ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
شادروان دکترسید صادق طباطبایی برای بنده نقل کرد:
من خوب بچه قم هستم هرچند درسال های بعد انقلاب
اکثرا مقیم دوسلف آلمان می باشم.
اما موقع نوجوانی همراه آسید مصطفی خمینی روزی
کنارقبر مادر آیت الله خمینی درنزدیکی وادی السلام
قم آمده بودیم .هوا خیلی گرم و لذا من باب استراحت
به حسینیه ای درهمان حوالی رفتیم.
درسالن اصلی بسته بود و خادم که ما را می شناخت
لطف نمود درگاه فرعی مشرف به انبار را باز کرد تا
موقع ظهر آنجا باشیم نماز ونهار...
ایشان وقت استراحت اصلا دراز نکشید و همین جور
نشسته و با ادب خوابش گرفت من هم کلا نخوابیدم
بعد که سبب را پرسیدم گفتند:مگر علم و کتل های انبار
شده دستگاه حسینی را آنجا ندیدی اینها احترام دارند
#شریف