حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

در دامنه!؟

اگر از قله های سرافراز تاریخ چون علی و  عیسی ناصری (علیهما السلام) 

سقراط شهید یا شمس تبریزی و...پایین بیاید .در دامنه با حواریون و

اصحابی چند مواج خواهید شد که ناخالصی و شیشه خرده دارند چنانکه

خود به اسباب ضد و سد آرمان  آن گرامی های اولیه در نزد عقول 

بشری بدل شده اند.

حسن بصری مریم مجدلیه دیوژن کلبی یا ملای روم بلاشک از این زمره اند

بصری به سه قطب انحراف معاویه ابن ملجم و عایشه روی خوش نشان

نداد .همچنانکه دیوژن افلاطون و ارسطو ایضا زندگی اشرافی یونان

را پس زده .همینطور  صاحب مثنوی داعیه ملولی از دیو و دد داشته به

جنبش سماء دل خوش دارد

اما چون هر یک از آموزه ها و ولایت امام  شان زاویه یافتند تمامی  آن

انحرافات اولیه که حسب جدایی  او شهره شده بودند یکجا بر سر

حضرات آوار شد.

حسن بصری تبدیل به ملغمه ای از خشک مقدسی آفیت طلبی ایضا

قاطی بیش از حد به سنت های گذشته چون طلسم و...گشت

مریم مجدلیه شهره خیانت به مسیح شد

دیوژن کلبی سر از بشکه در آورد وبه معاشرت سگان مشغول

باری ملای روم که معروف صوفیان و زیست عرفانه است چون متشرعان

صرفا سنتی کار رابدان پایه رساند  که در  سرمای ترکیه به سجده رفته

دست یخ زده و چسبیده بر زمین اش را با آب گرم جدا می کردند.

پس بی حکمت نیست وقتی حضرت هادی النقی(ع) ازچون جناب

عبدالعظیم حسنی خواهان عرضه عقائدش می شود.

#انت-ولینا-حقا

پاسخی به الاغ!؟

خودش را به خریت زده تا با تحریک نریت(اشاره برعنصر غیرت) ما 

مادینگی(کنایه بر واکنش عاطفی) از سر پاسخ احساسی و داخل

 آدم شمردن او با آن  البته درچشم عوام عیان شود

 چه و هماره نان این دو دره بازی های خویش رامی خورد و فلسفه 

وجودی اش بند بدان است و بس.

و البته بایسته اینکه جواب  قماش ابله مذکور جز سکوت نیست و

پاسخ در خور شان اش الی چوب نوک تیزی که باید نثار معقدش

کرد(سیخ زدن وتحریک خر)

اما هش!؟من نوعی تنها دارم  عنبر نساء های پس انداخته ات

 را سر وسامان می دهم بهر فرستادن نزد عطار قصه و لاغیر

نوشته که:ترکی ذهنی از کلمات را به فارسی ترجمه می کنم و...

غافل از آنکه نخست:بنده اصلا آن زبان را که در شان مردم

آناتولی است بلد نیستم و آذری اما چون کردی و گیلکی تنها 

گویش های متفاوت متقدم و متاخر قند پارسی است که در هجوم

آلام و سوانح ایام یکی چون گویش اکراد پاکتر و دیگری مثل 

باکو و تبریز آمیختگی با بیگانه بیشتر یافته البته اجبارا.

