حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

بدل ملی!؟

در این خاورمیانه مهد تمدن های دیرین نهضت بازگشت به خویشتن

هماره ودر چهره عیاران قرون ممتد ومتعدد تکرار گردیده است.

این رجوع به سابق گاه وجه صرف دینی دارد وباری پاره ای اوقات

با شالوده نژاد پرستی است مثلا داعش مرتد. اما در مواقع دیگر 

کلی نگری در پیش گرفته جمع بیشتری را ذیل چتر خود می برد

عین جنبش ناسیونالیسم عربی جمال عبد ناصر یا ایرانی مصدق-

کبیر(ره).دقیقا ودر همین حین استعمار شروع به تحریک مشتی

مذهبی ایدئولوژی باور از فدائیان اسلام دیروز تا حمس امروز 

زند تابلای جان آنها شوند ودر مرحله دوم بعد تضعیفی چنین

سیاست استحاله رهبری را پیش کشد!؟

یک رهبر ملی اولویت اش در روابط خارجی رفاه خلق خود است

پس عملا وخیلی نادر با حکومتی خاص سرشاخ می شود.مثلا

کنش متین زنده یاد ابو عمار یاسر عرفات راموقع گروگان 

گرفتن کارمندان سفارت امریکا در تهران وپیشنهاد تبدیل

آنها به اهرم فشار آزاد سازی فلسطین به آیت الله خمینی 

را با عمل از سر حماقت ابومازن محمود عباس در دهن کجی 

به جمهوری اسلامی ایران نگاه کنید.

آیا او نمی توانست بجای این بچه بازی ها عین عرفات از آقای

خامنه ای تقاضای ابزار مقابله با اسرائیل کند از دیپلماتیک 

تا نظامی .ولی نه خود چنین جرعتی دارد ونه نسیب حماس شدن

آن پشتی بانی را حسب منافع عموم ملتش می تواند که هضم نماید.

عین شاپور بختیار که هرگز یارای مقابله با موج انقلاب اسلامی

57ش رانداشت اما حماقت اش عملا وی را به استخوان لای 

آن زخم بدل کرده بود.

استعمار فرزندان صالح و رهبران ملی شریف از سنجانی تا بازرگان

دیروز هم مروان برغوثی حال را به بند کشیده محدود و مهجور

می کند تا اسباب خوش رقصی این بدل ها در چشم عوام ناس

فراهیم آیدو آنچه درنتیجه عقب می افتد آبادی ایران و آزادی 

فلسطین است 

#حیدر-عمو اوغلی

هنر استعفا

مرحوم مهندس بازرگان عکس همه اعضا حزب نهضت آزادی که بعد

وفات وی در قید حیات بودند و اصلا کلیت اصلاح طلبان که ایشان را 

پدر فکری خود می شمرند یک جنم و جرعت خاص فردی داشت

که حتی در زبان بندش فریاد زده می شد.

بازرگان تنها سیاست مدار ایرانی بعد از انقلاب اسلامی57ش است 

که نه درمتن هیجان سیاسی مقطعی بلکه با پیش بینی صحیح وقوع 

آن به حربه استعفا متوصل شد.

(جناح راست داعیه زود هنگام پیروزی موسوی در انتخابات و...را بازی

در زمین دشمن می شمرد اماهرگز جرعت زدن این انگ رابه استعفای

مهندس بازرگان(ره)ندارد)

متاسفانه حقیت دارد و باید بی پرده گفت: اشتباه تام و تمام همچون

سید ابوالحسن بنی صدر صادق قطب زاده و...بلعیدن دوباره تف

کرده بازرگان بود.

ایضا همین رویه غلط در تمام دولت های آقایان میرحسین موسوی 

اکبرهاشمی سید محمد خاتمی و شیخ حسن روحانی  کم وبیش امتداد 

یافت و سه مصیبت بزرگ را برسر آنها و همفکرانش  همزمان آوار کرد

1.شریک جرم اعمال ناجور افراطیون جناح راست در ذهن جامعه 

شمرده شدند هرچنداکثرا قصه آش نخورده و دهان سوخته بودند

2. به هم ایشان جرعت و بهانه حذف خود از صحنه حاکمیت را دادند

در هردو این زمینه های زشت هم دولت شیخ حسن روحانی را 

می توان سر دسته و به اصطلاح آذری تای باشی دانست.

