حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

عوالم میانی

دربین علمای شیعه پیرامون وجود یا نفی عوالم میانی چند چون

جزیره خضراء در شکل زمین محاصره شده به دریا نیز عالم برزخ

اختلاف وجود دارد. برخی مانند دکتر حسین فریدونی قبول اش 

داشته و عده ای مثل زنده یاد  مهندس مهدی بازرگان نفی اش

نموده اند.منتها و در این وسط می توان گفت: از منظر اجتهادی

نمی شود نفی کنندگان را به ملامت نشست و شواهد رد در کنار

باور بدان هم داریم .اما راه سومی هم هست و آن اینکه چنین

چیزهایی عین وضع خواب یا ورزش یوگا مدیتیشن و...اصلا خود 

فضای مجازی و وب جهان گستر در بستر مستقلی تعریف نمی شود.

یعنی رشته اتصال و زمینه فرمان بادبادک گونه به کره خاکی دارند

و به دیگر سخن وقتی به مقوله معاد جسمانی باور داشته باشید خلاف

نظرات مانند ملاصدرا و...

مرگ و تجرد روح از بدن الزاما انتقال به خارج دنیا معنا نمی دهد.

در کتاب عالم ارواح شیخ طنطاوی تمثیل جالبی از فردی زده شده

که بعد موت به سیاره دور مرورگر مدیا وار کودکی خود حسب تفاوت

بحث سرعت نور و در رسیدن اتفاق مثلا هفتاد سال قبل و کودکی اش

ساعتی بعد مردن در آنجا بوده و این بازدید گذشته تنبه و عبرت گیری

از آن را میتوان در کنار سردتربودن منظومه و سیاره های دورتراز

خورشید به نسبت زمین  بر حساب بستر عالم برزخی نهادکه مشهور

به برودت هوا و زمستان شکلی است.

#نسبیت-انیشتین

آدرس جزیره خضراء

درباره جزیره خضراء و ارتباط آن با مثلث برمودای مشهور از شهید آیت-

الله سید محمد صدر نیز ترجمه ای برای استاد شیخ علی اکبرمهدی پور و...

نشر یافته در دسترس عموم است.

اما اینکه الزاما مراد از خضراء جزیره دریایی و منطقه ای دور افتاده باشد

جای بحث دارد و شاید بتوان گفت:حرم های آل الله (علیهم السلام)هم 

که امام عصر ارواحنا فداء از آنها گذر مدام بواسطه طی الارض فی مابین-

شان دارند چنانکه از یکی خروج و بردیگری داخل شوند و اصلا شروع قیام 

ظاهری حضرتش به کنار حرم شریف بکه مبارکه خواهدبود مراد از جزیره

خضراء باشد.چون حرم یا محل اقامه شعائر مذهبی و مناسک دینی  حسب

نظر خدا و چهارده نورمقدس(علیهم السلام)بدان مکان خاص و مجرد نیز

غالبا فیض حاصل از دفن جسم یکی از آن بزرگواران و اولادصالحین بابقیه

قسمت های کره خاکی متفاوت و یک تجرد جزیره سانی دارد حتی با کد گذاری

و کروکی سور فلکی.

به دیگر سخن می توان مبحث جزیره خضراء را بدین گونه توسعه داد که :

حرم های شریف وجهی از آن یا مقدمه لازم اتصال به چنان منبط و منطقه 

خاصی هست و چون مقوله امام عصر (عج)عکس خط سیر صرف مادی از 

بحث تکامل فراتر رفته درحیطه تکفین تعریف می شود تفکیک اینکه

آیا حرمین شریفین جزء منطقه خضراء یا منفک و مقدمه آن است کار 

خامی بوده و بسته به شان و شهود طرف می باشد.

یعنی عین وجود غایب از نظر امام منتظر(عج)که ممکن است فردی از کنارش

گذشته و نشناسد عارف شدن به شان و مقوله زیارت آل الله(علیهم صلات 

والسلام) درجاتی دارد.

