حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

یاد یار

مرا چه می شود که ذیل این آفتاب گرم عراق تنها دگر

خنکی تک ترین سایه بان ها را حس می کنم و بس!؟

السلام علیک یا رباب

(ام اصغر حضرت رباب (سلام الله علیه)بعداز واقعه عاشورای 61هجری

 به مواسات حسین(ع)همه ایام قبل رحیل اش زیر نور داغ خورشید

 می نشست و بس)

#اهل-الغیره

حق با یزید بود!؟

مهدی میرقادری در مملکت ترکیه که بزرگترین اقلیت آن علویان 

هستند نشسته و پررو پرو به دوربین زل زده و می گوید که:

حق با یزید بود !چرا که این موضع از کانال مشروع لیبرال دموکراسی 

مبنی برحق آزادی بیان می آید.

منتها اصلا عین خیالش هم نیست که بزرگ غلط یزید لعنت الله علیه

نه هنر شاعری  میمون بازی و...بله نفی حق آزادی مکان می باشد.

امام حسین(ع)هر چند و الظاهر به عرض تاریخ درکربلا معلی باخت

امادر طول آن به رندی گفتگوهای نهان و آشکار باسرکرده سپاه 

کوفه ابتداء حر بن یزید ریاحی و سپس عمر سعد ایضا لحظه بالای 

دست بردن طفل شیرخوارش پیروز گشت.

حسین بن علی(ع)عمدا باساز و برگ نظامی و همچون سپاه عایشه در

نبرد جمل خروج نکرد تا اگر کار به درگیری کشید بهانه اینکه حق

کج کردن مسیر و خروج از بلاد اسلامی  به سنت شریف نبوی(ص) برای

دگراندیشان ولو مخالف شدید که خون ریزی نکرده اند محفوظ باشداش.

بله امام سوم شیعیان در میدان استراتژی چیره گشت آن هم با وجود 

اینکه جهان بینی و ایدئولوزی جاهلی بنی امیه دست بالا راداشت.

این همه عرض شد اما دست آخر نویسنده می خواهد بر سبکی حسینی 

و با اقتداء برمولای شهیدش پاسخ دهد.

بله برمنکرش لعنت حق با یزید بود!! منتها نوع بسطامی اش که صرفا 

عارف و شاعری بی آزار است به نسبت این ننه مرده که عرض شد.

بایزید بسطامی را گفتند:اگردر روز رستاخیز خداوند خطاب کند چه آوردی؟

جواب داد:وقتی فقیر برکریم وارد می شود به او نمی گویند: چه آوردی 

بل پرسش اینچنین باشد:چه می خواهی

#خریت-یزید

اربعین

زائر کجای قصه پای تو جا گرفته...کین خاک بین راهی عطر خدا  گرفته

در شور و شین آخر تا نینوا گرفته...رفته کنار مقتل حائر بنا گرفته

گفتند  زهره مامی اهل ولاء گرفته...چون صیحه می زند او اوج سماء گرفته

لولیده سوی منظور معنی غنا گرفته...روضه چقدر زیبا است عرش خدا گرفته

مطلوب و نزر ما هم باری لواء گرفته...هر چند قاعل هستیم قالو بلا گرفته

هر کودکی ز بابا آری لقاء گرفته...لیکن رقیه خاتون جام طلا گرفته

قاسم به لطف نامه میدان نما گرفته...عباس آن علمدار از شط صفا گرفته

زینب به نطق اش اما جان دغا گرفته...با لحن حیدری او  گوش قضا گرفته

ای داد آن محاسن دیدم حنا گرفته...با لخته های خونی کز ماجرا گرفته

گریه مرا بسازش بی تو هوا گرفته...باران به لطف ایشان قطره شفا گرفته

سروده شیخ سعید حریری اصل.صفرالاحزان 1443ق

#سید-الاحرار

شام غریبان

السلام الی الفاطمیات

بین مانده حرم بی او درلجیه ماتم تو

با خالق خود گویند یکتا تویی و احکم تو

زین پس چه کشیم از غم درعین ندامت ها

یا رب به فغان اش رس شه زیور اسلم تو

ما جمله عزیزانیم برخاتم و معجم تو

هرچند بگویندش خارج شده اعلم تو

اندر سفر بر شام پرلطمه و مرحم تو

صوتی زسرنیزه فرموده که حتما تو

بی سایه ربابش گفت بینای مسلم تو

رقیه به نظر سوزد باران دمادم تو

سوکنه نکند شکوه از داده اکرم تو

زینب بنگر گوید زیبا همه محکم تو

سروده شیخ سعیدحریری اصل.محرم1445ق

#جبل-الصبر

علیکن منی السلام

فردا که شود ساقی بی تو طف و یم باقی

دست ازهمه می شوید آن قامت رعنایی

بین پور سیاوش سان بر نیزه تنهایی

تکیه زند و خواند از سوره  شیدایی

آخر چو یکی مانده در پنجه حلوایی1

دهرازمهن اش افتد برگریه و هم زاری

رخصت طلبد زینب بوسد به گلو باری

ازحنجرخشکیده برنای غم  افزایی

ذکرش کند آهسته درخیمه چه بلوایی

ای اهل حرم رفتش شاهنشه  زیبایی

(سروده شیخ سعیدحریری اصل عاشورای1445ق)

1.پنجه حلوایی اشاره به پنج تن آل عبا علیهم السلام

ثمّ نادى علیه السّلام: یارباب یا أمّ کلثوم و یا زینب

ویا سکینة و یا رقیّة و یا عاتکة و یا صفیّة 

علیکنّ منّی السّلام

گشت ارشاد کربلا!؟

راستی کربلا هم گشت ارشاد دارد که ملت اینقدر بعضی

چیزها را رعایت می کنند!؟

بله و البته خیلی نامحسوس بی مامور ون و...