3.بخشی از اصلاح طلبان واعتدالیون را وا داشت تابا ورود به عرصه 

اقتصادی و...نبض امور را بقول خویش دردست داشته باشند

(ماجرای پسر ارشد هاشمی فرزند شمخانی و...)

آقای روحانی اگر قبل شرکت دردور دوم ریاست جمهوری هشت 

ساله خود به چنان سمتی می رفت طرف مقابل نیز اصطلاحا

ماست ها را کیسه می کرد. چیزی که شیخ اکبر هاشمی(ره)به 

قیمت ولو و بنابر روایت هایی جان پای اش ایستاد

#وزیر-بی-نمک


روشنفکر استخوان دار

روشنفکر مذهبی ابتدائی ترین مسئله ای که در مقابل خود بیند

مفهوم خدا است.

انتلکتوئل اما با مورد خلق و خودش درگیراست.

اولی و در نهایت سازنده بروکراسی در روی زمین می شود که 

همه راه هایش به روم طبقه خاص مثلا روحانی می انجامد

و دومی چنانکه در لیبرال دموکراسی غرب شاهدیم با تعیین

مرزها و مفاهیم ویژه ولایتغیر چون هولوکاست عملا نوکر 

صهیونیسم بین الملل است و بس

در این میانه اما روشنفکر عرفی مسئله اول اش نه خدا و

یا خرما بلکه نفس هستی و درک نظامات آن است و درادامه

رب (خالق)ورب(گوجه فرنگی کنایه از دنیا) او به زیرمجموعه 

چنان برداشتی رخ می نماید.

من عرف نفسه فقد عرف ربه نیز کنایه و اشاره به همین راه

سوم هست که چون کودک درون خود را نکشته خردسالان 

وار با طرح سوال مکررش باز شناخته می شود.

باری  به نسبت انبان و آذوقه بیشتری که از هر دو وجه دیگر مفهوم 

روشنفکر داراست و  اشتباه اش از جنبه راه طی شده بشر کمتر است

دکتر داریوش شایگان روشنفکران مذهبی را خوب می شناخت و

لذا از خلال حرف های او چیز تراشه و آبداری  نسیب هوچی های این

جماعت ایدئلوژیک مذهبی نمی شود تا پیراهن عثمان کنند...

دکتر فرهنگ هولاکویی هم زیرو بم  انتلکتوئل جماعت را داند

و بازیست به متنی چنان  اما محیط و مسلط به نقاط ضعف وقوت آن

پندارهااست

این وسط مهندس مهدی بازرگان یا محمد رضا شجریان (رضوان-

الله علیهما)اما چون برهر دو وجه مشرف بودند گیرایی بیشتری یافته

و توانستند که با سواری گرفتن از سوانح ایام(آواز خوان گروه چاووش 

یا نخست وزیر دولت موقت)  برسر زبان ها افتاده جلو چشم ها باشند.

بازرگان:دین برای آبادکردن دنیای ما نیامده است

مادرجان!؟

خانم روشن اختیار دارید!؟ شما با این بچه فکری که دراستوری

خود به دنیا آوردی من بعد باید بروی در جلد و نقش والده

حضرت موسی(ع).یعنی مکافات و مشغلتان چنان زیاد خواهد

شدکه باری تعالی من باب دست مریزاد ودلگرمی فرماید:

و اوحینا الی ام موسی7سوره قصص

اما حقیر فل حال از مصر زدم بیرون مادر جان !چون وتنها کسی 

می تواند درصورت ضرورت بر روی فرعون در آید که قبلتر به 

ملاقات شعیب نبی (ع) رسیده باشد.

فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجنی من القوم الظلمین.21قصص

فلان حکومت پشت کوه قاف قیمت ملک رادر یکی چند

سال خدا تومن کشیده بالا که مهم نیست

با اهمیت قصه خلقی هست که هاضمه وجنبه تمیز خدا 

از خرما راندارد وبه بهانه کرده های برخی بندگان پناه بر

خودش باری تعالی را با خاک کوچه یکی ساخته است

(مذهب گریزی درایران با مظاهری مثل مصرف الکل و...)

