حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

عشق عربی!؟

دو واژه جبربرهه و عشق ملموس در قاموس تازیان(اعراب) که از زیرمجموعه 

تیره سامی چون بنی اسرائیل و...اند وجود نداشته است.

اما جبر زمان راشجره ملعونه بنی امیه جعل کرده جهد در دخول اش به ادبیات 

نمود چه برآزنده خلق شیطانی ایشان و موازی موضع النصربه رعب که باز صادره 

ازناحیه هم آنها است می باشد.

درمقابل فاجعه عاشورای61هجری و تلاش علویان برجسته چون زینب کبری(س)

مختارثقفی  نیزمراجع عظیم الشان شیعی درپاس داشت مفهوم بلند شعائرحسینی

دخول عملی واژه عشق عیان به لسان عرب را ممکن کرد

#حیدر-صفدر

آفسایدقرآنی

طبق قوانین فوتبال بازیکن مهاجم تیم مقابل اگردرشرایطی با توپ به

دوازه بان نزدیک شود که دفاع گروه بیش از حد معین اندرحین حمله 

قبل آن و بازگشت به محل پست سازمانی از وی که جلوکشیده عقب 

بمانند و... او درتله آفساید افتاده و باید که مسابقه  با سپردن 

توپ به سنگر بان اصلی تیم احیاء گردد و هرنوع گلی درچنان شرایط 

اگرهم زده شودمردود است

آیه 59ازسوره نساء مشهوربه اولی الامر نیز دقیقا مشت عامه مذهبان

را که باوجود اقرار صریح برحقانیت مولای متقیان علی(ع) حرب عایشه

طلحه و زبیربر جمل و معاویه عمروعاص اندرصفین با ایشان را می خواهند

که ذیل عنوان اختلاف اجتهادی اصطلاحا ماست مالی کرده و نادیدبگیرند

باز نموده سوت آفساید آنها را برگوش دارندگان وجدان می رساند.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ۖ

راستی این ولی قطعی و مسلم سوم بعد از خدا و حبیب اش کیست!؟

اگرابوبکر هست که قاعل بود شیطان با وی ممزوج شده:(وان لی شیطانا

 یعترینی) و اگر عمر ثانی ایشان باشد که نخستین شان یعنی پایه بنیان 

خلافت خویشتن را قبول نداشت و فاش می گفت:بیعت با ابوبکرفلته بود

عثمان هم که جمهور مسلمین بروی شوریده جسد اش درقبرستان یهودیان 

چال کردند هرگز درکنارفحش کاری با عایشه بعنوان مقدسات جماعت

عامه چنین جایگاهی ندارد 

ودخترابوبکر یعنی زن ظاهری پیغمبر(ص) هم  با استنادبه آیه:اَلرِّ‌جَالُ

قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ.آیه 34سوره نساء

به  مقام رفیع مذکور نرسد

معاویه نیز به دوره خلافت عمر و عثمان استانداری بیش نبود و پس

بی شک اگر هم داخل آدم حساب گردد دررتبه پایین تر ازآن سکوی 

رفیع ولایت بعد الله و نبی(ص) بوده.

پس تنها امام متقین علی(ع) باز مانده که طبق تاکتیک صحیح خود به

شورای انتخاب خلیفه بعداز مرگ عمر و درآمدن مقابل رای امثال عبد-

الرحمان بن عف و...یعنی رد سبک خلفای راشدین قبل و تنها داشتن 

اعتقادو التزام به فرموده خدا و سنت پیامبر(ص) شایسته عقلی و برآیند

نقلی چنان مقام رفیع می گردد و نهایتا قلم بطان برقول و خاک بر دهان 

کسی که حسب چنین دلایل روشن و آفساید آشکار باز گل زدن بازیکنانی

 چنین معلوم الحال را ذیل توجیه تفاوت دراجتهاد موجه جلوه دهد.

چشمان لوچ

دقت درنظریه پلواریته عقیدتی از عبدالکریم سروش فاصله

گرفتن او با عرفان و فلسفه اشراقی تحت تاثیر آراءصاحب

مثنوی و...را فریادگر است.اگر به خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)

رجوع شود آل الله(علیهم السلام) محور باور شیعی ناب هستند.

