حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

سو سو

زاویه و جهت نگاه ما اگریک مسئله است سو سو زدن سوژه هزار و یک

داستان جدا است.

اما این وسط سبب تغییر موضع بیننده هم می شود به امید واحد رویت

لاینقطع و البته مشاهده واضح تر

اینجوری تمام نقاط متفاوت بودن من نوعی در هوس تبلور بهتر محبوبم 

عین دانه های تسبیح با عنوان نخ طواف به هم می پیوندد.

حالا اما هفت دور و به عدد طبقات آسمان اگر با این دست زیارت اوج

گیرم تازه شاید بفهم که از آن بالا او که نقطه پرگار باشد گردا گرد 

خود را در گرما گرم نشان جستن من علامت گذاشته است.

آدمی اگر کار درست یک عمرسمت خدا و متا فیزیک را جسته و در آخر 

حیات  عملا به نشانی وی بدل می گردد.چنانکه افتخار عنوان  اش را نیز

به رب ودود خویش تسلیم می نماید و بس(ذلک من فضل ربی)

اما در مقابل مابقی نامحرمان و هرچه غیردوست و نه محفل رندان خرابات

باز نقش و تریپ همان نقطه را به دوش می کشد(روشنفکر عرفی)

شادروان فرهاد مهراد:

در حاشیه کتاب چون نقطه شک..... بیکار نیم  اگر چه در کار نیم

#سبیل-الله

خبر داری!؟

علی آقا شنیدم که گفتی: نسل من و دهه هفتادی ها سطحی زندگی می کنند.

(پایان نقل قول)

اما فرجام چنین حیاتی بلاشک مرگ تلخ و حیف شدن بی برو برگرد هم هست.

وقتی در اورژانس تهران با چشم میزان تصادف خودکشی و روان پرشی هم 

سالان ات رادیدم یعنی همان مقطعی که بعد اش با کاهش جمعیت شدید 

مواجه شدیم و می توان به ایشان لقب آخرین فصل بچه آوری کم و بیش

نرمال ملت ایران را داد.

تازه فهمیم چطور دهه هفتادی ها یعنی پدران و مادران جوان امروز با

سبک زیست سطحی و اولویت یافته از عاطفه خود راحترین راهکار را پیش

گرفته و عامیانه می فرمایند:بهتراست با این مشکلات یکی دیگر را به

این دنیا آورده و بدبخت نکنیم.

البته و با حساب دو دو تا چهار حق هم دارند. مخصوصا وقتی بسیج و

پرپوگاندای ایدئولوژی محورهای مذهبی پا به میدان گذاشته و لج

این متولدین برهه مذکور را بیشتر در می آورد.

اما داداش!؟زندگی عمیق به من و تو می فهماند از شعائر دو بچه

کافی است تا اینها که خیلی ببخشید لوله تناسل با عمل می بندند

نیزآنها که درعین بی شعوری فقط کارخانه جوجه کشی را بی توجه

به درد تعدد گربه های جامعه (مشکلات) سر لوحه خود نموده اند

جمیعا و هنوز نفهمیده اند حس پدر و مادر واقعی را.

چون در یک کشور به نسبت نرمال حداقل از بعد اقتصادی آدمها

فراخور وضع و حال خود اولاد دار شده و از آب و گل درشان می آورند

لذا از آنکه بخاطر توصیه پزشک ناباروری گزیده تا مرد صاحب دو زن

و چند کودک مشترکا اندر رسیدن به هدف تداوم یک ملت نقش 

مثبت دارند.

شادمان عزیز کلید و جوهر سطحی نبودن من نوعی در یک کلام و

مخلص اش به همین ساده نگذشتن از حق و استحقاق فردی 

بقیه هموطن  ولو دگر اندیش وخلاف فکرم ختم می شود

والا:حیوان خبرندارد ز جهان آدمیت

#دهه-هفتادی

گور بابای مخ!؟

راستی  انسان بالغ چرابه  صغیر  خود میل دارد حتی اگر فرزند اش نباشد!؟

اول از روی هوس.چون بچه بی ریش وسبیل درحقیقت یک زن و منبع پر

از لذت جنسی است که خیلی راحت وعکس نوع بالغ تر مثلا می شود به

اوتجاوز کرد بر برده جنسی بدل اش نمود و...

