حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

ایام پنجه

پنج روزه آخر سال در باور کهن ایرانی ارواح آزاد هستند و معمولا به

محل زندگی سابق خود در دنیا سر می زنند.

تصادف آنها با فرزندان جوان مخصوصا در حال گرد گیری از گوشه 

کنار خانه رفتن به حمام ساعتی قبل سال تحویل و...زیاد رخ 

می دهد که بعدا اثرات بد اش را بر روح و جسم ایشان باقی گذارد.

مخصوصا خانم های جوان...(اشاره به فیلم شب بیست و نهم با بازی

بانو مرجانه گلچین)

این رویت ها اگر یک بار واقع شد امکان تکرارش توسط جن شر و...

می رودحتی حالت روان پریشی حاصل از آن وسواس گونه همان 

مشاهده اول را بارها برای قربانی چنان یادآور می شود که گویی 

دوباره تکرار با دو چشم سرش دیده . لذا برای والدین بهترین کار 

همراهی با کم سالان در هنگام گردگیری و..است ولو به صورت حتی 

ناخوشی حضور صرف فیزیکی یک دنیا دیده احتمال چنین تصادم های

 بد والبته سرنوشت سازی را گیرد.ایضا همراه داشتن خاک هوشمند-

 کربلا یا گلاب آینه  سبزه  آب و.. که مخلفات سفره هفت سین هستند 

ودر چنین اوقاتی  برای برپایی آن خریداری می شود هم احتمال رویت

عفریتی یان  را کاهد.چه  اگر موکل طلسمی ارواح شر باشند درصد 

خودنمایی پیشبرد هدف به  پنجه روز بیشتر هست و اکثر فرزندان

 رشید در خانواده خود از چشم شور تا بدخواهی که سبب تمرکز و توجه

 این چیزها رویشان  شود دارا می باشند خصوصا خوش قیافه وبیان

(یعنی کسانی که بطور فطری در طبقات متفاوت نظر کردگی قرار دارند)

در کل پنجه بر هه سختی برای زندگان است!چون  اندر ترافیک و حجم 

بالای حضور اموات گوناگون به اطراف شان از جن گرفته تا انس و با

فرا رسیدن گاه نوروز وتقارن اش با لحظه عید غدیراول دیوان دوباره

در بند شوند به حرمت محمد وآل محمد(علیهم السلام)انشاء الله

شداد ملعون هامان ملعون فرعون ملعون

#شب-بیست-نهم

لیله الرغائب

مرگ است و قرار زندگی کی خواهد...برخرمن هستی اش چنان تگرگ می بارد

روزی اگرش دست قضا باز ببخشیده ولی...آن پای دگر به ضرب  او می کاهد

دارا و ندار جمله خلق از آن می نالد...زاغ است چو مو  و هر چه زال1 می چاید

قره نشو در دار فنا بر ثمن و سهم ...این قسمت وراث و بر تو عملش می ماند

1.زال:مو سفید.لقب پدر رستم دستان

سروده طلبه سعید حریری اصل

اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ. اى خدا تو بر اهل قبور نشاط و سرور عطا کن

#صندوق-عمل(قبر)

باقر بعد از مرگش گفت!؟2

فعالیت بعنوان کارگر ساده لوازم صوتی تصویری  آن هم بهر کسی که حتی 

توان نفس کشیدن معمولی را ندارد یعنی اینکه قرار داد مورد تایید بیمه-

کار هم درمیان نیست.

این مقدمه سبب شد سر از مدیریت آموزش وپرورش  ناحیه یک  در 

آورم. با داشتن شماره شناسنامه اش بدست آوردن سوابق تحصیلی 

کار چندان سختی نبود و حاصل اینکه فهمیدم سید محمد باقرعلوی در

سن 22سالگی(تولد مهر76ش در گذشت10آبان96ش)فقط تا ترم اول

دوم دبیرستان درس خوانده!؟

تصادف نخست در اوایل دهه نود چنان سخت بوده که مدتها به مدرسه 

نرفته است منتها به استناد مدارک پزشکی از بیماری حاصل با جرح اش

برای ادامه آن به قسم شبانه و متفرقه عودت داده نمی شود.

