حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

یا اماه کلمینی

قرآن مجید درمعرفی پیامبراکرم(ص)می فرماید:

وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ...

یعنی قول وفعل رسول خدا(ص) و12ولی پس ازاو

(علیهم السلام)عاری ازهرگونه اشکال ومعدن حکمت

است.ازآن جمله حضرت ثارالله حسین بن علی(ع).

تاریخ زندگی سیدالشهداء(ع)مملوازداغ هاوصدمه هایی

است که دشمنان خدا(لعن الله علیهم اجمعین)ازخردسالی

تاآخرعمربرآن بزرگوار واردکردند وبطبع امام حسین(ع)

درمقابل هریک ازاین مصائب واکنشی

داشته برخی موارد هم سخنی بیان نموده اندکه اکثریت آن 

درقاب مقتل وحوادث کربلا نقل شده است.

درهیچ یک ازاین مواردحتی شهادت پدران(رسول وعلی

(علیهم السلام))

برادران(امام مجتبی وابوالفضل و..(علیهم السلام) پسران

برادرو خواهرزادگان حضرت علی اکبر واصغرطفل رضی

(سلام الله علیهم اجمعین) لفظ مشابه به اینکه خدایا مرگ مرا

برسان از حضرتش صادرنشده.الادومورد:

اول وقتی حسنین (علیهم السلام)باپیکربی جان زهراء(س)

روبرو شده وفرمودند:

یا اماه کلمینی قبل ان تفارق روحی بدنی

(باماحرف بزن ای مادرقبل ازآنکه روح ازبدنمان خارج شود)

دوم دردوره اسارت اهل بیت(علیهم السلام)وانتقال ازکربلابه

دمشق که همسرامام سجاد(ع)برروی شترقرارداشت وکنترل 

حجابش سخت شده بود.

حضرت زین العابدین (ع)درآنجافرمود:خدایاای کاش ازمادر

زاده نشده بودم.

بله فاطمیات دراین خاندان جایگاه یگانه ای دارد چنانکه  چهارچوب 

مرقد فاطمه معصومه(س) دخترموسی بن جعفر(ع) طبق نظربزرگانی

از علما امامیه باید درتاریکی باشد وپوشیده گردد

#شهادت-ماردم-افسانه-نیست

یک دیوار فاصله!؟

خوب حقیر از همان سال74ش و ورود به قم المقدسه پی شناخت 

علمای برجسته آن دیار که اکثرا هم دوره درسی جدم مرحوم

آیت الله میرزاعلی عیوضی گنجی بودند می گشتم.

اصلا وجود آنها را عین  سرمایه دردسترسی به نفع مذهب حقه

جعفری می دیدم که بایدهرچه بیشتر با ثبت آثار و احوال شان در 

حافظه تاریخی به اصل موضوع ونه صرف فلان فرد البته محترم 

سود رساند.

شادروان آیت الله سیدحسن ابطحی خراسانی هم از آن زمره بود

منتها حقیرسال 79ش و درآستانه بازگشت به زادگاهم تبریز تازه 

متوجه ایشان شدم آن هم ازطریق خواندن کتاب عالم عجیب-

اراوح که از تالیفات وی بود.

پس خبرداریافتم  او در بیت یکی از علما حوالی خیابان شهیدمحمد-

منتظری وجوارمنزل مرحوم آیت الله محقق کابلی حضور داشت .لذا

فورا  آنجا رفتم  ویک جوانک چی بگم ...  اجازه ورود به حیاط ایشان

را نداد درحالی که درچند قدمی ام آقای ابطحی از ایوان مشرف به اتاق

دیده می شد و حتی صدایش ر ابدون بلندگو و...می شنیدم.

دست آخر هم این گروه به اصطلاح انتظامات بیت مذکور ایشان را

ازدرفرعی بی اطلاع ما هدایت به خروج کردند. پس عملا  و فقط 

محض بدجنسی و سلیقه گرایی مانع ملاقات علاقمندانی شدند که

آنجا گرد آمده بودنددرحالی که انگشت شمار و قابل کنترل بودند.

بعد از آن هم دست روزگار و بازی هایش  چنین توفیقی را ازاینجانب

 سلب کرد تا خبر دستگیری... و مدتی بعد بیماری و رحلتش رسید.

روحش شاد با اجدا د طاهرین(علیهم السلام) و حاج ملاآقاجان زنجانی(ره)

محشور باشند انشاء الله

(تصاویرفوق متن حضرت استادسیدحسن ابطحی خراسانی(ره) سحر 

روز جمعه درمسجدمقدس جمکران)

اللهم عجل لولیک الفرج

#الف-قامت-یار

شهید سیدجواد ذاکر

درباره نحوه شهادت آسیدجوادذاکر طباطبایی حرف و حدیث بسیاراست.