دوم عشق ومحض اینکه اشتباهات از سر ناپختگی او هم در چشم بزرگتر

شیرین هست مثلا اگر لحجه وحالت بیان ناجوری دارد اما چون این نوع آوا و

گویش از حلقوم طفل برمی خیزد بالغ پر صبر و بی هر اخم کنایه و...با جان

ودل به حرف اش تا آخر گوش می دهدو...

و سوم دوست داشتن.دراین قسم تجربه طولی و عمیق بیشتر از حیات

سبب می شود خطاهای موردی کم سن محبوب راکه دیدیم با اشاره

وآلارم دادن به آن بی هرتعارف وحاشیه کاری کنیم که تکرار نشود...

(به احترام هنرمندی که دهه فجر1401ش احظار و مشابه 1402ش

نامزد بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم همان حکومت مخالف خوان اش

شد!؟و وسط این جز ومدها تنها از جان عزیزش مایه گذاشت چیزی که بیش

ازمابقی ذی نفع های قصه مذکور می ارزد

(وجه تسمیه انتخاب عنوان گور بابای مخ را با رجوع به صحبت های زنده یاد

خسرو شکیبایی در ذیل همین متن بهتر متوجه خواهید شد)

#تابستان-همان-سال

حرف بی صاحب

حرف بی صاحب بلاشک اسیر باد هوا یعنی مصداق مفت است.

مگر آنکه از دهان گوینده ای خود عامل بدان در آمده باشد که

ارزش توجه و بکاربستن مابقی ابشار بشر حتی در حد هواداری و

ایمان اش یابد.

منتها درد اینجا است که: بسیاری کلام نقضی را به اتکاء گوینده 

موجه روایت می کنند منتها با منظوری کاملا متفاوت یعنی عکس

کنش و منش آن مرشد مد نظر.

چه چنین حربه ای که در فارسی به کنایه زیرمجموعه نعل وارونه 

زدن لقب گرفته خود با پنبه بریدن سر عوام مجذوب اش اما بی خبراز 

همه جا ایضا یاد و خاطره خوش آن منش  و مرام وزین می باشد و بس.

آقای علی شادمان که از قول حکیم طوس فردوسی پاک زاد من 

باب توجیه کنش های سیاسی خویش درمقابل فلان حکومت پشت

کوه قاف به گاه تولد بیست و هشت سالگی می نویسید:

اگر مایه زندگی بندگی است...دو صد بار مردن به از زندگی است

خواهشا مروری دوباره به سجایا و سیر زندگی آن بزرگ مرد بیندازید 

که هماره ولو دم موت حسب ترک تازی و میل مفتی اعظم حکومتی و ایضا

بکری مسلک حتی از توفیق تدفین درمقبره مسلمین دیارش منع گشت

اما تمام عمر چون دم آخر به گوشه باغ طوس پناه برد بی هرترس از

روشنفکر نمایانی که چنین مصلحت اندیشی را بدفهمی جا می زدند.

مراد از زیست درمنظر حکیم شیعی طوس باری سخن سید الشهداء-

حسین(ع) باشد :همانا زندگی در نزد من عقیده و جهاد هست و بس.

و بندگی در این میانه آغشتن باور به ناخالصی ها باشد عین و مصداق 

یکی ملای دل آزار که حتی تن فردوسی را کنار مابقی اموات قبرستان

برنمی تافت ولی  کوری چشم اش اینک مجسمه آن والا در میادین چهار

گوشه شهرهای این مرز پر گوهرعلویان بر پا است.

بسی رنج بردم در این سال سی....عجم زنده کردم بدین پارسی

#مردن -در- آب- مطهر

افشانی

 عمر35مطلقه                                                           سن27مجرد

اصولا در زندگی یا باید چشم درویش کرده و لابد از هوس بری

باشی که مثلا و بارزش شکم ات بالا نیاید چه از غذا باری شهوت.

یا اگر تاب نیاوردی و میل کرده ات شکر از آب در آمد در مقابل 

گوه خوری های حاصل و ثانوی اش دیگر شانه کشی نکنی .چون 

ضرری که می بری و خرد شدن عمر سلامتی و شادابی ات 

بسیار بیش از میل یک نجسی هست که نهایتا با شستشوی

معده یا همت خدادادی اسید آن کمتر به سمت تیفوس هپاتیت

و...کشد.