مومن واقعی باید به خود مدام تلقین کند که در سف رزیارتی به روضه

و رواقی پا می گذارد که متصل و طبعا جزء جنت الهی و بیت اولیاء الله بلکه

وبلاشک اعظم شان است و امکان وقوع معوا و مقر حجت بن الحسن(عج) هر

آینه در آن می رود.

مثل نفس روز جمعه که ضمینه ظهور هست اما کدامین اش الله اعلم

#تشرف-پسر-مهزیار

زنده تر از محمد باقر مجلسی!؟

در پیغام ات گفته بودی:از گذشته بیرون بیا .بین ما و محمد باقر مجلسی

قرنها فاصله است. حتی آن پیغمبرتان دیگه بدتر در لحظه زندگی کن  و

باز ببین نظر ایلان ماکس چیست و حرف دونالد ترامپ اینها هستند که 

مولفه های سازنده جهان معاصر اند والا دین که روی شاخ اش است 

افیون توده بودن و یک چیزی جهت عدم احساس خالی شدن عریضه تا

 مشتی شاه وشیخ هرچه منبع و ثروت را راحتر هپولی کندند و بالاکشند.

در جواب ات اما بی پروای هر تمسخر می گویم : زنده ترین آدمی که 

سراغ دارم همین مثل محمد باقرمجلسی است و راستی چه می گفته او

که اینک روشنفکران سطحی و اکثرا غیر عرفی با کوبیدن اش دنبال 

یافتن جاه و جای پا در اذهان عمومی اند تا راحتر به موال و چاه خلاء

افکار زائدخویش بدلش کنند.

اینکه برنج اولین از حبوباتی بود که ولایت مولاناعلی(ع) را قبول کرد یا

چهارشنبه هماره ادیان توحیدی از آن ابتدای کیش مهر و حضرت آشو-

زرتشت(ع) تا واپسین رسول مدنی(ص) نحس شمرده شده!؟

(منبع کلام کتب شریف بحارالانوار وحلیه المتقین)

در زیرمجموعه اش  سری به آمار مواد غذایی که د ربازار های بلاد-

 شیعی مثل ایران لبنان و...اند بزن وشاهد باش برنج پر فروشترین 

محصول است چون نَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ و باید هم برنج شیعه قوت قالب

انسان شیعی باشد.

یا نگاه کن به آمار ترافیک و میزان کشته های هر هفته این  دست 

حوادث تا شاهد گردی چهارشنبه ها میزانش سبقت می گیرد.

سلام خدا و اهل اعلا علیین برمحمد باقرمجلسی

اللهم ارزقنا زیارت هذا ولیک فی الدنیا و شفاعت هو فی الاخره

#لسان-الارض-اصفهان

ابزار بلاء

زندگی انسان را دو دسته تهدید مشمول می گردد.نخست آنکه من نوعی

می توانم مقابل وقوع آن در آمده و راهش را سد کنم .مثلا اگر گوشم چرک

کرد دمنوش پونه یا کپسول آموکسلین استفاده نمایم و...

دوم اما قصه قضا و قدر است که غالبا دستپخت عدم رعایت اصول ایمنی

توسط دیگران باشد که عوارض اش گریبان گیرشخص ثالث می شود یا

کرده وقیحانه خود او که حسب مشیت الهی قهر طبیعت بار می آورد. مثلا

وقتی سبب در آمدن آه مظلومی می شوید پشت بدنش باید منتظر سیلی

خدا و تنبیه ربوبی باشید بی بر وبرگرد چهه دیر یا زود گرفتارش می گردید.

منتها و جالب اینکه انسان نرمال از نظر مادی که اصول بهداشت فردی و

اجتماعی را رعایت می کند و در جنبه ایمانی هم فرایض شعائر و مناسک 

مذهب حقه را حد توان و درک شرایط محیط به پا می دارد بیش از حتی

بدان روزگار و بصورت رگباری گرفتار مشکلات دنیایی می گردد که بیش

از همه در ماه قمری صفر و روز چهارشنبه خود نمایی می کند.

