حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

ابوالفتح

زنده یاد علی حاتمی برهه صدر مشروطیت  ایران را بعنوان خواستگاه 

وضمینه بسیاری از آثار فاخر سینمایی خود قرار داده بود وبلاشک 

انتخاب آن مقطع خاص  ایضا نوع سیاست گذاری های رسانه ملی

 در دهه60ش سبب اقبال عمومی  ودیده شدن شان هم گشت.

مشروطه چنان مهم است که حضرت حاج ملا آقا جان زنجانی(ره)آن

رامقدمه ظهور امام عصر(عج)شمرده وقاعل بودند چنانکه امام منتظر-

(عج)غیبت صغرا وکبری داشتند ظهور اصغر ایشان هم یعنی مشروطه.

در آن دوره شاهزادگان قجری وبسیاری از اهل علم اصالتا آذری زبان

ومتمایل به غرب کشور بودند از عباس میرزا بگیر تا عارف قزوینی

لذا فارسی سخن گفتن بالحجه آذری ایضا نوشتنی به قند پارسی با

اسلوب سکون وریتم موسیقایی چنان ناخواسته وضمنی فریادگر 

صداقت مشروطه چی ها می شد.

چنانکه هم امروز  اگر کسی بالحجه آذری کردی یا عربی و..وسط 

پایتخت و تهران با مردم کوچه و بازار سخن گوید اتهام  و ذهنیت منفی

مبنی بر شیاد و دزد بودن زودتر از دوش وی برداشته شده بعنوان 

غریب و مظلوم  جلوه کند.

زبان حضرت موسی(ع)در کودکی نتیجه تصادم با حرارت سوخته 

لذا موقع حرف زدن به شیرینی می زد و در خیال خود می پنداشت

با آن نمی تواند ضد فرعون تبلیغات ومبارزه کند.

پس باری تعالی جدااز قرار دادن هارون سخنور(ع)بعنوان وزیر وی 

با حفظ همان حالت از بهر موسی ذهنیت افکار عمومی بنی اسرائیل

رادر باره اش مثبت کرد.

#رضا-تفنگچی

پاسخی به الاغ!؟

خودش را به خریت زده تا با تحریک نریت(اشاره برعنصر غیرت) ما 

مادینگی(کنایه بر واکنش عاطفی) از سر پاسخ احساسی و داخل

 آدم شمردن او با آن  البته درچشم عوام عیان شود

 چه و هماره نان این دو دره بازی های خویش رامی خورد و فلسفه 

وجودی اش بند بدان است و بس.

و البته بایسته اینکه جواب  قماش ابله مذکور جز سکوت نیست و

پاسخ در خور شان اش الی چوب نوک تیزی که باید نثار معقدش

کرد(سیخ زدن وتحریک خر)

اما هش!؟من نوعی تنها دارم  عنبر نساء های پس انداخته ات

 را سر وسامان می دهم بهر فرستادن نزد عطار قصه و لاغیر

نوشته که:ترکی ذهنی از کلمات را به فارسی ترجمه می کنم و...

غافل از آنکه نخست:بنده اصلا آن زبان را که در شان مردم

آناتولی است بلد نیستم و آذری اما چون کردی و گیلکی تنها 

گویش های متفاوت متقدم و متاخر قند پارسی است که در هجوم

آلام و سوانح ایام یکی چون گویش اکراد پاکتر و دیگری مثل 

باکو و تبریز آمیختگی با بیگانه بیشتر یافته البته اجبارا.

