حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

قبله العشاق

درمطاف و برحرم جایش نبود                             

نینوا تک گوهرجانش ربود

آمدش خارج چو ازسمت صفا                          

مروه را برسوی خود تابع نمود

صاحب وجدان همه وی را ستود                        

قائل یزدان از او شد درسرود

روضه شش گوشه ارباب عشق                        

افضل از کعبه بود بهر سجود

(شعری ازسعیدحریری اصل درمدح سروراحرارجهان وسیدجوانان اهل بهشت)

نوک نی

ای دارملامت را برراس تو تابانده

درسایه این تمهیدآلیده و خوابانده

فردا که همی گردد دیگراثرش پیدا

چون مانده زجانت باز غیرتن جا مانده

گرکاردرستی تو بهترکه به او رانده

چون شاخه شمشادی کزبنیه غزل خوانده

بالا زده همت را در لیله بتابانده

با دست نسیم صبح الام بتارانده

ازلجنه پرخونش عالم همه خارانده

عطری به همین معنا درحاشیه افشانده

سروده طلبه سعیدحریری اصل

خیاط درکوزه

سروده طلبه سعیدحریری اصل

آبان 1401ش

ببین خیاط در کوزه چه سان است

شنیدم وضع او جدا غمان است

دو روزی می گذشت ازدوره دوخت

که خشتک پاره درحکم بیان است

زدن از سهم بزازش توان است

بریدن بر نخ و سوزن جبان است

چنان می دوزد او البسه انگار

که مفتی بر دکان خود فلان است

برش ترمه برید اینک زمان است

به موت اش در نگاه عارفان است

هم ای طراربی اصل از پی اش سست

کجا چیزی به جز حلوا میان است

بگیرم داد و افغان ات عیان است

زدن بر راس و نالیدن لبان است

چو کردی بیش  از اینها نابکاری

کنون تومار تو بستن چنان است

دخیلک یامولا

با آرزوی برداشته شدن هم و غم از دل اهل ایران و شیعیان مولای

موحدان امام علی بن ابیطالب (علیه السلام) نیزایجاد اسباب راحت

ایشان در عین تفاوت سلایق حال به هر طریق مدنی  و مشروع در متن

وقایع تلخ سیاسی  مهر1401ش به عین حفظ تمامیت ارضی کشور

دخیلک یا مولانا علی بن ابیطالب(علیه السلام)

ماه تابان دو عالم علی است...بعد شمس نبوی او ولی است

نور احمد می دهد با انعکاس...برفروزد هر که را مشتری است

بنده رب و خدای دلبری است...مست ازلی از جام سرمدی است

دست حق بهر خلایق مددی...ناجی دین لقب اش حیدری است

دخیلم یا ساقی ای کننده درخیبر...

سروده شیخ سعیدحریری اصل

والاتبارمحمد

تقدیم به پیشگاه ختم المرسلین محمود احمد محمد(ص)

مصادف با17ربیع الاول1444ق.سروده سعیدحریری اصل

کامل شده چون دفتر انجم حسب نام محمد

ای لب بکش اش کل چه تبسم زده بر کام محمد

سائل منم  و او که غنی پیشه دهراست

حاتم به یقین خورده نان در قبل خان محمد

اغیار بر خیرند نجوم و فقط اش آل محمد

(حدیث منتسب به پیامبرنزدجماعت عمری:اصحابی کنجوم)

ورنه رمع نعثل و بوبکر نخوان یار محمد

زهرا دخ در دانه که خود مادر بابا است

سیبی ز جنان بود که خوردش دندان محمد

چشمه است یقین گفته الله  ولی جام محمد

جبریل بیاورد و همه ریخته در فال محمد

سلمان که شنیدی یکی مرد عجم بود

حالا بنگر گشته به اهل و در انساب محمد

حیدر پسرعم وی و نیست مگر جان محمد

چون یک تن واحد به دو بود مال محمد

دانی که اویس قرن اش حب چه می داشت

آن خال لب شاخص و صورت چون ماه محمد

شبربه شبرش اخ و هم هر دو ز اولاد محمد

(شبروشبراولی بافتحه دومی ضمه:حسنین(علیهم السلام)

