درباب بابیه6

ستاره پنج گوشه دار(تایجیتو) یعنی نمادشیطان پرستان وقتی

چرخش  می یابد به تمثیل فراماسونری بدل می گردد.

انسان میان آن هم جدا از اشاره به فلسفه از پایه خراب  ومبتنی بر

فلسفه غیرتوحیدی  اومانیسم بشررا مطیع ودرحصار شیطانی بیان 

کرده و این عکس شدن نیز باز ازرکب و رودستی های زده ابلیس 

بهر فریب ناس می باشد

دردیگر نمادفراماسونری هم باز هرچند والظاهر با ستاره مقدس

داودی طراحی شده اگر خوب دقت شود یکی از گوشه ها را حذف

وعملا به پنج کاهش داده است

یعنی آن گوشه بالایی جای اشاره به اتصال خمیس آل الله(علیهم السلام) با

سفیروحی ششم یا همان جبرئیل و سماء ربوبی  عالم بالا(حدیث شریف کساء)

دجال  یک چشم ونمادنگاه غیرتوحیدی را جارمی زند

در تصویردیگرهم محور پرگاردایره ساز یک چشم دجالی هست

#فراماسونری

درباب بابیه2

شیخیه ضمینه و بستر مناسب جهت بروز بابیه را آفرید

همچنانکه ماجرای راهبه مدتی قبل از قصه آنابل اتفاق افتاد.

شکستن شق و صف ایمان با دخول عناصر ستون پنجمی به 

آن همانطورکه درنمونه بارز و اعظم سقیفیه بنی ساعده 

و ماجرای احراق بیت شاهدیم بلاشک فجایعی چون عاشورا

را هم  ازپی خود و لاجرم دارد

#عاشیه

#طاهره-قره العین

#راهبه

درباب بابیه1

شریعت محمدی(ص) درطریقت یگانه و صحیح علوی(ع) تعریف می گردد

منتها دشمنان آن تا قبل ازفتنه بهائیت روی دو حربه نفی و استحاله 

آیین واپسین آسمانی حساب بازکرده بودند.

لائیک می گوید:محمد بن عبدالله پیغمبر نبود(استغفرالله):نفی

عمری باوردارد ابوهیره سخن احمدمرسل(ص) نقل کرده:استحاله

اما سید علی محمدشیرازی با سوء استفاده ازاین آموزه برحق مولانا-

علی(ع)که فرمودند:ازهرچه که می ترسی بپردرونش (یعنی مواجهه

حقیقی پیداکن و با این کارجلو بیماری روانی که مادر آن اضطراب و توهم

است بگیر) اعلان نسخ دین اسلام و پایان دوره حیاتش نمود.

این جرعت ابطال به مذاق روشنفکران  مخصوصا اگر بحرالعلوم و متعبد

یا ملتزم به ولایت آن چهارده نورمقدس(علیهم السلام) نباشندفی نفسه

خوش می آید

یکی ازتاکیدات طاهره قره العین هم درمواجهه با مخالفان باب برهمین

اصل بود که جنبه روانی قوی درجذب دیگر فرق ونحل بازی می کند