ملت فله ای حاکمان اکثرا  بله ای(لقمه وکنایه از ایدئولوژی)

هم گیرش می آیدچه:اناس الی دین ملوکهم

شما جای فدا کردن خود در راه سر شاخ شدن با رئیس...

خانه فکر وجسم چند رعیت را اگربه حد توان آباد کرده و 

علی گویی باورکن این عوارض عصر غیبت نمی مانند و ایضا  

وسط گردو خاک تاریخ انقضاء دارشان  بر جان عزیز و زیبنده ات

هم نمی توانند که لطمه زد....احتراما و با آرزوی سلامتی

#راه-طی-شده

دو روی سکه انقلاب57

از سید حمید روحانی تا جعفر شفیع زاده به کار ساختن دیو یا فرشته اند.

اما این همه را واگذار که به هیچ روی در مورد قصه آدمی نشاید.

چه اینکه در دامن ایدئولوژی مذهبی آلیده و چه آنکه به استراتژی سکولار

لولیده بود مشترکا جهان بینی شان مشکل دارد و بس.

مصطفوی راویان دیگری هم داشت.برادر کوچک(سید مرتضی پسندیده) یا

پسر بزرگش(سید مصطفی خمینی) رفیق طبقه متوسط سید صادق طباطبایی

و البته جد این حقیر آیت الله میرزا علی عیوضی گنجی (رضوان الله -

علیهم اجمعین)که از همان روزهای نخست ورود به قم المقدسه 

به این نتیجه رسید فاصله خود را با او حذف کند.

آری موسی به دین خود عیسی به دین خود

و شهروند غیرسیاسی مذهبی که موی دماغ هیچ حکومتی مگر لائیک و بی خدا

نمی شود الاحساب و براساس معیارهای دستگاهای امنیتی باید نعمت ضمنی

بزرگی محسوب گردد اما چه کنیم که فل الحال جامعه ما گرفتار تندرویانی 

هست که همین را از سر تئوری توطئه بازی در زمین دشمن شان تفسیر کنند

#صادق-انقلاب

نسبتم با مهندس مهدی بازرگان

مصادف با دوران ناصرالدین شاه به روستایی در منطقه موسوم به گونی

(آفتابی) آذربایجان ایران(نام آن او ره که به فارسی می شود خانه رنگی 

بود و  وجه تسمیه اش به حسب استفاده اهالی از مواد رنگی در کاهگل 

بناها. روستای هم نام آن در شهرستان نطنز استان اصفهان هم هست

ولی اوره آذربایجان ایران که فل الحال از نظر تقسیم بندی جزء استان 

اردبیل می باشد کلا از میان رفته است)

پیرمرد تاجری زندگی می کرد که از قضا درس حوزوی هم خوانده بود.

نام او حافظ و شهرت پسر عموهایش مشهور به بازرگان.

پسر حافظ مرحوم محمد تقی نام داشت و بدست عوامل حکومت استالین

در رودخانه ارس غرق و کشته شد و تنها دو فرزند مونث و مذکر بر یادگار

گذاشت.محمد علی تنها پسر نامبرده ابوی حقیر طلبه سعید حریری است.

اما پسر عموی حافظ اولادی به اسم عبدالعلی داشت که بعدها در تهران 

تجارت خانه راه انداخت و ابوی ام محمد علی مدتی برای آنها کار می کرد.

(عبدالعلی پدر مهندس مهدی بازرگان(ره) نخست وزیردوران انقلاب اند

مزار آن دو در شهر قم المقدسه روبروی حرم فاطمه معصومه(س) و آن

سوی پل آهنچی در قبرستان بیات واقع شده)

باری شغل فرش فروشی اش در همین بازار تهران هم در عین علاقه به

ورزش کشتی سبب آشنایی وی با زنده یادان محمد علی فریدن و بعدها

جهان پهلوان غلام رضا تختی شد.