میثم که به مقداد رسید از قبل کارمحمد

اللهم صل الی محمد وآل محمد

چهارده نورمقدس

تقدیم به نورهای طاق عرش قبل خلقت فرش:

نیستم طالب فیض غیر توان عبرات

چهارده امکده و کهف امان حضرات

عمر نوح اش اگراز دست قضا بازدهند

نکنم جز به فداشان همه این سنوات

در خرابات مغان نیست رهی بر ظفرات

گر نشان اش ندهد پیر مقام ثمرات

حالیا گوش کن ای سالک از ساعه شنو

نی ندانست مگر ضبط مقام نغمات

اسالک ان تدخلنی فی جمله العارفین بهم وبحقهم

(فرازی ازدعای جامعه کبیره)سروده سعیدحریری

ظفرات:جمع ظفروپیروزی

عبرات:قتیل العبرات لقب حضرت حسین شهید(ع)به معنی عبرت

پیرمغان:لقب مولای موحدان علی(ع)درشعرحافظ

نی:سازبادی مادر

اهل خلاف

(گرامی بادنهم ربیع الاول1444 هجری قمری)

گنده قوزان زمان هر چه که تخس و تپل اند

اندراقلیم ثمر فاقد شان و سُبُل اند

ساده می گویم ات این قوم به کج رفته تند

همچنان کوه یخی پیش دما بس مغوراند

هم بسفتند در اقسام و فراخ اش سخن اند

(باضمه بر  روی حرف س و خ از کلمه سخن بخوانید)

لیک بر گاه عمل عاری از کنه و بن اند

مادرشان به خطا باد و پدر بی بته

غیر احاد بشر از پس امثال خود اند

آری از نطفه بد نحسی قدر نخود اند

لیک چون هم زده گند اساسی و کل اند

تقدیم به روح یل باغیرت حضرت فیروز نهاوندی(ع)

سروده طلبه سعیدحریری اصل

اربعین

(به جهت اربعین حسینی درسال 1444قمری)

راه  صفا نمی رود مروه بی بنای تو

کرب و بلا یقین بود معنی بر منای تو

طوف حرم گزیده شد زان سبب ای امیردل

تا که  به طوق دیگران در گذرد برای تو

زمزم  جاری زمان جسته  زیر پای تو(1)

رکن و حجر یقین بود مقصد با صفای تو

کعبه اگر چهارشد ضلع و برش بدان سرا

شش جهت است بیت حق در پی ابتلای تو

جان کلام و لب حرف جمله شود فدای تو

صحن و حریم مانده از رفتن دربلای تو

(1:کنایه از اینکه چشمه زمزم جاری در

مکان اززیرپای حضرت اسماعیل(ع)

جسته ومربوط به عرض تاریخ است اما

نهضت امام حسین(ع) درطول زمان 

تشنگان حقیقت راسیراب می کند)

سروده:طلبه سعیدحریری اصل

کعبه دل

کجا است کعبه دل؟ کربلای حسین

کز آن سواد می رسد سلای حسین

نگاه کرده و جستم برهرمنش توحید

بنا به بقاء درنهاده از همای حسین1

محیط برهمگان چون بود ولای حسین

طریق رب برو اندر رضای حسین

ملک فتاده و رو به خزلان داشت

شفا گرفت مجدد از ابتلای حسین2

ذبیح آل محمدسزد در ثنای حسین

چون از قفا زده شدسر ز پای حسین

1.همای سعادت پرنده ای درادبیات ایرانی است که افتادن

 سایه او برسرفرد نماد بهروزی وافراست

2.اشاره به ماجرای فرشته ای به نام فطرس ملک

(سروده طلبه سعیدحریری اصل.صفرالاحزان1444)

رقیه بنت الحسین(ع)