تعداد قابل توجی  از بازیگران شاخص سینمای ایران بعد از حوادث

تلخ سال1401ش و جریان مهسا امینی درگیر آن حاشیه شدند

ولی و در این زمره آقای محسن افشانی ید طولا و قدمت دیرنه تری

از فلان  مسائل و مرزبندی های سیاسی بهر شلوغ کردن دارد!؟

اصلا دیگر مخاطب دست او را خوانده و می داند به وهله اول و

فرای آنکه چه می گوید دنبال راحت و دوام وجود خویش است

منتها با دو تبصره:اولا اینکه  آقا محسن در وقت و به ضرورت  از

گوه خوردن اجتنابی ندارد ثانیا:شلنگ تخته های هم که می اندازد

کنترل شده است و مثلا نمی شود انگ اقدام علیه امنیت فلان 

حکومت پشت کوه گاف را بدان زد.

دقیقا اینچنین روحیه و درایتی می باشد که افراطیون و بریده مزدوران

چون امیددانا (لعنت الله علیه) را فشل و گرفتار عصاب خردی می کند

تا آنجا که لجن مسائل سیاسی را بهر تخریب سمت اش پرتاپ کنند...

آری او خلاف چهره هایی که حتی در26سالگی افسردگی  و فشار-

روزگار را تابلو شده اند ماشاء الله هنوز به شادابی و جوانی می زند 

چه:فرش خوب  پا خورش بیشتر هست

#قالی-کرمان

اشکان خروس

سیاهی های خونمون سپیدی رو کرده نشون...من این وسط چی کار کنم که افتادم تو بینشون

متا می خوان که گم بشه تموم چاله چولشون...حساب خالی و غم اش که رفته توی خونشون

زنه با شوهر مریض نمونده چیزی بینشون..یه بچه بود که اون ولی نبوده کشته مردشون

پسر فقط پی هوس دخترا بی بی  بردشون...این قانون رایج که بکن بکن تو  پاچشون

عرق سگی یا که شراب بتکای روس با دبشون...بده بالا چه کاریه گم شه تموم بقیشون

زمونه با ما نمی ساخت گور بابای همشون... ببین رسیدیم ته خط  ارواح خاک عمشون

نه حال ضرب و حین جرح ندیدیم روی بخیشون...رسما از اینجا پکیدم کوتاهی های جنبشون

سروده سعید حریری اصل.آذر1402ش

#جنوب-تهران

محمد علی شادمان

محمد علی شادمان با وجود اینکه از نظر سنی 15سال از بنده 

کوچکتر هست اما با دیدن تک تک آثار سینمایی و تئاتر حتی

عکاسی او هماره به وجد آمده بی اختیار به اینجا ختم اش

می شوم که ماشاء الله علی یارت

منتها درسال1401ش که بخاطر کنش سیاسی و دفاع نامبرده

از جنبش موسوم به زن زندگی آزادی عملا به ممنوع الفعالیتی 

در داخل کشور رسیده و هیچ کار جدیدی از او جز پتک زدن به

 سیگار  اندر حاشیه مراسم تدفین مرحوم آتیلا پسیانی نشر

نیافته و آن هم به نوعی حال گیری و خط خطی کردن کاراکترمثبت

سابق نامبرده توسط افراطیون حاکمیت می باشد باز و لاجرم یک

چیز جدیدی حتی مهمتر از آن قبلی ها به واسطه ایشان شیر

فهم شدم:

کجا هستند کانال ها و صفحات اینترنتی که حسب پسر ایثارگر

جنگ ایران و عراق  بودن(دکتر مسعود شادمان) و بازی درچون 

سریال های ماه و پلنگ یا کیمیا حلوا حلوایش می کردند!؟

بله آنها حب و بغض شان با منشاء سلیقه ای و جناحی بود نه

هنری صرف .نیز و باری همین طرفداران مثل مهسا امینی هم

چنین هستند و اگر هر از چند گاهی عین آن پست های اینستاگرام

و...اش ضد  شهردار وقت تهران هم پای احضاریه  نهاد امنیتی 

نباشد اصلا یادش نمی کنند

پس سیاست فی نفسه فرای دعواهای زرگری درونش بهر 

خلاقیت ناب و  دارنده اصیل و ذاتی اش زیان آور و خطرناک است.

