حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

لسان صدق1

درآیه79 و 80 سوره اسراء دقیق شوید:

وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا ﴿۷۹﴾

وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ 

لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا ﴿۸۰﴾

حال در دو ترجمه بیشتر نشر یافته فارسی از زنده یاد محمد مهدی-

فولادوند و ناصرمکارم شیرازی من باب آیه 80 بنگرید

آیه 79 با کلمه مبارک محمود که ازالقاب نبی اکرم (ص) است ختم

شده و متن آن شباهت عجیبی با عصر جاهلیت شبه جزیره که 

برشب تاری می ماند دارد و برگوشه نشینی ها عبادات و زهد

رسول خاتم(ص) منجر به مقطع بعثت شد می ماند.

اما فولادوند صدق را هرکاری ترجمه کرده و مکارم بلدی چون مکه

یا مدینه !درحالی که اندرمتون صحیح دیگر نزدمذهب حقه تشیع

ازجمله تفاسیر دگر قرآن لسان صدق از القاب مولای متقیان علی-

است و بالاتر ازنظر این هردو. البته به حسب کیفیت و کمیت قطعا

اشاره  فولادوند(ره)صحیح و افضل تر از گفته مکارم هست و دومی

صرفادر زیرمجموعه آن جا خوش می کند.(آمده که درهرشکل

عالم خلقت نام علی هست) آیه80 درامتدادنام محمود(ص) علی-

 بن ابیطالب(ع)را موضع بحث قرارداده اما چرا مترجمین بدان دقت

 کافی را نثار نکردند؟پاسخ اینکه: مسئله دخول به صدق با خروج

 ازآن درمتن مباحث معرفتی هم خوانی ندارد!؟

من نوعی به معرفت:اشهدان علیا ولی الله داخل می شوم صحیح

اما خارج شدنم ازآن دیگر چه صیغه ای است؟

اینجا هست که ناصرمکارم کمی دقیق تر بوده و با پیش کشیدن

مسئله اماکن مقدس صدراسلام به میدان آمده اما باز باید

پرسید:مگرنه اینکه اشاره به بکه مبارکه وادی مقدس -

موسی کلیم (ع) و...در جاهای دیگرقرآن هست پس چرا اینجا

چنین لفظ غیر واضحی را گذاشته؟اما درجواب پرده از حقانیت

موضوع ونقطه مرکزی مهم اندرنزدشیعه یعنی شعائربرداشته

 می شود.

خدا حتی وقت نزول این آیات نیک می دانست پس فردا ائمه-

طاهرین(علیهم السلام) بعض اولادنظرکرده آنها و جمعی  از-

 صدیقین و احرارصاحب بقعه و حرم خواهندشد چنانکه از

پیغمبران قبل (علیهم السلام) یادگار مانده پس به شیوایی و

رندی تمام  آداب نفس زیارت اهل صدق و قله فرازمندآن

 محمود و حیدر(علیهما السلام) یعنی یک روح درد و بدن را پیش

 کشیده تا هم خط باطل شدی بر تفکر غلط امثال وهابیت اندر

فعل تخریب قبور اهل حق کشیده باشد و نیز متذکرگردد:

دخول وخروج بدین جایگاه های نورانی آداب خاص خود را

دارد که باید با مدد از ذات سبحانی و صاحب آن مرقد شریف 

من باب داشتن ولایت رعایت شوند.

وصیت طلبه سعیدحریری اصل1

تا قبل آن دمی که او رادیدم بزرگ دعای هماره ام  ازدرگاه الهی

این بود که چشمکی از غیب نشانم دهد و سربسته گویم تان 

که بقول حافظ شیراز شب تار و بیم موج بیش از این امانم ندهد:

وجودشهیدسید محمد باقرعلوی(ره) مصداق پنجره ای شد تا

ببینم آنچه را که نتوان به لفظ الکن و قلم کوتاه اهل دنیا درآورد...

