ماهها جویدن علنی بارزترین نکته مثبت قانون اساسی نظام سیاسی
وقت جمهوری اسلامی که ولو و حتی الظاهر هم که بگیرم فی النفسه
ستودنی است یعنی مذهب رسمی جعفری توسط عبدالحمید هاشم-
زهی در خطبه های نماز جمعه زاهدان و درادامه که مشتی سنی حنفی
همپالگی او درافغانستان تحت عنوان طالبان گردآمده و کشورمذکور
را عملا اشغال کرده دیکتاتوری می ورزند نیز هیبت الله آخوند زاده
سرکرده این فرقه منحرف در روز عیدقربان1444ق مذهب حنفی را
رسمی اعلام و حتی مطابق آن جهت شافعی و شیعی حکم جزایی و...روآ
می دارد این ملانمای بکری زاهدان خفه خون گرفته وچیزی از گوشه
کنایه هایی که نثار آیت الله سیدعلی خامنه ای به همین بهانه می کرد
روانه سمت مرشد اعلاء طالبان نمی کند...
از اینجامی توان فهمید که ادعای او در باب انسانیت و حریت طلبی
حرف یامفت وآبکی هست و اگر خدانکرده سرسوزنی توان یابد
احیاء فجایع سران سقیفه خواهد کرد عین خالدبن ولید داعش یا
هر خردیگری.
لذا هم امروز و از سر غیرت شیعی فریادما برسرامثال وی جز تکرار
تشر جناب مختار ثقفی(ره) برشبث بن ربعی نیست:کجایی شبث!؟
#دو-رو
دلچرکین شدن بسیاری ازمردم ایران بر چیدمان حاکمیت یک دست جناح راستی
از زمستان1401ش حقیقت غیر قابل انکاری است منتها جا خوش کردن پشت این
نارضایتی و کوبیدن اصول عقیدتی مذهب حقه تشیع به بهانه آن مجرد از پندار
سیاسیون رایج کار بزرگ منافقان فرصت طلبی چون عبد الحمید هاشم زهی امام-
جمعه عامه مذهبان زاهدان از اواخرشهریور ماه 1401ش می باشد.
اینکه رهبرحاکمیت در جمع مداحان چون محمود کریمی و...دم از به میدان آمدن
این طیف همفکرش جهت داوم بخشی به قدرت موجودمی زند مسئله خاص فلان
برند سیاسی است.
منتها دهن کجی ظاهری عبدالحمید بدان موضع تنها شامل گوینده اولیه و اطرافیان
که نمی شودبلکه ذیل لواء و استتارش مفاد مثل حدیث شریف کساءکه فعل مرسوم
منبری و در زیرمجموعه اقوال و افعال تخصصی وی چون مداحی را موازی و درراستای
خلقت زمین و زمان با منظور ستایش آن پنج تن پاک(علیهم السلام)ذکر کرده شامل
می گردد آن هم نفی چنین روندی که اکثریت شیعی مذهب اش طبعا و بر طبق سند
صحیح ذکر شده نزد خودشان مخالف آن باید باشند .منتها عناد سیاسی ایشان با مثل
آیت الله سید علی خامنه ای در عین سواد کم مذهبی سبب می شود مو را دیده و
ازپیچش آن غافل گردند و متاسفانه با این عمری هم نوا شوند. آن هم با داعیه
محبت آل الله(علیهم السلام) چه حتی اپوزسیون قدرت هم دین جدای از سیاست
را فی نفسه امرشخصی دانسته و نفی نمی کند
چه کسی به او اجازه داده مطابق ویدئوذیل متن مستمع بیانیه مشتی هم پالگی
خود باشد که علنا جهت مراجع عالیقدرجهان تشیع که حتی حالت مستقل از نظام
سیاسی ایران دارند تعیین تکلیف نمایند!؟ حقی که دو داعیه دارمجتهدی شیعه
مطابق اصل باز بودن باب آن نسبت به هم ندارند چه رسد که بکری مذهبی بر
خود گستاخی ارتکاب اش را دهد. اف بر این همه بی شرمی
بله و شکرش اراده کردم در میانه آخوندهای موافق یکدست جناح راستی
و ایضا شیخان مخالف از بیخ سنی وحدت مسلمین را پاس داشته این همگی
را میان زمین و آسمان سنگ و قلاب کنم که جدای ازخیر قطعا نداشته شان
فقط شرحتمی ایشان نثارمن و تو نشود تا باهم بمانیم تنها و البته نه زیر پتو
که شایعه هم پاله بی مزد و هم پیاله های پیمانی امثال بهائیت است بلکه و
بقول آن نازنین مرد فرهادمهراد اندر نیم روز روشن تا فقط و بیشتر
ببینم ات که با هرآینه خم شدنم چگونه قد می کشی جان بابا...
