حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

اف بر نواندیشان دینی!؟

مورخه10تیر1401ش بیانیه ای از سمت جماعتی که لقب 

پارادوکسیکال و قاراشمیش نواندیشی دینی را یدک

می کشدنشر یافته که فی نفسه یکی از مجسمه های 

بلاهت چپول های ایران(مقیم داخل وخارج کشور) است

بنده به اینجا جز ثنا در حق طیف غیرچپگرای اصلاح طلبان 

چون زنده یاد مهندس بازرگان شیخنا الاستاد حسینعلی-

منتظری مرحوم آیت الله اکبرهاشمی رفسنجانی صانعی 

زنده یادان ابراهیم یزدی داود فیرحی جناب آسیدمحمد-

جوادعلوی بروجردی (دامت برکاته) نمی گویم  اما و 

بلاشک کلیت این جریان را چپگرایی والبته بی سوادی اش

سالهااست که به بادداده .اصلا حکومت داری ایشان در

مقاطعی بعد از انقلاب اسلامی57ش هم جز نمونه دولت های

موقت و سازندگی مصداق آب ریختن به آسیاب اصولگرای

 بوده که یکی از مصادیق بارزآن کنش بس نپخته و ضعیف 

میرحسین موسوی مثلا درزمان بندی اعلام  پیروزی و...به 

مقابل جناح راستی است که رندی چون محمود احمدی نژاد

را آن روزها جلو انداخته بودند وسبب جوانمرگی مرحومه

ندا آقا سلطان شد

حالا هم بعداز سالها نفی و کوبیدن بنیادی روحانیت شیعه 

که درآثار گل های سرسبدشان علی شریعتی عبدالعلی بازرگان 

و حبیب پیمان رضا علیجانی و...مشهوداست 

یک کاره در آمده و چنین نگاشته اندکه:

در غیبت وظیفه تاریخی روحانیت شیعه این مولوی عبدالحمید است که ...

آخریکی نیست تا به این خیره سران کوتاه حالی کند: شما که اصلا

شیخوخیت طلاب حوزه علمیه شیعه رابه  سخره گرفته بودید حال

 چگونه و با چه رویی برای آن دوران طلایی و وظیفه تاریخی رسم 

می کنید!؟

اصلا بالاتراز هرچه آخوند و آیت الله مگر با وجود کشتار بسیار 

سادات علوی بدست بنی عباس حمد و صلوات ظاهری امام صادق-

(ع) از خلیفه وقت ایشان را نخوانده اید!؟

که حالا ملایان فاصله گرفته از شورش های سیاسی درمثل بعد 

مرگ خانم مهسا امینی رابه تمسخر نشسته آن مفتی بکری 

عبدالحمید هاشم زهی را بعنوان الگو جهت رفتارصحیح ایشان 

ترویج داده نیک می پندارید!؟

بله :هر جا که عقل هست عمری نیست و هرجا که عمری هست

عقل نیست و این جماعت هم ایضا

#سنیان-شیعه-نما

چشمان لوچ

دقت درنظریه پلواریته عقیدتی از عبدالکریم سروش فاصله

گرفتن او با عرفان و فلسفه اشراقی تحت تاثیر آراءصاحب

مثنوی و...را فریادگر است.اگر به خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)

رجوع شود آل الله(علیهم السلام) محور باور شیعی ناب هستند.

لذا اصحاب سقیفیه بنی ساعده نیز علما و غیر عوام عامه نباید و

نمی توانند که مورد نعمات چنین فضای آزاد ازجنبه اندیشه و

عمل باشند چرا که درمقابل ولی نعمت اصلی آن به اذن خداوند

متعال قد علم کردند.(منظورعدم دادن آزادی ظاهری نیست

که سنت اولیاء حق بوده حرف از مقدس ناشمردن آنها است)

از همین رو هست که باورداریم:کلیمی ارمنی و...فی نفسه 

و تا ابد در دوزخ نمی مانند حتی به تعبیر جسورانه طالقانی(ره)

این وضعیت شامل مارکسیست های اصیل هم می شود.

پس چه سروشی که به پلواریته می خواند چه سیدمصطفی

طباطبایی که اندر مقابل نظریه او یک مشت ان قلت ازسر دل

 بستگی به مسلک عمری چیده عملا هیچ فرقی ندارند.

آزادی و استبداد در تعریف عرفی دو نقطه مقابل هم اند اما

اندر پندار مذهبی تشیع وزنه و میل ائمه(علیهم السلام)

پتانسیل تغییر بنیادین همگی را دارد.

اینها عین دو چشم لوچ و منحرف البته هرکدام آخته به

سمتی هستندکه در رخ مرام پیروان سقیفه جا خوش

کرده است.نظریه مصطفی طباطبایی میراث و گفتمان

قالب عهد اموی و پندارسروش حاصل بازشدن آب

عرفان و فلسفه یونانی به شیر جامعه اسلامی مقارن

با زمانه بنی عباس بود.آن جبر و این اختیار وقتی به

حبل الله متین اهل بیت(علیهم السلام)گره نخورده

باشید هردو بر یک فرجام ختم می شود نابودی وبس.

مطابق آنچه تا اینجاعرض شد و با فرش قرمزی که در

اکثر رسانه های ماهواره ای خارج مرزهاا زکلمه تا گنج-

حضور بهرنشر و بست این افکارغلط پهن کرده اند باید

ختم کنم به جمله آسیدمحمودطالقانی(ره)که می فرمود:

چپ روی و راستگرا بودن حرکت همزمان و موازی سمت

 گمراهی است.

بر لوچ صدر اسلام لعنت...