آری درست  هست که بانیان حقیقی قتل وی با پیمان شکنی 

در باب قولی که زیرسقف خانه خود به جهت اجازه دیدار مجدد

او از بهر بنده داده بودند سبب شدند که ملاقات بعدی ما به

قیامت بماند اما چون حقیقتا بر مقوله معاد جسمانی باور

دارم و می خواهم هرچه زودترلقاء مجدداش حاصل شود

وصیت کرده ام جنازه مرا زیر پای او در قبرستان بقیع مجاور

مسجد مقدس جمکران خاک کنند تا مجرد از تبصره بحث 

رجعت عهد ظهور امام مهدی(عج) آن زمان که باران ریح

شروع به ریختن کرد و حضرت اسرافیل در سورخود دمید

اولین ازآشنایی باشم که دوباره در برش گرفته می بوسد

(اینجانب با پیگیری از مراجع قانونی:ثبت احوال.نیروی

انتظامی.شرکت واحد اتوبوسرانی .وزارت راه و ترابری

سازمان بیمه و تامین اجتماعی.بهزیستی.نظام وظیفه .

آموزش و پرورش و...نیز رسد عینی مدارک مستندی که 

به علت عدم نسبت فامیلی با متوفی امکان گرفتن نسخه 

فتوکپی برابر اصل آن را نداشتم این مطلب را اعلام داشته 

و اندرهر دادگاه مشروع راضی به شهادت درباره آن هستم

 که رفیقم عکس ادعای بعض بستگان نا اهل اش نه در خط 

ویژه اتوبان امام علی (ع)تهران از پشت موتورسیکلت افتاده 

و نه به اتوبوس شرکت واحد خورده است...

بلکه تنها جسد وی توسط پلیس دراطراف پایتخت کشف و

حسب شواهد غیرالزام آور و به دلیل تشخیص مامورین

با عنوان تصادف فردپیاده با اتومبیل سنگین گواهی شده

که راننده احتمالی و عامل ظاهری سانحه متواری گشته

بود پس بلاشک جهت سوابق حاد پزشکی مستند و این سند

اتهام رهاسازی فرد ناتوان درمعابرشهر و جاده بربستگان

وی منظوراست و قابل پیگیری...)

خدایا همچنانکه در دنیا زیارت آن  ولی مسلم ات را نسیب

حقیرنمودی به قیامت و انشاء الله رضوان خودت نیز توفیق

تجدیدش عنایت فرما و محبوب حجت (عج) حبیبم با حضرت

قاسم بن الحسن المجتبی (ع)محشورنما:آمین یا رب العالمین

(کلمه برداشته در تصویرفوق به اشتباه براشته درج شده. باپوزش)

کعبه دل

کجا است کعبه دل؟ کربلای حسین

کز آن سواد می رسد سلای حسین

نگاه کرده و جستم برهرمنش توحید

بنا به بقاء درنهاده از همای حسین1

محیط برهمگان چون بود ولای حسین

طریق رب برو اندر رضای حسین

ملک فتاده و رو به خزلان داشت

شفا گرفت مجدد از ابتلای حسین2

ذبیح آل محمدسزد در ثنای حسین

چون از قفا زده شدسر ز پای حسین

1.همای سعادت پرنده ای درادبیات ایرانی است که افتادن

 سایه او برسرفرد نماد بهروزی وافراست

2.اشاره به ماجرای فرشته ای به نام فطرس ملک

(سروده طلبه سعیدحریری اصل.صفرالاحزان1444)

خدای در مکان!؟

وقتی در بعض روایات صحیح السندمذهب حقه جعفری سخن از

زیارت مرقد سالار شهیدان امام حسین(ع) توسط خدا متعال به

میان آمده این را هرگزنمی توان موازی با باور عامه در آنچه اندر

بخاری مسلم و...ذکر گردیده وپ روردگار خرسوار بی ریش...را

 شب های پنجشنبه نازل شده بر زمین تعریف می کند دانست 

و بدین نتیجه رسید که شیعه هم به جسمانیت الله قائل است

 چون:درآن روایت اولا هیچ صبحتی از کیفیت خدا نیست ثانیا 

خود ارض کربلا بنابر باور امامیه قطعه ای ازبهشت است ومتفاوت

بابقیه قسمت های زمین و لذا علامه بزرگوارمجلسی(رحمت-

الله علیه)در بحارشریف دارد: اصلا خاک کربلا کش می آیدو

گنجایش زیارت بی نهایت موجود از آدم تا جن ملک حتی بعض

حیوانات محب اهل بیت(علیهم السلام) از نظر خلقت مثل کبوتر

و... را یابد.پس سخن از دخول خدا به چنین فضایی هم را نشود

اینگونه معنا کرد که او استغفرالله تن دارد.جالب است بعض از

عامه  منکرظاهری جسمانیت رب ودود هستند اما خود کتبی را

کاملا صحیح می دانند که بدان اشاره دارد و نفی این مطلب

 گام بزرگی  هست درجهت دوری ازآن مسلک ضاله لذا و چنانکه

 در ویدو پیوست مشاهده خواهیدکرد وهابی شاخص و شهره 

موحدخرمی(لعنت الله علیه)که هماره درفضای مجازی و ماهواره 

مشغول لجن پراکنی و جهد درتمیز جلوه دادن شورای کثیف

سقیفه بنی ساعده هست شدیدا به مخالفت با آن می خیزد عکس

 آن دیگر بکری عوامی هر چند جلو قفسه کتاب ها نشسته....

