ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
جنگ ایران وعراق اتمام گرفت و حاج صادق آهنگران به خانه برگشت
دو سالی از مرگ مهسا امینی رد شد و شروین حاجی پور من باب حکم
صادره جزایی خود تبرئه گردید.
ولی داغ دل مادرانی که فرزندان خرد خود را در جو حاصل از مرثیه ای
مثل بانوای کاروان آن یا آهنگ برای این از دست داده اند چه!؟
بلاشک و هرگز مرحمی بهر خنک کردن اش در دنیا وجود ندارد الی
نظر لطف خدا و چهارده نور مقدس(علیهم السلام)
خوب اینها دست تقدیر و کار گیتی است
اما اگر از حقیر و من باب آخرتش پرسید کاملا بر عکس است!!
چون الله از خردان و ساده دلان هر قوم و نحله ای شاید در گذرد
مخصوصا که بزرگ سرمایه زیست یعنی زندگی را در راستای
به خیال خود مجاهدت از کف داده اند.فرای آنکه واقع شده یا خیر
اما از محرک هایی که کاتالیزور وار سطح تنش را بالا برده بی تمیز
صغیر و کبیر فرجام بسیارانی را عملا به انجام مرگ ختم نموده اند نه
(جنس موسیقی پاپ و مداحی سنتی روی افراد کم سن اثر ضمنی
مخرب شدید می تواند گذارد لذا وقتی استاد شجریان (ره)مخالف
پخش موسیقی اش از مثل صدا وسیما بود یا شعر آثارش را گونه ای
انتخاب می کرد که جز اشارات ضمنی را در برنگیرد.از تفنگم را بده
تا تفنگت را زمین بگذار. جدا از اختلاف سلیقه و سیاست به این ابعاد
ماجرا هم نظر از سر حکمت و فهم بالا داشت)
روی میدان مین ارتش بعث عراق
یا ته سلول سازمان امنیت ایران
چه فرقی می کند کجا و کی اش!؟ اصل این است که جای بچه نیست
#متولد-مهر(شادروان محمد رضا شجریان)
اساتید فقید حاج سلیم موذن زاده اردبیلی و محمد رضا شجریان هنرمندانی
برخواسته از بسترعرفی رایج به قبل انقلاب اسلامی57ش بودند.البته یکی با
وجه غالب مذهبی و دیگری آثار اکثرا دارای خمیرمایه انسانی و ملی
آقای صادق آهنگران و مرحوم حسین زمان هم دو خواننده متعلق به گفتمان
روشنفکری مذهبی بعد ازسال 57شمسی و هر یک زیرمجموعه و دل بسته
یکی از دو جناح راست و چپ قدرت سیاسی جمهوری اسلامی.
اگر شما امروز یا هر زمان دیگری چهار نفر متمایل به دیدگاه هر یک از این
اهل ذوق را در یک مکان جمع نمایید خواهید دید که همزیستی و رفاقت
همفکر شجریان و موذن زاده بیشتر و هم درازمدت تر است.چون بستر
عرفی در جامعه ایرانی فراتر از باورهای شخصی به اصولی مثل همزیستی
تحمل دیگری و...دعوت دارد و اصلا رمز پیروزی و عدم نابودی قومیت ایرانیان
چه در جنبه نفوس و چه وضعیت سرزمین بر مهاجمان خطرناکی چون اعراب
یا مغولان در اینجا نهفته است.نکته ای که بعد از انقلاب و در ترجیح داده
شدن اجباری روشنفکری مذهبی بر آن نادیده گرفته شده و هزینه های
سنگی را هم بر جامعه تحمیل کرده است.نمونه مشهوداش مدتی کوتاه
قبل جریان فتح خرمشهراز دست ارتش بعثی عراق که در تقابل دو روایت
مرحوم سید ابوالحسن بنی صدر و بهشتی تجلی یافت و اگر نبود موج عرفی
برآمده از غیرت و حریت خواهی تمام ایرانیان که حتی سیاسی نبودند بعد از
آن هرگز به باز پس گیری این گوشه ازخاک وطن نمی انجامید.
روشنفکری مذهبی به دروغ خویشتن رانقطه مقابل و جایگزین قسم عرفی
معرفی می نماید جهت جذب عوام و ادامه استیلای خویش .اما حقیقت این هست
که: اندیشه ورزی ولو در اشل فقهاهت و.. حتی ایدئولوژی باوری براساس منابع
عقیدتی و... می تواند زیرمجموعه و با مدنظر داشتن دست بالای عرف رایج صورت
گیرد چنانکه درمورد بزرگانی چون آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی دکترداریوش-
شایگان مهندس مهدی بازرگان و عباس کیارستمی شاهد هستیم.
(رضوان الله علیهم اجمعین)