(تقدیم به او که خدا را زیست و خالصانه بندگی کرد:محمد رضا شجریان(ره))
کم بزن بال و پرش تا ز تو پروا نکنم....گوشه چشم ترم خرج تمنا نکنم
سهل بنشین و بگو لوجه حق1 باز نما...تا در آغوش تبت جذب اتینا2 نکنم
سوختم ساختنی در پی و آن لا نکنم....مگرش بینم ات و صحبت فهوا 3نکم
راستی جان دل از کی به منش باخته ای...که چنین حال به درک خود حلوا نکنم
خوب گفتند کنون مست قلندر شده ام...لیک از هجمه4 دگر زحمت و ایذا 5نکنم
سالها گر برود بی خبرت سر نکنم...گاه مرگ ام برسد ذکر تو الا نکنم
دوستی و به هوایت سر و جان باید داد...مگرش می شود این قاعده بر پا نکنم
خود بگو آنچه روآهست و دگر جا نکنم...کنج ویران شده دل بی تو که معوا نکنم
1.لوجه الله :بخاطر رضای باری تعالی
2.اتینا لهو ولعب امور صرف دنیایی باطل
3.حواشی و توضیحات
4.حمله و درگیری
5.آزار رساندن اذیت کردن
سروده سعید حریری اصل.امرداد1403ش
#یا-حی
بالا بگیر زین سان راس صنوبر اش را ...تا شایدم نبیند این دخت کهتراش را
سیلی اگر چه بی حد با ضرب تازیانه..من مانده ام و باری مشتان بدتر اش را
خار مقیم صحرا با زهر ملزم اش را1...بر دست بسته ام کو رد مقدرش را
بابا فتام از غم بر ذیل گام ناقه...شب بود و کی توان گفت احوال مظطرش را
خلوی به من نظر داشت با فکر منکرش را...شمر از غفا بترساند بر قصد چنبرش را
آخر خرابه رفتن در عین سوز بی حد...از شام باز خوان تو تکرار ممتداش را2.
سروده طلبه سعید حریری اصل.5صفرالاحزان1446
1.خار مغیلان
2.کلام زین العابدین(ع)درباره شام
#الشام-الشام
کاروان جمله فکندند بدین رحل مقام...اندر اقسای یکی واهه آخر به دوام
منزلی کز پی آن هرکه به راهی برود...تا شود حاجی برگشته بیت الله الحرام
از غدیری که ز سیلاب شده خم کلام ...سر زده از قبل اش آیه اکملت تمام1
صوفی و صافی بدان مشربه خوردند همی...تا شدند مست به هر لحظه مدام2
ختم این لوجه چه سخت که گیرد ز قوام...ها علی بشر کیف بشر شرح پیام
سروده طلبه سعید حریری اصل عید غدیر 1445ق
1.الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی...سوره مائده آیه3
2.اشاره به دو وجه مشهورتر شیعه گری با گرایش به صفویه ایضا اصولی وفقهی
#معاشر-الناس
به زیر آبی این آسمان چه غم دارم ...منی که رو به سوی آن حرم دارم
گرفتم اش صد هزاران حرامی و مانع...چو جفت بال پریدن از کرم دارم
هوای صحن به سر تا عدم دارم...ز قبل زایش خود آن محترم دارم
طوفیل هستی عشق اند آدمی و پری...دخیل دامن او جان صنم دارم
عطش فزون و سراب هر قدم دارم...اگر چه چشمه فیض در قلم1 دارم
غریب طوس کجا و کویر اندر قم ...زیارت حبیبه سلطان مقتنم دارم
1.زمره و شمار
سروده طلبه سعید حریری اصل.30شوال1445ق
#کریمه-اهل-بیت(علیهم السلام)
لب ببند و تازیانه ساز کن...نام مام ام را نبر اعراض کن1
در کشم با بند و از دستار باز....بی عبا در کوچه ها طناز کن
صد زدی سلمه بدان انباز کن...کی شده عاشور وضعم رازکن2
روز واقع جان دل برنی نشست...ای عدو از کربلا آواز کن
لیک اما با همه عصیانگری...نزد منصورم3 ببر اقماض کن
