ماجرای امینی

شب از نیمه گذشته بود و از کنار خیابان حوالی آذر و  چهل اختران قم 

سمت حرم خانم(س) راهی بودم که در باز ماشین سواری توجه مرا

جلب کرد.آن موقع ها موبایل عمومی نبود و کیوسک تلفن های کارتی

کنار خیابان دیده می شد.

 مرحوم آیت الله امینی از داخل ماشین چیزهایی را به مرد جوانی 

گفته و او با تلفن به آن سمت خط انتقال می داد.

از فهوای کلامشان فهمیدم ماجرای اعدام بنده خدایی است که حکم 

آن را آخوند بلند پایه از حاکمیت صادر کرده این دم آخری و ساعتی

مانده به بالای دار رفتن اش در سحرگاه ایشان دنبال جلوگیری است.

ماجرا گذشت و هرگز نفهمیدم نتیجه چه شد و آن بخت بر گشته 

که بود سیاسی قاچاقچی مواد و....!!!

لابد رادیو  روزنامه تلوزیون های مخالف در خارج  این جریان را آن زمان 

با آب و تاب نقل کرده بودند اما و حتما چیزی از در آمدن عاقله مردی 

مثل مرحوم شیخ امینی به مقابل ماجرای  مذکور نمی گفتند و اصلا 

ازوقوع اش خبر نداشتند. چون نیت شان سیاسی و صرف براندازی

نظام حاکم بوده است.

لذا از آن شب مجددا تصمیم گرفتم کاری به کار اهل سیاست نداشته 

باشم .اصلا از حقیربه شما یادگار:به چیزی که از چند و چون آن خبر 

نداری نظام وقت  باشد یا اپوزسیون اش  داخل نشو.

اگر هم  روزی سیاست حال از هر رنگ و بویی سمت تو آمد  همان 

حرفی را بزن که موقع قیامت انشاء الله به خود خدا خواهی گفت:

من ندیدم نبودم خبر ندارم و....

#چرا-سیاسی-نیستم

صفویه بهانه است!؟

احمد کسروی درعین بیان فتوحات نادر شاه افشار ویکپارچه کردن

ایران پاره پاره شده سرزمینی اندر دوره شاه سلطان حسین صفوی

به حملات مثل محمود افغان و...متذکر می گردد:منتقدان رژیم او

دنبال بازگشت ریتم و سیاق صفویان  درملک داری بودند که با

لعن و توهین به مقدسات بکری جماعت تبلور می یافت.

این درحالی است که تاریخ زندگی نادر برگ های دیگری هم دارد

که احمد کسروی ملعون اصطلاحا صدایش رادر نمی آورد.

اولا او خودش شیعه ومستبصر بود.ثانیا نزد بزرگان صفویه 

رفت وبا چراغ سبز هم ایشان بر تخت پادشاهی جا خوش کرد 

باز تکته سومی هم هست که کسروی هم بدان اقرار مجرد 

کرده است یعنی مسئله نوه نادر شاه افشار جناب شاهرخ که

خون صفوی هم داشت. القصه نادر هرچند در ابتدا شبیه 

سیستم مغول و باچادر نشنیی وبر پای اردوی جنگی بودن 

پایتخت مرکزی حکمرانی می کرد ولی رفته رفته به حقانیت 

صفویه قبل خود منتها درشکل شاه عباسی وصحیح نه سلطان

حسینی و ظاهری سازی پی برده بود. ولی کسروی با چشم 

پوشی براین مسائل می خواهد او را فردی مخالف کلی تبری 

ونفی سران سقیفه بنی ساعده جا زند وهمین را نقطه ضعف

حکومتش در چشم عوام تحت تاثیر صفویان جامی اندازد.

