حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

پفک نمکی!؟

برای تلخ کردن آیت الله (سیستانی)اندر ذهن عوام 

یک شیرین(نجفی) نیاز بود آن هم وسط قصه ای شور

بر ریتم هزار و یک شب بغداد عهد بنی عباس

(مرحوم روح الله زم).

منتها و دست برقضا این همه از بانی حقیقی ماجرا تا

قربانی عینی آن چنان ملس و واجد ملچ ملوچ هستند

که هیچ کام صحیح میل تغییر زائقه و زوم کردن 

روی کسی را ندارد که همه عمر البته طولانی از 

تنقلات ماجرا و هله هوله فاصله جسته  آن هم

به دلیل مداومت پسته دامغان ومسقطی شیراز

باری حتی به عهد عتقیق جوانی تن ناز

شیخ کبیر را چه به طفلک صغیر!؟جز اینکه پند

دهدش به نص حرف کوتاه و ایضا متن عمر  طولانی که:

گرصبرکنی ز قوره حلوا سازم

#منطق-سکوت

گرد عرفی!؟

از بروزات فقیه جامع شرایط عدم کلی گویی نیز کتوم و ریزبینی اندر

جزئیات فتوا و ایضا اگر زیرپرده مصلحت فردی نرود بیانات ثانوی است

تا طراران را به بهانه زنهار دست آویز آزار خلق الله رعیت حاصل نیاید...

پس هرکه در این دایره نیست و شکل فتوا را به منفعت خویش گروه دار 

و دسته اصطلاحا گرد کند اصلا و عملا مجتهد نیست هرچند سگان 

پاسبان و عوام کلانعام نیز علماء سوء بدان تصدیق کنند و بار دهند.

فدوی حق و حقیقت را اگر نه برائت از ایشان دستور باشد دلالت

دادن و فلش شدن از بهر بهتر نمایش عکس اش میسور می نماید

لیک باری این طلبه ر ا فرصتی شده که در عین مزمت بکار گیری 

آن عنوان درمصادیق مذهبی از جنبه انسانی چونان سلاحی بهین

در کف گیرد و سوی اقسای هدف نشانه رود البته دراستتار و لفافه

چه گردش کن شرعی حرام و عرفی اش نیک بیان کننده تمام باشد 

بی هرگزند که لاجرم شوریده براین دنائت در کام باتلاق قساوت برد

جز راست نباید گفت....هر راست نشاید گفت

#حسن-صباح

ملا نما

ملا نکند زخم زبان  چونکه معین است

بر سفره رب آشپز دار مقیم است

گیرم که خلایق ندهد اجر و نوایی

صبرش  چه شده واجد الطاف کریم است

باری تو که بر ناصیه ات مهر جبین است

ارشاد خلایق نه چنین رتل جوین است

گر منت خود می نهی آخر چه نمازی

هر بعد عبادی که ریا خورد نمین است

با آب ببستید و همین آخر کین است

بر بنیه بی حال نگر بد به  یقین است

سروده شیخ سعید حریری اصل.صفرالاحزن1445ق

#تکلیف

اهل غدر

فاصله کمی است میان غدیر(علوی) و غدر(عمری) 

بدبخت هرآن کس که به او فسخ نباشد

چون دست برد مال دگر مسخ نباشد

ساکن شده درموقف خود لیک دمادم

جز غیبت اضلاع کسان رسم نباشد

در پرده زند تیغ که بردست نباشد

آن آلت قتاله  نهان است نباشد

ببریده گلو تا پی یک رسم نباشد

با راندن او فرد نخست نسب نباشد

این چاه خلا موضع یک دست نباشد

بول وعن اش آلوده و درفسخ نباشد

هشدار که سالک  بر هر پست نباشد

رب اش یکی و حالت او مست نباشد

ایشان به نظر طرف کله کج بنهادند

مفتی ولی  از لطف قبا  اصل  نباشد

سروده طلبه سعید حریری اصل.صفرالاحزان1445ق

(غدر:شبی خون ناجوانمردانه و رکب غیرشرعی)

#پسر-مرجانه

اندکی صبر

دقیقا نمی دانم تا بیایند و تشخیص دهند کتف کی عقب تر  است

و ران  کدام جلو بیچاره این سلبریتی ها چند تا تلفات داده اند...

یا ایها الذین آمنو اجتنبوا کثیراً مِن الظّن انّ بَعْضَ الظّنِ اثمٌ.12حجرات

#هنر-هفتم

دماغ سوخته

تقدیم به روح شهید حجت الاسلام والمسلمین عبدالمجید خویی(ره)

که لعنت بی حد و حصر الهی برقاتلان مزدور اش باد...