(کتک زدن حضرت زهراء(س)غروب سه شنبه یعنی در چهارشنبه شرعی

که از ظهر هر روز آغاز شود رخ داده و شهادت رقیه خاتون(س)ماه صفر-

الاحزان در خرابه شام)

در این مقطع حسب مشیت الهی دو حالت وجود دارد: یا فرد با ایمان تاب

این همه فشار را نخواهد آورد و زبان به شکایت خواهد گشود که ایزد

منان با دامنه وسیعی از اقدامات مثلا ایجاد راحتی و آرامش مقطعی تا 

مرگ اصطلاحا خلاص اش می نماید و یا نه تاب آورده شخصیت اش به 

فولاد آب دیده بدل می گردد و بدین سان بر رتبه عالی معنوی منتقل

و بعنوان مجاهد راه خدا درمقابله با فرعون زمان رویش  الله متعال و 

آن چهارده نورمقدس (علیهم السلام)حساب باز می کنند.

زندگی تمام انبیاءخدا نیز روشنفکران راستین و عرفی بین بشریت 

چنین رنج واره ای رابلاشک قبل از رسیدن به قدرت و شهرت برخود

دیده است.چون در عمل بلایی که همه از آن گریزان اند حسب مشیت

پروردگار به ابزار دواء بدل می گردد.اِنّ مَعَ العُسْرِ یسْراً.آیه5سوره شرح

#کرب-و-بلاء

سوانح ایام

بعضی ها در خلال روزمرگی های شان مدام گرفتار مشتی درد سرند

سر در آوردن خود و عزیزان از بیمارستان زندان حتی قبرستان و...

منتها این مدل چاله چوله های عمیق گویا درمورد ایشان تمامی و

فرونشست ولو مقطعی هم ندارد و اصطلاحا از جیب رفتن و دردسر-

پشت دردسر هست که می بارد آن هم رگباری.

اینها غالبا زیر لب دارند که:آخدا چرا یکی چند روز خوش به ما نیامده!؟

در مقابل افرادی اما چندین سال بحران خاصی را در عمر تجربه اش

نمی کنند. مثلا شغل و حقوق شان به راه است لوازم خانه تعمیر و تعویض

نمی خواهد و...یعنی کعبه آمال و آرزوی گروه قبلی که عرض شد.

اما غافل ازاینکه هرکه بام اش بیش برف اش بیشتر

بدن و روحی که سختی می بیند ایضا ورزیده می شود ولی کسی که کنج

آفیت مدتها نشسته و ناگهان به حیطه بلا می افتد حاصل آن بدجور  شکند.

به تجربه غالب افرادی که افسردگی حاد دارند خود کشی انجام می دهند

اصلا مرض لاعلاج مثل سرطان می گیرند و...قبل اش یک چنین دوره 

سکونی را در حیاتشان تجربه نموده اند.

القصه:دنگ و فنگ روزگار هم نعمت باشد .ربنا بر داده و نداده ات شکر

#البلاء-الولاء

در جامه عرف

شیطان لعین مقطعی جهت خلاصی از دست فرشتگان مامور الهی برای 

برچیدن زیست اجنه از کره زمین که خود نیز از ایشان است به لباس 

آخوندی پناه برد وبا تزویرو زهد فروشی  از دستشان جانش را رها کرد.

روزی مقابل حضرت موسی(ع)ظاهر گشت و کلاه خاصی شبیه مال جادوگران

(قرنوس) برسرنهاد تا به خیالش او را باحربه زر و فخرفروشی از راه درکند.

منتها وقتی اندر میان اعضای شورای کثیف سقیفه لحظه انتخاب ابوبکر

بروز یافت هم دم دگر  ایشان را تحریک به جمع هیزم وآتش زدن بیت علی

وفاطمه (علیهما السلام)در جوار مسجد شریف نبوی (ص)نمود به قامت

پیرمردی جا خوش کرد.

چون فرد ملا اگر روی دین دار اثر گذارد و شخص پولدار برای فقیر شاخص

باشد انسان مسن بالاتر از آنها حسب عرف حرف و نظرش بین تعداد زیادی

از افراد دارای سلایق و وضعیت گوناگون خریدار دارد.

