متریال و اصل جنس آن وقت بیرون می زند و بر منظر توجه
عام نشیند که عمدا از الوان بودن در افتاد.
آخر دانی که:عشق هایی کز پی رنگی بود.عشق نبود عاقبت
ننگی بود.(کنایه از عکس های سیاه وسفید زنده یاد کیارستمی
با موضع درخت)
اینگونه وقتی گیل گمش وجوداش اندر نیروانای موجود
یعنی به ساحت و صحنه درخت رسید پرده بر انداخت که ای
حیات جان وجان افزای من...
پس راس بشکوه اش را اندر پای نستوه اش نادیده باز یافت و
چون تنه تنها جوهری شد با قسم بر ن و القلم وما یسطرون.
(اشاره به مبارزات فرهنگی وسبک کار هنری عباس کیارستمی)
وآری این سان پله پله باید رفت تا ملاقات خدا هرچند او نیز
کرم کرده گاهی به طور سیناء و الارض سرو شهید کربلا (ع)
خود نزول کند.
هان در دهن کجی به نفس قطع درخت از این زاویه نگاه اصل
بقاء وسیر الی الله را فریاد گراست الی یوم القیامه یانه نزدیکتر
فرج م ح م د (عج) انشاء الله
#عباس-کیارستمی
آسمان با همه آبی ابر و مه باران برف بر سر زمینیان لاجرم می گذرد
و در این میان یگانه عنصری که به مصداق ترمز می تواند در فرود
آمدن مائده ها و زمینی کردن ایشان را تضمین کند درخت است.
درخت برنده به بالاتر ها حسب قد کشیدن خود و آورنده خبر و نعم
از فرازها است و اینگونه باشد که حتی پس از مرگ روح فرد شقی و
ضعیف در کسب مکارم اخلاق به دوره زیست که حال توان عروج ندارد
با پرسه زدن حول آن باری هنوز و حتی بی تن دراقامه شعائری
مشغول است باشد که چشمه فیض خدای و خدایگان ها(چهاره-
معصوم(علیهم السلام))را حسب بالا کشیدن خود از این برزخ خاکی
فراهم آورد و باری این زیارت درخت که مکرر شد شب جمعه ای
هم می کشد انشاء الله تا جوار سرو سهی به غاضریه و قلم عف
هست که باورداریم با کف العباس(ع)می پوشاند هر آنچه بد کرده
و خطا را.
ببیند این نماد و المان با شکوه درخت که ریشه عمیق در مذاهب
فیض محور دارد چگونه به آثار مثل عباس کیارستمی و هوشنگ-
ابتهاج جوهری طرح می شود.هیچ کدام از آنها اهل لباده کشی
مذهبی نبودند و از خواستگاه روشنفکری عرفی برآمده اما
و مگر جز این است که مذهب هم اگر واقعیت دارد باید منطبق
بر پله اول عرف باشد. بله آثار شجره محور این هر دو انسان را
به زیارتی عمیق و بی پیرایه می برد از آن سرو شهیدسلام الله علیه
#ثار-الله
گوشه چشم منی و چشمه جوشان فیض
کین همه آشوب را یکسر مصفا می کنی
وقتی از دل تنگیم دیگر گرفتی رنگ آن
حال وش در بر کشم حل معما می کنی
خاک چون تو گر چه سرد است و فراغ
گرمی هر محفلی را باز معنا می کنی
گفته بودم تا شود اندر هوایت پر زنم
بال را از من گرفتند راه را وا می کنی
سور اسرافیل هم اینجا اگر دیگر زنند
کشتگان عشق را خوابیده بر پا می کنی
زودتر بر خوان مرا تا در حریم قدسی ات
در بیابم خود که تو مسجود پیدا می کنی
(سروده طلبه سعید حریری اصل)
#شب -جمعه
اگر دقتی به تاریخ ادیان غیرابراهیمی داشته باشید بارز نکته
و اوج شاهکار مومنانه آیا جز به مسلخ کشیدن کودک و پاره تن
فرد به پیشگاه رهبان آن مذاهب و باداعیه بلند گذر از جهان
مادی به دنیای دیگراست.بخش جالب مومیایی های مصر هم
امروز بیشتر از فراعنه و سازه های طلایی سفالی و...اطرافشان
در موضع خاصی اندر اهرام کودکان موم اندود شده و در لایه ها
پیچیده اند که گاهی تا سالها حتی در تشخیص جنسیت شان
اشتباه می شد و امروزه به مدد تکنولوژی اشعه ایکس و...