چون عملا او را که باید به وقتش زایمان فکری و خلق اثر جدید

کند یا مجبور به سزارین کرده و یا بی خروج جنین بر انتهای رحم

بخیه می زنند(سانسور دست بردن در سناریو  عدم انتشار اثرو...)

امیدوارم عزیزدلم علی شادمان و بی شمار جوان دوست داشتنی 

هموطن به عمق این تجربه طرح شده پی برند و باز دانند که:

فقط خودت رو عشقه 

#اشکان-خروس

زبان قاصر

چی کشید این بچه!؟ از پدر خوانده چپول اش بگویم یا عمه سرمایه دار

این وسط نو کیسه ها ی شبه برژوا خاندان اردکانی که در سرش کاشته

و به دامن چیدند. آن هم بواسطه تیغ قصاب ایضا دست سنگین پس-

انداخته اش راند و قسم پسین  صبر و مرارت همراهی با یاران شهید  

سیدحسین فاطمی که بسیاری اندر ماجرای  ضمنی چنان لنگ که سهل

است خود می اندازند اما صابران می رسند به جایگاه مجاهد نیز

که فرای چپ و  راست ایضا خاله زنک و بادمجان دورقاب چین های زمانه

به مصداق مناره ای هست در دل کویر چنانکه هر آینه پیغام عرش را

بر اهل فرش بانگ زده یاد آور شود

وَ فَضَّلَ اللهُ الْمجاهِدِینَ عَلَی الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً.

95ازسوره نساء

#سرزمین-مادری

لینک مشاهده سریال سرزمین مادری سری اول

دلم برای علی شادمان می سوزد

1.اضطراب من بعد احضاریه پیرامون حوادث سیاسی1401ش

2.نگرانی از گرفتاری به دردهای بی درمان در این جامعه مثل

زنده یاد آتیلا پسیانی  آن هم با احتساب خرج دوا و درمان

3. مشکلات خانوادگی...

4.وضعیت نا مطلوب ادامه کار در سینمای ایران

5.دهه سوم زندگی و مرارت های  آستانه بلوغ عملی

6. رفقا و همکاران که حسب کار  و فساد بالنده سینما غالبا

ردی از انحرافات اخلاقی خویش را سبب فعالیت مشترک 

ناخواسته روی آدم کم سن تر می گذارند.

7.فرزند بزرگ خانواده بودن که فی نفسه دردسرهای 

خودش را دارد

8.روحیه بس فعال و هوش بالا که در محیط های آلوده

کار دست صاحبش می دهد جای آنکه علت پیشرفت 

بیشتر شود.

9.تاثیر بردن از عوارض جنگ ایران و عراق(جانباز بودن

پدر و مدتها زیست در مناطق نزدیک به میدان نبرد آن)

10.والدین تحصیل کرده که بخاطر موقعیت اجتماعی 

طبعا وقت کمتری برای پر کردن خلاء عاطفی کودک

دارند.

غیره ای  هم از دورنمایان نیست و لابد جز نزدیکان به او 

مخصوصا خدا نمی داند

بار پروردگارا به تو می سپارم اش

#یاغی

تو دار

از دانشمند تا هنرمند یعنی هر آنکه جرعه های سفارشی از حکمت را 

حسب استعداد ذاتی و سعی وافربیشتر درزندگی مادی اش می نوشد

باید که میان خلوت و وجه عمومی فاصله گذاری شدید وعمدی را لحاظ

نماید چه اگرنه  لطمه شدید خواهددید. مثلا  به مهر 1402ش چون 

مرحوم داریوش مهرجویی گیرم ترور فیزیکی نشد عین علی شادمان 

ترور شخصیت حتما می گردد.