این مدارک در بایگانی دبیرستان کاردانش شهادت دولت آباد ثبت اند.

بعد انتخاب رشته هم حد فاصل ترم دوم سال تحصیلی 94-95 در

 طراحی وب مدرسه عرفان غیر حضوری مشغول تحصیل بوده که مطابق

گواهی مدیر بعلت عدم پرداخت هزینه  ناقص می ماند!؟

حالا شما بیننده قضاوت کنید پرداخت خرج مدرسه یک طفلک با

مصدومیت حاد بر عهده کیست؟خودش که نمی تواند. بهزیستی 

هم تامین نمی کند چرا که: مستضعف و کارتن خواب نبود.ایضا

نامه بیمارستان بر صحت معلولیت پنهان و عدم قطع عضو ظاهری 

را بهر تشکیل کمسیون مربوطه با وجود صدور ولی نامبرده به

سر انجام نرسانده تا کارت معلولیت پنهان  صادرشود

و دست آخر پیدا کنید پرتقال فروش را.

#آق-ولد

باقر بعد از مرگش گفت !؟1

بعد از ظهر یک روز تابستانی داغ از سال97ش خسته از نبود تاکسی

خط  حرم-جمکران پیاده راهی زیارتش شدم.

شنبه بود و نرسیده به میدان بقیه الله(عج)با و جود آنکه لباس های

طلبگی را درکوله پشتی جاداده و دشداشه ای بیشتر به تن نداشتم

غرق عرق شده بودم. اما بادی تند شروع به وزیدن کرد و راه مرا

سمت قبرستان بقیع(امام زاده جمال غریب(ع))کج نمود.

سر قبر آسید محمد باقرکه رسیدم انگار تکه ابری سیاه و کوچک 

آن بالا انتظار مرا می کشید.نه گذاشت و نه برداشت چنان بارید 

که اصلا به عمرم ندیدم.خدایی داشت لباس تنم را جر می داد و

پوستم را پاره می کرد.هیچ کس یا سقفی هم در اطراف نبود تا

به سمتش دویده کمک بخواهم.فقط داد زدم ای خدا و بلا گذشت.

بعد  نیم ساعتی عین بند لباس شدم تاحداقل چکه های 

آبش تمام شود که ناگهان یک پژو206در خیابان مقابل و داخل

قبرستان سبز شد.راننده زن میانسال و حقیقت بسیار جذابی

بود.با وضع خاصی پیاده شده و چند صد متر آن سو تر روی 

قبر پیر زنی نشست. آن مزار تک را  قبلا دیده و بخاطرم 

بود خیلی شیک و...فکر کردم دختر متوفی باید باشد.

اما بانوی جوان از همان سر آغاز حمد و سوره ای که معلوم بود

می خواند خیره به بنده شد و در تنگنای خلوتی قبرستان 

ساعت 3 بعداز ظهر انگار داشت کم کم به مصیبتی بدتر از 

باران که عرض شد بدل می گشت.

زن نه گذاشت و نه برداشت خرامان خرامان و با دید زدن 

اطرافش که کسی نباشد خود را به من رساند.

بنده هم کیف گلی ام ر ا تکانه به کمر آویختم  تا که الفرار.

اما بعد چندین متردویدن شروع کرد بر قسم دادن که:

منظور بدی ندارد و به صاحب این قب رقسم کارش واجب

است. ایستادم و او با صدای بلند گفت:حاج آقا سیدی که

تو اینجا خاک شده می شناسید؟!من تابستان95ش از 

فروشگاهی در تهران داخل پاساژ تلوزیون بزرگی خریدم

راستش چون قاچاق آورده بودند و بدون گارانتی به سراغ

آنها رفتم تا ارزان در آید.