و اما بعد:دو زبان دانستن و حال الف اش را به ب ترجمه کردن

آن هم درمتن و پس از هنگامه اگر همچنان فریاد گر ما قبلی 

خود باشد یعنی المان و هجا  آوا گونه هایی را از اولی به دومی 

مدلی  داخل کردن که مردم یک زبان ثانوی هم آن را بفهمد 

و این دقیقا و عمدا کاری است که انجام می دهم و آن موضع 

بار کش مذکور پیرامون اش داد می زند که:حیوان خبر ندارد

ز جهان آدمیت

باز ایضا اینکه:نخبه واقعی در میانه این چند زبان دانی و

ریختن اسلوب یکی در گاه بیان آن دیگری حزین خوش نظری

را فریاد می زند که عادت ثانوی روشنفکری عرفی است

وآخرینش:یاایها الناس این راس خود در وبلاگ دعوتی اش

به متن بالا مشغول زدن سنگ ملای رومی به سینه و در شان

لقب مولوی دانستن کسی است که جدا از عدم عصمت 

مطابق مفاد مذهب حقه امامیه که لازمه مولانا بودن می باشد 

پاک از یاد برده درویش قونیه ای مذکور و حقیقتا ترک خر

از پس پرده  مثنوی معنوی ظاهری اش و رقص سماءبد تهجری

بیرون می زند و درسجده های تویل و بلندش به زمین

یخ زده چسبیده و با آب گرم پوست دست او را جدا  می کردند

لعن الله رجل القال:ان الحسین(ع) یخرج الی العراق ضال

#ترک-خر

بی خیال دختر

خواهرم می دانم این لحظات بعد داعیه زورگیری و گوشی قاپی تو

بل تکذیب جریان سر دست قدرت چه حال عجیب و هم کش مکش-

های جانبی در زندگی ات راه افتاده امابی خیال همشهری آذری ام.

من تورا آن شب سرد پاییزی گوشه حصار تئاتر شهرتهران بازشناختم

که عکس اکثریت بازیگرانی که درواکنش به ابراز احساسات مردم 

این سوی حائل فقط دورتر می شدند پیش آمدی سمت شان.

پس بردلم چک سفیدامضاء داری که اگر همه بانک های عالم 

موجودیش راخالی اعلان کنند باز نزدم اعتبار دارد 

حالا اما نگاهت را بعداین همه ماجرا فقط بدوز به سمت مهتابی های

سفید سقف درمانگاه و سعی کن آرام گیری.

چه چشم ها که دقیقا به همین سو بالا آمدند و اما فرصت امتداد

حیات رانیافتند.پس ایضا می بینی که عکس عروعور بعض  اهل دنیا 

بعد هربلوا لاجرم چیزهای مهمتری هم هست.

بله چند صبح دیگر غبار فراموشی به این قصه با همه حواشی

می نشیند و اما آنچه باقی است تنها انسانیت تو باشد که آن سوی

هستی هم یقین دارم مستی اش دست از سرم برندارد

 کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ 

#این-نیز-بگذرد

مسئله قره باغ

انسان فرای بحث عقیدتی و به صرف معقول بودن وقتی گرفتار عوارض

بیماری جسم و روحی می شود به دنبال درمان دردش می رود.

اما کهنه شدن و عدم رسیدگی به موضوع خود درد دیگری است

که حتی شاید از خود مرض اولیه خطرناکترشود.

اگر بخواهیم به عمق مسئله فی ما بین دو کشور جمهوری آذربایجان و

ارمنستان پی برده مظلوم و ظالم را باز شناسیم باید روی مقطعی از

اواخر عهد قاجار و دوره پهلوی اول دقیق شده اصطلاحا زوم کنیم.

ارامنه  آن زمان باناجوانمردی تعداد زیادی از آذرهای شیعه مذهب 

را کشته و غارت کردند.

منتها بدتر از آن کار اهالی ترکیه بود که بهانه انتقام گیری از قاتلان 

برادر و خواهران ترک خود به آن منطقه رفته اصطلاحا جوی خون راه

 انداختند. در حالی اصلا ترک های آناتولی عکس آذری و اکراد و...از

اقوام آریایی نیستند و چنین وحدتی حقیقتا الکی و دروغین است

و فقط زبان مشترک را که آن هم نتیجه سلطه دوره ای عثمانیان بر

اکثر آذربایجان هست ملاک قرارداده اند.

بعد از آن مقطع اما چون مصلحت و امکان ترکیه از طریق نظامی ورود

 به خاک آذربایجان نبود با سیاست دست دوری بر آتش به اختلاف

موجود میان این دو طرف جنگ دمیده است چون فکر می کنند با 

چزاندن ارامنه ستون اصلی خیمه پان ترکیسم را به پا کرده و به 

نیابت از عثمانیان عملا در گوش ایران میراث خوار صفویه زده .

#آنتی-پان-ترکیست