از مرحوم حجت الاسلام والمسلمین علی یالقوز آقاجی(ره)به طریق
دایی مرحوم بنده(محمد علی.فرزند دوم مرحوم آیت الله عیوضی)
بر حقیر رسیده به آذربایجان و حوالی تبریز سید صاحب کرامتی
می زیست که احوال اهل قبور نزد وی آشکار می شد!؟ چنانکه
اگر میت خاصی را مد نظر آورده و به کنار مزارش می رفت آنی یا
مدتی بعد در عالم رویا و...حقایقی من باب وی بهر نامبرده آشکار
می گشت.از آن جمله و به ظرافت بعض رندان روزگار مقبره شمس -
تبریزی اندر شهرستان خوی بود که نامبرده را به جوارش بردند.
آن مرد بعدها گفته بود:شمس به من رساند بیش از یک چندم
کتاب کلیات منتسب به من مورد قبول ام نیست و صاحب مثنوی
هم آدم خوبی نبود. او هرگز با حقیر ملاقات حضوری نداشت
این بدل خورشید مغرب سر زده (کنایه از افکار جلال الدین محمد
بلخی)که هم اینک نیز از جانب سکولار دموکراسی غربی و...
مورد سوء استفاده ابزاری جهت کنترل نبض جامعه ها قرار گیرد
کجا و من شرقی غمگین اش کجا!؟
#دکتر-حسین-فریدونی
#کتابی-که-باید-با-انبر-برداشت
باز آمدم تا پای او بنیان بر ایمان کنم
جانی اگر باشد فدا در ساحت جانان کنم
ترفند خود بر گیرم و در بند وی بی هر عبا
دست غریق افشانم هم هر آینه جولان کنم
طوفی اگر توفیق شد در کعبه مستان کنم
چینی خود بندازم و ذکر حدید شایان کنم
شوریده در این روزگار اندر هوای مسقطی
یاد زمان رفته اش پیش یکی انسان کنم
داغی زده بر سینه ام آه اش نشد پنهان کنم
شمس الحق تبریزی اش باید یقین عنوان کنم
(سروده طلبه سعیدحریری برای شهید سید محمد باقرعلوی(ره).
تاریخ عکس فوق متن آذر ماه1403ش)
إِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهْلِهِ إِنِّی آنَسْتُ نَارًا
سَآتِیکُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِیکُمْ بِشِهَابٍ
قَبَسٍ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ.آیه7سوره نمل
#اشک-یعقوب(ع)
گیرم که دوباره بوی باران نگرفت
پهنای غم اش توان جانان نگرفت
حتی به دل زمانه ای لا کردار
یک لحظه ز غبطه عریان نگرفت
هر کس که رسید جز عدوان نگرفت
با دست جفا بنیه انسان نگرفت
بر سطح زمین آتش هرمان نگرفت
از ذکر حبیب قصه هجران نگرفت
تا بود همه دلخوشی و عیش صفا
لیک در دفتر ایام بدان سان نگرفت
با هم شده تلخ و قند پایان نگرفت
اول اگرش سخت آخر آسان نگرفت
رگ رگ بود و بر یم خونی بنشانده
تا طایر قدس از قفس اش جان نگرفت
(سروده سعید حریری اصل آذر1403ش)
#شهادت
گوشه ای از خاک پاک قم آرامگاه ابدی مردی است مشهور به علی-
جمعه بربری!؟
اسم اش یاد آور اول و شهرتش به سوی آخرین ائمه (علیهما السلام)
و روز موعود بود . نان حلال می داد دست مردم و با حاصل دسترنج
شریف خویش می زیست.هر صبح حسب کسبی که داشت از مابقی
خلق سحر خیز تر می شد .مخصوصا جمعه ها که نانوایی خاصه بربری
قول قلوله می گردد...
اما همین که شعله تنورش می گرفت و به ظلمات اطراف می زد یاد
کسی می افتاد که قرار است روزی بیاد
و بلاشک سر همین عشق بازی ها هم عاقبت کار مجاور زمین پاک
جمکران شد تا روز رجعت او یعنی ظهور حضرتش (عج)انشاء الله.
#همسایه های-جمکران
پیر مرد عراقی میانه نماز شب و صلات صبح اش ذیل گنبد نیل فام
جمکران قرآن را ختم کرد و دست به دعا بر داشت :
الهی به حق نفسی که بواسطه ذکر کلامت شوق شکستن قفس نفس
یافته هوس پریدن در آسمان ظهورش را از من نگیر حتی اگر دست
تقدیر به سراشیب عمرم چنین نخواهد.اللهم عجل لولیک الفرج
(عکاس سعید حریری اصل.سحر پنجشنبه مورخه یک آذر1403ش)
#مناجات-عارفین
بیم و امید همزمان در گوی سفیدی تبلور یافته و جلوی چشم هایت
در نوسان اند اما اوج هیجان همان آنی هست که به اراده تو این
سیارک لرزان رنگ شهابی غلطان سمت پیروزی را به خود گیرد
و یاد آوری هر چند کوچک از آن خورشید رخشانی باشد که ولو
در شبهای ظلمات و مدام زوایای دور و تنگ منظومه شمسی سرک
نکشیده اما زیر رگ و پوست تاریک انسانی به انضمام روح
بلندش شعله ای را فریاد گر می شود که خدای گونه به آن سوترش
می خواند تا هر کجا که شد و نه حتی هست که گیتی هم به هنگامه
چنین اراده ای کم آورده در ضمیمه پرده رخ متا فیزیک را بهر عارفان
قصه فرو خواهد انداخت.نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی
#بنیامین -فرجی
مدتها بود که افراطیون جناح راست حکومت ایران که در مصادر
امور حوزوی البته مرکز مدیریت و دادگاه ویژه مخصوصا در آذربایجان-
شرقی تک و توک جا خوش کرده اند با اعمال سلیقه عملی و سوق دادن
حقیر به سمت نهادهای امنیتی موازی کار خود به دنبال ندادن حقوق
شهروندی این طلبه نجفی ایرانی اصل در جنبه امور هویتی با تهدیدات
شفاهی به ملاقات های حضوری بودند
منتها در دیدار حقیر به مورخه 4آذر1402ش با شخص حضرت آیت-
الله سید جواد شهرستانی (دامت برکاته) ضمن طرح وضعیت ام با
ایشان قرار براین شد زین پس کوچکترین کنش فرا قانونی آنها و از
این دست در باب بنده ابتداء به سمع و نظر مبارک آن عزیز رسد جهت
پیگیری تا حساب کار دستشان آیدانشاء الله
(جناب آقای رضا ایمانی مدیر کل ثبت احوال استان آذربایجانشرقی:
گیرم پاسخ به نامه شعبه تحت اشراف ات درباب تصدیق صحت روحانیت حقیر از
جانب دفتر حضرت آیت الله سیستانی به قم المقدسه خارج کادر موازین مربوطه
و آن نهاد دولتی (مخشوش) بود. آیا گذاشتن گزینه یک تماس تلفنی ساده با دفتر
آن مرجع عالیقدر جهت استعلام صحت سند به کناری و سر شاخ کردن این طلبه
غیر سیاسی با کارشناس حوزوی اطلاعات شرعا عرفا و البته قانونی روآ بود!؟
به نورچشمی محمد زاده بگویید:هنوز از مادر نزاده آنکه تهدید به قتل ام را
عملی کند چه :توکلی الی شمس الخفی عجل الله فرج الشریف)
اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش بر اندازیم
#اللهم-احفظ-ابو-محمد-رضا