فقط منظور اینکه:جو حرم ظاهر زائر را تنظیم می کند

بی هردرد و خون ریزی...

#حجاب-استحقاقی

رقیه خاتون

القمه درسوگ عشق موج ز شط می خورد

باز و بر این  محکمه راه نفس می برد

ساعت ترک حرم لحظه آخربدید

دخترک از عم خود آب طلب می کند

سروده سعیدحریری اصل.محرم1445ق

#ناز-دانه

آستانه محرم

تصویرفوق عاشورای1434ش بازار تبریز تیمچه مظفریه .عکاس شیخ سعیدحریری اصل

#شعائر-حسینی

بالا نشین ها

پرواز رابرای پرهیزش از زمین و لبریزی بسترآسمان

هم لکنت اندازی ماندن دراین میانه به حیرانی 

فرای یکی جیران دوست می دارم که حتی بدین آبی 

بی کران و نهایت نا ممکن  حرفی از طاقچه بالای 

گذاشته و عقده دل برداشته نمی زند.

خنک نسیمی دارد بی بدلیل و خنیاگر حالی مکرر

که اما هرگز فردای بدمستی اش نیست و حتی

موقعی که پس از بوقی لاجرم برزمین نشسته باشی

رشیدشق و رق می بردت و لو به ناکجا آباد

پس دریا را به رنگ خود خواسته و از هر چه

خشکی اگرجنس  جاری آب و فرار بخار باشی میکشد

آن سو که حقیقت اش درآستانه خویش است

و این چرخه دل انگیز حتی باری خاک ر ا به فشلی

کشانده بر واحه ای می نماید ازجنس بالا که 

ایضا و باید گذراندش من باب تکمله خالصی

ومحض رضای هرچه عطر نرگسی. آنها که خلاء

خلیدن درآغوش خاطره خوش را یادآورمی شوند 

حتی به بسترحجم سیاه سوخته ای چون زمین

الا و باری درهمه ارض و سماء یک نقطه اما

به عنوان سنگ بنای تاکید و سوال ایضا تعجب

و...باقی است که درطف افلاکی اش به سان

قطره مکررو موج مدور می توان به سواد تکیده

و ساحل تنیده باری درتند سیررحمت نازل شده

 برآن  خود را شست و هم آراست چنانکه نم  

اشک و یم مشک عامرا  اعلاء کند و رشک هفتم

آسمان نشینان را نیزبرانگیزد

السلام الی ساکن کربلا

#فیروزه-فام

قبله العشاق

درمطاف و برحرم جایش نبود                             

نینوا تک گوهرجانش ربود

آمدش خارج چو ازسمت صفا                          

مروه را برسوی خود تابع نمود

صاحب وجدان همه وی را ستود                        

قائل یزدان از او شد درسرود

روضه شش گوشه ارباب عشق                        

افضل از کعبه بود بهر سجود

(شعری ازسعیدحریری اصل درمدح سروراحرارجهان وسیدجوانان اهل بهشت)

نوک نی

ای دارملامت را برراس تو تابانده

درسایه این تمهیدآلیده و خوابانده

فردا که همی گردد دیگراثرش پیدا

چون مانده زجانت باز غیرتن جا مانده

گرکاردرستی تو بهترکه به او رانده

چون شاخه شمشادی کزبنیه غزل خوانده

بالا زده همت را در لیله بتابانده

با دست نسیم صبح الام بتارانده

ازلجنه پرخونش عالم همه خارانده

عطری به همین معنا درحاشیه افشانده

سروده طلبه سعیدحریری اصل

خانه دوست کجا است!؟

راستی خانه دل ات کجا است!؟

عاشق همسر و بچه های ات هستی پس یعنی کاشانه ات؟

گرم بازار ورفقای کارکه جواب شد محل کسب!

رفقا فامیل هرچه بادا باد پس لابد اینجا آنجا و هرجا که

بادتقدیربرد

اما من یک آقایی رامی شناسم که خانه دلش آن جاهایی

است که گل آدم رابسرشتند و به پیمانه زدند...

(درشرح احوال حضرت امام منتظر(عج) آمده که بیشتر

اوقات خود را درحرم ومجلس آل الله(علیهم السلام)

صرف می نماید و حتی به مدد طی الارض فاصله ما بین

 مراقد را گذر می نماید چنانکه خروج ازدریکی مترادف 

دخول  به آستان آن دیگری باشد)

آری او روی فرش های شما پامی گذارد

السلام علیک بجوامع السلام