حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

ممد رینگو

اختلاف مثل مرحوم آیت الله حسینعلی منتظری با چون آقای-

محسن رفیق دوست در شیوه سیاست ورزی و حکم رانی نرم

یا نه مسلحانه و متکی به ترور جوهری از علنی تا غیر بر عارفان

قصه و آگاهان مسائل ایران معاصر که البته تا جای باریک عزل

از قائم مقامی نیز حصر خانگی پیش رفت پوشیده نیست

منتها و حالا رفیق دوست در سر پیری و با خول شمردن فائزه-

هاشمی که حکم دست شکسته برای مثل او را دارد ناخواسته

به ناثمر بودن شیوه های خشونت آمیز اقرارنمود.

آقای رفیق دوست خیلی از آنهایی که تو کشتی عین شیخ محمد-

منتظری به اقرار پدرش فقیه عالیقدر نادان بودند.

مثلا همین مسعود و مریم رجوی ولی عمدا شماها بادادن تیغ

مظلوم نمایی به واسطه اعدام های دهه شصت به ایشان سبب

شدی گروهی که لیاقت کنترل یک روستا را درفقدان مثل

شهید محمد حنیف نژاد و موسی خیابانی  نداشت حالا در

راس یکی از بزرگترین سازمان های ضد حاکمیت جمهوری-

اسلامی ایران جا خوش کند.

بله قطع کردن  اجباری آب باریکه مالی  که از طریق بعض مراجع

مستقل شیعی چون حضرت مرعشی نجفی بواسطه آسید محمود

طالقانی(ره) به دست مجاهدین خلق می رسید سبب گردید آنها 

دست گدایی را سمت صدام حسین تکریتی بردند.

القصه: شما خیلی از کوتاه قد ها را بلند فرض کرده از ناحیه سر

حذف شان  نمودید(کنایه از ترور و اعدام) پس و حداقل در این 

آخر عمر و به چرب زبانی اندر مورد فائزه خانم هاشمی عکس اش

را نکن. چون خون او که رنگین تر نیست و موضعی چنین خود تف سربالا

#زنده باد-حاج-محسن-هاشمی

زد و نقیض رفیق دوست

مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی در سالهای حکومت پهلوی دوم

نحوه مبارزه مخفی وچراغ خاموش را برگزیده بود چنانکه داد یکی چون

علی شریعتی در مرسوله ها و....حتی متهم کردن ایشان به همدستی با

طاغوت پهلوی بصورت ملموس و مشهود است. هرچند در مجموعه آثار

وی اسم و اشاره مستقیم سمت آقای میلانی را حذف کرده اند.

خوب و با این اوصاف چگونه محسن رفیق دوست داش مشدی آن دوره 

در اقدامی نیمه علنی و با خطر ریسک بالا به اقرار خود در مصاحبه من-

باب ترورهای سیاسی  از ایشان چراغ سبز قتل فلان مامور ساواک و رژیم 

را می گیرد!؟ این حرفی است که با واقعیت و شواهد هم خوانی ندارد.

ایضا رفیق دوست به کمال دستپاچگی و موقع تخریب شخصیت مرحوم-

شیخ حسن لاهوتی در جریان انتقال برخی زنان وابسته به سازمان-

مجاهدین خلق سخن از تحریک جنسی با دیدن پای عریان یکی از آنها

و طبعا نرساندن شان به خانه امن می زند. در اینجا هم او اقرار ضمنی

به صرف تنها شدن با حدود چهار زن جوان بعنوان راننده را  دارد.خوب 

اگر شرعیات را خوب می فهمید اصلا نباید آن شکلی سوارشان می کرد

نه اینکه از نیمه راه دور زده به مبدا(محل استقرار لاهوتی) برگردد

القصه با این حرف ها مدعی مبارزه در راه اسلام عدم شناخت قوی

خود از شرعیات و موقف مراجع وقت شیعه را فریاد ضمنی زند

او فائزه خانم هاشمی را خول می خواند بی آنکه ملتفت شل گویی های

خویش تن باشد...

#هاشمی-روحت-شاد

امر ولایی حاتم قادری!؟

چرا آقای دکتر حاتم قادری جای الصاق عنوان ایدئولوژی به منش و کنش

جناح راست نهاد قدرت فعلی ایران ایضا سلطنت طلبان طرفدار پهلوی ها

گروه رجوی و...از عنوان امر ولایی بهره برده ایضا نفس مذهب شیعه را

بواسطه تقابل این کلنی خاص حال با عنوان امت مجاهد شاه دوست و...

