ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
هر عاقل ولو غیرمسلمان با رسیدن به حکم تفکیک کافر در احکام اسلامی
که حد اعلاء فرد غیر مذهبی است به قسم حربی و غیر آن دچار یک تکانه
ودقت آنی عمیق نسبت به حریت طلبی آیینی می شود که محمد(ص) نبی
آن باشد.
افرادی در دنیا هستند که قرآن را قبول ندارند اصلا منکر ادیان ابراهیمی
حتی کل مفهوم پرستش ولایت و...هستند منتها فقط چند نخاله این وسط
و به طول تاریخ مانند ناشران مجله شارلی ابدو یا ساوان مومیکا بین آنها
یافت می شود که جای بحث علمی و منطقی من باب باور خود با سوزندان و
توهین به مقدسات بقیه در اماکن عمومی دل بیشمار عوام بدبخت و ساده
دل را می سوزانند.
باز مشتی هم از آن وربام افتاده به بهانه مقابله با این وضع عملا جلو نقد
سازنده که خصلت هر انسان واقعی فرای بحث عقیده است در می آیند
یعنی به بهانه مثلا برتاب سنگ چند عوضی جلو خیل حاضران غیر زرتشتی
در مراسم جشن سده را می گیرند و...
این هر دو افراط وتفرطیتی است که درجهان امروز ما رایج است و تنها علاج اش
بلامانع دانستن لعن بدون توهین تنها از بهر کسی است که در یک مجلس
علمی وب عد بحث یا مناظره پیش آمده ایضا جنگ بدان مبادرت ورزیده و
جدای آنها تنها در خلوت و نیایش خود چنان کند(دعای صنمه قریش ذکر
قنوت امام علی(ع))
اللهم لعنهم جمیعا.فرازی از زیارت منور عاشور
#تولی-تبری
یابن ابی قحافه لا بیدک الخلافه:ای پسر ابی قحافه نیست در دست تو خلافت
قلت لا نورث انبیاء من الاضافه:داعیه ابوبکر مبنی بر ارث نبردن اولاد پیغمبران
انا محمدا بنت ابن عمی الامامه:من زاده محمد(ص) و امام پسر عمویم هست
و انت من الشر بنفسک المضافه:اشاره بر گفته ابوبکر که شیطان با من است
#روز-مادر(س)_مبارک
از اینجا هم می توان به ذی شعور بودن گوینده قرآن کریم و
راستی درانتساب لفظ جلاله الله به ایشان پی بردکه عمدا در
متن آیات تعارض هایی را به کلام خود داخل کرده اندر ظاهر
قصه فرد محقق را اگر بر معنی واقعی کلمه روشنفکرنباشد
بدین جای بد می رساند:سر و ته این دین به هم نمی خواند.
اما همه آن پارادوکس ظاهری تنها در یکی از73مذهب مدعی
اسلام یعنی تشیع پاسخ داده شده و درحقیقت عمدا چون
پاس گلی از ناحیه خدا به سمت عقل های سلیم عنایت
گشته است تابه اهل اشهد ان علیا ولی الله تشرف یابند و
ازآن جمله اینکه::بر آیاتی مومنان را ازتوهین به بت های
مشرکین باز داشته(سوره انعام آیه108)و دردیگر قسمت
همین الفاظ درشت را نثار علماء یهود(سوره جمعه آیه5)
نیز ابولهب (سوره مسد آیه یک)یعنی زیرمجموعه دین
حنیف ابراهیمی و خویشان احمد هاشمی(ص)روآ داشته
است...
امادرنگاه و تفسیرشیعه موضعی که درحق بت های
جاهلی بنا گردیده یک تاکتیک مقطعی بیشتر نبود
که اولیاء مسلم خدا محمد(ص) اندربعد فتح مکه و
بر انداختن بت ها با عصای مبارک و علی(ع)به مثل
کنایه دعای صنمه قریش و...تاریخ انقضاء آن را اعلام
از بهر زمانه خود نمود و اما بحث فحش دادن به طبقه
رهبان جهود نیزبیزاری از مثل ابولهب و زن اش وجه
اصول عقیده را تشکیل داده و غیرقابل تغییرهست
الی یوم القیامه.
پس سکوت دراین قسم ازسر مصلحت را هرگزنباید
مترادف انقضاء چنان فرایض مسلم و البته اکرمی دانست.