بسیاری  فیلم و عکس های ضمنی از خانه باغ آقای مهرجویی 

یعنی قتلگاه او و بانو  اندر تصاویرمنتشر  شده  به زمان حیات شان بر

دسترس عمومی بود و این یک نوع آدرس و نخ دادن جهت قاتلان

احتمالی است

همچنانکه بروز حال آشفته و کاملا شخصی آقای شادمان در حاشیه 

مراسم تدفین زنده یاد آتیلا پسیانی...

منتها و در این وسط حتی اگر فرد مشهور خودش هم چنین چیزهایی

را ندید بگیرد گزارشگر حسب وظیفه اخلاقی باید رعایت کرده روی

آن اصطلاحا زوم و تاکید نکند.

و لب کلام اینکه:سانسور برخلاف ادعای لیبرال دموکراسی غربی 

جنبه های مثبتی هم دارد منتها مرد می خواهد که دراین میانه جوری

میدان داری کند تا آن موضع حق به ابزاری در دست دیکتاتورهای 

سلیقه گرا و...بدل نگردد جهت توجیه و سفید شوی جریانی خاص

#قیچی-سانسور

پرنده باز زندان آلکاتراز

بله و شکرش اراده کردم در میانه آخوندهای موافق یکدست جناح راستی

و ایضا شیخان مخالف از بیخ سنی  وحدت مسلمین را پاس داشته این همگی

را میان زمین و آسمان سنگ و قلاب کنم که جدای ازخیر قطعا نداشته شان 

فقط شرحتمی ایشان نثارمن و تو نشود تا باهم بمانیم تنها و البته نه زیر پتو 

که شایعه هم پاله بی مزد و هم پیاله های پیمانی امثال بهائیت  است بلکه و

بقول آن نازنین مرد فرهادمهراد اندر نیم روز روشن تا فقط و بیشتر

ببینم ات که با هرآینه خم شدنم چگونه قد می کشی جان بابا...

بگذار این همه متلک ها و از آن نیز بیشتررا نثارم کنند چه باورکن نه دیگر

گوش می شنود و نه چشم هایم می بیند که لابد و بی شک سمعک لازم و

عینک مایل منم البته اگرتو  زحمت خریدنش را کشیده باشی  ولو با

آن پول تو جیبی های کم که خود بی هواس ام گاه و بیگاه تقدیم کرده ام

ببین و بدان که باز بقول عمو فرهاد با این دست های خالی هنوز منت

خدا را که یکی مرد مقابلت ایستاده هم او که به نادیده قاضی و هم

برناکرده راضی نیست و هیچ رقمه از موافق تا مخالف با تناب پوسیده 

اهل سیاست به چاه ویل گذر زمان و مفت باختن تنها سرمایه اش یعنی

طول همین زندگی رضا نمی دهدهر چنددر عرض آن راضی هست تا 

همگی را خرج کند بخاطر اینکه  شبی واحد و  فرد تب نکنی جانا

باشی خوش و من که سایه بان بودنم ازخرما پزان تا تموزش فقط بهرت

 ای همه جان که امتدا داین سیروریت بی رحم زمان و سوانح ایام قرار

است عین دو ماراتون تنها یک پیام ام را به مددت جهت دیگر هم 

قطاران  بشری  مان انتقال دهد وبس:

خالی بودن عیب نیست خالی بند شدن ننگ دارد و یا حتی نه ببوی

شیرازی که وسط چنین معرکه ای به توپ فوتبال می ماند و باری به

هر جهت از همه سو پا می خورد تا که وقت فس(رفتن باد)اش رسد

با نام شهریار آهی  یا نایاک و هرجنده از جلو و عقب داده دیگری

راستی مشدی اگر چه پرایدی و هشتادی باز سخت مطمئن هستم

این پیکان زرد قناری خسته و  و امانده از عهد60 را که به بوکسر

شدن  برتو رضایت داده است روی چاله آسفالت و گرد راه  خاکی 

لاجرم دخمه تعویض روغنی چنان خرکش نخواهی کرد که به نام 

عذاب  وجدانش دربا تو نماندن و به اهل بخیه پیوستن متمایل گردد.

باش که از بودنت بقا می گیرم...جان منی و ز جعدت جلا می گیرم

(جعد روشنی و شفافیت موی سر مشکی جوان)

از طرف پدرروحانی ات یا همان بقولی پرنده باز زندان آلکاتراز