با ملیت همچون ایشان فرض می نماید!؟

این درحالی است که کنش چهارده معصوم(علیهم السلام) البته نه سنجاق 

شدگان به ایشان از برخی داعیه داران خلافت (ابوبکر عمر و...) تا فقهاهت

هیچ نشانی قوی سند در تقابل این هر دو ندارد و برای نمونه به  سوره 

روم قرآن عمدا نام کشور ایران بعنوان نیروی مقابل رومیان آورده نشده.

در نهایت برخلاف بهانه آقای قادری در نفی امامیه و راندن آن هم با 

همان چوب امر ولایی همه تقابل های مدعیان اسلام با ملیت ها در نبرد 

قادسیه و...مربوط به ائمه شیعه(علیهم السلام) نمی شود.

ایضا پدیده های چون حقوق بشر اصلا خود عنوان ملیت و...نو ظهور در

جوامع بشری اند و مربوط به قرون جدید می شوند حال آنکه چراغ سبز

دادن به نفس و ضرورت ایشان را درخلال کلام زوات مقدسه(علیهم السلام)

به هزار چهار صد سال قبل می توان یافت.

از نگاه مثل قادری چون مولانا علی(ع) هم غلام داشته و برده کردن فکر و

جسم بقیه ناس را طالب لابد بوده است حال آنکه ایشان مثل جناب قنبری را

در همان بسترظاهری پرورد و تحویل جامعه بشری بعنوان یک آزاد مرد شاخص داد .

القصه در ختم:در نوشتن شیر باشد مثل شیر

#چهارده-اسفند(سالگرد مصدق کبیر(ره))

مشکل ایدئولوژیک ها

از علی اکبر رائفی پور تا مریم رجوی باهمه اختلاف وبر

سر وکله هم کوبیدن یک تشابه دارند وآن نوع نگاه 

ایدئولوژیک به آیین ومذهب است.

چنین پنداری عادت دارد یک یا چند تن خاص را 

عمدا واصطلاحا بین مردم گل کرده به انگلیسی 

بولد یعنی مطرح کند و بر سر زبان ها اندازد و او

کسی نیست جز فرد مطلوب پندارهای ایدئولوژیک

و اصطلاحا لیدر کل یا عضو تشکیلات مذکور.

این چنین سوژه تبلیغات بواسطه پرپوگاندا احتمالا

ودر آینده کارکرد خود را از کف داده وبه ضدش

بدل می گردد.یعنی وعملا به بلای جان بانی مبدل 

خواهد شد.

مردم ایران نیز بسیار تیز هوش اند و از شیوه

عمل حاکمان فرای محتوایش سود جویی کنند

وقتی ذهن جامعه به الگوسازی دست کاری شده

غیر ناب عادت کرد لابد یک رندی هم مثل آن

زن مشهدی لخت روی ماشین پلیس یافت می گردد

که از ماجرای آهو دریایی تقلید کند فرای اینکه

مسئله شخصی که اورا به آنجا رسانده چیست

وبامال خانم دریایی چه فرق هایی دارد.

اینجاست که باید به جماعت ایدئولوژیک از انصار-

حزب الله اش تا مجاهدین خلق گفت:

هرچه کنی به خود کنی گرهمه نیک وبدکنی

صادق خوشگله!؟

آرزوهای بسیاری برای او خاطره بود!؟

آزموده های ممتدی  بی ترس از ولو انگ مرتدی از سرگذراند

موسیقی فلسفه طب و مغرب زمین این همه را سیر کرد و اما

هنوزبقول خودش  همان قم قلی (کنایه از زاده و اهل قم-

 المقدسه بودن)ساده  ودوست داشتنی را زندگی می کرد.

ابتدائی ترین  تجربه های زیستی را چنان شیرین برای ات نقل

می نمود که تازه  بفهمی چه جهان بینی عمیقی پشت این حیات

 پیش روی تو جا خوش کرده است.

آهی کشید!و اما ادامه داد:آسید محمود (آیت الله طالقانی)

به سرکردگان مجاهدین هشدار داده بود:اندر گرما گرم

متینگ های تبین جهان تان است که شناسایی می شوید...

یعنی آنها خود و با ندانم کاری ضمینه خرداد60 را چیدند

و بعد با تلخندی تکمیل کرد(نقل به مزمون):

هر کجا بروی آسمان لاجوردی است .منتها عارفان دانند که

در کار سماء هم طیف رخ می بازد و ولو رنگین کمان الوان صدقه

سر آن سفید ناب خود نمایی می کند و بس.