نشسته کنج خرابه  اسیر دزدان است

همان که در برنسوان صغیر ایشان است

کشیده دست تحیر به روی خود ای داد

که جای لطمه سیلی  هنوز سوزان است

سه ساله خود نوه دخت امکان  است

کنون به بیت حزان مثل مام  گریان است

گرفته شد حق وی گوش تا به گوش آری

چو باغ فدک که در خزان دوران  است

فواد سمع و بصرهان ندار سامان است

نفس که می کشد از درد لزران است

به بعد نبی فاطم از قضا پژمرد

رقیه هم بدون پدر ابر باران است

شبی که تیرگی اش سخت عریان است

ز ناقه فتادن به لفظ آسان است

رسیده از سرطشت کوس رسوایی

که خیضران ستم بر لبان قرآن است

به دامن اش بنشین تا برش جان است

الا تویی که سرت اسم سبحان است

(سروده طلبه سعیدحریری اصل.صفر1444ق

تبری از سقیفه بنی ساعده


اللهم العن یزید خامسا....فرازی  از زیارت منورعاشورا

تقدیم به روح مجاهد راه خدا ابواسحاق مختار ثقفی رحمت الله علیه

کفری تر از آیین محمد نشد است خلق....گرقاری آن ابن کثیر وثقه باشد

(یعنی نحله ای که قول مثل ابن کثیررا صحیح می پندارند(عامه )برباطل اند)

هرجا که علی نیست بتی جاش گذارید...اسلام چنین مومن آن هرمله باشد

تاصبح قیامت زند این کوس به هشدار....رضاع کبیر ازقبل عایشه باشد

گفتیم بگوید و خلد باز....چون نیش سخن از ثمرش سرزده باشد

مجنون شده درمسلک شان اصل نبوت...بیچاره رسولی که ز سحرغم زده باشد

دوم بگرفت فلته اساس اولی را...ثالث بنگر در وسط مفسده باشد

(اشاره به کلام عمرخطاب مورد قبول ودرج کتب بکری که بیعت با اولی را فلته

یعنی عمل بدی که باید ازآن دوری نمود و بی فایده است شمرده.فساد عثمان 

هم چنان مشهور است که مسلمین شورشی ضدحکومتش بعد قتل وی را

نه درمسجدنبی(ص) یابقیع بلکه به قبرستان جهود مدینه خاک کردند...)

چون زد به سرمفتی این قم تبهکار....بوذربه یقین واجد هر نوع صله باشد

(ماجرای کوبیدن استخوان شتر توسط حضرت ابوذر(ع) برسرکعب الاحبار)

سفتم چو سخن ماند همین تکمله آخر...لعنت به لبم قسمت این ملغمه باشد

سروده طلبه سعیدحریری اصل.شوال1443

کشتی نجات

زندگی دریای بی ساحل شد است...موج هایش لاجرم ضایع شد است

هر یکی باری بیارد چون نهیب...آن دگر از هستی اش عاجز  شد است

بند با او لاجرم کاهل شد است....دست این اهریمنی باطل شد است

بس بلم دیدم ولی سوداش نبود...فلک باقی برحسین نازل شد است

(بلم:قایق ساده. فلک:کشتی)

رانده طغیان فاتح واصل شد است....روزن امید دهر فائض شد است

(فائض:پیروز وچیره)

چون گذشته سابق از کرب وبلا....برنجات جمله خلق حائز شد است

(حائز:واجد شرایط.دارنده قدرت لازم جهت پیشبردامری خاص)

درمدار حق تبارک طی شد است...زنده جاوید آری وی شد است

خاک کویش می دهد هرنوع شفا..ضعف فطرس را هم او فائق شد است

(اشاره به ماجرای شفا یافتن بال های آسیب دیده فطرس ملک با تمسک

به امام حسین(ع) دردروان کودکی حضرتش.کویش:کویشه کاویش مختصات)

صل الله علیک یا اباعبد الله الحسین علیه السلام

سروده طلبه سعیدحریری اصل.محرم الحرام1444