حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

حرف بی صاحب

حرف بی صاحب بلاشک اسیر باد هوا یعنی مصداق مفت است.

مگر آنکه از دهان گوینده ای خود عامل بدان در آمده باشد که

ارزش توجه و بکاربستن مابقی ابشار بشر حتی در حد هواداری و

ایمان اش یابد.

منتها درد اینجا است که: بسیاری کلام نقضی را به اتکاء گوینده 

موجه روایت می کنند منتها با منظوری کاملا متفاوت یعنی عکس

کنش و منش آن مرشد مد نظر.

چه چنین حربه ای که در فارسی به کنایه زیرمجموعه نعل وارونه 

زدن لقب گرفته خود با پنبه بریدن سر عوام مجذوب اش اما بی خبراز 

همه جا ایضا یاد و خاطره خوش آن منش  و مرام وزین می باشد و بس.

آقای علی شادمان که از قول حکیم طوس فردوسی پاک زاد من 

باب توجیه کنش های سیاسی خویش درمقابل فلان حکومت پشت

کوه قاف به گاه تولد بیست و هشت سالگی می نویسید:

اگر مایه زندگی بندگی است...دو صد بار مردن به از زندگی است

خواهشا مروری دوباره به سجایا و سیر زندگی آن بزرگ مرد بیندازید 

که هماره ولو دم موت حسب ترک تازی و میل مفتی اعظم حکومتی و ایضا

بکری مسلک حتی از توفیق تدفین درمقبره مسلمین دیارش منع گشت

اما تمام عمر چون دم آخر به گوشه باغ طوس پناه برد بی هرترس از

روشنفکر نمایانی که چنین مصلحت اندیشی را بدفهمی جا می زدند.

مراد از زیست درمنظر حکیم شیعی طوس باری سخن سید الشهداء-

حسین(ع) باشد :همانا زندگی در نزد من عقیده و جهاد هست و بس.

و بندگی در این میانه آغشتن باور به ناخالصی ها باشد عین و مصداق 

یکی ملای دل آزار که حتی تن فردوسی را کنار مابقی اموات قبرستان

برنمی تافت ولی  کوری چشم اش اینک مجسمه آن والا در میادین چهار

گوشه شهرهای این مرز پر گوهرعلویان بر پا است.

بسی رنج بردم در این سال سی....عجم زنده کردم بدین پارسی

#مردن -در- آب- مطهر

محمد علی شادمان

محمد علی شادمان با وجود اینکه از نظر سنی 15سال از بنده 

کوچکتر هست اما با دیدن تک تک آثار سینمایی و تئاتر حتی

عکاسی او هماره به وجد آمده بی اختیار به اینجا ختم اش

می شوم که ماشاء الله علی یارت

منتها درسال1401ش که بخاطر کنش سیاسی و دفاع نامبرده

از جنبش موسوم به زن زندگی آزادی عملا به ممنوع الفعالیتی 

در داخل کشور رسیده و هیچ کار جدیدی از او جز پتک زدن به

 سیگار  اندر حاشیه مراسم تدفین مرحوم آتیلا پسیانی نشر

نیافته و آن هم به نوعی حال گیری و خط خطی کردن کاراکترمثبت

سابق نامبرده توسط افراطیون حاکمیت می باشد باز و لاجرم یک

چیز جدیدی حتی مهمتر از آن قبلی ها به واسطه ایشان شیر

فهم شدم:

کجا هستند کانال ها و صفحات اینترنتی که حسب پسر ایثارگر

جنگ ایران و عراق  بودن(دکتر مسعود شادمان) و بازی درچون 

سریال های ماه و پلنگ یا کیمیا حلوا حلوایش می کردند!؟

بله آنها حب و بغض شان با منشاء سلیقه ای و جناحی بود نه

هنری صرف .نیز و باری همین طرفداران مثل مهسا امینی هم

چنین هستند و اگر هر از چند گاهی عین آن پست های اینستاگرام

و...اش ضد  شهردار وقت تهران هم پای احضاریه  نهاد امنیتی 

نباشد اصلا یادش نمی کنند

پس سیاست فی نفسه فرای دعواهای زرگری درونش بهر 

خلاقیت ناب و  دارنده اصیل و ذاتی اش زیان آور و خطرناک است.

چون عملا او را که باید به وقتش زایمان فکری و خلق اثر جدید

کند یا مجبور به سزارین کرده و یا بی خروج جنین بر انتهای رحم

بخیه می زنند(سانسور دست بردن در سناریو  عدم انتشار اثرو...)

امیدوارم عزیزدلم علی شادمان و بی شمار جوان دوست داشتنی 

هموطن به عمق این تجربه طرح شده پی برند و باز دانند که:

فقط خودت رو عشقه 

#اشکان-خروس