حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

شاه بیت

در خلال جراید زرد که خبر خیانت های خانوادگی افراد مخصوصا مشهور

را جار می زنند اگر نگاهی بیندازید قصه قتل بچه توسط والدین اش 

در صفحه اول و با عنوان درشت ذکر می گردد.

چون جدای جنایت بسی جان کاه جوانمرگ کردن یک نفر وقتی ضارب 

وعامل قتل پدرو مادر هستند اوج ترحم مخاطب سمت طفلک مقتول

نثار می گردد حتی اگر او گناهکار باشد ورد زبان هر صاحب وجدانی

گردد که:ای حیوان خوب به جوانی اش می بخشیدی.

از قضای روزگار ماایرانیان چه دراساطیر ملی وچه اسطوره های مذهبی

دو بچه کش خیلی معروف داریم1.رستم دستان2.ابراهیم خلیل(ع)

هرچند قصه سهراب و بابا به آن فرجانم شوم ختم شد اما مال اسماعیل

(ع) و ابوی اش نه ولی یک حقیقت تلخ چه از جانب خدای خالق قرآن 

نیز حکیم فردوسی پدید آورنده شاهنامه درعین نقل چنان جریانات

جانکاه بهر مخاطب پررنگ می گردد وآن اینکه سه گروه ممکن است

فرزند و پاره تن به مسلخ کشند.اول کسانی که چون رستم گرفتار 

مشتی خیالات متعصبانه قومی اند(معاویه) یا عین ابراهیم متشرع 

بودن صرف(عادات دینی) بدون روشنفکری حقیقی به چنان وضعی شان 

کشانده است(خوارج) ایضا هر گرفتار هوای نفسی چون(ناکثین صدر 

اسلام) عین بابایی که عرق خورده و بر اثر جنون آنی اولاد خود را کشته است.

چیزی که جهت باور پذیری  انقدر دردنیا فراوان رخ داده که نیازی به

تشبیه  و ضعیف شده نقش آن در قالب آدم های مشهوری چون پسر 

سام نریمان وخیل الله نبوده است.

القصه:سخت ترین جنایت زد انسانی یعنی فرزند کشی وقتی از جانب

مشتی گرفتار شهوت قدرت و سنت بی حد یقف سر زد دیگر چه جای

تعجب هست از اینکه ایشان بر پدر معنوی خود (امام علی(ع))شوریدند!؟

و بر این متد کار سمبل گونه و تبل تو خالی ابراهیم(ع)در قربان نکردن 

پسرش را با شهادت جناب علی اکبر(ع) به مرتبه بروز و ظهور  کشاندند

صل لله باکین الحسین 

#ملی-مذهبی

#سقیفیه-بنی-ساعده

نظر میرزا جواد تبریزی درباره ملی مذهبی ها

سال 1383ش و در منزل آقای دکتر حبیب الله پیمان به خیابان نفت

تهران برای اولین و آخرین بار با رضا علیجانی که درآن مقطع جزء

فعالان ملی مذهبی حساب می شد برخورد کردم.

سبب رفتن حقیر به آن محفل با گرایشات چپ اهداء نسخه 

فتوکپی گرفته  یکی از آثارمرحوم آیت  الله اشراقی سرابی بود

که قرارقبلی داشتم به جناب استاد محمد مهدی جعفری (از 

یاران مرحوم آیت الله طالقانی ) تحویل دهم و واسطه این کار 

آنجا حضور داشت و چون داخل بود و من موبایل نداشتم 

کارشان چندساعت طول می کشید لذا مجبوری رفتم  .

دیدم این جمع درباره حدیثی صحبت می کند بدین مزمون: 

زن  ازدنده چپ مرد خلق شده! و همین را دستاویز تمسخر

مراجع و روحانیت شیعه کرده اند.

آن شب خیلی حالم گرفت چون برای اولین بار شاهدشدم  

ادب و احترام  انسانی به دگراندیشان که از جنابان مرحوم دکتر-

یزدی و آقای جعفری سراغ دارم اینجا اصلا نیست.

نیمه همان شب راهی قم المقدسه شدم و نزدیک اذان صبح در

حرم حضرت معصومه(س) متوجه مرحوم آیت الله میرزا جواد-

آقای تبریزی گشتم که از سمت مسجد بالا سر خارج می شدند.

با احترام برخواسته و به آذری مشغول صحبت با ایشان گشته

عرض کردم :آقا چند ساعت شده  یک چنین حرفی مرا آزار 

می دهد.ایشان فرمودند:این حدیث درکتاب عامه هست و

هیچ راوی ثقه یا مجتهد امامیه قبو ل اش ندارد.

