اگر ماندم که هیچ مع ذلک همین جا هستم و اگر اجل رسید
به پدرم بگوید باری با تمام شدن گلوله ها ازتن خویش
سلاحی خواهم ساخت و بر روانه کردن خونم اندراین صحنه
ایضا متذکر خواهم شد نظر مبارک شما را که اینجا مرز سرخ
است و فرقی نمی کند هرکه ازسیاسیون عالی جاه خراب شده
تا ضایعات جمع کن پی یک لقمه آبادی ها هوس رد شدن از
آن به سرشان بزند پاسخ و واکنش ما جزاین نخواهدبود که
با سر خواهیم رفت برایش
اللهم احفظ ابانا و تقبل هذا ذبیح فی سبیلک
(کمترین طلبه نجفی سعیدحریری اصل)
#تبلیغ-مذهبی
نوشته :عمویی خیلی روح روح می کنی و جانماز آب می کشی
اما تو روحت!؟
شما آخوندها عین گربه فقط جایی که گیرکنیدمیو میوی جگرسوز
کرده می زنید به صحرای کربلا و الا بقیه اوقات عمروعاصی هستید
و جیب هایتان هم که ماشاء الله بزرگ است و سیرمونی اش نیست...
جواب اینکه:دقیقا کدام روحم را می گوید؟
چون حقیر از ناحیه آدم های شیشه خورده دارکنت و شلواری تا خود
نعلین و عرق چین پوش انقدرروانم دچارجراحت شده چندین دست
از اینکه مرادت هست زاپاس برداشته با خود خرکش می کنم تا
محل و موقع استفاده اش
نه اینکه بگم روح کلفتم که آن کاراولیاء الله(علیهم السلام) باشد .
منتها زیردوش رفتن روحم ای بدک نیست و تا یه تقی به طوقی خوره
ما یک دور غسل مدیتیشنی می گیرم قربتا الی الله و بقول فرنگی ها
ریلکس و شارژ مجددشده اکانت مان دوباره فعال می شود
که روز ازنوروزی ازنو الی برک الله البته بی هرجیغ بنفش...
خلاصه اینکه رو روح بنده با این تیکه ها قدم روهم که بری کاملا
تابلو و پر واضح است در آفسایدی الی یوم القیامه
خوب خدا در و تخته رو به هم جور کرده و هر چی روح اینجانب کش
می آید روی جنابت ایضا
اما آخراین قصه انشاء الله بی آبروی ام نیست اما کون لختی تو گشاد
دارش دیریازود چرا .چون اگر شلوارم را هم اجبارا پایین بکشی
دیگه خجالت نمی کشم و شخصیتم ترک برنمی دارد و فقط می گویم:
به فدای غبار حرم حیدرکرار
#ارتش-ضایبر
پیغام داده:سن ناربده آش به همین خیال باش
دیگه همین مونده یک آخوند و روحانی بره تو
برنامه مهمونی اصلا می دونی چی میشه؟ تر
می زنه تو کل هیکل پروژه و ملت جای اینکه
پول بدن واسه قسمت های جدید یک چیزی
هم دستی می دهدتا نبیندش...
عرض میشه:مهمونی خودش روح داره منتها
مثل من ناشی با پسوند آنی نیست که سبب
بشه سیبل همه بدبختی ها و مادر کل
بمب هاشناخته بشم.
آره و بقول معروف تو خود حجاب خودی
اگر امثال بنده جای آنی و فانی یک مقدار بیشتر
تو نخ همان جنبه روحی می رفتیم دیگه نه اینقدر
قصه داشتیم و ایضا غصه که حتی بودن مان
مهمونی مردم راعزا کند
هرکه بام اش بیش برف اش بیشتر
#شیخ
نه اینگونه ماندن و نه آن سان رفتن
که زیرخروارها خاک اش شرافت دارد براین هردو
و آری مرگ هم ازنعمت های خدا است...
داریوش شاه بود برزویه طبیب انوشیروان اما دادگر
شادی روح جناب انوشیروان ارجمند خواهشا الفاتحه
# قشر-خاکستری
در وقایع تلخ پاییز 1401ش مخصوصا مهر ماه خبردارشدم که به کمال
تاسف برخی از عناصرموسوم به ضابط امنیت حتی درمقابل استغاثه
وطلب قطع کتک کاری یا حین شلیک با سلاح ساچمه زن و...بر ساحت
زوات مقدسه آل الله(علیهم السلام)جسارت و سب نبی (ص)می کردند
آن هم درحکومتی با داعیه جمهوری اسلامی و مذهب رسمی شیعه
بازاز آن طرف امثال مادرنوجوان مرحوم ابوالفضل آدینه زاده راشاهدیم
که به بهانه دستگیری شوهر ودخترش سخن درشت و ترکش دار به
ائمه طاهرین(علیهم السلام)نثار می کند!
