حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

صالحون

حقیر در دهه 70ش عصر گاه تابستانی پیاده از سمت مسجد مقدس جمکران

سوی داخل شهر قم المقدسه برمی گشتم.

دقیقا دست بر قضا دوش راه رفت و حوالی منطقه ای بودم که حالا و در جاده

کشی تازه کلا تخریب شده  .سواری عکس جهت حرکت بنده به سوی مسجد 

گذر می کرد و در صندلی جلو  عالمی از نظر قیافه و سن خیلی شبیه مرحوم-

 آیت الله شیخ مرتضی انصاری(ره) (تصویرفوق) نشسته بود با یک جلال و

حشمتی. از قضا تا به حقیر نزدیک شدند باد کویری خواست کلاه سرم را ببرد

پس جهت گرفتن اش دستم را هوا بردم.

راننده نیز خیال کرد من از این آقا کمک مالی می خواهم در نتیجه بی اعتنا

گذشت حتی گاز داد ولی  کمی بالاتر ملا شوفر را مجبور کرد نگاه دارد.

یعنی دقیقا درحد فاصلی که صدا به صدا می رسید.

فرمود:پسر جان چه مشکلی داری!؟

گفتم:نه آقا و جریان را توضیح دادم. در همان حال صدای راننده می آمد :

خوب الحمدالله بیا برویم شیخنا شما خیلی دل رحمی و زود سرکیسه را

شل می کنید بابا خودش میگه پول نمی خواهم و...

من دیدم این عالم از ناحیه اطرافیان درحال ملامت و خط دهی است تا

چطور مالی را که باید با اجتهاد خودش صرف امور خیر کند بین خلق الله

تقسیم نماید.

آقا گفت:پسرم تو که داری می روی این ظرف پلاستیک داروی من

بوی اش در هوای گرم حال را بد کرده تپش قلب  و ضعف می آورد .راضی 

هم نیستم کنار جاده رهایش کنم شاید حیوانی بخورد و...خواهشا آن 

را به سطل در دار که ما رد کردیم  و دویست متر پایین تر است انداز.

مظلومیت در عین حال شکوه شخصیت او سبب شد بدان کار مجاب شوم.

آنها رفتند و بنده درحالی که کیسه پلاستیک سیاه دستم بود راهی شدم

بعدش اما متوجه گشتم  از داخل آن بوی شدید اسکناس کهنه می آید

لذا نگاه کرده و دیدم قدر  هزینه سفر مشهد البته در آن سالها است.

چند روز خیلی به این جریان فکر کرده  و تازه فهمیدم :عالم حقیقی نه

مثل بید به هر بادی می رقصد و نه عین سیخ کلا و چهار فصل باقی ماند ولاکن در

عین دور زدن وسوسه ها به جمیع لطایف الحیل بر تکلیف خود مشغول است و بس.

(معنی کلمه صالحون)

#اللهم-عجل-لولیک-الفرج

رعایت کس و ناکس!؟

اولیاء خدا (علیهم السلام) حسب مصالحی رعایت حال کس و ناکس را بصورت

همگن و کلی انجام می دهند.مثلا نبی اکرم(ص) بر سر دسته منافقان مدینه 

عبدالله بن ابی بن سلول نماز میت خواند و...

ولی در مورد آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی(ره) البته به روایت یکی از

فرزندان (سید علی) و جماعت همفکران سید علی قاضی دقیقا همین وجه 

مسئله نادید گرفته می شود!؟ پس نماز میت اش بر قاضی فضیلت برای نام

برده شناخته شده ایضا پیرمرد مظلوم گرفتار مرض پروستات که مجبور به

استفاده از سوند جهت رفع بول بدنش است و حسب رعایت اهل و عیال از

بوی بد اطراف اش بیرونی نشین خانه خود شده و فقط شبی که جمع اهل 

حرم یعنی چند زن دختر و عروس او بخاطر مهمانی رفته اندمحص مقابله با

ترس تنهایی که گریبان گیر یکی از خانم های باقی مانده درمنزل شده

بر وی داخل می گردد. ولی راوی جریان را چنان نقل می کند که گویی کدورت

نوع دیگر درمیان بوده که شامل ننه  تنی  او درخانه مانده نمی شود و

مشکل بقیه زن و بچه آقا میرزا جمال هست.یعنی همان ها که به صراط و

منظور وی مستقیم نبوده سلایق اش را لابد قبول نداشتند...

#شادی-روحش-خواهشا-الفاتحه

به روایت اولاد!؟

تاریخ علماء از شخصیت های اعلاء درجه چون ائمه وانبیاء(علیهم السلام)

تاشیطان رجیم عمر وعاص وشمر(لعنت الله علیهم)به خود دیده است .

پس صرف عمامه به سری وظاهر الصلاتی ملاک قضاوت صحیح نیست .

یعنی ابرار واحراری هم من جمله دربین داعیه داران علم مذهبی و

اصطلاحا روحانی وجود داشته اند.

از صفات مومن حقیقی مخصوصا اهل علم که به سود ظاهری افراد بد

می آید نیز اینکه حدود شرعیات الهی و سلوک حتمیات اولیاء دست و

پای وی را بسته واصطلاحا راحت وبی حاشیه می توان بر سروی شیره 

مالید وخر مراد نفسانی را با دورزدن اش پیش راند.

اینگونه ایشان از خوش اخلاقی ونیک نیتی عالم حقیقی به نفع منافع

خود سود جویند.

دو سید جلیل وعالم کبیر هم روزگار مابیش از همه اسباب این ترک

تازی های سیاسی یا فرقه های نو ظهور مذهبی بودند.

افراطیون دست راست قدرت دوست دارند آسید میرزا جمال گلپایگانی(ره)

به روایت فرزندش سید علی وآسید محمود اعلائی طالقانی  (روحش شاد)را 

از زبان پسرش سید مهدی بشنوند

چنانکه مجاهدین خلق بیشتر به موجه جلوه دادن نقل سید مجتبی طالقانی

از پدر و دیگر فرزندان میرزا جمال متمایل اند چون بند و بساط جماعت عرفانی

و سیر سلوک که بخشی از قدرت سیاسی نظام فعلی هستند برباد فنا دهد.

این سان یک محقق منصف که انسان اش آرزو است و به درک وجودی  چنین

نازنین هایی نائل شده باید تشنه لب مجبور به برخواستن از کنار چشمه 

فیض آنها شود.

ولی اگر ایشان را نه در آینه بعض پسران بلکه اساتید و دوستان بنگردید 

شخصیت بس تابناک شان عیان گشته حقیقت امر راهبر طالب حق  در مسیر

گشودن چشم غیبی و درک مکاشفات حقیقی اند.

(اختلافات شدید بین این فرزندان در نحوه نقل خاطرات آنها موج می زند

به یک نمونه سید علی گلپایگانی پدرش را اینگونه توصیف کرده : در

مقابل دیگر بچه هایش (که البته اهل علم بودند) چیزی از سیر وسلوک

عرفانی دقیقا  بدان سیاق مطلوب سید علی قاضی  و...نمی گفت!!؟؟)

#شاگردان-نائینی(ره)