این سوء استفاده از فضای ابری وتاریخ کمتر تحقیق شده 

صفوی هم امروز هم آلت دست بعض کارنشناسان شبکه

سعودی پرور ایران اینترنشنال (کامبیز غفوری)است که 

وقیحانه به دوربین زوال زده بر تمسخر علامه مجلسی 

می نشیند بااین دروغ واضح نسبت داده اش به جناب شیخ

 محمد باقر(ره)که ایشان:رژیم صفوی رامنتهی به حکومت 

امام زمان(عج)می شمرد!!مطلبی که بدین شکل وحداقل 

صراحت از مجلسی روحش شاد در منابع مهم و معتبر نیامده

 است. او تنها صفویه را زمینه ساز ظهور عنوان می کرد نه

پله یکی مانده به آخر سلطه امام عصر(عج)(برنامه چشم-

انداز مهدی مهدوی آزاد باحضور کامبیز غفوری و شهرام-

 خلدی پخش شده درهفته سوم دی ماه1403ش)

#توهین-به-مقدسات

کوشک مصری!؟

تقدیر آقای محمد خاکپور از بانی  ورزشگاه آزادی فرجام  او را

سمت یکی دیگر از مشابه سازه های محمد رضا شاه (زندان سیاسی

کمیته مشترک) می برد که از قضا شباهتی هم با آن استادیم دارد

#چرا-سیاسی-نیستم!؟

منصوره خانم!؟

پیدا شدن مجری سابق کانال ماهواره ای من و تو در سطح شهرتهران آن هم با وجود

سر پا بودن نظام جمهوری اسلامی فی نفسه حماقت بود یا شجاعت بماند اما این

آخرین دسته گلی نبود که بانوی مورد اشاره آب داد!؟

بدتر از چنین کنشی که فوق و حاصل اش گرفتار شدن خود او در زندان بچه های 

بالا و امنینی نظام بود زیر سوال بردن شخصیت دیگران و خط خطی کردن کاراکتر

و خاطره نیک ایشان اندر حافظه تاریخی ملت ما است.

بی تعارف مسئله حجاب امر اختلافی بین علمای شیعه است و خیلی رک بگویم:اگر

آیت الله خمینی فقید باور به اجباری آن داشت یا آسید محمود طالقانی مخالفش

بود این و بقول امثال همین خانم در مصاحبه جدید و بعداز قسردر رفتن اش از

ایران یک خدعه از نفس کلیت آخوندها و تقسیم کار بین خمینی و طالقانی نبود 

که با ایفای نقش پلیس خوب و بد دنبال پیشبرد روند حجاب بر سر زنان ایران باشند.

این زنک بی سواد آیا اصلا از عقبه فکری طالقانی نائینی(ره) یا خمینی فضل الله-

نوری خبر دارد و مگر می شود دم به آن بلندی را زیر لحاف نیرنگ کلنا پنهان کرد.

بقول تکیه کلام یک ایران اینترنشنالی(کامبیز حسینی) دیگر و در خطاب با این مونث

 باید گفت:برو بابا

#پهلوانان-هرگز-نمی میرند

بچه مولوی!؟

(شادی روح مردانی که زیاد می دانستند اما و درعین حال باور داشتند:

نادان ترین مردم عالم کسی است که بگوید همه چیز را می داند

حتی امام معصوم(ع) فی نفسه چنین ادعایی نداشت. هرچند حقیر 

به نص زیارت منور جامعه کبیره و...امکان تنفیض مقطعی یا حتی

کل ابواب علم به چهارده نور مقدس(علیهم السلام) را در زمره 

غلو نمی بینم)

جناح راست حاکم بر ما سالها است با جریان مجاهدین خلق البته

از طیف مسعود رجوی درگیر حاد هست.دست گل آخرین اش 

شبی خون زدن آنها به  مرکز حوزه بقول خودشان جهل و جنایت اینها و...

و خود اینها برپایی دادگاه های بی حضور متهم وکیل مدافع و...