از روی شکل باسن باز شناخته می شوند.
خوب ابراهیم(ع)در جایگاه پدر ایمان با قصه قربانی نمودن
اسماعیل(ع) این نقص و خلع را به خوبی جبران کرد و به ماجرای
یکی از اولاد سامی اش یحیی(ع) پسر زکریای نبی مهر ختم
روی آن زد الی در جنبه شعائری قصه!؟
یعنی فرای نفس کودک کشی از سر عقیده این سبک خاص
قربانی کردن با رسوم و شعائری ویژه هرگز درمورد اسماعیل
ذبیح الله و یحیی پیغمبر مندائیان صائبی سابقه نداردولی
امام حسین(ع) دراوج و گرماگرم واقعه عاشوربه فکر جبران
چنان خلع ای هم هست. آن گاه که خون طفل رضی(ع)(عکس
علی اصغر شش ماهه بیش از یک مشت نیست) رابه هوا پرتاب
نموده وذره ای به سمت زمین باز نگشت.
(ثارالله(ع)گاه پرتاب خون فرزند تازه زاده اهل حرم اش طبق
مقتل عمامه سحاب پیغمبر(ص) برسر و قائم روی شتر بود. در
چنان فاصله طبق موازین علمی رایج تنها مردی بالغ غیرمسن
داری بهترین کشش ارتجاعی به موچ و ساعد دست می تواند
چنین کاری انجام دهد.
چیزی که حتی قهرمان تنیس رافاعل نادال و... را یارای اش نیست)
#السلام-الی-دماء-السائلات
خداوند متعال اکثر افرادی که دردنیا به ناروآ ادعای ولایت از جانب
او را داشته و خویش را امیرالمومنین می خواندند بد جوری رسوا
نموده چنانکه این به سنت جاری و ساری الله بدل گردیده است.
عاقبت یزید بن معاویه یکی از مصادیق مشهور چنین مطلبی است.
نقل غالب این است که پای او در رکاب زین گیرکرده و با کشیده
شدن روی زمین حاصل از رم کردن اسبی که بر آن نشسته بود
به درک واصل شده .
خوب این را اگردر کنار نوع رفتار ذوالجناح امام حسین(ع) بگذارید
که حتی در جوار گودال قتل گاه خم شد و زانو زد تا جسم سیدالشهداء
سهل و کم اذیت تر از پشت او افتد.یا اسب حضرت علی اکبر(ع)
تنها حسب نابینایی از خون ریخته مطهر تن ایشان راه گم کرده اشتباها
به سمت لشگر یزیدی روانه شد درحالی که شبه پیغمبر(ص)دیگر
توان مبارزه نداشت.باز مرکب حضرت عباس گونه ای رام و تربیت شده
بود که بعد قطع شدن دست های مبارکش کنترل آن را از کف نداد.
پر واضح هست که چه کسی به ما وراء طبیعه وصل بود و ولی حق
#ولایت-تکوینی
کربلا مهد و تولدگاه حضرت عیسی ناصری(ع) ایضا لحد
و محل شهادت حضرت ثارالله حسین شهید(ع) است.
اگر به آیات17 به بعد سوره مریم از آن زمره
فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا
دقیق شوید مختصات و ویژگی های جغرافیا و طبیعی ذکر
شده که دقیقا باالارض غاضریه یا همان کربلا تشابه دارد:
1.مکان قصی :جای دور و خاص
2.النخله:خرمای شیرین اش که در کنار شط فرات مشهور
است.
3فناداها من تحتها:اشاره به هوشمندی خاک کربلا
که عکس مابقی جاهای کره ارض دارای ویژگی های
خاصی است.هرچند بعض مفسرین عامه و...ارتباط
کودک ومادرش را مقصود این مطلب بر شمردند.
