حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

فرق شان چیست!؟

درباره فرق آقای شاهین جامعی و جناب علی اکبر رائفی پور

پرسیده بودی!؟

در جواب عرض می شود:اولی شبیه دستگاه آندسکوپی است

دومی اما فتوکپی آن هم سیاه سفید بیشتر را نمی نماید.

ولی علاج و بهتر نه در بالا آوردن دل و روده همه(کنایه از کنکاش 

عمیق در مسائل سیاسی اجتماعی و...)که دردسر می باشد

(طرف شدن با سازمان های امنیتی احتمال ترور و...)

نه نوشتن از روی دست عالم و آدم در عین مصادره به مطلوبش

گونه ای که عوام خیال کنند با عجب فرهیخته ای طرف هستند باشد

القصه:فکر می کنم یک دستگاه لاپرسکوپی از هر دو اینها 

کاربردی و باعث عفونت و عوارض جانبی کمتر  در جامعه ما است.

(این دستگاه نه کنکاشی نه سطحی کاری است خود درمان باشد و بس)

#نه اپوزسیون-نه-حاکمیت

#چرا-سیاسی-نیستم!؟

شماره خصوصی!؟

حقیر دو طلبه هم دوره درسی دارم که مدتها است پای ایشان

به مکان فوق (ستادخبری وزارت اطلاعات) متاسفانه باز شده  

یکی در مقام بازجو و آن دگر متهم هر دو تا هم معمم.

گاهی که یاد ایشان می افتم نقطه تمایز خویش را چنین برای

نفس ام تعریف می کنم:بنده  اهل آن مکان نیستم .چه

 صدرش چه ذیل  و البته که الحمد الله.

بعد روی این متمرکز می شوم که :دوخته شدنم به سیاست

چه با نخ له یا علیه فلان حکومت علنا و عملا کاری می کند 

از بسیاری وادی و بره ها که در فرصت عمر مانده باید سر زده

و طعم اش را بچشم باز داشته شوم.

القصه:اگر یک نفر واقعا از وضع موجود ناراضی باشد بلاشک

بزرگترین هنرش هم این می تواند گردد: به راحت الحلقوم 

چنین تشکیلاتی و بازیچه بازجو فرصت طلب که گاهی حسب 

قدرتش دیده شده که فرا قانونی عمل کرده  بدل نگردد.

لذا برد انتقادهای ام از حد تندروهاشان آن سوتر نرود...

جز راست نباید گفت. هر راست هم نشاید گفت

اللهم ارزقنا زیارت الحسین(ع)فی الدنیا و شفاعت هو فی الاخره

#بخاطر-جواز-کربلا

#بی طرف-بی شرف-نیست

نمره 10

یک نفرآذری  با شماره ده داخل سیاست شد و به گوشه انزوا حداقل

 از جانب رسانده های حاکمیت رسید(علی دایی) و آن دگردقیقا با

همین نمره صدر نشین و صاحب پست ریاست جمهوری گشت!؟

(دکتر مسعود پزشکیان)

بله برای کسانی که حسب ایدئولوژی خاص من باب آدمها و مرام

ایشان قضاوت می کنند ده مرز قبولی و یا شکست حساب می شود.

منتها در حقیقت و از منظر شهروندی که فارغ از برآیندهای سیاسی

 به پیرامونش نگاه می کند ده هرگز سکوی پرتاب و نزدیکترین موضع 

برای همراهی احتمالی با حاکمیت و اپوزسیون نیست هرچند که هرآینه 

چنین مزیت که چه عرض کنم قابلیتی هم داشته باشد.

ده لخت وخالی پیش و بیشتر همان موقف خاصی را می نماید که درعین 

حسن بهرمندی از منفعت عدم همراهی با نهاد قدرت تو را عملا من زمره

مغضوبان آن جانخواهد داد الی یوم الفرج انشاء الله وهم از سد قبولی 

درامتحانات روزمره باسر سلامتی حقیقی رد خواهند نمود هرچند در

چشم همان ایدئولوژی باوران حاکم واستراتژی ستایان محکوم صرف 

سبب خجالت ونماد لمپنیسم وبی عاری شناخته شود

#بین-زمین-آسمان

شیخ شاخ!؟

لابد تو خیالات خودت وموقع دو دوتا چهار تا به اینجا می رسی

که :عجب شیخ شاخی(شاخص وبارز)هستم که دستی دستی

کوتاهم کردند(خلع لباس حسن آقا میری)

اما نه داداش ازاین خبر ها نیست !؟چون تو هنوز نفهمیدی

شیخ واقعی با شاخ یا حتی شاه جمع بسته نمی شود که یک

چیزی از التقاط اش بزند بیرون مثلا گپ زدن با خانم اهلام و...

