حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

الفتح لله

یا شعب العزیز انا معکم و اشهد ان حقکم به اقامه سلطه الفلسطین فی الارض

محتله به ید صهاینه.یا ایها  الاحرار انتم فی قلبی و ذکری لا بغیر هذا:

اللهم خلص امت محمد صل الله علیه و آل من هیمنته الیهود.لذا واعط

هدیه منی سلم الی سکانها خصوصا القائد فقید حامل غضن الزیتون

الرجل مجاهد ابو العمار یاسر عرفات رحمت الله علیه

#ابناء-الفلسطین

آخوندک

کشیدم کناری دم نرده های مشرف به پارک لاله و با ریختن

هرچه داشت از عصبانیت رخ به رخ که چی میگی ناکس

من برای خریدن بچم دارم خودم رو می فروشم؟حالیته 

بی شرف...

گفتم:چند؟

سیاه و سبز شد و ادامه داد:جنازمم رو دوشت نمی زارم

اوزگل تو من رو به این روز سیاه نشوندی بدبخت دنیا و

آخرت کردی و حالا اومدی دنبال خمس و زکاتش...

گفتم :مهرت رو می گم

اشکش درآمد وآرام تر ادامه داد:صفاتو عشقه کمبود

عاطفی داری که اینجوری ما ملت رو گذاشتین تو منگنه...

گفتم غلط بکنم باجی همین الان شم که با تو از تو حرف

می زنم زیر سمبه و حساسیت مردم ام به دور وبرت نگاه کن.

مثل ما آخوندها عین سوزنه همه را آراسته و پوشیده

می کنیم اما خودمان لخت البته کلفت و نخاله هایی 

هم داریم فوق جوال دوز دقیقا از همان جنس و مصب 

که برخی در مقابل پول بهر تو بخت برگشته رو و دراز

می کنندتا یک چیزهایی در خودشان پوشیده و کوتاه شود

اما محال که آب شور عطش کاهد و تجارت سکس در قاب

تنگ صیغه شرعی گنجد...

وَقَالَ فِرْعَوْنُ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرِی فَأَوْقِدْ لِی

آیه38ازسوره قصص

#روباه-شهر-قصه

طعم مرگ

پرسید:مردن چه مزه ای است!؟مثلا شیرین  یا شور  اصلا نکته از

این شربت تلخ و کپسول بزرگ هایی که تبم رو بالا می بره و دیگه 

جونم رو به لب رسونده.

راستی چه داشتم در جواب اش  بگویم جز جو را عوض کردن؟

ببین فرزاد انشاء الله چند وقت دیگه مامان ات می آید میگه

دکتر مرخص ات کرده بعد میری خونه و یک دل سیر خوش

می گذرانی و آخر شب تا لنگ ظهر فردا تخت و بی خیال می خوابی

و با بوی نهار دستبختش بیدار میشی...

چون همیشه از ته چشمان زلال خود خیره ام شد و یکباره در

آمد:راستی عمو مرگ هم این مدلیه  و باز خودش با نیش خندم

جواب داد:آخه چه می دونی مگه...

گفتم:بلا نمرده م اما چند روزی بیشتر از تو که زندگی کردم!؟

با بیسکویت موزی  نوشابه زمزم حتی قره قروت تا اینکه فهمیدم 

مرگ بد طعم نیست عین لقمه پدر و دستپخت مادر حلال زاده هاش

نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید او والدین والولید

#موسسه-محک

اخافه مونا

خانم بازیگری به بستر وب جهان گستر با متن آغشته به ایهام که

سندیت قضایی آن دو چندان به حسب اولا مجازی بودن  ثانیا

عدم دقت در توضیح مکان و زمان زیرسوال می برد به اینجا 

ختم شده که  احساس عدم امنیت خود را درجامعه پر رنگ 

جلوه داده...