4.در قصه مریم(س) به رویت آب با یک تلاش ساده
و کنار زدن خاک اشاره گردیده که آن هم از ویژگی های
منطقه نینوا بوده و با اندکی حفاری به آب خواهید رسید
(کعبه خواهی کن زیارت قبلته المحتاجه را
خاک پاک کربلایش این مطاف الحاجه را
شهید آسید جواد ذاکر طباطبایی)
#مکان-شرقی
انجیر صاحب ریز ترین دانه های ممتد و زیتون به نسبت هیکل اش
درشت ترین آنها در شکل مفرد را دارا است.
در عین حال هر دو اینها قسم رنگ سرخ سیاه و سبز را واجد هستند
یکی به شیرینی می زند و انواعی از آن کمتر چنین است ولی
آن دگر بر عکس اندکی طعم متمایل تلخ دارد که با نگهداری
در آب نمک خوش مزه اش کنند و ماندگاری بخشند.
در عین حال میوه هایی هستند که در ممالک مدیترانه ای مثل
لبنان و...بیشتر رشد کنند اما به نسبت اندر سرزمین های سردتری
چون آذربایجان یا عکس آن گرم عربستان هم امکان نمو دارند.
زیتون مشهور به روغنی است و انجیر شهره بر شیره ای منتها قند و
روغن طبیعی عملا در هردو ایشان است.
اگر به آیه بعد والتین والزیتون در قرآن کریم دقت شود خداوند
متعال فرموده:وطور السینین3 وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ4
یعنی به کنایه می گوید:محل قرار گاه موسی کلیم (ع) با الله جل جلاله
در سرزمین فلسطین و قدس متقارن وضعیت کوه نور وغار حراء با
کعبه می باشد.
دو سرزمینی هستند دارای تفاوت های ظاهری اما امن بواسطه وجود
بیت الله ولذا اطراف ایشان مبارک قرار گرفته است:
آنها با تعمیم و گسترش حائر در نقطه کربلای معلی به یکدیگر تلاقی می یابند
همچنانکه به آیه واپسین سوره تین دو کلمه احکم و حاکم موازی و به
مثل وضعیت تین و زیتون در رب ودود ادقام و معرف حضرتش می شود
چه خالق آن دو میوه و صفت ها است.
از همین جا افضلیت خاک کربلای معلی بر مثل مکه و قدس آشکارگردد.
#یا-رحمت -الله-الواسعه
به لطف قامت تو شد صلات و هم صیام ما
و گر نه حق نمی دهد به سجده ها دوام ما
اگر ولا نباشدی چه سود اش از قوام ما
که هر ادا نمی شود دلیل احتشام ما
خدا بنده ای ولی تجلی اش به کام ما
نمای روی حق شده تمسکی زمام ما
تو آن گلی که بوستان کند همی مقام ما
بسان بحر چون بدی یکی ز قطره تام ما
الا امیر ذول کرم کنون شنو سلام ما
که حائرت گزیده ایم در عین ازدحام ما1
فدای جان خسته ات که ضرب در کلام ما2
به رحمتی ببخش و ده ز وسعت تمام ما3
(1.اشاره به مشایه وراهپیمایی اربعین
2. سراینده بواسطه کلام تلاش دربیان تعداد
زیاد لطمه و ضربه وارده برپیکر مطهر حسین-
شهید علیه السلام در روز واقعه عاشور دارد.
3.رحمت الله واسعه از القاب امام حسین(ع))
قال(ع):نحن الصلات(ما همان نمازیم)
سروده طلبه سعید حریری اصل.اربعین1446ق
#اربعین
مرا چه می شود که ذیل این آفتاب گرم عراق تنها دگر
خنکی تک ترین سایه بان ها را حس می کنم و بس!؟
السلام علیک یا رباب
(ام اصغر حضرت رباب (سلام الله علیه)بعداز واقعه عاشورای 61هجری
به مواسات حسین(ع)همه ایام قبل رحیل اش زیر نور داغ خورشید
می نشست و بس)
#اهل-الغیره
مهدی میرقادری در مملکت ترکیه که بزرگترین اقلیت آن علویان
هستند نشسته و پررو پرو به دوربین زل زده و می گوید که:
حق با یزید بود !چرا که این موضع از کانال مشروع لیبرال دموکراسی
مبنی برحق آزادی بیان می آید.