بعداز این نور به آفاق دهیم ازدل خویش

که به خورشید رسیدیم و غبار آخر شد

(غزل حافظ شیرازی درج شده بر مزار سید صادق سلطانی طباطبایی)

#صادق-انقلاب

فرزندان عبد الحمید!؟

وقتی سازمان مجاهدین خلق و مرحوم موسی خیابانی ضد جمهوری 

اسلامی ایران اعلان جنگ مسلحانه در واپسین روزهای خرداد 1360-

ش نمودند زنده یاد مهندس مهدی بازرگان هر دو سوی ماجرا  را 

به خویشتن داری دعوت می کرد و اما دقیقا به همین خاطر افراطیون

دست راستی چراغ سبز جسارت و حتی حذف او از قدرت را دادند.

در حالی که بی تعارف مجاهدین از سهام داران انقلاب اسلامی57ش

بودند و هرگز تا قبل از در آمیختن با حزب بعث صدام و حمله موسوم

به عملیات فروغ جاویدان سمت شهر مهران و...جدایی طلب و ضد 

ملی حساب نمی شدند و...

اما جیش العدل چه که عبد الحمید هاشم زهی (لعنت الله علیه) به

خود اجازه می دهد یک گروهک تروریستی جدایی طلب و...را در 

سمتی نشانده و نهاد قدرت فعلی به آن سو قرارداده ایضا هردو 

رادعوت به سلم و صفا کند!؟(رجوع شود به خطبه نماز جمعه17

فروردین1403ش نامبرده)

راستی آن جریده های دریده و حلقوم های ور پریدگان چرا در باب 

فرزندان امام جمعه عامه مذهبان زاهدان دست به شماتت نزده

جو سازی نمی کنند!؟

بله و بی تعارف در این مملکت ازسمت دست راست قدرت یک 

حاشیه امن و دائمی بهر فرزندان عایشه فراهم است که بازرگان

و موسی خیابانی به هر رو شیعه مذهب حتی از آن محروم اند

#بنی-عباس

سرداران من

یک جستجو و سرچ ساده با موضوع حبیب رحیمی یا لشگر حبیب بن مظاهر

بیننده را به تعداد زیادی عکس از نامبرده ای منتهی خواهد کرد که فرزند

همشیره زن دایی این جانب بود.منتها و در کل آن مطالب و تصاویر کوچکترین

اشاره ای به حسن آقا پدرش نیز اخوی کوچکتر شهید مجید رحیمی نشده!؟

حقیر هرگز آقا حبیب را ندیدم چون اکثرا در مناطق جنگی بود مثل پدر و

دایی مرحوم اینجانب که استوار ژاندارمری تشریف داشت.

ولی روزهای آخر زندگی مجید نیز چند سالی بعد ساعتی همراهی با پدرشان

به حین کار بنایی در منزل ما به خاطرات و ذهنم جا خوش کرده است.

خوب یادم هست یکی از رفقای پدرم که مشترکا با شهید دکتر چمران هم

آشنایی داشتند به مرخصی آمده بود و مجید همزمان عازم دوباره منطقه

می شد.آن طرف به مجید گفت: سند خیانت فلان فرمانده  را گیر آورده ام 

و قصد رساندن آن به دست مرحوم آیت الله هاشمی بعنوان مسئول وقت

جنگ را دارم.ایشان سرش را پایین انداخت و گفت:اگر همه این سرداران 

هم تو زرد از آب در بیایند من بخاطر وطنم که مملکت امام زمان(عج) است

دارم زندگیم را فداء می کنم.اصلا این افراد مرام و ایدئولوژی شان برایم

مهم نیست.

باز ابوی این هردو مرحوم حسن آقا می فرمودند:قبل شهید شدن مجید

یک پسرهفده ساله در محله ما زندگی می کرد(تپلی باغ تبریز)که سیاسی 

نبود منتها حسب کم سنی بی پولی ناشی از مرگ پدر و...انگار بعض اعضای-

مجاهدین از او سوء استفاده ضمنی می کردند.مثلا اینکه: فلان قدر پول 

به تو می دهیم تا این بسته اعلامیه را ببری بهمان جا و...

او خیلی خوش سیما و قلمی تشریف داشت.مجید متوجه وضع اش شده بود

اما جای لو دادن و گرفتار کردن کمک مالی به پسرک می کرد تا وی ناچار بدان

سمت نرود.یک روز بعد شهادتش اما درحالی که جعبه کفش نویی به

دستش بود هراسان وارد نا نوایی شد.در حالی که ماموران تعقیب اش

می کردند و من هم با شنیدن خبر فقدان پسرم حالم خیلی خراب شده و

سیگار به دست کنار تنور منتظرنوبتم بودم که با قیافه ترسان بغلم سبز

شد و قصد پنهان کردن خود در آن شلوغی داشت.