یعنی شیطان از بهر زمینه چینی در شهادت حضرت زهراء(س)ناب ترین

حیله هایش را به کار بست و باز وجود عقل اش عکس مثل ابوبکر و عمر

سبب شد جلو دار ماجرای احراق بیت نباشد

#ام-ابیهاء(س)

رفیق

فاش می گویم و از گفته خود دلشادم:حقیر یک تار موی ولو گندیده

مثل زنده یادان خسرو گلسرخی و بیژن جزنی را با کل هیکل ایدئولوژیک

مذهبی جماعت از آن گل های سرسبدشان علی شریعتی و فخرالدین-

حجازی هم مسعود رجوی تا ته تغاری های چون مریم رجوی و علی اکبر -

رائفی پور عوض نمی کنم. فرای بودن له یا علیه فلان حکومت پشت کوه قاف

چه باور دارم: کفر خود آگاه به از ایمان التقاطی ناخود آگاه داعش مسلکان.

امثال فدائیان خلق در نفی مذهب دلایل شسته رفته تری طرح کردند

تا دست راست نهاد قدرت فعلی به الزم برادری با سنیان غیرعوام والویت

اول شمردن وحدت همگان مدعیان اسلام از 73فرقه مشهورش.

بله رفیق خوب و با مرام ولو از خون و خویش آدم نباشد بر نادان فامیل

که می خواهند عین جریان کودک همسری نامحرمی را بر عام شیعه غالب

و عقد کنند شرافت دارد و سبیل مردانه آنهای غیرمذهبی از ریش 

بسیارانی مدعی ایمان ولی صاحب بغض اهل الله(علیهم السلام)مقدس تر

هست نزد باری تعالی چه در سرعقل باید و بی کلاهی به نسبت اش عار نه

زنده باد انسانیت و اگر اسلامیتی هست لابدکه زیرمجموعه اش ولاغیر

#ماهی-سیاه-کوچولو

دین فطری

ادیان ابراهیمی دو روایت بیشتر ندارند یا مومنانه ذیل سایه کیش دیرین

مهر و میترا ئیسم که  از اولین نسخه های  بروزشان می باشد فیض محوری

را مبنا قرارداده مقوله شعائر را پر رنگ پاس می دارند و یا منافقانه  و با نیت

ستون پنجمی کفار حربی شریعتمداری را جلو انداخته الظاهر به رونق بیشتر

مناسک دینی مشغول اند و د راین میان مفهوم ایدئولوژی هم که خیره سرانه 

ازمکتب مادی مارکسیسم الهام گرفته شده ابزار به روز تری برای بار گذاشتن

آن آش شعله قلم کار و مسلک بدلی دستشان داده است.

دی 1402ش وقتی خبر تجمع بعض  اهل لسان الارض اصفهان مقابل کلیسای

 ارامنه را شنیدم بی اختیار این مصرع زیر لبم آمد که:آنچه خود داشت ز بیگانه

تمنا می کرد.

بله شیعه گری به روایت شیخ بهاءالدین عاملی و علامه محمد باقر مجلسی(رحمت

الله علیهما) همان که به انگ دشمنان برصفوی مشهور شده خود پیش و بیشتر

از عیسوی جماعت فیض محور و شعائر گرا بود و حاصل چهار دهه آموزه های بسته 

ایدئولوژیک جناح راست حاکمیت که معنایی جز هم نوایی با امثال اخوان شیاطین

مصر قطر و قاتلان علامه شهید حسن شحاته(ره)ندارد کاری کرده نسل جوان جامعه

ما این سان از حافظه قوی تاریخی خود بی اطلاع مانده در دیر و آتشکده پی اش 

گردند و باری مسجد چون گوهر شاد مشهد و کبود تبریز را که با سنگ بنا و

منظور چنین  ایجادشده خلوت گذارند.

این طغیان فطری عکس تبلیغ مشتی کوتاه اصلا هم شرم آور نیست و جز

برائت جستن از دین جهود و مسلک اهل خلاف سقیفه ایضارجوع به اولیاء 

وقدیسین حقیقی خدا(علیهم السلام) بهر شفاعت معنا نمی دهد.

از عیسی ناصری(ع)تا فرید ترید دستپخت کعب الاحبار و صنمه قریش(عج)

یعنی همان صهیونیسم بین اللمل که با فرزندان فاطمه ومریم(علیهما السلام)

بد تا کرده یکی رابه کنج جزیره خضراء وآن دگربرآسمان چهارم افکنده است.