لذا اصحاب سقیفیه بنی ساعده نیز علما و غیر عوام عامه نباید و

نمی توانند که مورد نعمات چنین فضای آزاد ازجنبه اندیشه و

عمل باشند چرا که درمقابل ولی نعمت اصلی آن به اذن خداوند

متعال قد علم کردند.(منظورعدم دادن آزادی ظاهری نیست

که سنت اولیاء حق بوده حرف از مقدس ناشمردن آنها است)

از همین رو هست که باورداریم:کلیمی ارمنی و...فی نفسه 

و تا ابد در دوزخ نمی مانند حتی به تعبیر جسورانه طالقانی(ره)

این وضعیت شامل مارکسیست های اصیل هم می شود.

پس چه سروشی که به پلواریته می خواند چه سیدمصطفی

طباطبایی که اندر مقابل نظریه او یک مشت ان قلت ازسر دل

 بستگی به مسلک عمری چیده عملا هیچ فرقی ندارند.

آزادی و استبداد در تعریف عرفی دو نقطه مقابل هم اند اما

اندر پندار مذهبی تشیع وزنه و میل ائمه(علیهم السلام)

پتانسیل تغییر بنیادین همگی را دارد.

اینها عین دو چشم لوچ و منحرف البته هرکدام آخته به

سمتی هستندکه در رخ مرام پیروان سقیفه جا خوش

کرده است.نظریه مصطفی طباطبایی میراث و گفتمان

قالب عهد اموی و پندارسروش حاصل بازشدن آب

عرفان و فلسفه یونانی به شیر جامعه اسلامی مقارن

با زمانه بنی عباس بود.آن جبر و این اختیار وقتی به

حبل الله متین اهل بیت(علیهم السلام)گره نخورده

باشید هردو بر یک فرجام ختم می شود نابودی وبس.

مطابق آنچه تا اینجاعرض شد و با فرش قرمزی که در

اکثر رسانه های ماهواره ای خارج مرزهاا زکلمه تا گنج-

حضور بهرنشر و بست این افکارغلط پهن کرده اند باید

ختم کنم به جمله آسیدمحمودطالقانی(ره)که می فرمود:

چپ روی و راستگرا بودن حرکت همزمان و موازی سمت

 گمراهی است.

بر لوچ صدر اسلام لعنت...

خدا وخرما!؟

(تقدیم به روح اسوه انسانیت و معلم ایمانیت البته به تنگنای بضاعت 

مهدی بازرگان تبریزی(رحمت الله علیه))

تعصب مذهبی طوری که علی شریعتی می گفت:(نقل به مزمون) چنان

دژ مستحکم از بهرپناه گرفته درآن عمل می کند و نه چنین که جو زدگان

صرف لیبرال دموکراسی غرب تمایل یافته اند:نقطه مقابل درک حقیقت

و سبب افتادن همزمان از اصل و اسب می شود.

تعصب بلاشک از آگاهی برمی خیزد منتها صحبت سر کیفیت آن فهم است 

از بهردرک مختصات این و نهایتا قضاوت اندر باب اش.

وقتی مذهبی ذیل سایه خدای لاشریک و چهارده نورمقدس (علیهم السلام)

بی بدیل جا خوش کرده تمیز حد تعصب او با سنگ محک عقل معاش خود

خطایی باشد که ازخلط مبحثی  فاحش حال چه ازسمت روشنفکرنمایان غیر-

عرفی یا مذهبیون بی سواد بدون زیور امی بودن  اش آب می خورد و در

حاصل تقسیمات خود به این جای جعلی می رسدکه دین دار الزاما باید 

باورشخصی خویش را در عرصه اجتماعی چنان بروز دهد که صدای مجازات 

مغایران با آن گوش ساکنان هفت فلک و ذیل طاق عرش را کرکند تا که

 تبلورعینی یابد معنی ما هستیم.

اما نه تعصب  هرآنچه ضمخت و سفتی چنین تق و توقی راه می اندازد و

الا آنکه نشرداده:لااکره فی الدین خود بطور ضمنی بر پلواریته عقیدتی 

و سیال بودن ساحت  ایمانی از ابوذر بگیرتا سلمان ها تاکید ورزیده پس

دیگر چه جای بحث بیشتر البته و اگرعقلی سلیم اندر میان باشد جز از

جمله آن یار سفرکرده درشب عید مبعث و ذیل طاق محراب حسینیه

 ارشاد تهران:دین برای آباد کردن دنیای ما نیامده است.