این پسر کارگرشان بود. باربری می کرد! حتی خرید مرا

تا دم همین ماشین آورد و کمک کرد با خواباندن صندلی

جایش کنیم .وقتی پول چایی به او دادم خیلی خوشحال

شد.فکر می کنم مشکل شدید مالی داشت و...

از بهار97که دست بر قضا مادر جانم(به لحجه شمالی 

مادربزرگم)را بنا به وصیت خودش آوردیم قم خاک

کردیم.اینجا که چشمم به عکس او  افتاد فکرکردم خودش

هست و بعد رفته از میان تصاویرداخل سی دی ام پیدایش

کردم .چون روزی که برای خرید تلوزیون رفتم او انواع

مدلها راجابجا و به من نشان می داد.عکس خودش هم 

افتاده ببیند تو گوشیم دارم

تا الان چند بار از افرادی که سر خاکش می آیند پرسیده ام

و گفته اند ما فقط هواداراش هستیم عاشق صداش اما آشنا 

و فامیل نه.راستی آشیخ شما می شناسیداش!؟

با شنیدن این حرف ها مغزم سوت کشید و انگار کسی این 

سوال را دم گوشم خواند:

مگر باقر بعد تصادف حدودسال90ش پلاتین دربدن نداشت.

کاسه سرش عمل نشده بودو  اصلا انحراف شدید بینی نمی گذاشت

درست نفس بکشد پس چرا والدین اش رضایت به این بی تعارف

خرحمبالی داده بودند!؟ آن هم در یک جای قاچاق فروش که لابد بیمه 

هم ندارد و فقط پولش خوب است!!!؟؟؟

#نظر-کرده

هجده ساله

دخترکم!حتی حادثه عظیم مرگ یک انسان آن هم خردسال 

نمی تواند برای آنی آنها را که مشغول بلغور دو واژه:سرش

خورده شد(اتفاق) یا خورانده شد(عمد) و اندر جنگ زرگری 

میان خود هستند خفه خون دهد تا شاید و باری  که فهمند:

فی نفسه جانی که به هفده بهار بیشتر قد نداده با

چه حالی از دنیا می رود.

جان کندن بما هو و بهر همه موجوادت و بارزترین اش

بنی آدم سخت است اما الو گرفته ترش آنکه عنوان 

جوان ناکام را یدک بکشد فراتر از هر آیین  مرام و تنها

به حکم مسلک انسانیت.

ولی نازنین آخرش  چه!؟در دنیایی که به نام اسلامیت

غالبا همین بشر دوستی  را به مسلخ می کشند فراتر از 

اینکه تو از فدائیان اش یا فلان حجاب بان آلت مزدوری

وی شناخته شود دختری دیگر آن هم زاده پیغمبر چنان

آیین (ص) چنین شده و مابقی همه ظلم های مجهول البانی

را به نام سران سقیفه  ثبت کرده است 

لعن الله مولا مغیره

#فاطمه-زهرا(س)

قدر خودت را بدان

شاید یکنفرحسب مجموعه تحریک و افکار ناپخته سر از جایی در

آورد که نباید یعنی آنجا که با ضربه باتوم به خدایش پیوندد 

منتها اگر چه فرد او دیگر نیست ولی همان فکر سطحی هست

و حتی اگر درمقابل آن در نیایید دیر یا زود دوباره قربانی

بگیرد آن هم  از شهروندان عادی و نسل جوان

لب اندیشه ای که مرحوم مهرشادشهیدی را در مخمصه انداخت 

این بود : مسئولان جمهوری اسلامی از بهر راس نظام خویش 

ولایت مطلق فقیه قائل اند و این یعنی دیکتاتوری...