پدرم هیچوقت با تختی کشتی نگرفت. اما مشترکا یکبار به زورخانه 

رفته بودند و محمد علی فریدن از آموزگارانش بود. چه در ورزش 

و چه فرش فروشی.البته این دوره اقامت به تهران و بازار تاریخی

بین الحرمین یک دهه بیشتر نمی انجامد و بابا حدود سال 47ش به

شهر تبریز نقل مکان می کند.

بعد انقلاب اسلامی57ش هم ازطریق اخوی مرحوم مهندس بازرگان

با شهید دکتر چمران آشنا شده همراه ایشان مدتی را به مناطق جنگی

سپری می نمایند ولی نوع کار چریکی و انفرادی چمران سبب جدایی ایشان

شده تا اینکه خبر شهادت مصطفی  در دهلاویه به ابوی می رسد.

تکلیف برزخ

امامیه معتقد است:جهان بی ولی مسلم خدا (ع)یعنی یکی از آن

دوازده امام (سلام الله علیهم اجمعین) امکان بقاء فی نفسه 

ندارد و در هم پیچیده خواهد شد.

چه مولانا علی(ع) بعنوان نفس پیغمبر(ص) از آدم تا خاتم(سلام-

الله علیهم)را مجاورت نموده اند.

بعد شهادت ایشان و آن ده تن مابقی(علیهم صلات والسلام) این

سمت فل الحال به کف با کفایت امام منتظر مهدی موعود(عج)

می باشد.

باز باور دارند: اصطلاحا عالم برزخ دون شان آن چهارده نور مقدس

(علیهم السلام) است و خروج ایشان از گیتی با شهادت مترادف 

دخول به جنت الهی است و تن های شریف شان هم مقیم روضه

من ریاض الجنه است که خاک کربلا از رتبه های بالایش حساب

گردد.

چنانکه در زیارت جامعه کبیره حضرات  را شهداء دارالفناء و شفاعت

کنندگان داربقاء می خواند.پس برزخ  صاحب جهان مجردی درکار

نیست و آن زیرمجموعه همین زیست هست.

(بحث نفی برزخ یکی از بهانه های آبدار بهر جریان افراطی ایدئولوژیک

مذهبی جهت بریدن بند ناف فکری امثال مرحوم مهندس بازرگان(ره)

ازطیف مذهبیون سنتی و انتساب ایشان به جماعتی هست موسوم به

نواندیش دینی که کم و بیش با آن سمپاتی دارند و اکثر چپگرا التقاطی

می باشند

غافل  از آنکه نفس این عنوان پارادوکس بوده به تعبیر زیبنده دکتر -

سیدحسین نصرما اصلا اسلام قدیم و جدید نداریم.

لذا ثابت نمودن اینکه مطابق اسلوب مند نظر مراجع و روحانیت سنتی

مهدی بازرگان حرف پر بی راهی در باب برزخ نزده به حقیقت نقش بر

آب کردن هدف شوم آنها برای عدو پنداشتن بازرگان سحابی و طالقانی

نیز علامه محمد تقی شریعتی (روحشان شاد) در کنار امثال آل احمد و

علی شریعتی است که بزرگانی چون علامه امینی و شهید آیت الله شیخ-

قاسم اسلامی در باب انحرافات خطرناک دو نفر آخربه مصادیق ظاهرا 

شبیه به آنچه بست نموده شد هشدارداده اند

و کلام آخر به این باب :در نوشتن شیر باشد مثل شیر)

شادی روح آن سه یار دبستانی طالقانی بازرگان سحابی خواهشا:الفاتحه

#جامعه-کبیره

تمثیل برزخ

تمثیل مونث باردار و حامله که در آغوش همسرش هست گوشه ذهن

خود داشته باشید حالا و با این اوصاف به زبان محاوره می توان گفت:

جنین و فرزند آن دو بین ایشان و در برزخ آنها قراردارد.

اما چنین حرف عامیانه ای هرگز منافی  مطلب علمی وم ستند درباره

وضعیت مثال بالایی نیست که: طفلک مورد اشاره جزء بدن والده اش

می باشد و بس.

عینا بحث عالم برزخ هم بدین منوال مهست.