پلیس مملکت اما در مقابل چنان کنایه ای به کنکاش بینه های

موجود پیرامون صحت وسقم ماجرا دست زده است! روندی 

که قانونا بعد از تشکیل پرونده توسط مدعی العموم وعقبه اش

یگان یا رسته ای از نیروی انتظامی باشد باید رسیدگی می شد و 

صرف دسترسی مامور آگاهی بدان اجازه ورود ایضا مصادره به

مطلوب را نمی دهد.

اگر اتهام وارده تشویش اذهان عمومی هتک حرمت ضابط و...

است نخست الزاما فرصت دفاعیه جهت متهمه دردادگاه صالح 

داده می شود و ایضا صرف عدم حضور درمرکز درمانی رسمی

نامبرده ر ابا استنداد به شهادت و قسم پزشک خانگی خانوادگی

و..می تواند که از سرگذراند.نیز از این دست کسی را به میدان

آورد که در همین راستا داعیه دارد پایش را قمه زورگیر آزده

شاهد وقوع حادثه مذکور بوده و...

پس اعلان تکذیب آن هم خارج از روند دادرسی عین دادن 

فرجه به شبکه های ماهواره ای و رسانه های معاند نظام است

که حسب معروفیت سوژه عام حارثان امنیت عجول و کم ظرفیت

جلوه دهند...لذا چه می ماند جز اینکه باید از مصادر پرسید:

چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟

#از-حول-حلیم

بی خیال دختر

خواهرم می دانم این لحظات بعد داعیه زورگیری و گوشی قاپی تو

بل تکذیب جریان سر دست قدرت چه حال عجیب و هم کش مکش-

های جانبی در زندگی ات راه افتاده امابی خیال همشهری آذری ام.

من تورا آن شب سرد پاییزی گوشه حصار تئاتر شهرتهران بازشناختم

که عکس اکثریت بازیگرانی که درواکنش به ابراز احساسات مردم 

این سوی حائل فقط دورتر می شدند پیش آمدی سمت شان.

پس بردلم چک سفیدامضاء داری که اگر همه بانک های عالم 

موجودیش راخالی اعلان کنند باز نزدم اعتبار دارد 

حالا اما نگاهت را بعداین همه ماجرا فقط بدوز به سمت مهتابی های

سفید سقف درمانگاه و سعی کن آرام گیری.

چه چشم ها که دقیقا به همین سو بالا آمدند و اما فرصت امتداد

حیات رانیافتند.پس ایضا می بینی که عکس عروعور بعض  اهل دنیا 

بعد هربلوا لاجرم چیزهای مهمتری هم هست.

بله چند صبح دیگر غبار فراموشی به این قصه با همه حواشی

می نشیند و اما آنچه باقی است تنها انسانیت تو باشد که آن سوی

هستی هم یقین دارم مستی اش دست از سرم برندارد

 کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ 

#این-نیز-بگذرد

مونا فرجاد

هنرمند گرام وبانوی شایسته احترام

خانم مونا فرجاد به فرموده مثل خبرگزاری فارس چون

شما مدعی خفتگیری موبایل خود در فضای مجازی بدون

تماس با پلیس 110نیز ارائه بینه ای به مرکز درمانی

من باب چنین حادثه ای هستید اصل ماجرا تکذیب 

می شود! و اظهار عقیده یک شهروند بدون سوء پیشینه

هیچ ارزشی جهت ایجاد تخفیف در آن ردیه ندارد و

حتی مفاد اش به گونه ای تنظیم گشته که دروغگویی

جناب عالی را ضمنا و عوام فریبانه متذکر باشد

که جدا از خفت گیری دزد حال گیری پلیس را هم دارد

امام علی(ع):بین حق و باطل چهار انگشت فاصله هست

(حد فی مابین  گوش و چشم)