1.اشاره به جریان احضار شبانه امام صادق(ع)با پای پیاده
بی عمامه وعبا به نزد خلیفه عباسی که در همان حال شلاق
زدن حضرتش به بانو فاطمه زهراء(س)جسارت می کرد
2.لایوم کیومک یا اباعبدالله
3. منصور نام خلیفه عباسی معاصر حضرت صادق مصدق(ع)
است امادر این مصرع آخر یک جناس شعری واقع شده وآن
اینکه مامور هرچند امام(ع)را سوی زحمت و اسارت می کشد
اما حقیقتا جدای از آنکه رنج او خرد تر ازمورد خاص کربلا است
سبب پیروزی او در امتحان دار دنیا است که درمقابل مومنان
واقعی است
سروده طلبه سعید حریری اصل
لایوم کیومک یا اباعبدالله
#شیخ-ائمه(ع)
مجلسی هیچ نداشت جز به خداوندی خود
که همان بندگی خالص سبحان دیدم
صفویان گشته ضخیم و بکریان گرم فکار1
او ولی صافی آن مهلکه و قاتل عدوان دیدم
سختر شد گذر از این برهوت صبر کنید
بحر وی موج زد و در حدیث از قبل آن دیدم2
قال باقر چه خوش است گفته صادق به یقین
عطر محبوب رسید و اثر قمصر کاشان دیدم
یاد باید کنم از شاه طهماسب و هم اسماعیل
که ز عباس صفی لطف برآن ملج پاکان دیدم3
گاه درخواست شده حضرت شیخ کن نظری
چون به رخسار تو من روضه رضوان دیدم
دخیلک یا محمد باقر
1.کنایه از قدرت گرفتن گرایش های انحرافی صوفی گری در
داخل ایران و چشم طمع ممالک عمری مذهب اطراف به مام میهن
2.کتاب بحارالانوار
3.شاهان شیعه پناه صفوی
سروده طلبه سعید حریری اصل 27رمضان1445
#قرآن-ناطق
چون قمر از رخ تو هست جمیل...بر جمال ات شده ام سخت اسیر
به قضا گر چه همه خال ز هندو بخرند...من یکی مشتریم بر کف پای تو امیر
در نظر بازی چرخ نیست چنان ماه منیر...دون آن غمزه بران عشویه دیگر نپذیر
جمله گردید و ندانست تو را مفتخر است ...مگر از لطف نشانیش به آفاق سریر
تکمله باش و بده قدرت اعجاز کبیر...ها علی بشر کیف بشر بحر طویل
شب قدر مفتخر از ذکر حدیث اش چو سمیر1..خون فرقی زده بر دفتر دهر مهر دبیر2
1.قصه گوی شب
2.معلم و آمورگار.اشاره به خالق گیتی خداوند متعال
سرورده طلبه سعید حریری اصل.رمضان 1445ق
#یا-علی(ع)
یاالقوس(عج)توکلت علیک
تقدیم به پیشگاه حضرت علامه امینی(رضوان الله علیه)
سروده طلبه سعید حریری اصل
بر رمع لعنت بی حد که ز او است...هرچه فتله1 به سرم از ید دوران آمد
ناکسان بس به جهان فتنه نمودند ولی ...ثانی اش راس همه جبهه عدوان2 آمد
گفته اند عیب نگو در گذر از کرده او...سبک بو راجح3 ولی ذکر به عنوان آمد
پشت در داد زده می شکنم حرمت تان..آل عمران4 اگرش بوذر و سلمان آمد
هم شما اهل حرم لیک ولی اندر پی...هیزم و آتش ما بر سر آن مجمع پاکان آمد
نامه داده چو یکی بر پسر هند زبون5...من زدم فاطمه و سبط4به هرمان آمد
رایت دولت او گرچه گرفته همه جا...این سلا هم برسد مهدی جانان آمد
در شکافد به قبور از قبل مزجع نور5...می زند دار که پایان شب هجران آمد
آری آخر برسد منتقم دخت نبی....چه در اقسای وی اش غیر به جولان آمد6
1.گفت عمر خطاب:بیعت با ابوبکر فتله و لغزش بود. بخاری.ص940.ط مکتبه الرشد
2.اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد.فرازی از زیارت منور عاشور
