقالی اش می زد.

اول خواستم بروم سراغ پدر بچه داد و بیدادکنم که این چیه تربیت

کردی اما ناگهان دیدم ابوی او یک پایش اش فلج هست و به زور

ساک مسافرتی شان را جابجا می کند.

با خودم گفتم:ای بابا پارچه این دستمال سر توهم که وال نیست

یک ملافه کهنه و نخ نما است.جوش چی رامی زنی؟ هر چه شسته

و کهنه ترشود کمتراز هم وا رفته بهتر هم هست پس و دست

آخربه جای خود برگشته لباس های طلبگی را کلا کندم و شدم

یک پاشخصی.تا اینکه رسیدیم به ترمینال جنوب تهران و از

پله های آن به سطح خیابان مشرفی که معمولا ابتدای اش جای

 بساط دستفروش ها و آخرش ایستگاه تاکسی خطی آزادی

تهران پارس باشد.چشمتان روز بد نبیندچند لات قمه کش کل

گذر را بند آورده بودند و در انتقام برخورد تندمامورنیروی 

انتظامی به چندساعت قبل با خودشان همان شیخ همسفرما

را خط انداخته نقش زمین کردند و بقیه مردم عادی ازجمله 

مرا ترسانده فراری دادند.دراین میانه پدرمعلول کودک 

مذکور عقب افتاد و ازترس اینکه بچه زیرماشین نرود دست

او را گرفتم.طفلی خیلی ترسیدیک جورعجیبی نگاهم می کرد

که قابل توصیف نیست.بی اختیار اما یاد جملات حضرت استاد

آیت الله علوی بروجردی(دامت برکاته)درباره ایتام آل محمد(ص)

افتادم.آره این جور اطفال  ذات پاکی دارند و شایسته گذشت

خطاها محبت اند وبس.

پس دستش را بوسیده بستنی برایش گرفتم تابابایش لنگان

 لنگان به ما برسد.