کیس مناسب!؟

آری عقاید آدم مومن هم مثل کیس کامپیوتر دگمه پاور و

ریست داره(الحمدالله و استغفرالله)منتها دستگاه عمری

جماعت جدای از تمام ایرادها که برای مرام های دیگر بر-

شمرده درادامه می آید باهر با رریست بجای خلاصی صرف

ازهنگ به تنظیمات اولیه کارخانه برمی گرددو کل موجودی

هارد شما را پاک می کند...

مسیحی دی دی آر وان  و اکس پی  هست(فیض محور)

یهود به علت ضعف پاور زود داغ می کند(شریعتمدار)

کافرهم که کلا خاموش و...

حالا ویندوزده و مادربرد کارت گرافیک عالی مخصوص بازی

 هم پاورگیرن و...کیه!؟یاعلی(ع) سیستم تو رو عشقه(شیعه)

دخیلک یامولا

با آرزوی برداشته شدن هم و غم از دل اهل ایران و شیعیان مولای

موحدان امام علی بن ابیطالب (علیه السلام) نیزایجاد اسباب راحت

ایشان در عین تفاوت سلایق حال به هر طریق مدنی  و مشروع در متن

وقایع تلخ سیاسی  مهر1401ش به عین حفظ تمامیت ارضی کشور

دخیلک یا مولانا علی بن ابیطالب(علیه السلام)

ماه تابان دو عالم علی است...بعد شمس نبوی او ولی است

نور احمد می دهد با انعکاس...برفروزد هر که را مشتری است

بنده رب و خدای دلبری است...مست ازلی از جام سرمدی است

دست حق بهر خلایق مددی...ناجی دین لقب اش حیدری است

دخیلم یا ساقی ای کننده درخیبر...

سروده شیخ سعیدحریری اصل

چهارده نورمقدس

تقدیم به نورهای طاق عرش قبل خلقت فرش:

نیستم طالب فیض غیر توان عبرات

چهارده امکده و کهف امان حضرات

عمر نوح اش اگراز دست قضا بازدهند

نکنم جز به فداشان همه این سنوات

در خرابات مغان نیست رهی بر ظفرات

گر نشان اش ندهد پیر مقام ثمرات

حالیا گوش کن ای سالک از ساعه شنو

نی ندانست مگر ضبط مقام نغمات

اسالک ان تدخلنی فی جمله العارفین بهم وبحقهم

(فرازی ازدعای جامعه کبیره)سروده سعیدحریری

ظفرات:جمع ظفروپیروزی

عبرات:قتیل العبرات لقب حضرت حسین شهید(ع)به معنی عبرت

پیرمغان:لقب مولای موحدان علی(ع)درشعرحافظ

نی:سازبادی مادر

جلولا

تقدیم به جناب هرمزان سردار نبردجلولا:

هرمزان سردار ایرانی چون به اسارت درآمد و مقابل خلیفه

ثانی عامه عمر بن خطاب درمدینه النبی دست بسته زانو زد

ازخوردن آب به ظرف مخصوص سگ قبل ازاعدام اش  امنتنا

ورزیدو همین امر در عین درایت امیرمومنان علی(ع) با

استدلال متین و انساسی ثانی را مجبوربه کرنش درقبال

حکم قتل وی و عقب نشینی از آن کرد.

خوب و در هر حال متن این قصه که موردقبول علما و درج 

شده بعضی کتب بکری می باشدثابت می کند براساس سبک

عمر زندانی حتی محکوم به اعدام دارای حقوقی می باشدکه

رعایت آن از برای حاکمیت با داعیه اسلامی واجب است.

این همه درحالی است که باز جماعت عمری خود از آزارشدید

مسلمین حتی بعض اصحاب نبی(ص) درزندان های رژیم

معاویه خبرداده اند....

به دیگرسخن معاویه رد و رفض کننده سنت عمر هست.کاری

که وقتی از طرف شیعیان اهل بیت(علیهم السلام)رخ 

می دهد تندرویان اصطلاحا سنی حکم به قتل ایشان می دهند

اما در موردخال المومنین خویش(لقب پدر یزید نزد عامه) زیر-

سبیلی و در اوج دوگانگی نادید گرفته هرگونه ان قلتی نسبت

به وی را جایزندانسته و راه نمی دهند.

ألا لعنت الله علی القوم الظالمین من الأولین و الأخرین .