چه کسی به تو گفت؟

عرض کردم به فلان جمع

ادامه دادند:خدا رحمت کند آقای مهندس بازرگان  وحفظ 

نماید دکتر ابراهیم یزدی را اینها شریف هستند 

اما کلیت جریان ملی مذهبی گرایشات چپ دارد عکس

این آقایان .من یادم هم هست هم اینها سر جریان 

اشغال سفارت او را تنها گذاشتند.آخرش هم با اینجور 

تخم مرغ دزدی امروزی شتر دزد می شوند.

اکنون حدود بیست سال از این ماجراگذشته و

وقتی رضا علیجانی نامرد را دیدم که درقاب 

ایران اینترنشنال نشسته و می گوید:زیارت اربعین

مال عراقی ها بوده تنها بعض علماء ایرانی هم  در

آن سابقا حاضرمی شدند.بازمی فهم که چنان سحر

دل نشین و مکان بهشتی چه پیش بینی دقیق  و

درس آموزنده ای هدیه گرفتم که بلاشک اندر 

سلامتی دین ودنیای ام  و بازنشدن قلم و پا  سمت

متن سیاست کثیف و رایج دوره معاصرایران نقش

داشته استرضوان الله علیه 

#مهدی-بازرگان

شادروان دکترکریم سنجابی

هرچند و الظاهر پروژه جامعه سازی مصدق کبیر در نهضت مبارک

ملی شدن صنعت نفت ایران به زوال کشیده شد اما انسان سازی

آن مرد متقی در چهره های تابناکی چون:مهدی بازرگان کریم -

سنجابی و..یادگاری بود که حتی به پیشبرد روند دموکراسی 

خواهی و ارج نهادن به اصل بنیادی حقوق بشر البته نه به 

روایت لیبرال دموکراسی غربی بلکه پندار عرفی درطول 

تاریخ این مرز پرگوهر انجامیده و امتداد مدام نیز دارد.

نور افکن انداختن رو چهره کریه شاپور بختیار چنانکه در

امرداد1402ش و به رسانه سعودی  اینترنشنال شاهد 

بودیم هم او که حتی دردوران نخست وزیری کوتاه و به 

مجلس شورای ملی از متلک انداختن بر ساحت دستگاه-

امام حسین (ع)و قرائت سنتی شیعه درجامعه ایران هیچ 

پروایی نداشت و جهت بازگشت به قدرت بعد رودستی که 

از مهندس بازرگان فقید خورد حتی راضی به هم دستی با 

عوامل نظامی عربستان سعودی شد. به قیمت خاک پاشیدن 

چهره تابناک آن دلیرمرد یارسانی کریم سنجابی یا بی محلی

به فرزانه ای چون دکترسید حسین موسویان از بهرتکرار 

حرکت مشابه دراخراج حسن امین از جبهه ملی که وی نیز

حسب افکار کوتاه دستی درآتش دشمنی با شعائر حسینی

دارد دقیقا به همین خاطر صورت می گیرد.

بله درودبرآن ملی هوشیار و اصیل که باورمندان به

تفکرات انحرافی و غیرعرفی را کنارمی زند تا مذهبیون

ناب و سنتی بتوانند امتداد ودوام یابند.

بله مصدق ادامه راه امیرکبیری است که درمقابل مثل 

فرقه ضاله بهائیت درآمد البته با یکسری تغییرتاکتیک

چنانکه جای گرفتن وحبس عوام ایشان که ضد حقوق بشر

شمرده می شود کله گنده وسران شان راحسب کیاست 

مناسب دربمب بست و نابودی تدریجی وبی هرخون ریزی

قرار می داد 

#یارسان

نعل وارونه

کشوری مثل امریکا روی تجارت اسلحه به دیگر ممالک عالم حساب

ویژه ای باز کرده است.منتها با این تبصره که هماره سلاح از جنس

مدرن و پیشرفته تر  را برای خود نگاه داشته و فقط پس مانده های 

عملا غیر کاربردی و جاگیرش به ایشان می دهد.

این چنین وضعیتی حتی درباره متحدی چون ریاست جمهوری اوکراین 

درگاه نبرد با روسیه و حکومت ولاد یمیرپوتین به سال1402ش به

جریان است و گوش شنوایی عملا نه در کاخ سفید و نه ناتو جهت درخواست

دریافت هواپیماهای پیشرفته جنگی از جانب زلنسکی نیست...