3.ابو راجح حمامی
4.عمران از اسم های پدرامام علی (ع) است
5.اشاره به نامه عمر برای معاویه
6.سبط اکبر از القاب امام حسن بن علی(علیه السلام)
7.روضه شریف رسول اکرم(ص)ذیل گنبد خضراء مسجدالنبی مدینه منوره
8.بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى
السلام الی فی قعر سجون و قره عیون
(به جهت سالگرد شهادت امام هفتم کاظم(ع))
غیظ به خیل فانی و کظم جنود باقی است1
موسی آل مصطفی مدخل هر سرایی است
باب مراد می طلب ای دل از این هوا و تب
کین رخ ماجرا و آن سیرت حق جوادی است
عظم زیارتش مرا تا دم مرگ باقی است
ای اجل از خودت بران هر که به راه عالی است
شوکت عباسی از این لجنه کشیده چونکه پا
در بر بغداد ولی بخی هر آنکه طاغی است
گنبدش هم دو تا و باز شوط حرم که ثانی است
شکر خداوند کریم کین همه لطف باری است
زاده قولوی نگر2خفته به زیر پایشان
چونکه مقام حاضرش افضل پادشاهی است
شیخ مفید در برش واجد آشنایی است
این دو چنان یکی تن و روح همان حوالی است
سروده طلبه سعیدحریری اصل24رجبالمرجب 1445ق
1.کظم غیظ
2.ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن مسرور(ابن قولویه)
#جاده-مسیب
منم درویش و در پیشم ندارم غیر تشویش ام
که مرحم از کجا یابم بر این احوال بس ریش ام
علی را گشته ام طالب ز دادر خود از کیش ام
چونان مصباح راهی که نیفتم با بد اندیش ام
صلات ظهر و گاه شب سحرهایی که در پیش ام
به ذکرش مشتعل گشته بخوردم دائما نیش ام
بر این خیل در پی گله یکی کلب یا خود میش ام
ولی با آن شبان گویا که آدم زاده هم می شم
سروده طلبه سعید حریری اصل ربیع الثانی1445ق
#ذیل-علم
زائر کجای قصه پای تو جا گرفته...کین خاک بین راهی عطر خدا گرفته
در شور و شین آخر تا نینوا گرفته...رفته کنار مقتل حائر بنا گرفته
گفتند زهره مامی اهل ولاء گرفته...چون صیحه می زند او اوج سماء گرفته
لولیده سوی منظور معنی غنا گرفته...روضه چقدر زیبا است عرش خدا گرفته
مطلوب و نزر ما هم باری لواء گرفته...هر چند قاعل هستیم قالو بلا گرفته
هر کودکی ز بابا آری لقاء گرفته...لیکن رقیه خاتون جام طلا گرفته
قاسم به لطف نامه میدان نما گرفته...عباس آن علمدار از شط صفا گرفته
زینب به نطق اش اما جان دغا گرفته...با لحن حیدری او گوش قضا گرفته
ای داد آن محاسن دیدم حنا گرفته...با لخته های خونی کز ماجرا گرفته
گریه مرا بسازش بی تو هوا گرفته...باران به لطف ایشان قطره شفا گرفته
سروده شیخ سعید حریری اصل.صفرالاحزان 1443ق
#سید-الاحرار
تشکیک کند هرکه در این قسم شعائر...لعنت به وی و جمله مقصود مصادر
ناپاک ترین شبرزمین آن بود ای دوست...کو سجده نکرد تربت اعلاء مشاعر
اندر قبل اش توفتن وبرمهنش ساختن اما...این بوده یقین مقصد زینب به مناظر
ما ایم همه جز طفیلی که قرین است..ازدست قضا ذیل ید عاری برجمله خواطر
شایان توجه که اندرکنف مهبط پر شهد...زنبورعسل هم نزدنیش به نامحرم زائر
تا هست دراندیشه بر این لوح نویسیم...ارباب حسین است و همین عزت چاکر
سروده سعیدحریری اصل صفرالاحزان1445ش
#یوم-الورود(زیارت عاشورا)