بنده یک کلمه علیه نظام جمهوری اسلامی حرف نمی زنم و

فقط سقف آورزوها و زبان تیز انتقادم رو به سمت افراطیون

دست راستی شان است اختلاس دزدی فقر و...چه لقمه های

گلو گیری !؟بقول پسر نحس زبیر:پیغمبری نه مختار مذاج ما

با همین شبه نبوت وخلافت سازگارتراست.

مسئله خوب یا بد بودن سیستم درهرجای جهان وممالک 

تا پایان حد غیبت کم وبیش جاری است و جای کنکاش ندارد

درد اصلی و پاشنه آشیل اما جهل است که با زوم کردن رویش

و کوبیدن هسته های تفکر داعشی می توان روی انسداد 

عالم در زودتر رسیدن لحظه ظهور ظاهری امام عصر(عج)را

گرفت وازاین درد زایمان عهد غیبت نجاتش داد...

اما چه و به که دارم می گویم ؟تو اگر متوجه این چیزها بودی که 

نامت نمی شد حسن آقا میری بلکه صدایت می کردند:سید صادق-

شیرازی ملا فاضل میبدی شیخ مسیح مهاجرانی مفتی سید محمد-

 علی ایازی و باری آن سفر کرده اکبر هاشمی رفسنجانی(ره)

#شعائر-حسینی

مترسک اپوزسیون

سابقه خراب سه کنش گر بر جسته اپوزسیون در مقابل دار 

و دسته نیز کسان خود حساب باز کردن روی ایشان از بهر 

تغییر بنیادی در حکمرانی ایران توسط وجدان جمعی ملت 

داخل کشور و قدرت های خارجی ناممکن کرده است.

مرگ مشکوک علی رضا پهلوی نیز نحوه لو رفتن شهید-

محمد حنیفی نژاد و همراهان به نزد ساواک همینطور 

فقدان  موسی خیابانی و  یاران در دوره جمهوری اسلامی 

نیز ناشی گری های سیاسی حزب خلق مسلمان که سبب

فشار علنی تر به مرجع فقید شیعه آیت الله سید کاظم-

شریعتمداری(ره) شد اعتماد عمومی را به آقایان :سید-

حسن شریعتمداری مسعود رجوی و رضا پهلوی بشدت

کاسته است و هیچکدام از آنها توان اجرای شوی قوی

سیاسی برای افزایش محبوبیت را ندارد(نتیجه بد و

اختلاف افکن ماجرای وکالت دادن به رضا پهلوی در 

جریان جنبش مهسا)

لذا و به مدد رسانه های لندنی چند چهره چون:

علیرضا آخوند تبار دریا صفایی سعید بشیرتاش

نیز مسیح علی نژاد و حامد اسماعیلیون بشدت 

تبلیغ شدند. با این امید پوچ که شاید ملت تیز

هوش ایران به ایشان روی خوش نشان دهد. آن

هم در حالی که قوی ترین فرد این جمع بشیر تاش

نهایت بردش همکاری مقطعی با شخصیت بارز

 سیاسی ایران زنده یاد عباس امیر انتظام است .

جنبش بی سر که شعار امثال آنها جهت معرفی 

نارضایتی های بعد مرگ ژینا امینی بود دلیل 

اصلی بدبختی ایشان هم هست!؟ اصلا و با اوصاف

عرض شده در خاتمه باید گفت:بزرگترین شانس

نظام حاکم ایران داشتن اپوزسیونی چنین کوتاه می باشد

که کشاورزان  آن  بی عار و مترسک هایش بی اعتبارند

طلبه نجفی

لابد هر کسی که عقل بر سردارد و مرض ایضا در تن نه 

حال وصل به هرکجا و هر چه نیک معنی پرچم حسینی را

که این کمترین طلبه نجفی امروز مهرگان1401ش در

صدر فضای مجازی خود برافراشته می داند.