اما چنین حرفی فرای راستی آزمایش که مثلا و اصلا آن آقا فقیه

عادل هست یا خیر.یعنی سنجش شایستگی عرفی و شرعی

ولایت از بهر بقیه ملت ایران

نیمه دوم و پنهانی دارد که در آینه اپوزسیون نهادقدرت هویدا

شد و حیف که عمر مهرشاد قد نداد تا آن را درک کند.

وقتی رضا پهلوی خود را در معرض وکالت بقیه ناس قرار می دهد

یا مجاهدین خلق سالها قبل بیانیه داده اند مسعود ومریم رجوی

فقط به خدا می توانند پاسخگو باشند این یعنی عین ولایت حتی

بی تبصره فقاهت غیر مجتهد اعلم در اصلاحیه قانون اساسی

جمهوری اسلامی ایران 

آری اگر مهرشاد های قصه به چنین جوانبی آشنا گردند دیگر

هرگز مابقی عمر گرانقدر و عزیزشان را نثار زیرخروارها خاک

نمی کنند بخاطر یک ضلع چنین پازل کلی

پسرک ای کاش روزی بدانی غیراز امثال تو که گل زیبای این

دنیا اید و محمد بن الحسن(عج)یعنی باغبان و صاحب اصلی 

بوستان تان مابقی گیتی هرچه هست به هیچ اش نمی ارزد

 پس:قدر خودت را بدانروحش شاد

#جوانی

زنده ترین

نازنین مگرمی شود یادم برود غروب دوازده صفرالاحزان !؟

همان روزی که ظاهرا تو را از دنیا گرفت و مرا نیز ازخودم

تا چونان مرده متحرکی باشم که فقط یاد یار و دیارش 

رشته اتصال او است. همان که الاحساب آن هم نیست

عین باد بادک کودک سر به هوا که نخ اش از دست 

صاحب در رفته و حالا در این بالا رفتن  و دورشدن 

از کس و کار خود فقط آرزو می کند: ای کاش رسم 

دنیا این نبود که رشته بقاء به نخ و دمی بند باشد

و صد حیف که دیرفهمیدم : باید قدرت بیشتر

می دانستم باشد و شاید که امروز بدین خاک سیاه

هجران ننشینم...

وسط رج کردن این دل نوشته و به سیخ کشیدن 

خونین جگرم آن گونه که اشکی را برآرد بهرعزای

نا تمام تو  در دل وجانم خانه کرده  هردم  از آن 

صفربه آبان خورده96ش شبانه روزی شده وغمی

که بقول شاعر:میره میره ولی برمی گرده 

چشم افتاد به این پسرک عراقی وسط صحرایی 

مشرف به کربلا (رجوع شود به ویدئوذیل متن)

که قهوه پیش کش زائران حضرت ثار(ع) می کرد

و ای دل غافل که درنگاه اول و با وجود تشابه 

بسیارخیال کردم که تویی و دوباره زنده شدی!

اما باز معرفتم افزود:کور رنگی ازمن است جان دل

اصلا کی به نیستی گرائیده بودی که حال در کالبد

جدید و مشابه علم شوی

تو در گلبرگ نسیم سایه درخت آب روان شیرلبن و

القصه شیره جان های بهشتی هرآینه تکرارمن اش

می شوی وحس ات می کنم .جانا مرده منم که کورم

 ازدیدن دلیل هستی خویش.

دون کیشوت  !؟همین فخربرایم بس که اگرخدا

خواهد تاریخ فردا همه خاطره این سانچو پانزا

را به نام  و درحاشیه یاد تو خواهد زد و بس با 

عنوان ملازمت  و صحابی ای پیغمبر عشق و هم 

نام و ازنسل  اعظم  و سید ایشان(ص).

خیال نکن که بی خیال از تو و روزگارتم

به فکرتم به یادتم زنده به انتظارتم

اون جورا که تو فکرمی

حس می کنم کنارتم

#نظر-کرده

وسط جنگل آمازون!؟

بله برخی شیر پاک می خورنددسته ای پاکتی نحله ای شیشه ای

آن دگر محلی پاستوریزه خشک و...

