حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

به غلام کویتی پور

مادح  آل الله (علیهم السلام)آقای کویتی پور محترم و دوست داشتنی

اینکه درآستانه عاشورای 1445ق نوک تیز پیکان حمله خود را با خلق

اثر رئیس روی ریتم نوحه سابق تان چنگ دل آهنگ...سمت کدام 

طیف  سیاسی روانه داشته اید مسئله شخصی جناب عالی است. چه

این حقیر دهه  شصتی که حکم فرزند کوچک شما بزرگوار را دارد

بدین جا رسیده که:حیف نقد و کنایه ازبهربرخی چه  حتی از همان 

هم دنبال ساخت اسبابی هستند جهت جلوگیری از غرق شدنی که

لاجرم دیریا زودحسب شواهد مشهود هم سرمایه  حافظه تاریخی

ایرانیان حتمی است منتها و درحاشیه این عمر و جوانی هزاران چون 

حقیرودهه های بعدی70تا90 است که به باد فنا خواهد رفت ازجنبه

 آتش گر گرفته میرغضبان مذکور تا آنجا که حتی  فوت نقدسازنده

هم عملا باعث شعله وری اش می شود.

اما آنچه علت اصلی نوشتن این چند خط شد چنانکه تا اینجا عرض

گشت نه پیرامون سبب بلکه اسباب قصه مذکورهست؟

قطعه رئیس مصداق نزرکردن روغن ریخته است!

وقتی سابقا چنین ریتم حال و هوایی را نثار امام شهید حسین(ع)

 نموده اید شان اثرمذکور بایسته مینموددیگر در حیطه آن  اهل

گاز انبر بگم بگم و.... را ولو روی  ضرویات به باور خویش داخل

و نوازش نمی کردید.

باقی بقایت جانم فدایت:آقاغلام

ممد روحت شاد خوب شد ندیدی.....

#کربلای-5

روشنفکرعرفی1

اساتید فقید حاج سلیم موذن زاده اردبیلی و محمد رضا شجریان هنرمندانی

برخواسته از بسترعرفی رایج به قبل انقلاب اسلامی57ش بودند.البته یکی با

وجه غالب مذهبی و دیگری آثار اکثرا دارای خمیرمایه انسانی و ملی

آقای صادق آهنگران و مرحوم حسین زمان هم دو خواننده متعلق به گفتمان

روشنفکری مذهبی بعد ازسال 57شمسی و هر یک زیرمجموعه و دل بسته 

یکی از دو جناح راست و چپ قدرت سیاسی جمهوری اسلامی.

اگر شما امروز یا هر زمان دیگری چهار نفر متمایل به دیدگاه هر یک از این 

اهل ذوق را در یک مکان جمع نمایید خواهید دید که همزیستی و رفاقت 

همفکر شجریان و موذن زاده بیشتر و هم درازمدت تر است.چون بستر 

عرفی در جامعه ایرانی فراتر از باورهای شخصی به اصولی مثل همزیستی

تحمل دیگری و...دعوت دارد و اصلا رمز پیروزی  و عدم نابودی قومیت ایرانیان

چه در جنبه نفوس و چه وضعیت سرزمین بر مهاجمان خطرناکی چون اعراب 

یا مغولان در اینجا نهفته است.نکته ای که بعد از انقلاب و در ترجیح داده 

شدن اجباری روشنفکری مذهبی بر آن نادیده گرفته شده و هزینه های

سنگی را هم بر جامعه تحمیل کرده است.نمونه مشهوداش مدتی کوتاه 

قبل جریان فتح خرمشهراز دست ارتش بعثی عراق که در تقابل دو روایت

مرحوم سید ابوالحسن بنی صدر و بهشتی تجلی یافت و اگر نبود موج عرفی

برآمده از غیرت و حریت خواهی تمام ایرانیان که حتی سیاسی نبودند بعد از

آن هرگز به باز پس گیری این گوشه ازخاک وطن نمی انجامید.

روشنفکری مذهبی به دروغ خویشتن رانقطه مقابل و جایگزین قسم عرفی 

معرفی می نماید جهت جذب عوام و ادامه استیلای خویش .اما حقیقت این هست 

که: اندیشه ورزی ولو در اشل فقهاهت و.. حتی ایدئولوژی باوری براساس منابع

عقیدتی و... می تواند زیرمجموعه و با مدنظر داشتن دست بالای عرف رایج صورت

گیرد چنانکه درمورد بزرگانی چون آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی دکترداریوش-

شایگان مهندس مهدی بازرگان و عباس کیارستمی شاهد هستیم.

(رضوان الله علیهم اجمعین)