بدین وسیله اعلام می دارم:اندر هر وضعیت حکمرانی 

ملک ایران حالت بنده مفتی مذهبی البته جز غیر سیاسی

و رعیت صرف نخواهدبود.اینجانب هرگز دین را از سیاست

جدا نمی دانم اما با تفکیک آیین و نگاه ایدئولوژیک به آن

از سنه جوانی برچنین موضعی در می رسیدم که نه حامی

نظام جمهوری اسلامی ایران و نه موافق دیگر سلایق سیاسی

مغایرآن باشم.

پس اگر فرای هردین و مرام انسان هستید و مقید به اصول 

حریت درباب این کمترین طلبه وابسته به حوزه علمیه نجف-

الاشرف با احتساب همین تبصره قضاوت نمایید.

پاینده بادملک ایران

یدالله فوق ایدیهم

طلبه نجفی سعیدحریری اصل(نه باونه برنظام جمهوری اسلامی ایران ام)

بر هردو بیت زیر منتسب به ملای روم صاحب مثنوی معنوی ان قلت نقد و

نفی هایی ازسوی صاحب نظران واردشده است

کورکورانه مرو در کربلا ....تا نیفتی چون حسین اندر بلا

کجایید ای شهیدان خدایی...بلا جویان دشت کربلایی

اما رجوع به رسانه و درگاه های مجازی بخش دگم و جناح راست جمهوری

اسلامی ایران نشان می دهد که ناشیانه درصدد نفی یکی و پر رنگ کردن

آن دیگری هستند چون نوک تیز اولی به سمت امام حسین(ع)مورد

قبول ملت است و هم دومی عین کلام راس حاکمیت...

این مصادیق عینی تفسیر به رای ها را هم اگر از زبان نقد برآیی که جز

بزرگ داشت و ارج نهادن به طرف مقابل درقاموس اهل فضل و حریت

نیست دیریا زود ذیل اتهام های مثل اقدام علیه امنیت ملی و...خواهند

برد و عاقبت چون منی را بدان جا خواهندکشیدکه مسلمان نشنود کافر

نداند...بله نیش عقرب نه ازروی کین است اقتضای طبیعت اش این

است...دریک نظام ایدئولوژیک حتی و هر چند بایدک کشیدن عنوان

اسلامی هوای خنک باور و آرمان چنان آدمی را بر می دارد که زمین گرم

حقیقت و واقع را ندید بگیرد...اما به حقیرچه! صلاح مملکت خویش

خسروان دانند وقتی تنها حق و تکلیف اینجانب درقبال حاکمیت فعلی

 یک شهروندی غیرسیاسی بیش نیست نه پست دولتی دارم و حتی

 پیش نمازمسجد و خادم اماکن مقدس و... ذیل چتر اداره اوقاف نیستم

 اصلا طلبه وابسته بر مرکزمدیریت آنها نبوده و مدارک مربوط به تلبس-

ام در حوزه علمیه نجف الاشرف ودفترایشان به قم المقدسه ایران

موجودهست و یک ریال در عمرخود ازداعیه داران اجتهاد اندر مقامات

 آن جزشیخنا استادحاج حسینعلی منتظری(ره)ب عنوان شهریه وو جه

شرعی نگرفته ام پس بقول معروف آیا غیراین می ماند که:

عیسی به دین خود موسی بدین خود؟

بدین وسیله اعلام می دارم:

 الحقیرکمترین طلبه نجفی سعیدحریری اصل هیچگونه اعتقادی

 به مبانی ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی ایران اش نداشته 

و نه درقول نه به فعل فعالیتی به نفع یا ضدآن انجام نمی دهم 

لذا ازکلیه مخالفان و حتی حامی دو آتشه آن(اصولگرا) یا کم شعله-

 تر(اصلاح طلبان دورن حاکمیت)تقاضا دارد قبل هرگونه پیش

 داوری یا اجرای حکم جزایی و ابرازعقیده درباب اینجانب به امروز

 و فردای که شاید به حکم کل نفس ذائقه الموت 

اندر میان شما خلق حی نباشم درباره بنده قضاوت کنید چه با

ملاک شرع مقدس اسلام ناب محمدی که جزتشیع علوی نمی دانم-

 اش باشد چه عقل صرف و اصطلاحا سلیم انسانی  سکولار.

هرکس علی نگفت و سرش را زمین گذاشت

پیش تمام آینه ها رو سیاه بود

علی علی ...علیه صلات والسلام