ما با اینها مشکلی نداریم اصلا نوش جانشان جواب حلال وحرام

بودنش را سرپل صراط باید بدهند و پس حق است اگر بگویید:

تورو سننه(به توچه؟)

منتها یک کسایی هستند که شیرتو شیر می خورند یعنی فضا

را عمدا چنان غبار آلود می کنند که یا هرشیری که دلشان 

می خواهد از کلکسیون آن بردارند و یا همش را هاپولی کنند

البته و درهرحال یک آب هم روش که کی بود کی بود من نبودم

بعدصبح تاشب هم درمعایب پوکی استخوان و...داد سخن که 

چه عرض کنم مرثیه به پا می کنند(افراطیون جناح راست)

درنقطه مقابل اما یک فرقه دیگری باشند که ازگوشه کنار هرچی

بچه گربه است شیرش کرده می اندازند به جان اینها در اوج و

نهایت بی وجدانی.  آخه بابا آن بدبخت ها که تا حالا جز شیرمامان

خود را نخورده بودند چه جوری می خواهند با این دو گانه سوز

که چه عرض کنم همه جورشیر خوار حتی نوع جنگلی اش 

طرف شوند(ایران اینترنشنال و...)

#چرخه-معیوب

بی طرف بی شرف نیست


در وقایع تلخ پاییز 1401ش مخصوصا مهر ماه خبردارشدم که به کمال 

تاسف برخی از عناصرموسوم به ضابط امنیت حتی درمقابل استغاثه

وطلب قطع کتک کاری یا حین شلیک با سلاح ساچمه زن و...بر ساحت

زوات مقدسه آل الله(علیهم السلام)جسارت و سب نبی (ص)می کردند

آن هم درحکومتی با داعیه جمهوری اسلامی و مذهب رسمی شیعه

بازاز آن طرف امثال مادرنوجوان مرحوم ابوالفضل آدینه زاده راشاهدیم

که به بهانه دستگیری شوهر ودخترش سخن درشت و ترکش دار به

ائمه طاهرین(علیهم السلام)نثار می کند!

یعنی و لب کلام جامعه ای است که از بعض مامور تا جمعی مغذوب آن 

مشترکا ازجهل و عنادفکری رنج می برند و برعکس دیوار بلند فرضی

و ایدئولوژیک تحت عنوان درون و بیرون حاکمیت بسیارانی ازایشان 

چه آنکه با وجود یدک کشیدن لقب ولی و سرپرست اجازه می دهد

بچه مثل دست گلش اندرآشوب و غوغای به پاشده در شهر خیابانی

شود چه آن بی وجدان فرد حرس و آجان نمایی که به سمت طفلکی

سفیرگلوله هارا نثارمی کند درعین اینکه می بیند بچه است و بی دفاع

مشترکا در جان و معصومیت ازدست رفته اش شریک هستند و این

دست کارها گناه بس عظیمی است که من نوعی فاش می گویم و

از گفته خود دل شادم سر سوزنی جزء اسباب ایجادش نیستم و

تا جان دارم نخواهم بود ولو به قیمت همه چیزانشاء الله...