اگر کسی مثل آقای مهندس مهدی بازرگان(ره)آن رانفی کرده اند 

دلیل جسارت به نامبرده نمی شود که گناهی مرتکب شده ونیز 

دفاع کنندگان از وجودش هم دروغگو نیستند ولی البته وبی تعارف

سطحی نگرمی باشند چون عوامانه وجه عملی ماجرراندیدگرفتند.

وقتی انسان ولو غیرمذهبی گرفتار تزاهم بین دو مسئله شد گوید:

من دربرزخ هستم اما اگر به باغ وجای زیبایی رفت مدعی شود که:

اینجا مثل بهشت است یعنی درنزد عرف هم برزخ بصورت کلی 

دردرون همین عالم خاکی امکان وقوع دارد اماجنت ورضوان هرگز

مگراینکه چون سنگ حجرالاسود یا خاک مطهر کربلای معلی از خود

بهشت عدن سابقا مطابق روایات شیعی منتقل گردیده باشد.

اما هیچ نشانه خاکی که منتسب به عالم برزخ وآمده از آنجا باشد

در حدیث مورد قبول امامیه نداریم.

به باب دیدن خواب اموات هم رویت برزخ نشینان بیشتر از بعض

اولیاء خاص خدا اتفاق می افتد که قطعا بدون توقف در آن جنتی 

شده اند ولو قبل وقوع قیامت.

طبق این نظر برزخ جای ذیل عرش خدا ودر یکی از آسمان های هفت

گانه همین دنیااست متمرکز یاحتی پاشیده شده درمنظومه ها

لذا نزدیکتر از بهشت است نسبت به اهل کره خاکی.

جسم هم بنا برعقیده معاد جسمانی تقسیم به ذرات ریزی شده که

بواسطه باران ریح قبل قیامت و هسته قدر نخود واقع درکمر آدمی

که از هر جسد باقی ماند دوباره متراکم خواهدگشت.

برزخ نشین درقرارگاه خود چشم بصیرت بازتری دارد چرا که گذشته

خود وحال ماراشاهد است وبواسطه خواب همزمان سعی درکمک به

ما با اشاره به حوادث پیش رویمان نیز خودش من باب کسب ثواب از

بهر خلاصی گناهان می باشد چیزی که شخصا دیگر وباقبض روح حضرت

عزرائیل(ع)نمی شود که جمع کند.لذا فرموده اند : مبحث گذر زمان

دربرزخ باذیل جو کره زمین متفاوت هست.

#ماشین-زمان-انیشتین

عوالم میانی

دربین علمای شیعه پیرامون وجود یا نفی عوالم میانی چند چون

جزیره خضراء در شکل زمین محاصره شده به دریا نیز عالم برزخ

اختلاف وجود دارد. برخی مانند دکتر حسین فریدونی قبول اش 

داشته و عده ای مثل زنده یاد  مهندس مهدی بازرگان نفی اش

نموده اند.منتها و در این وسط می توان گفت: از منظر اجتهادی

نمی شود نفی کنندگان را به ملامت نشست و شواهد رد در کنار

باور بدان هم داریم .اما راه سومی هم هست و آن اینکه چنین

چیزهایی عین وضع خواب یا ورزش یوگا مدیتیشن و...اصلا خود 

فضای مجازی و وب جهان گستر در بستر مستقلی تعریف نمی شود.

یعنی رشته اتصال و زمینه فرمان بادبادک گونه به کره خاکی دارند

و به دیگر سخن وقتی به مقوله معاد جسمانی باور داشته باشید خلاف

نظرات مانند ملاصدرا و...

مرگ و تجرد روح از بدن الزاما انتقال به خارج دنیا معنا نمی دهد.

در کتاب عالم ارواح شیخ طنطاوی تمثیل جالبی از فردی زده شده

که بعد موت به سیاره دور مرورگر مدیا وار کودکی خود حسب تفاوت

بحث سرعت نور و در رسیدن اتفاق مثلا هفتاد سال قبل و کودکی اش

ساعتی بعد مردن در آنجا بوده و این بازدید گذشته تنبه و عبرت گیری

از آن را میتوان در کنار سردتربودن منظومه و سیاره های دورتراز

خورشید به نسبت زمین  بر حساب بستر عالم برزخی نهادکه مشهور

به برودت هوا و زمستان شکلی است.