#چهار-انگشت

کلب آستان

منم درویش و در پیشم ندارم غیر تشویش ام

که مرحم از کجا یابم بر این احوال بس ریش ام

علی را گشته ام طالب ز دادر خود از کیش ام

چونان مصباح راهی که نیفتم با بد اندیش ام

صلات ظهر و گاه شب سحرهایی که در پیش ام

به ذکرش مشتعل گشته بخوردم دائما نیش ام

بر این خیل در پی گله یکی کلب یا خود میش ام

ولی با آن شبان گویا که آدم زاده هم می شم

سروده طلبه سعید حریری اصل ربیع الثانی1445ق

#ذیل-علم

هجویه رائفی پور

تو زن رو عاری از لاخی به مو کنج  زنخدانی ...چه می گویی که ملک دین را پاسبانی

شبستان واره ای بی شمع در کنه جانی...که ظلمت را به منسب  روضه خوانی

مترسک هم  یقین چون  سمبلانی  ...به لطف  بدعت اش هوش  از سر پرانی

مقام ات دون و خود هم یقینا ناگرانی ...زوارت رفته در پهنه همچون اشترانی

الا ای طالب فیض و هر آنکه بل هنر دانی...حذر کن از بدل  استاد کبری واقعا ماری

کنون هر کس ببینم باز میان فرقه ضالی...بگویم نقد مطلب را نرو پای فلان رایی

گلی گر طالب هستی تو بدون زحمت خاری...نکش دامن بدان بستان کم باری

بریده دفتر مردم به خط های اثر داری...مولف گشته بعد آن بدون زحمتش آری

در اسم هرچند علی اکبر عدویش بر عمل واری...یکی شمری و زلجوشن میان توده ناری

ز رائف خائف هستم من چونان موسی عمرانی... ببین فرعون ذوالاتاد مخمر مست هر آنی

به نیش خود کشم خنده ز بوبکران عدوانی...که سبزوار ما هرگز ندارد آنچنان سانی1

چنین ختم اش دهم در اوج سخنرانی...نه هر که روی منبر رسم او باشد مسلمانی

1..سبزوار خراسان شعر شیعیان که فاقد ابوبکر نام است

سروده سعید حریری اصل.آبان 1402ش

#ایران-برای-ایرانیان

ایران برای ایرانیان

دور برداشته اید که ایران واسه ماست!

پس باز شنو چه بی هر پروا و فاش می گویم:

برو ماستت را بخور

تو که باشی که توان پایان کار مغولان جغتای

دور و سنیان بعثی عراق نزدیک را یافته این 

مرز پر گوهر را مصادره به مطلوب کنی

از حسن جوری تا ممد جهان آراء داره این خاک

#صهیونیست-داخلی

مرگ انسانیت

کودک فلسطینی                                                                                           طفل اسرائیلی

وَ إِذَا اَلْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ 

کشتن یک خردسال بی هر تبصره فرای قتل انسان به مسلخ کشیدن انسانیت هست

#بچه-کش

اصولگرایان سنتی3

یکی از مصادیق جدایی بند ناف نئو اصولگرایان ازطیف متین تر

 و سنتی جناح راست حاکمیت جمهوری اسلامی ایران ماجرای 

تلاش افراطیون جهت تغییر نام خیابان استاد فقید محمد رضا -

شجریان (ره) به شهید محسن فخری زاده بود که مورد مخالفت

بستگان آن مسئول برجسته تاسیسات هسته ای کشور قرارگرفت.

حقیقت امر اما هر دوایشان بی  تعصب سیاسی ستودنی هستند!؟

چه از بهر وطن افتخار آفریده و فن آوری اش افزوده اند فرای 

بحث کم وکاست ها نیز سود جویی حاشیه ای برخی دراین میانه

#ماندگار

بهار بدتر از زمستان

بده دوربین مرا در کادر خود بست...که نام سابق ام صباغ بود است

به محمود احمدی گشتم زمانی..گذشت آن مقطع سر سخت و هم پست

برفتم با چاوز در راه و یک  دست..چپ فاقد ز عقل از ریشه بد مست

خس و خاشاک اصلی حاجی ات بود...ولی  از ترف حادث لاجرم  جست

سروده سعید حریری اصل.آبان 1402ش

#هاله-نور