بله تخم مرغ دزد شتردزد هم می شود!؟

آیا ایشان نشنیدند آن احادیث صحیح و شریف را که با برادران ایمانی 

مدارا کنید یا اندر عصر غیبت منجی(عج)به سان گلیم خانه خود باشید!؟

راستی وقتی سرابوالفضل صغیر مشترکا   بلای جوانمرگی  را آوردند

 چه توقع داری که حرمت ابوالفضل کبیر(ع)نگهدارند و باز کدام ضرورت

 هست که حقیربرای دو ادعای طرح شده ام دراول این متن سند بیاورم

فَقَد أخرَبا بَیتَ النُّبُوَّة

#دست-ابوالفضل


جان بابا جان

اگراز کتاب عالم عجیب ارواح اثرمرحوم حضرت آیت الله سید-

حسن ابطحی خراسانی (ره)در سر فصل و عناوین بنگیرد به

قصه ای باعنوان جان بابا جان برخواهیدخورد که اشاره دارد

برتمایل بستگانی  جهت دیدن روح فرزند از دست رفته که

نهایتا درحیاط منزل و آن هم آخر شب و زیر درخت اتفاق افتاد

اصلا رویت روح نزدیک سحر خاصه جمعه درحرم اهل بیت

(علیهم السلام) یا کنارشجر نیزجوارقبر آنها میسور تراست

آن هم بعد روز خمیس  که فوج انوار اراوح طیبه وطاهر پس

از سرزدن برکس و کار نیز مدفن جمع گشته سمت وادی السلام

نجف الاشرف گیرند به شکلی شبیه کهکشانی نورانی و ایضا اخگری

مانند زغال داغ باد خورده برمدفن بدان روزگارهمزمان عیان گردد

لذا توصیه شده برخواندن زیارت منور عاشور در ایام آخر هفته  

مخصوصا شب پنجشنبه به مکان های مورد اشاره نیز جاهای بلند 

یا بالا بردن دست راست

اهل نجوا

تقدیم به پنجم امام(ع) وزاده به عنایتش آسید محمدباقرعلوی(ره)

سروده طلبه سعیدحریری اصل:

یاراگرباردهی باردگرمی آیم...من خودم دایره زلف تو را می پایم

شورشیرینی و درمنظرما نیست چوتو...سوزنو تربده هرچندبدان می چایم

درنابی است غمت ازسرنو می بارم...واله ات گشته ام و تخم سخن می کارم

سالها تلخی هجرو غم تو داشت دلم...تاکه هستم به همین حال نکومی بالم

السلام علیکم اهل النجوی(فرازی اززیارت ائمه بقیع(علیهم السلام))


حبیبم

حبیبم هفت سالی هست که جهت با تو بودنش و تجدید دیدار

که باور دارم ازعالم ذر آغازشده انشاء الله محتاج سرخم کردن

پیش مشتی ناکس و کسب اجازه از بلهوسان بهر ورود به

خرابه شان که لاجرم معوای مادی تو نازنین بود نیستم.

خانه قبر اگرچه با نام و خاطره وحشتناکش حداقل دارای  آقا بالا 

سری نیست که در عین جنون ادواری به صرف جبر زمانه و احکام

ظاهری عرف و شرع مسئولیت رتق و فتق امورت داشته باشد

و البته منت خدای را که در این قفس شکست و نیک به تو و حقیر

باز فهماندکه مرگ هم از نعمت های او است

حال هرگاه  که توفیق رحمان دست داد و توان فدوی پیش برد

این تکه وامانده ات سوی تن سفرکرده خویش باز می شتابد

تا از یادنبرد که ماندنش را هرآینه مدیون  اجداد طاهرین تان

(علیهم السلام)و البته خودت هست یا ولی الله.

راستش جناب مختار (ره)به هردری هم می زد باز انتقام تام وتمام 

خون حضرت ثار(ع) تنها از دست کس دیگری بر می آید و بس(عج)

ومگر نه اینکه تو نیز پسر چهلم همان اباعبدالله باشی

پس به حق پدرت ای فرزند ازخدا بخواه تا منتقم تان بیاید چه باور

دارم دعای سوته دلان راستین یعنی شهیدان مظلوم اثردارد.

برشمر ذالجوشن  قاتل حسین(ع) و فخرالکفر سبب جوان مرگی آسید-

محمدباقرعلوی لعنت حتی اگر زیر عبا و عمامه پیغمبر(ص) خزیده باشند 

(تصویرفوق متن طلبه سعیدحریری بر مزار سیدمحمدباقرعلوی شکیب

22اردیبهشت ماه1402قبرستان بقیع قم المقدسه.جمعه غروب)