و اما بعد:دو زبان دانستن و حال الف اش را به ب ترجمه کردن

آن هم درمتن و پس از هنگامه اگر همچنان فریاد گر ما قبلی 

خود باشد یعنی المان و هجا  آوا گونه هایی را از اولی به دومی 

مدلی  داخل کردن که مردم یک زبان ثانوی هم آن را بفهمد 

و این دقیقا و عمدا کاری است که انجام می دهم و آن موضع 

بار کش مذکور پیرامون اش داد می زند که:حیوان خبر ندارد

ز جهان آدمیت

باز ایضا اینکه:نخبه واقعی در میانه این چند زبان دانی و

ریختن اسلوب یکی در گاه بیان آن دیگری حزین خوش نظری

را فریاد می زند که عادت ثانوی روشنفکری عرفی است

وآخرینش:یاایها الناس این راس خود در وبلاگ دعوتی اش

به متن بالا مشغول زدن سنگ ملای رومی به سینه و در شان

لقب مولوی دانستن کسی است که جدا از عدم عصمت 

مطابق مفاد مذهب حقه امامیه که لازمه مولانا بودن می باشد 

پاک از یاد برده درویش قونیه ای مذکور و حقیقتا ترک خر

از پس پرده  مثنوی معنوی ظاهری اش و رقص سماءبد تهجری

بیرون می زند و درسجده های تویل و بلندش به زمین

یخ زده چسبیده و با آب گرم پوست دست او را جدا  می کردند

لعن الله رجل القال:ان الحسین(ع) یخرج الی العراق ضال

#ترک-خر

نقدعرفان لائیک6

جالب است مدتی قبل شاهدبودیم مروجان عرفان لائیک

حتی برنماد وعلم طغیان علیه تفکرخویش یعنی شیخ-

اشراق شهاب الدین سهروردی(ره) هم رحم نکرده  با

اقتباس ازظواهرآثار او و درآمیختن آن با موسیقی 

غنا هم روال شهوت زا (انعکاس نور را جوری روی تن 

عریان زن انداخته که نوشتن همزمان دیگربازیگر این

تئاترمسخره برآن نمایان شود و...)دراقسام تمسک

 به رقص آواز مونث و...پیش می روند...!!

چنین وقاحت و قائل نبودن به حد یقف درمورداسلاف

سابق ایشان یعنی همفکران ملای روم و صوفیه نیز

جریان دارد و بقول زنده یاد استادمحمدرضا شجریان

(رحمت الله علیه): کسی که خود را قادر هردو جهان

می دانست(ملای روم) امام زاده فرض نمودند....

نقدعرفان لائیک2

درامتدادترجمه وزین استادمحمدمهدی فولادوندازآیه 35

سوره مبارکه نوربه پست قبلی بدین فرازمی رسیم که:

آن شیشه چراغ یا منشورمورداشاره از شجرزیتونی نه

شرقی و نه غربی آویخته شده است.

هرمنشورطیف رنگ ها رابه ترتیب ازبالاقرمزنارنجی زرد

سبزآبی بنفش تا پایین انعکاس می دهد ودراین میانه

سبز سیدی اندروسط سبز تیره وزرد کامل  جاخوش کرده 

است.حال جدای ازانتساب این رنگ خاص به آل محمد(ص)

درنظرداشته باشیدکه بنابر سنت وتوصیه بزرگان حوزه-

علمیه شیعه ماسفارش به رعایت امربین امرین شده ایم

که با این مثال تقارن شگفتی دارد.

خوب من نوعی درنهایت آموزه عرفان لائیک که درک مقام

 ومنزلت فرآیندمنشوری هست اگر عارف شدم آنچه ازدل

این کارزاربرمی آید نورسبزی است وباایمان مصداق عینی

 آن رادرجهان محمدوآل محمد(علیهم السلام)یافتم چه باید

بکنم جز آنکه قرآن دراین آیات اش فرموده؟

یعنی خودتکامل یافته ام رانه مثل پیروان ملای روم محمد-

علی طاهری و...کسی حساب نمایم بلکه دربرابرآن درخت

طیب کرنش نموده اقرارقلبی به افضلیت وامام بودن ایشان 

داشته باشم چه درخت زیتون عالی وصاف ترین روغن را

می بخشد جهت تولید نور تمثیلی ودرعین حال نه بی بار

است مثل سرو ونه معوای دیگران مثل پرنده (نه شرقی و

نه غربی کنایه ازدین آل رسول(علیهم السلام) باشدکه

مجردازهوای نفس(ناکثین) درنتیجه خم نشده به سمت

 بدعت دردین (خوارج )یاتعصب به غیرحکم الله تحت 

عنوان سنت قومی و...(قاسطین)برافراشته شده

القصه فرهنگ فولکورو زیبای شیعیان مخصوصا درایران 

زمین مبنی بربستن دخیل سبزبه درخت منتسب یاضریح

 مقدس حرم زوات مقدسه اهل بیت(علیهم السلام) دقیقا 

نمایش تمثیلی چنین باورمترقی هست

طلبه نجفی سعیدحریری اصل(نه باونه برنظام جمهوری اسلامی ایران ام)