بگذار این همه متلک ها و از آن نیز بیشتررا نثارم کنند چه باورکن نه دیگر
گوش می شنود و نه چشم هایم می بیند که لابد و بی شک سمعک لازم و
عینک مایل منم البته اگرتو زحمت خریدنش را کشیده باشی ولو با
آن پول تو جیبی های کم که خود بی هواس ام گاه و بیگاه تقدیم کرده ام
ببین و بدان که باز بقول عمو فرهاد با این دست های خالی هنوز منت
خدا را که یکی مرد مقابلت ایستاده هم او که به نادیده قاضی و هم
برناکرده راضی نیست و هیچ رقمه از موافق تا مخالف با تناب پوسیده
اهل سیاست به چاه ویل گذر زمان و مفت باختن تنها سرمایه اش یعنی
طول همین زندگی رضا نمی دهدهر چنددر عرض آن راضی هست تا
همگی را خرج کند بخاطر اینکه شبی واحد و فرد تب نکنی جانا
باشی خوش و من که سایه بان بودنم ازخرما پزان تا تموزش فقط بهرت
ای همه جان که امتدا داین سیروریت بی رحم زمان و سوانح ایام قرار
است عین دو ماراتون تنها یک پیام ام را به مددت جهت دیگر هم
قطاران بشری مان انتقال دهد وبس:
خالی بودن عیب نیست خالی بند شدن ننگ دارد و یا حتی نه ببوی
شیرازی که وسط چنین معرکه ای به توپ فوتبال می ماند و باری به
هر جهت از همه سو پا می خورد تا که وقت فس(رفتن باد)اش رسد
با نام شهریار آهی یا نایاک و هرجنده از جلو و عقب داده دیگری
راستی مشدی اگر چه پرایدی و هشتادی باز سخت مطمئن هستم
این پیکان زرد قناری خسته و و امانده از عهد60 را که به بوکسر
شدن برتو رضایت داده است روی چاله آسفالت و گرد راه خاکی
لاجرم دخمه تعویض روغنی چنان خرکش نخواهی کرد که به نام
عذاب وجدانش دربا تو نماندن و به اهل بخیه پیوستن متمایل گردد.
باش که از بودنت بقا می گیرم...جان منی و ز جعدت جلا می گیرم
(جعد روشنی و شفافیت موی سر مشکی جوان)
از طرف پدرروحانی ات یا همان بقولی پرنده باز زندان آلکاتراز
خزیدن ذیل عنوان پیشکسوت فرهنگی(معلم آموزش وپرورش) و به رخ کشیدن
اصل انسان دوستی وقتی در توجیه مذهب بی در و پیکرعامه مخلوط گردد البته
یکی چون ابراهیم احراری را هم پس خواهد داد...که در موشکافی مواضع
شیخ اش عبدالحمیدهاشم زهی بر فراز چوب های مکی زاهدان (رجوع شود
به خطبه علی بن حسین شهید(ع) در مسجداموی دمشق) به حالت خطبه جمعه
بر کانال کلمه و خلاف اصل فتوت که در شهرت اسمی یدک می کشد نادیده
خواهدگرفت:
چگونه بهائی یعنی پیرو آیین و مرامی نو پسین و خارج دایره شریعت محمدی(ص)
حتی خلاف نص صریح و مقبول جمهور علمای حنفی حق حیات و رفاه یافته اما جناب-
مالک بن نفیره(ره) مسلمان و ضمنا صحابی ختمی مرتبت (ص) تنها به جرم ندادن باج
تحت عنوان سهم پرداختی به بیت المال زیر نظر خلیفه ناحق وقت ازآن محروم
گشته سرش را جدا می کنند و با زن ایام عده ندیده اش فورا هم بسترمی شوند!
بلکه درعمرستان زاهدان به نام قاتل ایشان خالدبن ولید(لعنت الله علیه)عبادتگاهی
بر پا می گردد...؟
آقا اجازه!؟من شاشیده و ریدم(شماره یک ودو) درآن مکتبی که معلم دینی اش تو باشی
باید که جهان را همه برهم بزنند...بر مزرعه دشمن تو سم بزنند
لعنت به جماعتی که برمنبرتو...غیرعلی و آل علی دم بزنند
عبد الغفار نقشبندی امام جماعت عامه مذهبان شهرستان راسک
از استان سیستان و بلوچستان ایران درسخنانی برفراز چوب نماز
جمعه از مهر1401شمسی مدعی شد:(نقل به مزمون) انسان
صحیح و نرمال حتی از ذبح حدود50 گوسفنددر یک زمان و مکان
دلش به دردمی آید و آن را بعنوان کنایه ای نثار نیروهای انتظامی
بکار برد که بر روی افرادی در صحن اصطلاحا عیدگاه بعد نماز جمعه
و مقابل کلانتری نزدیک آن هفته قبل از بیان این حرفها آتش گشوده
و تعدادی از اهل شهر زاهدان را به خاک و خون کشیده اند...
خوب و با این اوصاف باید ازچنین مدعی انسانیت مجرداز هر بحث
عقیدتی جویا شد:چگونه می باشد که امثال تو عمرسعد سر دسته
قصاب های خانواده نبوی و اصحاب ریحانه الرسول(ص) را آن هم
بدون دادن آب که حق شرعی هر ذبیح می باشد بعنوان راوی
حدیث صحیح و امین از جهت انتقال کلام اولیاء اعظم دین حنیف
جایز و بلااشکال می دانید اما درآنجا که چنین افعالی فی نفسه تند
ازسمت مخالفین سیاسی و بر ضدحضرات رخ می دهد حریت اصطلاحا
دربین تان گل کرده مظلوم نمایی از بهرفریب عوام پیش می گیرید...!؟
ویل للمطففین.آیه یک ازسوره مطففین قرآن مجید