به یک باره و ناخواسته سیلی بسیار محکمی زدم بیخ گوشش که جعبه کفش

همراه اش  وا شد و اعلامیه ها خدا خواسته در تنور افتاده سوختند

اینجوری وقتی پاسدارها رسیدند چیزی پیدا نکردند. پس با صدای بلند 

داد زدم:ایها الناس این بچه نادان است و بخاطر دنیای دیگران دارد زندگی 

و آخرت خود را به باد می دهد.

بله سرداران من حسن و مجید رحیمی اند (رحمت الله علیهما)

در عف لذتی هست که به انتقام نیست.امام علی(ع)

#انسانیت

رفیق

فاش می گویم و از گفته خود دلشادم:حقیر یک تار موی ولو گندیده

مثل زنده یادان خسرو گلسرخی و بیژن جزنی را با کل هیکل ایدئولوژیک

مذهبی جماعت از آن گل های سرسبدشان علی شریعتی و فخرالدین-

حجازی هم مسعود رجوی تا ته تغاری های چون مریم رجوی و علی اکبر -

رائفی پور عوض نمی کنم. فرای بودن له یا علیه فلان حکومت پشت کوه قاف

چه باور دارم: کفر خود آگاه به از ایمان التقاطی ناخود آگاه داعش مسلکان.

امثال فدائیان خلق در نفی مذهب دلایل شسته رفته تری طرح کردند

تا دست راست نهاد قدرت فعلی به الزم برادری با سنیان غیرعوام والویت

اول شمردن وحدت همگان مدعیان اسلام از 73فرقه مشهورش.

بله رفیق خوب و با مرام ولو از خون و خویش آدم نباشد بر نادان فامیل

که می خواهند عین جریان کودک همسری نامحرمی را بر عام شیعه غالب

و عقد کنند شرافت دارد و سبیل مردانه آنهای غیرمذهبی از ریش 

بسیارانی مدعی ایمان ولی صاحب بغض اهل الله(علیهم السلام)مقدس تر

هست نزد باری تعالی چه در سرعقل باید و بی کلاهی به نسبت اش عار نه

زنده باد انسانیت و اگر اسلامیتی هست لابدکه زیرمجموعه اش ولاغیر

#ماهی-سیاه-کوچولو

فرزندان بازرگان

از ابتدائی ترین لوازم انسان متین و مسلمان وزین امانت داری است

چنانکه نخست مبلغ شریعت بدان شهره بود(محمد امین(ص))

رجوع به نص نامه زنده یاد مهندس مهدی بازرگان که بعد از وقایع

تلخ خرداد1360ش و اعلان جنگ مسلحانه ورای وقوع انقلاب اسلامی

توسط کادر رهبری وقت سازمان مجاهدین خلق ایران نگاشته شده

نیک نشان می دهد که آنها را  فرزندان اسلام خطاب کرده و نه خویش.

انتساب منافق به اسلام و تحمل اش هم مطابق سنت شریف نبوی(ص) 

درباب خواندن نماز بر پیکر عبد الله بن سلول و...مشهود هست.

اما سالها شده که طیف راست حکومت با زدن نعل وارونه و خوردان 

شکر اجباری دنبال مرغ کرچ فرض کردن رئیس دولت موقت انقلاب-

اسلامی و جوجه شمردن مثل  موسی خیابانی مسعود و مریم رجوی است.

باری خیالی نیست!؟ اگر دیوار کوتاه بازرگان مظلوم و بسیاری چون او را 

پریدن از چشم دنیایی مثل آب خوردن باشد اما روز قیامت چه ؟

همانا لقمه ای نیست گلو گیر ترش.انشاء الله

#چپول

جهاد زن!؟

به خیابان سیروس تهران وکوچه پشتی مسجد باب الحوائج

موسی بن جعفر(ع) امام زاده ای قرار گرفته که مدفن تعدادی

از دختران حضرت امام هفتم(ع)است.