حال خود را هر دمی بدتر کند

کو چو  فتان فتنه ای در بر کند

نوبت گرمابه طی شد هوش دار1

عین عنتر منتری  را خر کند 2

خود شمایی اید و اینک در مثل

بر خلاء میل یکی دیگر کند

دشمنان را کشته و آری  ولی

با همان قوم  عنود از سر کند

هوش دارید ارزشی  نامید گان

لرزش  اینگونه خود پر پر کند

و ای بر بز لیک اما گر شده

در سر آب  روان چنبر کند 3

1.ضرب المثل رفیق گرما به و گلستان هم بودند

2.میمون بازی چون یزید بن معاویه

3.ضرب المثل یک بزگر گله را گرگین کند

سروده طلبه سعیدحریری اصل.صفرالحزان 1445ق

#شیخ-خزعل

بوی مادر!؟

به توصیف در آمده بود:اطعمه و اشربه ایرانی در کنار مزه 

یک حس غیر قابل وصف دارد فالوده و یخ در بهشت واقعا روح

آدم را جدای منفعت جسم جلا می دهد و...

گفتم:چرا راه دور می روی ؟یک جمله بگو:بوی مامانم را می دهد

و می برد به عهد بی ملال کودکی که غمم یکی بود و آن نبودن 

هم او که سایه بالا سرم شد و تکیه گاه دستم نیز رفت و روبگر

خرده های زیر پا حتی پی کننده گرد و غبار در میانه هوا نیز هم

#ایران-بانو

غلط انداز

اشکال دربو های خوب راسته عطاری نیست .مخصوصا وقتی به هم تندیده

مشکل هرچه هست زیرسر سوق کله پزان و پخله فروش ها است که شاگرد

خود را طوری بارآوره که با حس گلاب گیری بالا آورد نه جگر پخته گوسفند

یا نه اصلا فلان صنف بیچاره و محل کسب جمعی حبیب الله  محترم چه گناهی

دارد؟ صحبت سراین هست که وقتی بازار گرد شوی یعنی به زبان بی زبانی

و حتی ناخواسته فریادمی زنی:من کاسب خوبی نیستم یادنبال تغییر شغل ام

#غار-حراء

چرخ دنده معیوب

یک دنده معیوب زنگ زده یا سابیده  حتی خیلی روغنی به مرور

زمان دستگاه بزرگی را ازکارمی اندازد.یعنی هرچیزی متصل به 

خود را در  روند و دمینوی تدریجی عین خودش می کند.

مهندسان از معکوس چرخاندن همه یابخشی از موتور و

سیستم فورا آن دنده عوضی را پیدا می کنند

اینک ما در جامعه ایرانی زندگی می کنیم که یک سوم افراد 

کم و بیش دچار اختلال روانی هستند و دلیل مهم آن بالا

رفتن سن و تولد کمتر کودکان یعنی تولید نسل جدید 

که از زیرمجموعه های فقر باشد است.

در چنین وضعی فرد در جامعه مجموعه درشت  وکنایه

های بعضا یدی را نوش جان می کند که مستحق آن نیست.

درعین اینکه مردم عادی غیرسیاسی چنین با وی تا می کند

و او حسب اعتماد عمومی به ایشان این چیزها را به دل 

می گیرد.

درردیف اول اتوبوس واحدنشسته بودم و دو پتوی سربازی

داخل کیسه دردستهایم.به ایستگاه که نزدیک شدیم 

سمت در حرکت کردم تا راننده شیرفهم شده و نگهدارد

اما فکر کردم او به جهت تهویه هوا در را کامل نبسته

و خوردن احتمالی فردی ازداخل به آن سبب سقوط اش

می شود.ناگهان و به خلال تماشای همین وضعیت بودم

که بچه ای ازماشین پارک شده  پرید وسط خیابان و 

راننده پا گذاشت روی ترمز.

میله کنار شوفر را گرفتم اما یکی پتو ها  ازدستم ول شد

و مسافری که تا چند لحظه قبل کنارش نشسته بودم 

در هوا آن را گرفت و نگذاشت برکف ماشین بیفتند.

بعدگفت:لیاقت نگاه داشتن پتو درزمین هم نداری!؟

خواستم جواب دهم که:مردک...

اما به ایستگاه رسیدم و راننده هرچه روی دگمه زد

درنیمه باز ادا در آورد و مدام جلو عقب شد.

بعد گفتم:ببخشید آقا پتو لیاقت نگهداری مرا در فضا

را ندارد.

همه مسافران خندیدند و یک مشاجره احتمالی به

طنزی سازنده بدل گشت و بر جمع قلقلک روحی 

داد تا از جنون ادواری و رو به سوی اپیدمی قدمی

پا پس کشد.

بله نه باسکوتم عقده ای دردل خود کشتم و نه با

پرخاش و فریادهراسی ناروا به قلب  جمع بی گناه

که آن ساده لوح گوینده هم یکی اش انداختم.

#عزت-نفس

باد های شهریور

آخرهای شهریور ماه بادی بر می خیزد که بر طبیعت یاد آور

پایان خوشی ها و راحت تابستانی نیز در غلطیدن به آغوش

پاییز و ایضا تموز پیش رو می گردد...