ضد همان آنها است

خلاصه اینکه در این گل آویز شدن علنی بیش از آنکه به نفع 

نظام حاکم یا شاژ مخالفان او بینه ای بیرون بزند حقیقت عفنی

و فرومایگی نفس نگاه ایدئولوژیک به دین است که از بعض

حاکمیت تا قسمی  اپوزسیون ایران زمین را گرفتار کرده است

این وسط اما شهرام همایون سلطنت طلب دیگه من رو کشته!؟

(کنایه از نخ نمایی و آبکی بودن موضع واستدلال طرف)

آخه تویی که سن بابای نسل مایی و دم از بدی ایدئو لوژی می زنی 

رضا باز عزیز

 از آن رضا خان سواد کوهی  تا رضا جان بچه مولوی تان همگی به

 اقرار فرهیختگان در رژیم پهلوی یعنی مشغول اندر سیستم 

دیوان سالاری آن قوم بودند همان والا آدم هایی چون مرحوم فروغی 

و علی اکبر خان داور دکتر سیاسی وسنجابی (رضوان الله علیهم اجمعین)

اکثر مدنیت و فرم اجتماعی  اش را صدقه سر فارغ التحصیلان مثل

دارالفنون داشت و علنا بواسطه تفسیر خاص از ملی گرایی

خود پهلوی جماعت مخترع یک نوع ایدئولوژی جدید درمملکت

ما بود.حالا تو در آمدی و چشم دوخته به دوربین کانال یک 

می گویی:ایدئولوژی بد است....

بله برمنکرش لعنت و ایضا همه جماعت شاه دوست البته

از نوع پهلوی چی چه این مملکت سلاطین  خوب مثل شاه-

اسماعیل نادر و کریمان خان زند هم به خود دیده است.

#طالقانی-مردی-که-زیاد-می دانست

چه عجیب است جمهوری اسلامی!؟

این مطلب را دقیق با درصد اطمینان بالا به مخاطب عرض می نماییم که هم اینک

اگر امکان زیر رو روکردن پرونده های کیفری ولو با جنبه امنیتی بود خیلی نادر

است پیداکنید فردی را که حضرت آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی یا جناب

حسینی بوشهری و....از او شکایت کرده باشد.

بازدر میان روحانیت حامی و تشکیل دهنده ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران 

آخوندی حی سراغ دارم که سر بچه اش ر ازیرآب کرده !؟مابقی خلق پیش کش

آن هم به شرحی که طفلک به بیست  سال نرسیده  و اصلا هم سیاسی  مرتد 

شیطان پرست یا همجنس باز ناموس دزد و...نبود

حال یک برخورد عوامانه که بالعاب روشنفکری در رسانه های مزدوری مثل

ایران اینترنشنال تبلیغ می شود این است که همه اینها را دریکدیگر مخلوط

کرده لعن و نفرین نثارشان کنیم و با این کار به همان بچه کش هایشان فرصت

و بهانه دهیم تا در زندان و رخسار بازجو به رویمان گشایند یا نه عاقلانه و

حداقل کاری به کار خوبان این قوم نداشته باشیم درعین آرزوی اینکه 

انشاء الله خود بر آن فرقه تبهکار سیطره یابند.هرچند این آقایان هم 

لابد می دانند که فرصت ها در گذر است و خدای نکرده می رسد روزی که

تر نیز به گناه خشک سوزد

#متهم-ابراز-پشیمانی-نکرد

#کودک-متهم-نیست

تکرار تاریخ!؟

نگاه ایدئولوژیک مذهبی جناح راست قدرت حاکم بر ایران  به مسائل 

سبب شده تا مخالفان نفس مذهب حقه جعفری بلکه و در پله بالاتر اصل

انسانیت بواسطه عوارض چنان پیراهن عثمانی گند کاری و گزافه گویی

مدام خویش را اصطلاحا زیر فرش جا زده از چشم عام خلق ناظر پوشانند.

کار و در این راستا بدان پایه انجامیده یکی   داعشی سابق  احمدالشرع

که امروز و حسب تغییر آب و هوای سیاسی بعد تصرف شام از ذیل 

عمامه به مجاور کروات خزیده است و خود مصداق تکرار تاریخ اموی و

ضدیت با آل الله(علیهم السلام) و اتباع ایشان می باشد پر روپر رو

چشم در دوربین دوخته بگوید:وقایع هزار و چهارصد سال پیش به 

ما چه ارتباطی دارد !؟ زینبیه و...دست آویز ایدئولوژی جمهوری اسلامی

در علم کردن امثال مدافعان حرم بود.