رقیه بنت الحسین(ع)

نشسته کنج خرابه  اسیر دزدان است

همان که در برنسوان صغیر ایشان است

کشیده دست تحیر به روی خود ای داد

که جای لطمه سیلی  هنوز سوزان است

سه ساله خود نوه دخت امکان  است

کنون به بیت حزان مثل مام  گریان است

گرفته شد حق وی گوش تا به گوش آری

چو باغ فدک که در خزان دوران  است

فواد سمع و بصرهان ندار سامان است

نفس که می کشد از درد لزران است

به بعد نبی فاطم از قضا پژمرد

رقیه هم بدون پدر ابر باران است

شبی که تیرگی اش سخت عریان است

ز ناقه فتادن به لفظ آسان است

رسیده از سرطشت کوس رسوایی

که خیضران ستم بر لبان قرآن است

به دامن اش بنشین تا برش جان است

الا تویی که سرت اسم سبحان است

(سروده طلبه سعیدحریری اصل.صفر1444ق

تنبل ها بدانند

داستان دون کیشوت دستمایه کنایه ای ازبهر روشنفکران و اهل

مباحث اجتماعی است تا تبل های تو خالی و لاغران وزن کشی های

مدنی را بدان نوازند.اما رفتارهای مثل حجت الاسلام و المسلمین

سیدمقتدا صدر و قیس خزعلی را هرگزنمی شود که بدان برچسب

زد وهم سلک دانست !؟تنها توصیف درمیان  قصه های که بسیار

چون من نوعی شنیده ایم شاید تنبل خانم شادروان ابوالقاسم- 

حالت باشد که گویای احوال این بنده  های یاغی خدا هست و بس...

آهای تویی که بعداز 24ساعت و کشته شدن 25 نفر از جمله 3

نیروی امنیت ملی عراق در اول صفر1444قاتل و مقتول درگیری

را غیرشهیدو قتیل الحمارمی خوانی چرا از کناراین حقیقت بزرگ

بی خیال و پلنگ صورتی وار ردمی شوی که وظیفه یک شیخ-

الاسلام واقعی و روشنفکرعرفی علاج واقعه قبل از وقوع هست

یعنی حرکت اصلاحی درجامعه با کمترین میزان پرتی و کشته.

آری اگرمثل گربه تبل خانم هر روزبه ریتمی درنیامده و از بغل

سیدعلی خامنه ای تا بن سلمان سعودی را سیر اش نکرده

بودی حالا آن 25 تن زنده بودند. خون هایی که مطابق نص

صریح قرآن کریم حتی به زمین ریختن یکی شان جهت 

جهنم رفتن جنابت نوری مالکی و همه کس وکارتان کافی است

آجرک الله یا صاحب الامر(عج) شیعه کشی بدست شیعه

درابتدای صفرالاحزان و به بلد اهل غیرت و شرافت عراق!؟

بلاشک محب واقعی اهل بیت(علیهم السلام)مثل همان مرد

شریف سیدابوالقاسم و پسرشهیداش عبدالمجید(رضوان

الله علیهما)بودند که تو چشم سفید هماره دربه حاشیه 

راندن ایشان کوشیدی عین بعض رقبای  خزعلی و مالکی 

محورت که سابقا خرس بزرگ حوزه می خواندنش...