19شهریور1358ش

#پدر-طالقانی

فریبرز عربنیا

باور دارم :یک روشنفکرراستین و عرفی اگربه تقدیرالهی هنرمند

هم باشد نباید که زیاد با اهل سیاست ور برود.

حتی به اقامت درخارج کشور.

چون او تا ف را گفت ملت با ضریب هوشی بالای ایران در فرحزاد اند. 

پس در آمدن این کلمه از دهان وی  جز دادن هزینه های شخصی 

مثل زندان و ممنوع الخروجی حتی تهدید ترور چه ثمری دارد؟

آقای فریبرز عربنیا از زمانی که پسر بچه ای 16ساله بودم و او را 

اول بار در میدان ونک تهران دیدم به دلم نشست.

شخصیت و کاراکتر اش حتی افکار و سلوک زندگی  و البته که

به جنبه عمومی.

اما دو بار خطای فاحش که اولی اش به حقیر و ثانی آن شکل عام 

دارد اینجا رساندم :خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم.

بعنوان یک هوادار ساده عضو صفحه اینستاگرام اش شدم و 

مدتی بعد دیدم تنها بخاطر لباس روحانیت برتنم دیمی و از بیخ 

کامنت های مرا پاک می کنند!

یکبار در لایو شکایت کردم مدتی گذشت و کلا بلاک گشتم

در عین اینکه یک کلمه ساز مخالف نزده بودم.

آن را ندید گرفتم و به حساب احتمالا بچگی آقازاده گذاشتم که 

گوشی افتاده دستش...

اما حالا که به شامگاه 17شهریور1402 در ویس امریکا در آمده 

و با صدای بریده بریده گوینده را غیر حرفه ای درطرح پرسش 

معرفی اما خودش با مجموعه از عیب های پیش پا افتاده جواب

می دهد چه؟

ماه هرگز پشت ابرنمی ماند جناب عرب نیا و مرد باید که سنگ-

زیری آسیاب باشد. اینجانب اشتباه کردم !؟شما خودسازی لازم 

چنین عرصه ای را ندارید و نهایتا با این دنده که می روی آلت 

دست دگران خواهی شد

خیلی بی ادبی هست که مملکت به این بزرگی را فاقد توان 

تربیت صحیح فرزندت جا بزنی.مثلا الان خیلی خوب  است که

مدلینگ شده...؟

دست آخر اگر جای کلی گویی و نیش زدن به همه جای ایران  

و نظام مستقر با بو وریتم همان روحیه ایدئولوژیک که مدعی

گریزان بودنش هستی جماعت افراطی تمامیت خواه را

 به رویه استراتژیک نواخته توان خویش به هرچند کمی 

عقب تر راندن آنها منوط می کردی بهتر نبود و به پیشبرد نه

شعاری بلکه عملی دموکراسی و آ زادی کمک نمی کرد!؟

شما را به خیرو ما را به سلامت.

این ره که تو می روی به ترکستان است

#کوه-یخ

بز اخفش

حدود سال93ش روزی درقم المقدسه از خیابانی می گذشتم

که برای اول بار بااین آقای محمد غفوریان خوش بیان از دور

مواج شدم. درهمان نگاه اول یک حس دورنی که ششم اش

خوانند شیرفهم ام کرد بی تعارف یک تخته اش کم است!؟

اما حالاباز فهمیده ام:درست است حرف مرد یعنی با وجدان

یکی است

طرف درشبانگاه 17شهریور1402ش مقابل یک مجری نمای

حقیقتا بی شرف فاقد وجدان عاری از آدمیت که بارها وبارها

اصل مقدسات مذهب حقه جعفری احادیث صحیح امامیه و...

به بهانه کوبیدن نظام جمهوری اسلامی ایران هدف گرفته

نشسته از ایرادات به پندار خود این و آن می گوید...

آخر ساده لوح تو چرا خرمای نقد مجری عوضی صدای امریکا

را ول کردی چسبیدی به حلوای نسیه چه و که  که چه!؟

باشد تو آخوند درس خوانده حوزه اصلا آیت الله بیینم

تا حال این آیه قرآن به گوش کرت خورده که:

إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلی‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ

اگر  سرسوزنی از آداب متعلمین درحوزات علمیه خبرداشتی

باید اول طالب مصاحبه شخص معقول تری ولو غیرمذهبی

می شدی که عضو ویس امریکا (صدای ایالات متحده)است.

بعدم سلام و صلوات خدا برآیت الله سید علی حسینی خامنه ای

اصلا بی شمار

وقتی جعفربن محمد(ع)خلیفه عباسی  وقتش را بعنوان رعیت ثنا 

و صلوات گفت وآن گاه که خبر لبیک اهل عراق را به سمت خویش باز

شنید در غش و بی رمقی  افتادکه :معاذ الله من و این داستان ها !؟

فکر می کنی پا برهنه دویدن وسط میدان سیاست کثیف آب و

آفتاب ندیده آن هم  دیگه بدتر به عصر غیبت نشانه آخوندی است 

بزغاله!؟

#شنگول-منگول-حبه-انگور