#تشیع-صفوی

زن در آثار مهرجویی

وجود و کاراکتر زن در آثار داریوش مهرجویی فقید عین و به مصداق

نخ بخیه می ماند!شیرازه ای که سر و ته قصه را هم آورده یک ریتم

موزون و ملیح دست مخاطب می دهد.

زن فیلم های مهرجویی از مادر اجاره نشین ها تا همسری لیلاحاتمی 

حتی دختر لامینور در عین قیافه نازنین و تو دل برواش نماد انسان 

به فرم و با حال هم هست. نه اینکه مردهای قصه چنین نمی تواند

بود بلکه گیرایی زن در انتقال چنان مفهومی بیشتر و زودتر می باشد.

مهرجویی هر چند دانش آموخته فلسفه مغرب زمین اما اصلا یک

انتلکتوئل و غرب زده نیست. این چنین روحیه ای را در عزاداری 

و به پا داشت جشن همزمان ذیل تیر چراغ برق فراز مند جزیره 

که علی مصفا بر نوک آن قبض روح می شود بروز داده با پر رنگ

نمودن تاثیر خاص نور غروب بر چشمهای همگان حتی زن منشی 

صحنه فیلمبرداری البته کمترببینده را لاجرم در مقابل گذار 

معنوی شکوهمندی قرار می دهد که تنها آن بانوی روح مجرد 

آسمانی در حین کلام ودیالوگ با علی مصفا مشمول اش نمی گردد.

آری میان فلسفه عمیق مهرجویی با آبشخور های ناب اشراقی

و فلسفه غربی اومانیسم مبنا که کالای غالب در نزد مونث را 

پورن قوی و تحریک کننده تن اش تصور کرده فرق هست.

روانش در آرامش سید داریوش مهرجویی که دارا بودن این 

پیشوند و انتساب اش به آن چهارده نورمقدس(علیهم السلام)

از آخرین چیزهایی بود که درباره اش فهمیدم حسب بدی آب

وهوای زمانه اکثرا غرب و شرق زده

#دختر-دایی-گمشده

محور قصه

مخاطب بواسطه آثاردوهنرمند به معنی واقعی کلمه متعهد یعنی زنده یاد

عباس کیارستمی واستاد کیانوش عیاری سفروسیری به گذشته های 

اجتماع وبستر فرهنگی خویش دارد اما بانیت های متفاوت.

منظره ونمای گذشته یعنی بسترسنتی بی آلایش از عوارض مدرنیته حاضر 

دست مایه روشن وساده ای از بیان روابط انسانی صحیح بهر کیارستمی

است.چه او نیت پر رنگ کردن همین وجه رادارد واصطلاحا ستون فقرات 

فیلم هایش حساب می شود لذا پرداختن به عوارض که لاجرم در هر دوره

حیات بشری کم وبیش بروز می یابد نیت مولف نیست اما کیانوش عیاری

مثلا در سریال روزگار غریب به جامعه سنتی چون کوره گداخته ای می نگرد

که قرار است به پخته وجود استاد دکتر محمد قریب(ره)منجر شود.

آثار کیارستمی در لانه سنت زیسته اما کاراکتر شاخص غالب فیلم های 

عیاری روزی این پیله را خواهدشکست و در تقابل میان سنت ومدرنیته

به فرزند زمان خویش بودن رضایت خواهد داد چون شخصیت محوراند

اما کیارستمی فضا واتمسفری خاص رامناسب انتقال منظورش قرار می دهد

وبس.

در قرآن کریم اما اگربه سرگذشت انبیاء الهی(علیهم السلام)رجوع کنید هم

بستر امی وبلد امن آنها چون بکه مبارکه نیز شخصیت تراز والگوی ایشان

در قصه ها لحاظ می شود.

#احسن-القصص

چون کیارستمی

جامعه مطلوب درآثار مرحوم داریوش مهرجویی معنایی ندارد.