خوب و دست آخر باید گفت:امروز خیاط در کوزه افتاده است

سالها روشنفکران عرفی  و روحانیت سنتی این بخش خیره سر ایدئولوژیک

در حاکمیت را هشدار می داد:وای از روزی که عامه مذهبان خاورمیانه

با الگو برداری ظاهری از افکار شما عملا ضد آن را که در مثل اخوان الشیاطین

تولیدکرده اند روی زمین و البته ضدتان پیاده کنند.چیزی که اگر عقلی نزد 

آنها بود باید از گاه مصداق سکته ناقص در حکومت محمد المرسی(لعنت-

 الله علیه) مصر تکاپوی عملی به مقابله می یافت نه فشردن گرم دستان....

#عثمانی-سلطان-حمید

#صفویه-سلطان-حسین

په نه په!؟

شارمین خان!؟می گویید:من چه کار کردم ؟مرگ بر اعتیاد گفتم.مگه بده!

اما دادش پیاده شو تا با هم برویم 

این تنها نیمه داستان تو شهروند است چنانکه ایضا بازجو و دست بالای قدرت

وقتی به سند قاعله  کوچه گردان های عاشقی یزید حال تان  اعتیاد شد و 

حسین زمان حضرات فلان شخص سیاسی

عاقلان قصه باز می فهمند که از صدر تا ذیل این مملکت را سایه ناجور 

افکار  پلید محمد حسن میمندی نژاد و علی شریعتی افتاده است.

نه نه نه

حسین این زمان جز م ح م د بن الحسن(عج) نیست و یزید باری همه

موانع ظهورش  تا کور شود هر آنکه نتواند دید

#لا-یقاس-بنا-احد

دو چشم سرخ آتشین!؟

آقای علی دایی احتراما و با این دست زبان بدن  فقط به آنها

که امثال علی پروین را در باند خود(آلت) داشته مانند فنر و 

با رویت حضرات  راست می شود  فرصت و بهانه می دهی 

که بندی ات(زندان) کنند یا نه عین  علی کریمی  اگر گرخیدن

گزینی(مهاجرت از کشور)به مدد تبلیغات و سوتی های وحشتناک 

یارو (اعلام موضع ضد شعائر مذهبی) بزبز قندی ات ساخته

 آبجی  ساده دل  را هم با کاربری زنگوله دور گردن آویزند

مشدی!؟ احتراما توقع این ملت از شما خیلی بیشتر از 

چنین بود که به سمت باد در رفته از معده چهار روشنفکر نمای

 ایران اینترنشنالی بوزید.

و دست آخر با آرزو  و  ای کاش در آن گاه خاص هیچ نمی کردی!؟

نه به لسان سر سلام شان می دادی و نه با حالت  بدن بدرود 

فقط نگاه خیره می نموی  تا شاید باز فهمند که چگونه دو چشم

سرخ آتشین از همه بی سوادی و ندانم کاری  ایضا منجمد 

شدگی  صرف ذیل درجه ایدئولوژی آن هم  از نوع مذهبی بر

سمت شان  زول زده و بس ناسازه شان بیند به منظومه گیتی

آری وا کردن حربه ضد نظام و انداختن حلقه رد عظام(افراطیون-

جناح راست)که دست بالای قدرت و عروسک گردان این صحنه

به جا هستند  یگانه علاج چنان دردی  است البته نزد حکیم

و نقد آخر: در خانه اگر کس است یک حرف بس است

#قشر-خاکستری

آهوی دریایی!؟

دخترک ساده دل!؟

وسط سرمای آبان در لس آنجلس هم اینجوری بیرون نمی آیند!!!

فرای آنکه به ینگه دنیا و جو زدگان سبک اجرایی اش عکس نظام -

های ایدئولوژیک و شیفتگان مکتب چپ مخصوصا با داعیه مذهبی

غیرت و شهامت چگونه خلاف یکدیگر  تعریف گشته و  از حجاب 

تا بی حجابی را شامل گردد...