پسرکسراء

(فرمود علی بن حسین شهید(ع):من پسرکسرای ایرانم)

بردهانت خاک و سنگ ای گرگیچ ور پریده!؟ تو هند جگر-

خوار زاده رابر نوادگان زهراء مرضیه (س) ارجح

شماری و یادگاران کیخسرو را برسردسته سفیانی

بادیه نشینان حاشیه دره بکه افضل پنداری و نیز

در تلقین این ورپریدگی بر  خانه پدرانشان (احراق

 بیت علوی و سوزاندن تخت جمشید اندر قادسیه)

به آتش جهل و حماقت خویش شعله دراندازی که

چه!؟بااین همه بروز حرام زادگی ها اماباید که لاجرم

بدانی:  آن سیف که پشت هاشم  و امیه از هم برید

درحقیقت تبری بود ازجنس مال خلیل بت شکن(ع)

و با تعیین مرزشجره طیبه وملعونه دهان تو را بست

(اشاره به ماجرای جدا کردن  اجداد به هم جسبیده

بنی هاشم وبنی امیه درطایفه قریش(این یک نقل روایی

 است و خلاف آن هم مبنی بر صرف سرپرستی امیه و

نه فرزندی وی آمده )

تا ازآن پس کسی جرعت نکند  هرمجهول پدری را 

(مطابق  برخی مسانید عامه) که در حکومت عدل

امام علی(ع)گرخیده و یاغی گری پیشه کرده بود

بر اباعبدالله جعفر بن محمدصادق (علیه السلام)

 ابناء و اولاد مطهراش ترجیح دهد.

به میمون های برمنبربگوید

که چوب است این بساط عنتری تان

(یادآوری کلام حضرت سجاد(ع)در مسجداموی شام)

مرغ همسایه غازاست

(ترمذی نسایی وابن ماجه ازکانال ابن مسعود خطبه عقد را بر زبان

رسول خدا(ص)حاوی آیاتی ازسوره های نساء احزاب وآل عمران

آورده اند این درحالی است که خود جماعت بکری اقراردارند ثانی

قرائت قرآن را تا آخرسوره بقره پیش نبرده وبلد نبود.پس چگونه اندر

مراسم ازدواج حسین(ع) وسرکارشهربانو(س)  می خوانده!؟)

خوب دقت داشته باشید که مفتی بکری اهل استان گلستان ایران گرگیچ 

چگونه ناشیانه اعتبار ائمه شیعه (علیهم السلام)رابه صلاحیت داشتن

عمربن خطاب  سنجاق می کند با ادعای خواندن خطبه عقد امام حسین-

(ع) وشهربانو توسط  نامبرده این درحالی است که آیه تطهیر:

إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا

اصلا وکلا 5تن آل عبا(علیهم السلام) ازطرف شخص الله متعال پاک

شناخته شده اند و خوب وبد بودن خلیفه ثانی این جماعت هیچ نقش مثبت

یا منفی اندرچنین قصه ای ایفا نمی کند.

عامه مطابق آیه 10 ازسوره فتح نیزحدیث جعلی اصحابی کالنجوم

...جنتی بودن را ازبهر تمامی کسانی که ولویک نظرخاتم انبیاء (ص) را

رویت ظاهری کرده باشند مستحق می شمرند وهرچه ازکردار زشت جمعی

از آنها بگویید با تله آفساید گونه خود که تفسیرخاص ازمفهوم اجتهاد باشد 

خنثی می کنند. آن وقت مطابق عکس همان متد ومنهج دنبال موجه جلوه 

دادن غلام مرد بچه بازهستند که بعض علمای عامه به ماجرایش اشاره

دارند....اللهم العن اباالشرور

#عمری

هفتادوسوم

الاسلام محمدی الوجود حسینی البقاء

دین محمدی 73 فرقه شد و تنها یکی از آنها بر حق(شیعه)

و هم ازجمع 73نفری مومنان مذکر بدان که عین

حواریون  مذهب اش باشند گیرافتاده اندرگوشه 

شام آخر کربلا که راهی جز گزینه مرگ ظاهری در

دسترس ایشان نبود حسین(ع) شاخص ترین است.

آری  رهبرنزدیکترین فرقه به تشیع وی ازآن73

نحله محمدحنفیه و آخرین یار بازمانده قبل شهادت

ایشان ابوالفضل عباس(علیهماالسلام) برادران 

حضرت اش هستند.چه درفهم حقیقت مرام

محمدی(ص) و مقام علوی(ع) اگرقصه آن همه

چالش علمی و متن رزمی فرد را به سمت حقیقت

رهنمون نشد بلاشک معصومیت آل الله(علیهم-

السلام) کارگرخواهد افتاد و آن گاه های شورانگیز

 که خاتم(ص) حسین(ع) را درشمار مباهله آورد و

خود او علی اصغرش بالای دست گرفت حق مطلب

 چون آفتاب از بهر هر که در قلب خود مرض ندارد

عیان خواهدنمود...