بر هردو بیت زیر منتسب به ملای روم صاحب مثنوی معنوی ان قلت نقد و

نفی هایی ازسوی صاحب نظران واردشده است

کورکورانه مرو در کربلا ....تا نیفتی چون حسین اندر بلا

کجایید ای شهیدان خدایی...بلا جویان دشت کربلایی

اما رجوع به رسانه و درگاه های مجازی بخش دگم و جناح راست جمهوری

اسلامی ایران نشان می دهد که ناشیانه درصدد نفی یکی و پر رنگ کردن

آن دیگری هستند چون نوک تیز اولی به سمت امام حسین(ع)مورد

قبول ملت است و هم دومی عین کلام راس حاکمیت...

این مصادیق عینی تفسیر به رای ها را هم اگر از زبان نقد برآیی که جز

بزرگ داشت و ارج نهادن به طرف مقابل درقاموس اهل فضل و حریت

نیست دیریا زود ذیل اتهام های مثل اقدام علیه امنیت ملی و...خواهند

برد و عاقبت چون منی را بدان جا خواهندکشیدکه مسلمان نشنود کافر

نداند...بله نیش عقرب نه ازروی کین است اقتضای طبیعت اش این

است...دریک نظام ایدئولوژیک حتی و هر چند بایدک کشیدن عنوان

اسلامی هوای خنک باور و آرمان چنان آدمی را بر می دارد که زمین گرم

حقیقت و واقع را ندید بگیرد...اما به حقیرچه! صلاح مملکت خویش

خسروان دانند وقتی تنها حق و تکلیف اینجانب درقبال حاکمیت فعلی

 یک شهروندی غیرسیاسی بیش نیست نه پست دولتی دارم و حتی

 پیش نمازمسجد و خادم اماکن مقدس و... ذیل چتر اداره اوقاف نیستم

 اصلا طلبه وابسته بر مرکزمدیریت آنها نبوده و مدارک مربوط به تلبس-

ام در حوزه علمیه نجف الاشرف ودفترایشان به قم المقدسه ایران

موجودهست و یک ریال در عمرخود ازداعیه داران اجتهاد اندر مقامات

 آن جزشیخنا استادحاج حسینعلی منتظری(ره)ب عنوان شهریه وو جه

شرعی نگرفته ام پس بقول معروف آیا غیراین می ماند که:

عیسی به دین خود موسی بدین خود؟

بدین وسیله اعلام می دارم:

 الحقیرکمترین طلبه نجفی سعیدحریری اصل هیچگونه اعتقادی

 به مبانی ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی ایران اش نداشته 

و نه درقول نه به فعل فعالیتی به نفع یا ضدآن انجام نمی دهم 

لذا ازکلیه مخالفان و حتی حامی دو آتشه آن(اصولگرا) یا کم شعله-

 تر(اصلاح طلبان دورن حاکمیت)تقاضا دارد قبل هرگونه پیش

 داوری یا اجرای حکم جزایی و ابرازعقیده درباب اینجانب به امروز

 و فردای که شاید به حکم کل نفس ذائقه الموت 

اندر میان شما خلق حی نباشم درباره بنده قضاوت کنید چه با

ملاک شرع مقدس اسلام ناب محمدی که جزتشیع علوی نمی دانم-

 اش باشد چه عقل صرف و اصطلاحا سلیم انسانی  سکولار.

هرکس علی نگفت و سرش را زمین گذاشت

پیش تمام آینه ها رو سیاه بود

علی علی ...علیه صلات والسلام