خوب حالا که سرما خوردی و مجبور به تناول داروهای تلخ وایضا 

گران شدی و باز خدای نکرده کار به آمپول و...کشید 

جدای درد جایش تا آخر عمر اگر نه در دامن بلکه خود کله ات

(خاطره تلخ)

چه می ماند الی اینکه بعد بوقی و چندین  صباح خود یاخبرت 

سر از شبکه های ماهواره ای در آورده گردی  ویدا موحدی ثانی

 (دختر خیابان انقلاب)

یا در رسانه ملی نادم و پشیمان ظاهر شوی با ترانه ارسطوی پایتخت:

دکتر شفاعتم کرد نگاه به ساعتم کرد اون آقا قد بلنده داره به من

می خنده...(سپیده رشنو)

کاش کمی جای آن بازرس افراطی که جامه ات درید د وخود مستاصل

به مابقی جماعت و دیگر هم کلاسی ها  متوجه بودی که هر یکی با زبان

بی زبانی  و بدن شان می رساندند:

سکوت خود فریادی است که گوش خر نمی شنود

و باری دو پای عقب اش را به در رفتن نمی خواند

#قشر خاکستری

دیونه خونه است

در صدای و سیمای حاکمیت با مجری زن روبرو هستیم 

که با وجود چادری بودن و لابد داعیه مذهبی  انقدر

تاثیر ادعیه و زیارت آل الله (علیهم السلام)را کم گرفته 

که خیال می کند: اگر حتی یک مملکتی چون آمریکا به

بهانه کرونا واکسن فایزر خویش را حاوی بد افزار و

ردیابی ژنتیک  جاسوسی کرده باشد تفضل خدا

و کرامات پاکان رایارای نابودی اش نیست و لذا مسئله

انقدر حاد شده  که باید پشت تریبون رسانه ای شود.

باز اجرا کننده مرد اپوزسیونی در ایران اینترنشنال 

مخالف نظام به نام مهدی مهدوی آزاد رویت گردید که

به  دوربین زول زده کیف دستی زن رهبر کشته شده

حمس یحیی السنوارا را بسیار گران قیمت جار می زند !

آن هم در حالی که بنابرگزارش بنگاه خبری قوی چون

بی بی سی برند و کارخانه سازنده اش آن کیف های خاص

افرادسرمایه دار  و سوپراستار رسما  کیف  زن فلسطینی

را فیک و تنها شبیه محصول خویش معرفی کرده...

در نتیجه و طبق آنچه تا اینجا عرض شد بدین بند آخر باید 

ختم کنم : دردی مثل بی سوادی عناد و...خاص افراد فلان

 حکومت پشت کوه گاف یا مخالفان آن نیست  و دقیقا در

چنین فضای غالبی هست که باید از نفس کنش های

 سیاسی فاصله گرفت چرا که جز گرفتاری بانی ثمری

ندارد حال باهر سلیقه فرای نیت خیر و شر آن

میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت

می خواری و مستی ره و رسم دگری داشت

#شیر-تو-شیر

شیخ جابر !؟

تبدیل شدن از عضو عصائب اهل حاکمیت به جزء عصای جماعت

اپوزسیون شاید در نگاه بسیارانی تحولی شگرف بنماید.

اما امثال شیخ جابر رجبی در این میانه فیل هوا نکرده اند و بلاشک

دیر یا زود از همان زهر ماری که   طرف را تا پای مرگ کشاند

(سم آرسنیک) ممکن است مانند رفقای سابق در سفره مشترک 

 آشنایان اکنون اش نیز یافت شود.

درد این ملا و بسیارانی چون او که میانه چرخ دنده های تیز سیاست

باری و به هر  روی در حال له شدن اند جز این نیست که هرگز خدا

بهر خود شخصیت مستقلی از بادهای جریان دار سیاسی قائل نبوده

عین بید مجنون به طرف وزنده سر خم می کنند و در دامنه همه بغض 

از درد کمر شکسته را فقط وقتی بروز می دهند که عملا به سوی و

ور دیگری دمرو شده باشند و آن  یعنی: روز از نو و روزی از نو

#ای-دل-ساده