حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

اربعین

زائر کجای قصه پای تو جا گرفته...کین خاک بین راهی عطر خدا  گرفته

در شور و شین آخر تا نینوا گرفته...رفته کنار مقتل حائر بنا گرفته

گفتند  زهره مامی اهل ولاء گرفته...چون صیحه می زند او اوج سماء گرفته

لولیده سوی منظور معنی غنا گرفته...روضه چقدر زیبا است عرش خدا گرفته

مطلوب و نزر ما هم باری لواء گرفته...هر چند قاعل هستیم قالو بلا گرفته

هر کودکی ز بابا آری لقاء گرفته...لیکن رقیه خاتون جام طلا گرفته

قاسم به لطف نامه میدان نما گرفته...عباس آن علمدار از شط صفا گرفته

زینب به نطق اش اما جان دغا گرفته...با لحن حیدری او  گوش قضا گرفته

ای داد آن محاسن دیدم حنا گرفته...با لخته های خونی کز ماجرا گرفته

گریه مرا بسازش بی تو هوا گرفته...باران به لطف ایشان قطره شفا گرفته

سروده شیخ سعید حریری اصل.صفرالاحزان 1443ق

#سید-الاحرار

رقیه بنت الحسین(ع)

نشسته کنج خرابه  اسیر دزدان است

همان که در برنسوان صغیر ایشان است

کشیده دست تحیر به روی خود ای داد

که جای لطمه سیلی  هنوز سوزان است

سه ساله خود نوه دخت امکان  است

کنون به بیت حزان مثل مام  گریان است

گرفته شد حق وی گوش تا به گوش آری

چو باغ فدک که در خزان دوران  است

فواد سمع و بصرهان ندار سامان است

نفس که می کشد از درد لزران است

به بعد نبی فاطم از قضا پژمرد

رقیه هم بدون پدر ابر باران است

شبی که تیرگی اش سخت عریان است

ز ناقه فتادن به لفظ آسان است

رسیده از سرطشت کوس رسوایی

که خیضران ستم بر لبان قرآن است

به دامن اش بنشین تا برش جان است

الا تویی که سرت اسم سبحان است

(سروده طلبه سعیدحریری اصل.صفر1444ق