#نسبیت-انیشتین

فرزندان بازرگان

از ابتدائی ترین لوازم انسان متین و مسلمان وزین امانت داری است

چنانکه نخست مبلغ شریعت بدان شهره بود(محمد امین(ص))

رجوع به نص نامه زنده یاد مهندس مهدی بازرگان که بعد از وقایع

تلخ خرداد1360ش و اعلان جنگ مسلحانه ورای وقوع انقلاب اسلامی

توسط کادر رهبری وقت سازمان مجاهدین خلق ایران نگاشته شده

نیک نشان می دهد که آنها را  فرزندان اسلام خطاب کرده و نه خویش.

انتساب منافق به اسلام و تحمل اش هم مطابق سنت شریف نبوی(ص) 

درباب خواندن نماز بر پیکر عبد الله بن سلول و...مشهود هست.

اما سالها شده که طیف راست حکومت با زدن نعل وارونه و خوردان 

شکر اجباری دنبال مرغ کرچ فرض کردن رئیس دولت موقت انقلاب-

اسلامی و جوجه شمردن مثل  موسی خیابانی مسعود و مریم رجوی است.

باری خیالی نیست!؟ اگر دیوار کوتاه بازرگان مظلوم و بسیاری چون او را 

پریدن از چشم دنیایی مثل آب خوردن باشد اما روز قیامت چه ؟

همانا لقمه ای نیست گلو گیر ترش.انشاء الله

#چپول

طوطی بازرگان

1402ش و...

از نطق های زنده یاد مهندس مهدی بازرگان علی الله مقام الشریف

در مجلس شورای ملی اولیل انقلاب اسلامی57ش است نقل داستان

روباه و طوطی که بواسطه همکاری خویش مابقی جانوران جنگل خود

را بصورت نوبتی از راه به در می کردند.

تا آنجا که زمستان شد و نبود لقمه چپ  این دو رفیق دیرین را پناهده

غاری کرد. ولی ناگهان روباه تاریکی  افتاده از جسم طوطی  را در آن نور

کم بهانه و مدام به وی گوش زد نمود:سایه نکن سایه نکن

#جبهه-پایداری

خوب ها زود می روند...

شاید پر تکراری نام مرحوم مهندس مهدی بازرگان در خلال صفحات

این وب برخی از جمله سایبری های آتش به اختیارالبته کم سواد را

حسب تئوری توطئه که با گوشت وخون آنها اجین شده سمت نیت

سم پاتی ام از حزب نهضت آزادی ایران برد...

از قضا ولی اصلا اینگونه نیست بازرگان فامیل وابراهیم یزدی رفیق

حقیر(رضوان الله علیهما)بابدنه غالبا چپگرای آن جریان درعین

دبیرکلی مقطعی هر دو بزرگوار  زاویه داشتند.

خود مرحوم دکتریزدی به بنده گفت:وقتی مسئله خلق مسلمان

پیش آمد بعضی از جمع به من می گفتند:به ماچه بگذار آخوندها 

در سرو کله هم بزنند شما ها خیلی به سواد خاص و لباس اینها 

اهمیت می دهید ارتش شان نمی دانید ولی بعنوان نماد و یگان ویژه

ازجمع سربازی دین نگاه می کنیدو...

با این اوصاف ذکر آن چند یار دبستانی(طالقانی بازرگان سحابی

منتظری ویزدی)عین آچار فرانسه وهمه کاره برایم عمل می کند

که ببینم طرف مقابل ام چند مرده حلاج است و تک بعدی آیا!؟

بله دهه هشتاد و در هیئت لواء زینب(س) تنها کسی که دیدم 

شناختی  به آن زوایای نگاه بر قصه(روشنفکری ناب) داشت سید-

جواد ذاکر(ره) بودو به تکرار دهه نود میان عوامل اجرایی شبکه-

امام حسین(ع) روح اش شاد محسن جبار زارع

#روشنفکران-واقعی