منتها اصلا عین خیالش هم نیست که بزرگ غلط یزید لعنت الله علیه
نه هنر شاعری میمون بازی و...بله نفی حق آزادی مکان می باشد.
امام حسین(ع)هر چند و الظاهر به عرض تاریخ درکربلا معلی باخت
امادر طول آن به رندی گفتگوهای نهان و آشکار باسرکرده سپاه
کوفه ابتداء حر بن یزید ریاحی و سپس عمر سعد ایضا لحظه بالای
دست بردن طفل شیرخوارش پیروز گشت.
حسین بن علی(ع)عمدا باساز و برگ نظامی و همچون سپاه عایشه در
نبرد جمل خروج نکرد تا اگر کار به درگیری کشید بهانه اینکه حق
کج کردن مسیر و خروج از بلاد اسلامی به سنت شریف نبوی(ص) برای
دگراندیشان ولو مخالف شدید که خون ریزی نکرده اند محفوظ باشداش.
بله امام سوم شیعیان در میدان استراتژی چیره گشت آن هم با وجود
اینکه جهان بینی و ایدئولوزی جاهلی بنی امیه دست بالا راداشت.
این همه عرض شد اما دست آخر نویسنده می خواهد بر سبکی حسینی
و با اقتداء برمولای شهیدش پاسخ دهد.
بله برمنکرش لعنت حق با یزید بود!! منتها نوع بسطامی اش که صرفا
عارف و شاعری بی آزار است به نسبت این ننه مرده که عرض شد.
بایزید بسطامی را گفتند:اگردر روز رستاخیز خداوند خطاب کند چه آوردی؟
جواب داد:وقتی فقیر برکریم وارد می شود به او نمی گویند: چه آوردی
بل پرسش اینچنین باشد:چه می خواهی
#خریت-یزید
زائر کجای قصه پای تو جا گرفته...کین خاک بین راهی عطر خدا گرفته
در شور و شین آخر تا نینوا گرفته...رفته کنار مقتل حائر بنا گرفته
گفتند زهره مامی اهل ولاء گرفته...چون صیحه می زند او اوج سماء گرفته
لولیده سوی منظور معنی غنا گرفته...روضه چقدر زیبا است عرش خدا گرفته
مطلوب و نزر ما هم باری لواء گرفته...هر چند قاعل هستیم قالو بلا گرفته
هر کودکی ز بابا آری لقاء گرفته...لیکن رقیه خاتون جام طلا گرفته
قاسم به لطف نامه میدان نما گرفته...عباس آن علمدار از شط صفا گرفته
زینب به نطق اش اما جان دغا گرفته...با لحن حیدری او گوش قضا گرفته
ای داد آن محاسن دیدم حنا گرفته...با لخته های خونی کز ماجرا گرفته
گریه مرا بسازش بی تو هوا گرفته...باران به لطف ایشان قطره شفا گرفته
سروده شیخ سعید حریری اصل.صفرالاحزان 1443ق
#سید-الاحرار
السلام الی الفاطمیات
بین مانده حرم بی او درلجیه ماتم تو
با خالق خود گویند یکتا تویی و احکم تو
زین پس چه کشیم از غم درعین ندامت ها
یا رب به فغان اش رس شه زیور اسلم تو
ما جمله عزیزانیم برخاتم و معجم تو
هرچند بگویندش خارج شده اعلم تو
اندر سفر بر شام پرلطمه و مرحم تو
صوتی زسرنیزه فرموده که حتما تو
بی سایه ربابش گفت بینای مسلم تو
رقیه به نظر سوزد باران دمادم تو
سوکنه نکند شکوه از داده اکرم تو
زینب بنگر گوید زیبا همه محکم تو
سروده شیخ سعیدحریری اصل.محرم1445ق
#جبل-الصبر