اربعین

(به جهت اربعین حسینی درسال 1444قمری)

راه  صفا نمی رود مروه بی بنای تو

کرب و بلا یقین بود معنی بر منای تو

طوف حرم گزیده شد زان سبب ای امیردل

تا که  به طوق دیگران در گذرد برای تو

زمزم  جاری زمان جسته  زیر پای تو(1)

رکن و حجر یقین بود مقصد با صفای تو

کعبه اگر چهارشد ضلع و برش بدان سرا

شش جهت است بیت حق در پی ابتلای تو

جان کلام و لب حرف جمله شود فدای تو

صحن و حریم مانده از رفتن دربلای تو

(1:کنایه از اینکه چشمه زمزم جاری در

مکان اززیرپای حضرت اسماعیل(ع)

جسته ومربوط به عرض تاریخ است اما

نهضت امام حسین(ع) درطول زمان 

تشنگان حقیقت راسیراب می کند)

سروده:طلبه سعیدحریری اصل

هفتادوسوم

الاسلام محمدی الوجود حسینی البقاء

دین محمدی 73 فرقه شد و تنها یکی از آنها بر حق(شیعه)

و هم ازجمع 73نفری مومنان مذکر بدان که عین

حواریون  مذهب اش باشند گیرافتاده اندرگوشه 

شام آخر کربلا که راهی جز گزینه مرگ ظاهری در

دسترس ایشان نبود حسین(ع) شاخص ترین است.

آری  رهبرنزدیکترین فرقه به تشیع وی ازآن73

نحله محمدحنفیه و آخرین یار بازمانده قبل شهادت

ایشان ابوالفضل عباس(علیهماالسلام) برادران 

حضرت اش هستند.چه درفهم حقیقت مرام

محمدی(ص) و مقام علوی(ع) اگرقصه آن همه

چالش علمی و متن رزمی فرد را به سمت حقیقت

رهنمون نشد بلاشک معصومیت آل الله(علیهم-

السلام) کارگرخواهد افتاد و آن گاه های شورانگیز

 که خاتم(ص) حسین(ع) را درشمار مباهله آورد و

خود او علی اصغرش بالای دست گرفت حق مطلب

 چون آفتاب از بهر هر که در قلب خود مرض ندارد

عیان خواهدنمود...

ای حسینی که لب تشنه بریدندسرت

توچه کردی که لب تشنه بریدندسرت

ستون حنانه

عمود آهنی جانم فدایت...همان پای قد بس دل ربایت

کشیدی رو به بالا تابگویی...چقدرش مانده تا کرب و بلایت

صنوبر یاسمین سوسن سترون...کجا داردشمیم دل ربایت

ستون فاخر حنانه جستم ....همین جا لابلای مهره هایت

هوای شور و وصل دیگری بود...که سر زد هر نفس ازلابلایت

تقید نیست اینجا حرف عشق است...که کنه هستی اش شد مبتلایت

همه فانوس ها در بحرمواج...بیفتند از صف اش بر انتهایت

سماع راستین تنها تو کردی...چه رقصی بهتر از طرز بنایت

سروده طلبه سعیدحریری اصل.شوال1443قمری


کشتی نجات

زندگی دریای بی ساحل شد است...موج هایش لاجرم ضایع شد است

هر یکی باری بیارد چون نهیب...آن دگر از هستی اش عاجز  شد است

بند با او لاجرم کاهل شد است....دست این اهریمنی باطل شد است

بس بلم دیدم ولی سوداش نبود...فلک باقی برحسین نازل شد است

(بلم:قایق ساده. فلک:کشتی)

رانده طغیان فاتح واصل شد است....روزن امید دهر فائض شد است

(فائض:پیروز وچیره)

چون گذشته سابق از کرب وبلا....برنجات جمله خلق حائز شد است

(حائز:واجد شرایط.دارنده قدرت لازم جهت پیشبردامری خاص)

درمدار حق تبارک طی شد است...زنده جاوید آری وی شد است

خاک کویش می دهد هرنوع شفا..ضعف فطرس را هم او فائق شد است

(اشاره به ماجرای شفا یافتن بال های آسیب دیده فطرس ملک با تمسک

به امام حسین(ع) دردروان کودکی حضرتش.کویش:کویشه کاویش مختصات)

صل الله علیک یا اباعبد الله الحسین علیه السلام

سروده طلبه سعیدحریری اصل.محرم الحرام1444