اصلا بعد انقلاب اسلامی57ش و اختلافات حاصل اش یک نوع بی توجهی

حتی دهن کجی به حاصل قصه در آثارش رویت می شود(اجاره نشین ها)

اصلا منظر او به ماجرا وآدم هایش چون سابق محسن مخلباف و

حال ابراهیم حاتمی کیا برآیندی از ایدئولوژی به خود ندیده 

و لذا انسان ها از فرشته سان تا دیو صفت اندر بستری معمولی 

قد قامت ایضا مرام خویش را علم می کنند و بس.

منتها رندی زنده یاد عباس کیارستمی عکس مهرجویی دراین

نهفته که وی با درک فضای دهه 60 ش اوضاع جنگ ایران و عراق

و...جامعه سنتی و رایج در چهار گوشه ایران و حتی جهان را بعنوان

نمایی از آرمان شهر مطلوب به جای فضای ایدئولوژیک مذهبی

رایج ازسمت هسته سخت قدرت حاکم  جا می زند که با وجود

تشابه در مفهوم  عطش تحول رایج نه نشخار مجدد گفته های 

مارکس کافر یا سید قطب منافق(توهین کننده به حضرت -

زهراء(س)) است بلکه فرا و ورای حتی بحث مذهبی بر مفهوم

بنیادین عرف دست آزیده.

آری بازیگران خانه دوست کجا است عکس  هامون این یا

 به وقت شام آن(نام دو فیلم سینمای ایران)له یا علیه هیچ

نظام سیاسی و حکم خاص اش نیستند بلکه تنها به زاویه دید

متعالی می خوانند فرای دنائت نفس مفهوم و حوزه سیاست رایج

عصر غیبت منجی (عج) در باور شیعه سنتی و اصطلاحا صفوی

روحش شاد و یادش گرامی باد

#روشنفکر-عرفی

حرف بی صاحب

حرف بی صاحب بلاشک اسیر باد هوا یعنی مصداق مفت است.

مگر آنکه از دهان گوینده ای خود عامل بدان در آمده باشد که

ارزش توجه و بکاربستن مابقی ابشار بشر حتی در حد هواداری و

ایمان اش یابد.

منتها درد اینجا است که: بسیاری کلام نقضی را به اتکاء گوینده 

موجه روایت می کنند منتها با منظوری کاملا متفاوت یعنی عکس

کنش و منش آن مرشد مد نظر.

چه چنین حربه ای که در فارسی به کنایه زیرمجموعه نعل وارونه 

زدن لقب گرفته خود با پنبه بریدن سر عوام مجذوب اش اما بی خبراز 

همه جا ایضا یاد و خاطره خوش آن منش  و مرام وزین می باشد و بس.

آقای علی شادمان که از قول حکیم طوس فردوسی پاک زاد من 

باب توجیه کنش های سیاسی خویش درمقابل فلان حکومت پشت

کوه قاف به گاه تولد بیست و هشت سالگی می نویسید:

اگر مایه زندگی بندگی است...دو صد بار مردن به از زندگی است

خواهشا مروری دوباره به سجایا و سیر زندگی آن بزرگ مرد بیندازید 

که هماره ولو دم موت حسب ترک تازی و میل مفتی اعظم حکومتی و ایضا

بکری مسلک حتی از توفیق تدفین درمقبره مسلمین دیارش منع گشت

اما تمام عمر چون دم آخر به گوشه باغ طوس پناه برد بی هرترس از

روشنفکر نمایانی که چنین مصلحت اندیشی را بدفهمی جا می زدند.

مراد از زیست درمنظر حکیم شیعی طوس باری سخن سید الشهداء-

حسین(ع) باشد :همانا زندگی در نزد من عقیده و جهاد هست و بس.

و بندگی در این میانه آغشتن باور به ناخالصی ها باشد عین و مصداق 

یکی ملای دل آزار که حتی تن فردوسی را کنار مابقی اموات قبرستان

برنمی تافت ولی  کوری چشم اش اینک مجسمه آن والا در میادین چهار

گوشه شهرهای این مرز پر گوهرعلویان بر پا است.

بسی رنج بردم در این سال سی....عجم زنده کردم بدین پارسی

#مردن -در- آب- مطهر