عده ای چون شیخ حسن اللهیاری آن را حاصل اراده نظام جمهوری اسلامی

من باب یک دگراندیش دانسته اند و برخی  درگذشتی کاملا معمولی.

اما حقیرحسب همجواری  مقطعی  به دوره ای که ایشان درقم المقدسه

و بعدا کاشان بود سبب شد چندین بار میرمحمد  راملاقات کرده و حتی هم 

کلام شوم و لذا من باب ماجرای ذکرشده  به یک دیدگاه سوم منتهی شدم.

راستش سالهای اول در گذشت آسیدجواد چند بار همسر و دختر خرد-

سال او را سرخاک می دیدم .البته انسانیت و اسلامیت حکم می کرد در

آن فضای خاص  و خالی انتهای قبرستان نو  هر وقت که با ایشان برخورد 

می نمودم فاصله نگاه داشته ولو ساعتی خویش را سرقبر غریبه ای

آشنا جا زده  معطل کنم تا اینکه راهی شوند و بعد سمت مدفن اش روم.

او یک فامیل کم سن و سال خیلی از نظر قیافه شبیه خودش خوشگل

داشت که اصلا ایشان سبب آشنایی بنده با سید شد.

اینجانب زمستان 1380ش سرباز ارتش درپادگان مرند بودم و استواری

فامیل ما  اهل فیرورق (زادگاه ذاکر) به علت بارش شدید برف و مسدود

شدن راه تبریز مرا که درمرخصی 48ساعته بودیم به منزل خود برد

اینگونه با ابوی اش میر حبیب (ره) و کسان وی ارتباط یافته  قرارمان شد

اگر ارتش زیر بار دادن کارت پایان خدمت قبل ازموعد 21ماه به حقیر

طلبه نجف رود درقم پی اش راگرفته وبه او ملحق شوم

البته دعای خیر آن سادات جلیل گرفت و  بعدسالی همین اتفاق نیک  افتاد.

یکی از بزرگان قم  که استاددانشگاه و سید است شخصا به حقیرگفت: شاهد

بوده که دو فرد افراطی در خلال یکی از جلسات چیزی شبیه به اسپری را سمت

آسیدجواد از فاصله نزدیک خالی نموده بودند و علائم بیماری سرطان اش با 

همین مقدمه بروز کرد.

این اشخاص شناسایی شده ومعلوم گشت نه ماموراطلاعات هستند

و نه مقام دولتی دارند بلکه صرفا افرادافراطی وابسته به جناح راست 

وهوادار آتش به اختیار می باشند.رهگیری  هم بدان سبب به ثمر 

نشست که دولت حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدخاتمی برسر 

کاربود و وزارت اطلاعات  التزام دلگرم کننده ای به قانون در موارد 

مشابه چون قتل های زنجیره ای و...نشان می داد.

امابعد ها قضیه لوس شد و آنها خود را گم و گورکردند پس ضربه اصلی

را کلیت حکومت وقت خورد .یعنی این جنایت را بسیاری از سر عدم علم 

کافی و بغض ناشی از نارسایی های اجتماعی موجود به نظام نسبت دادند... 

ولی  خدایی و تا آنجا که اینجانب متوجه شدم صحت نداشت .

کل انتقادهای سید جواد که از زبان خودش شنیدم همین بحث دفاع

 از شعائر حسینی(قمه زنی و...)هم  مخالفت با سلایق مثل مکارم شیرازی 

بود. اما اینکه سیاسی باشدنه.

این سید مظلوم دین را ازسیاست جدا نمی دانست بلکه وقتی 

می گفت: سیاسی نیستم داشت به صاحبان قدرت و مدعیان آن

درنظام و اپوزسیون مخالف جمیعا اعلان می داد که باهیچ کدام

شما راه نمی آیم و سی خودمی روم.اصلا روح بلند سید به کوتاه تر

ازاین قانع نمی شد.(اهلیت هیچکدام را به رسمیت نمی شناخت)

از قضای روز گار شب سرد و طوفانی ازسال1390ش راهی  شهرستان

مرند بودم یعنی سرراه خوی .دیدم سید نورانی با شال سبز پشت وانت

نیسان آبی  بساط  چای دارچینی برپا کرده و به مسافران داخل ماشین ها 

در لیوان یکبار مصرف می دهد تا درآن راه بندان از سرمابه خودنلرزند.