ای حسینی که لب تشنه بریدندسرت

توچه کردی که لب تشنه بریدندسرت

تعارض های قرآن 1

از اینجا هم می توان به ذی شعور بودن گوینده قرآن کریم و

راستی درانتساب لفظ جلاله الله به ایشان پی بردکه عمدا در

متن آیات تعارض هایی را به کلام خود داخل کرده اندر ظاهر

قصه فرد محقق را اگر بر معنی واقعی کلمه روشنفکرنباشد

بدین جای بد می رساند:سر و ته این دین به هم نمی خواند.

اما همه آن پارادوکس  ظاهری تنها در یکی از73مذهب مدعی

اسلام یعنی تشیع پاسخ داده شده و درحقیقت عمدا چون

پاس گلی از ناحیه خدا به سمت عقل های سلیم عنایت

گشته است تابه اهل اشهد ان علیا ولی الله تشرف یابند و

ازآن جمله اینکه::بر آیاتی مومنان را ازتوهین به بت های

مشرکین باز داشته(سوره انعام آیه108)و دردیگر قسمت

همین الفاظ درشت را نثار علماء یهود(سوره جمعه آیه5)

نیز ابولهب (سوره مسد آیه یک)یعنی زیرمجموعه دین 

حنیف ابراهیمی و خویشان احمد هاشمی(ص)روآ داشته

 است...

امادرنگاه و تفسیرشیعه موضعی که درحق بت های

جاهلی بنا گردیده یک تاکتیک مقطعی بیشتر نبود

که اولیاء مسلم خدا محمد(ص) اندربعد فتح مکه و

بر انداختن بت ها با عصای مبارک و علی(ع)به مثل

کنایه  دعای صنمه قریش و...تاریخ انقضاء آن را اعلام

از بهر زمانه خود نمود و اما بحث فحش دادن به طبقه

رهبان جهود نیزبیزاری از مثل ابولهب و زن اش وجه

اصول عقیده را تشکیل داده و غیرقابل تغییرهست

الی یوم القیامه.

 پس سکوت دراین قسم ازسر مصلحت را هرگزنباید

مترادف انقضاء چنان فرایض مسلم و البته اکرمی دانست.


کدام افضل است!؟

آقای نجاح محمد علی  از سویی برنامه مناظره شبکه ماهواره ای

من و تو را به بهانه توهین بر آیت الله سیدعلی سیستانی-

(دامت برکاته) ترک می کند و ازدیگرسمت به گفتگو با امید-

دانا بارها مداوم ات می ورزد! فردی که به جد اعلاء آن مرجع

تقلید شیعه یعنی حضرت نبی اکرم (ص) جسارت کرده و

هرگزاز کردار زشت خود پوزش نخواسته است...

بله چنین رویه ای آن هم  ازسمت کسی مدعی کارشناسی

در مسائل سیاسی اجتماعی و البته با پیشه تحلیل گری اش

معنایی نمی دهد جز  این ضرب المثل فارسی که طرف:

از هول حلیم در دیگ افتاد...

معاویه نفرین شده

یاالظاهر.معاویه بن ابوسفیان مطابق احادیث وارده در نزد عامه

و شیعه مورد نفرین رسول خدا (ص) قرار گرفته است.لعن صرف 

و فی النفسه دعای هست جهت طلب دوری فلان از رحمت الهی  اما

ابراز انزجاردر هرقالب گامی می شود فراتر از آن نزد اکثر ملل از

جمله شبه جزیره 1400 واندی سال قبل عربستان.

همه کسانی که امروز ذیل هر عنوان و توجیه درشت گویی به

معاویه را نفی می کنند ازآنها که وی جزء مقدسات شان باشد

تا ایشان که ذیل مصلحت سیاسی و...بدان تن دهند خلاف

منهج شریف نبوی(ص) را در حق و به انصاف پیش گرفته اند.

پس ما به حضرات جمیع و صریح رسا ازسرباور می گوییم:قال ابا

عبدالله جعفربن محمد(ع):

حلال محمد حلال إلى یوم القیامة و حرامه حرام إلى یوم القیامة.

(کافی شریف جلدیک صفحه58)

بر زنی که باسن بزرگ داشت(هندجگرخوار) و برپسرش صاحب شکم

بس چاق لعنت

(بخارى مسلم و احمد و ترمذى  نسائى و طبرانى و ابن حبان و ابن -
داود و...نقل کرده‌اند)