وقتی حاکم وقت عباسی از حضور ایشان بدان محل اطلاع 

یافت جمعی سوار وپیاده مسلح راجهت دستگیری شان 

فرستاد و اما آن بانوان رشیده بدون هرنوع فاطی کماندو

بازی در رخت زناله لباس رزم مردانه پوشیده چهره خویش

پوشاندند وتا آخرین نفر رزمیده و کشته شدند طوری که 

دشمن بعد دفن اجسادمطهر شان در آنجا فهمید ایشان

همان دخترانی هستند که جهت اسیر بردنشان آمده و این

مردان محافظ نما رزم جو جز یک حیله جنگی بیشتر نبودند

زن مثل گل است.امام علی(ع)

#مذهبی-سنتی

تکیه کلام ایدئولوژیک

افرادایدئولوزیک محور فرای مذهبی یا غیرآن حتی درون نظام حاکم

برایران بودن یا خارج اش (اصولگرایان ومجاهدین خلق)اصطلاحاتی

راابداء به مطلوب می کنند!؟

یعنی صرف کلمه درزبان دستوری ومحاوره هست منتها حضرات آن

را اختصاصی جا یا شی و شخص خاص می شمرند مثلا دشمن در قاموس

جناح راست ایران می شود امریکا یا سفید شویی دست آویز مظلوم

نمایانه جریان رجوی درمقابل واکنش های نظام جمهوری اسلامی به

رفتارهای ایشان معنا می دهد یا فداء همان کشته شدن در مقابل 

سیستم سیاسی حاکم فعلی و...

فرد ایدئولوژیک رده پایین اما اگرتمایل به ارتقاء درسیستم و

سازمان خود داشته باشد لازم است چنین کلمات را جوهری ومدام

به فرصت هر نطق خویش تکرار کند تابر چشم راس هرم بالا آید...

درحالی که اگربا زبان عربی آشنای نسبی داشته باشید نیک خواهید

فهمید قرآن و حدیث صحیح هرگز به این دست پروپاگاندای لفظی

جهت دینامیک ارتجاعی هواداران  و القاء منظورپشت پرده خود دست

 نزده بلکه کلمات را با وزن عرفی رایج ابزار بیان منظور قرارمی دهد 

عین هرروشنفکر صحیح مستقل به طول تاریخ بشریت فرای آیین و

عقیده اش.

#وزیر-شعار

اسلام ومالکیت

هر چند گفتمان موسوم به نواندیشی دینی(چنین عنوانی را فی نفسه غلط  و 

پرادوکس می دانم چه آیین اصلا جدید و قدیم ندارد) را به دو روایت شادروان-

مهندس مهدی بازرگان و علی شریعتی تقسیم می نمایند اما نحله ای در این میانه

نادید گرفته شده و بر چپ مذهبی جمع زده می شود که تفاوت های بنیادی با 

قرائت امثال مجاهدین خلق و...دارد.

یعنی همان نگرش آیت الله سیدمحمود طالقانی(ره) و یار دیرینش زنده یاد 

مهندس عزت الله سحابی

نویسنده کتاب اسلام و مالکیت در عین عدم رد مفهوم کلی مبارزه با تضاد طبقاتی

به عصرغیبت منجی(عج)کاملا واقف است: نسخه مارکس جهت درمان چنان بیماری

عجولانه بوده چنانکه بعد از فقد مولف آن شاهدبودیم با فروپاشی اتحاد جمایر

شوروی پوکی ایدئولوژی مذکور مشهودگردید.

اشراف آقای طالقانی در قامت یک مجتهد حداقل با اشل و چهار چوب حوزوی اش

پر واضح نمی توانست که سبب گردد با وجود جو قالب گفتمان چپ تمایل بیش از

اندازه شرعی بدان توسط وی صورت گیرد.

مهندس بازرگان اما سرمایه داران اصیل و غیر امپریالیست هر جامعه ای را

به سان درختی سر سبز می دیدکه طبقه فرو دست از سایه و میوه آن بهرمند

شوند و لذا تبر برداشتن بر قامت چنانی را به هر بهانه توجیح و تفسیر رضا

نمی داد.اصلا در شکل عصر ظهورهم مبتنی بر پندار او بزرگترین سرمایه دار

مثبت یعنی امام دوازدهم(عج)با حضورخود دیگر ابشار بشر را برسرخان فهم

والا و شعور دل انگیزخویش خواهد نشاند.

لذا در افکارطالقانی و بازرگان نیز استادمحمد رضاشجریان عکس شریعتی و

مجاهدین خلق درگیری چندانی با فقیهان سنتی که ازمشهورترین کتب

آنها چون مکاسب پای بندی به اصل مالکیت خصوصی مشهوداست رویت

نمی شودو نقد ایشان نیز بر فقه جنبه ساختار شکن و محتوایی ندارد بلکه 

اصلاحاتی جامع و تناسب بخشی با دوره حاضر و قرن بیستم ملاک بوده.

چنانکه اندر مورد لیبرال دموکراسی رایج بر مغرب زمین نیز به رویه مشابه

همان یعنی رفورم و بازسازی عودت می دهند

(رضوان الله علیهم اجمعین)