همان فامیل آسید جواد بود و حالا حتی خیلی شبیه تربه او .تا مرا

شناخت قسم دادکه دیگر پی اش را نگیرم و گفت: بعد ذاکر گمنامی را 

دوست دارم!!

من هم چیزهایی راکه درباره علت فوت ایشان می دانستم ذکر کردم

چشمان اش پراشک شد و ضمن قبول درگوشم ندا داد:برخوارج لعنت 

#ذاکر-افلاکی

مولانا علی(ع)

تقدیم به پیشگاه کرارغیرفرارشاه مردان امیرالمومنین علی(ع)

(شعری ازسعیدحریری اصل به جهت عیدسعیدغدیرخم1444ق)

ماه تابان دو عالم علی است.........بعد شمس نبوی او ولی است

نوراحمد می دهد با انعکاس.....برفروزد هرکه را مشتری است

بنده رب و خدای دلبری است...مست ابدی ازجام سرمدی است

دست حق بهرخلایق مددی........ناجی دین لقبش حیدری است

لعن الی عدوک یاعلی.اولی ودومی وسومی 

مقبره نادرشاه افشار

باغی که مزارنادر شاه افشار درآن واقع شده است

مجسمه برفراز مقبره نادرشاه از دو سوی چپ و راست

توپ مورد استفاده سپاه نادری

تندیس مرمری از سرسلسله افشار

مزار این پادشاه مستبصر که در اواخر عمر به مذهب حقه جعفری

گروید رضوان الله علیه

(عکاس شیخ سعیدحریری اصل .مشهد الرضا(ع)سال1389ش)

پدرو پسرنادری

باور دارم که سنگ بنای اصلاح یک جامعه شهروندان آن هستند

حدود12سال قبل و درکنار مقبره نادرشاه افشارکه روحش شاد

پدرو پسری علاقمند ودلسوز فرهنگ کهن ایران زمین را دیدم 

که با وسایل ابتدائی لباس هایی شبیه سپاه نادری جهت خویشتن

درست کرده نمایش صامتی  را به اجرا گذاشته بودند آن هم 

ذیل سایه و مشابه مجسمه این  پادشاه محترم و فقید.

بله آنچه از دل و با اخلاص برآید لاجرم برآن هم نشیند...

پس روآ  باشد که جای در افتادن با عوارض لاجرم عصرغیبت

حال باهر ادعا فیگورو شکلک تصنعی در آورده شان که بهر 

عوام فریبی است و بس

مردمان صاحب عزت را یافته و به هرروی درحل مشاکل ایشان 

بکوشیم چه دعای سوته دلان اثردارد ولو من باب مهمترین

مانع و انسداد بشری:اللهم عجل لولیک الفرج

صدرحمت به زئوس

صد رحمت به زئوس از چون عقیل هاشمی

اگر اسلام مال امثال این کارشناس شبکه کلمه است و بس

بنده از هرچه زئوس کافرتر هستم

#عروس-بند

یاللعجب!؟

پنج سال حصر بخاطریک سخنرانی انتقادی(13رجب)

یک شب نه بند بهر بیش از سالی ضدیت با حکومت

                            !؟

آن هم در حالی که :1.مجتهد شیعی ولو منتقد و مخالف 

حسب نفس شهروندی اش  درحکومتی با قبول مذهب 

جعفری بعنوان آیین رسمی حق آب و گل بخاطرباز بودن

باب اجتهاد دارد برعکس مفتی بکری ولو گردن کلفت...

2.سالها مبارزه مرحوم آیت الله حسینعلی منتظری بهر

استقرار نظام جمهوری اسلامی دررژیم ستم شاهی وحتی

نه یک کلمه از عبدالحمید هاشم زهی برای ستایش

ارکان و هنجاری های سیستم مذکور فی نفسه

4.منتظری(ره) که دردرون ساختار و هنجارهای نظام

 وبه مدد طیف اصلاح طلب اش عمل می کرد درمقابل

فردی سالها مشغول تغییرموضع بین چپ وراست قدرت 

وحسب منفعت فرقه ای مذهبی و دست آخر اما علنا

سخن ازرفراندوم و عبور ازرژیم سیاسی برقرار.

5.هم بدتر مقایسه ناشیانه این دو توسط امثال 

علاء الدین بروجردی که عین قیاس مع الفارق است

رحمت ورضوان حق برشیخنا الاستاد حسینعلی منتظری

#عدالت-کجایی!؟