ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آقای محقق یزدی لابد سر تر از این کمترین طلبه اطلاع دارید که باب
اجتهاد درمذهب حقه جعفری چنان جوهری باز است که کسی را یارای
بستن اش در حد علنی نیست.
اینکه آقای سید علی خامنه ای و پسران درحین نبرد اسرائیل و لبنان
کجا تشریف دارند !؟در وهله اول به او و مقلدانش مربوط هست.
ایضا شما در سخنان این ضمینه ات کلا و کوچکترین اشاره ای به مظلومیت
زن و بچه های فلسطینی نمی کنید و فقط بحث مردم شیعه جنوب لبنان
را پیش می کشی!؟
حضرت آیت الله اگر واقعا چنانکه می نمایید مسئله اسرائیل به شما
مربوط نیست بی ربطی مظلوم وظالم به خود متشرع و ملایت را که نمی توانی
انکار کنی حتی اگر از منظر مذهبی سنتی البته سطحی وارد وادی روشنفکری
حقیقی هم نشوی.بله فلسطینی های بسیاری ناصبی اند و برمنکرش لعنت
منتها ای کاش به کتاب فقیه عظیم الشان تشیع آیت الله العظمی سید-
ابوالقاسم خویی(ره) نظری عمیق می انداختی(مناسک حج) که حقوق کودک
را ولو درمورد نواصب جدا می کند . یعنی یک بچه فلسطینی به ما هو
همچنان شایسته دفاع است که اهل اکثرا معتقد به امامیه جنوب
مملکت لبنان.
جناب یزدی حقیر کمترین از باب انسانیت سراغ شخص حضرت عالی آمدم
وسعی درگشودن باب گفتگو داشتم امادریغ فرمودید اطراف آقای خامنه ای
هم حسب حاکم کشور بودنش ترس از نفوذ و...چنان فضای ابری است که
کمتر رجل فرهنگی برای ایجاد دیالوگ یافت می شودو البته ارتش سایبری
بخش بسته وایدئولوژی زده حاکمیت شان فت و فراوان هم در دست بالا...
لذا حقیر جای داخل شدن به دعواهایی چنین فقط از همگی تان دورمی شوم
و اصلا عین خیالم هم نیست که خیلی ها چنین موضع را خایه مالی و ترسو
بودن جار زنند .چه به درک و فقط انشاء الله الی المهدی عجل الله
#چرا-سیاسی-نیستم!؟
سخنی با حجت الاسلام و المسلمین آقای محمد جواد محقق یزدی(حفظه الله)
سلام علیکم
حضرت مستطاب در و دیوار خانه ای از کوچه فیض شش اندر خیابان انقلاب اسلامی
قم المقدسه روز قیامت شاهد باشد که شما خلاف سنت صحیح و مرسوم
حوزه علمیه شیعه که حق سوال را بهر مثل این کمترین طلبه محفوض داشته
و نهایتا پاسخ یا عدم اش را با ابرازمحترمانه دستورداده است برکنایه و الفاظ
فی نفسه لطیفه سان خویشتن بری از ورود به مباحثی دانستید که از بهر
طیف راست قدرت ایران حساسیت آفرین است و حتی شیخ حسن اللهیاری
را بخاطرپخش چند باره فلان کلیپ و فیلم خود در شبکه ماهواره ای اهل-
بیت(علیهم السلام)مزمت نمودید.(آذرماه1397ش)
حالا در مورخه ابتدای خرداد1402ش اما و چون مجددا با زدن گپ های
از آن دست به سوژه خبری امثال ایران اینترنشنال و...بدل گشته اید
لازم دیدم سمت سوال خود را از طرح مستقیم که به سنگ خورده است
سوی وجدان های آگاه برگردانم شاید به هدف تنویر افکار عمومی رسد.
اینکه جنابت واژه محارب را به صرف مردم مجرد از عسگر و نیروی انتظامی
ولو با ادعای محافظت و تامین امنیت عام خلق شهروند تقلیل می دهید و
عکس اش از ناحیه قوه قضائیه وقت دیده می شود که حکم اعدام آقای-
محسن شکاری و...صادر و اجرا کرد.
شاید برای جو زدگان عرصه سیاسی فرای موافق و یا مخالف نظام بودن
لقمه دندان گیری باشد اما شان محقق منصف من جمله ملبس به لباس
روحانیت شیعه این هست که مباحث عرفی خالی را در طرح برمضامین
فقهی آغشته و با عنایت بدان که توسط مراجع عالیقدرتشیع سعی در
رعایتش می شود ترجیح دهد.یعنی و مثلا بازخواست کند: حقوق
شهروندی در قوانین پر رنگ و جزء نگاری گردد تا کارد سلیقه گرایی
بر میانه آن با تفسیرخاص برهه ای و در مورد نبرد...
اما شما اصطلاحا و با آن متد سخنرانی در این باب بهانه توبیخ و نیز
توجیه طرف مقابل سوار برمشتی الفاظ ارزشی با نیت انگیزش عوام
و مشابه خودت اندر محوریت فقهی را خواهی داد
درد اینجا است که بخش زیادی از روحانیت سنتی قائل به نقش
متخصصان غیرمعمم در مباحثی چون جامعه شناسی و روانشناسی و...
نیستند و جالب اینکه همان طیف به درگیری و اصطکاک با نحله
ایدئولوژیک مذهبی چون مجاهدین خلق و جناح راست نظام جمهوری-
اسلامی ایران دست می ازند که با وجود همه تفاوت ها در یک نقطه
اشتراک دارند و آن عدم نقدهای موردی و اصلاحی به فقاهت و راندن
آن با جهد علمی خویش از بهر زندگی در لحظه است.(آراء مرحوم-
مهندس بازرگان درباره فقه)
آقای محقق مرگ حق هست و هیچ بعیدنیست عجل این کوچک
خیلی زودتر ازشما بزرگ در رسد اما و با نوشتن این چند خط خواستم
برمردم خویش متذکر گردم من باب یادگاران مانا که عملکرد طیف-
سوم روحانیت نه صرفا سنتی و نه بامحوریت ایدئولوژی چون شادروان
دکتر داود فیرحی را به ثواب و فلاح نزدیکتر یافته ام.
جر راست نباید گفت هر راست نشاید گفت والسلام