دست راست قدرت جمهوری اسلامی اما پدر فکری جنبش اصلاح طلب

یعنی مرحوم مهندس مهدی بازرگان را متهم به آلت دستی و نوکری امریکا

و غرب می کند و آن را نماد ضعف شخصیت او شمرده .اما اگر راستی چنین

 بود باید وی خیلی بیشتر از آمریکا اسلحه می خیرد نه اینکه دست رد به

سینه آنها زده حتی از دریافت مرسولات نظامی سابقا توافق شده دوره

محمدرضا پهلوی شانه خالی می کرد.

راست اش پروژه هسته ای ایران از دوره پهلوی دوم کلیدخورد  و اگر دولت

بازرگان ریگی به کفش داشت  یعنی فکر قدرت ملی نمی کردچرا همچون و

موازی چند هواپیما و قایق جنگی تجهیزات هسته ای موجود را نثار آمریکا نکرد!؟

و مگرنه اینکه بسیاری  اسباب آن هم  از ایالات متحده رسیده بودند؟

جریان هواپیماهای اف 14 و16بیشتر یک  اتوآبکی برای تخریب دولت موقت

 است توسط طیف های چپگرا که بی تعارف استاد جنگ روانی نه در مقابل

دشمنان بلکه بهر ذهن عوام جوامع و خوردن آن از برای تجدید قوای نامشروع 

خود هستند...

نگرفتن اف 16 تنهاخطای موردی و کاربردی دولت بازرگان بود و زیرسوال 

بردن کلی آن بدین بهانه و ندید جنبه مثبت چون درآوردن قدرت و دست به

سرنمودن شاپوربختیاربه سود انقلاب ملت همینطور طرح های اولیه عمرانی

با وجودآن مقطع کوتاه زمامداری ناروآ است

حقیقت امر تنها افراد با سابقه طولانی سیاسی بین انقلابیون همین مهندس 

فقید و دو یار دیرنش طالقانی و سحابی (روحشان شاد)بودند. زحمت زیادی

جهت بر پای انقلاب اسلامی کشید هشدار های سازنده و متینی هم از برای سلامت 

وضع آینده آن داد.تذکراتی هماره تازه که با کمی عنایت به مفاد آن نسیم بهروزی 

دنیا و سعادت آخرت همزمان به روی خاک و خلق این میهن عزیز می وزد.

رحمت الله علیه

دولت موقت واف14

در روایت اصولگرایان افراطی  عوامل دولت موقت انقلاب اسلامی کلا بخاطر 

طرح تسلیم و بازگرداندن جنگنده های اف 14 موجود در ارتش ایران

به امریکا بعد انقلاب اسلامی 57 ش از بهر ابراز حسن نیت در فرایند مذاکره 

سیاسی و  ایجاد رابطه با آنها نکوهیده و اصطلاحا پخمه سیاسی و بی بصیرت

لقب گرفتند...درحالی که اگرخوب به موضع گیری جریان موسوم به 

ملی مذهبی و نهضت آزادی در قبال حادثه اشغال سفارت امریکا دقت

شود ایشان و حتی طیف نزدیک به آنها جبهه ملی موافقت نموده اما فرد

مرحوم بازرگان مخالفت می ورزد.

درست است زمزمه و طرح باز پس دادن اف14 ها به امریکا در بین رجل-

سیاسی حاکم اول انقلاب جریان داشته اما با دقت در شخصیت فرد 

مرحوم مهدی بازرگان و سجایای اخلاقی نیز سابقه والای و عملی او  درجنبش

ملی کردن صنعت نفت ایران می توان به این برهان قاطع با وجود هوچی 

گری و سم پاشی فکری چپگرایان از مذهبی تا کمونیست به اینجا

رسید که ایشان هرگز و بدون تضمین های عملی از جانب دولت ایالات 

متحده رضایت بدان نمی داد.القصه:همانطور که مرحوم آیت الله-

طالقانی حسب برخی ویژگی های فردی یک سرو گردن از مابقی جماعت 

آخوند حداقل در مباحث سیاسی جلو افتاده بود مهندس بازرگان و دکتر

سحابی هم بین روشنفکران چنین وضعیتی داشتند و حذف فیزیکی

یکی از این سه یار دبستانی در عین به حاشیه راندن عملی آن دو دیگر 

خسارت عظیم و جبران ناپذیری به نفس انقلاب اسلامی57شمسی زد