یعنی و لب کلام جامعه ای است که از بعض مامور تا جمعی مغذوب آن
مشترکا ازجهل و عنادفکری رنج می برند و برعکس دیوار بلند فرضی
و ایدئولوژیک تحت عنوان درون و بیرون حاکمیت بسیارانی ازایشان
چه آنکه با وجود یدک کشیدن لقب ولی و سرپرست اجازه می دهد
بچه مثل دست گلش اندرآشوب و غوغای به پاشده در شهر خیابانی
شود چه آن بی وجدان فرد حرس و آجان نمایی که به سمت طفلکی
سفیرگلوله هارا نثارمی کند درعین اینکه می بیند بچه است و بی دفاع
مشترکا در جان و معصومیت ازدست رفته اش شریک هستند و این
دست کارها گناه بس عظیمی است که من نوعی فاش می گویم و
از گفته خود دل شادم سر سوزنی جزء اسباب ایجادش نیستم و
تا جان دارم نخواهم بود ولو به قیمت همه چیزانشاء الله...
بله تخم مرغ دزد شتردزد هم می شود!؟
آیا ایشان نشنیدند آن احادیث صحیح و شریف را که با برادران ایمانی
مدارا کنید یا اندر عصر غیبت منجی(عج)به سان گلیم خانه خود باشید!؟
راستی وقتی سرابوالفضل صغیر مشترکا بلای جوانمرگی را آوردند
چه توقع داری که حرمت ابوالفضل کبیر(ع)نگهدارند و باز کدام ضرورت
هست که حقیربرای دو ادعای طرح شده ام دراول این متن سند بیاورم
فَقَد أخرَبا بَیتَ النُّبُوَّة
#دست-ابوالفضل
شادروان آیت الله حسینعلی منتظری درواپسین دیدارم با ایشان به تاریخ
اسفند1384ش که جنبه خصوصی داشت فرمودند:تازه به قم که آمده
بودیم امکانات حوزه کم بود مادریک حسینیه ای مقابل پل آهنچی و نزدیک
قبرستان بیات شب ها را سحرمی کردیم یعنی همان جایی که بعدهای آقای
مهندس مهدی بازرگان را به خاک سپردند.
شب های پاییزی سردی بود و ما وسایل خواب و استراحت کم داشتیم
آب قم هم که می دانیدشور است مال اطراف حرم بی بی معصومه(س)
که وضو می گرفتند مشکلاتی مثل تراخم چشم ایجادمی کرد پدربزرگ
شما یک کاسه مسی دسته داری داشت که در آذری به آن مشکفه
می گفتند و آب راتمیز نگاه می داشت بنده نیز آقایان سادات رضا و موسی
صدرهم از آن استفاده می کردیم بعدها سید مصطفی خمینی وسید صادق
طباطبایی پسر آیت الله سلطانی(ره)هم که خرد بودباجمع ما مرتبط شدند.
یک فرمانده ارتشی حوالی قم بود بچه تبریز که علاقه زیادی به آقای
سیدکاظم شریعتمداری داشت و چون مرحوم عیوضی در خدمت ایشان به
قم مشرف و ساکن شده بودند روزی تعدادی پتو قمقه یقلوی و...به ما
بخشید وتوانستیم آن زمستان سخت راردکنیم
وبنده بعدش دروادی السلام نزدیک همان قبرستان معروف منزلی گرفتم
آقای عیوضی هم همینطور و همسایه شدیم البته چندین خانه فاصله بود
تا اینکه پدرش عباس علی ازهمان ده ایشان درحوالی بستان آباد آمد
خدمت آیت الله بروجردی و ازایشان اجازه خواست تا پسرش را به موطن
منتقل کند آقای بروجردی هم باوجود اینکه می دانست وی درحد استادی
حوزه هست رضایت دادند
حمله عوامل شاه که به فیضیه پیش آمد ایشان به من پیغام دادکه لحظات
وقوع این جریان با وجود بی خبری دلم چنان گرفته بود که یقین کردم
اتفاق بدی درمدرسه سابق ما افتاده است...
نهایتا سال 43 ش خبردارشدم به علت سرطان درتبریز فوت شده و
پیکر سالم او و بقایای جنازه پدرش را 51ش با اجازه جناب شریعتمدار از
تبریز به قم آورده و درقبرهای که آقای بروجردی(ره) جهت این پدرو
پسر به وادی السلام خریده و به آنها هدیه داده بود خاک کردند.
من آن زمان گرفتار زندان بودم اما به محض اینکه خلاص شدم سر
خاک ایشان رفتم وهروقت به وادی السلام بروم حتمابه مزار اوسر
می زنم.خداوند همگی ما را بامحمد وآل محمد علیهم السلام محشورنماید
(ایشان درپایان این ملاقات یک جلد از آثارخود با عنوان از آغاز تا انجام
درگفتگویی دودانشجو را به اینجانب هدیه دادند)
شادی روح فقیه عالیقدر حاج حسینعلی منتظری و برادرش آشیخ میرزا-
علی عیوضی گنجی خواهشا الفاتحه
(تصویرزیر معرفی مجموعه آثار مرحوم آیت الله منتظری نجف آبادی)
السلام الی اهل لا اله الا الله
نبات و در شکل کامل درخت تنها موجود حی روی زمین است که نماد بارز معراج
و سیرالی الله می باشد از ریشه های دراعماق خاک و بهره برنده چشمه های
زیر زمینی تا آن نوک برگ های لرزان درمیان بادهای فوقانی پرازاکسیژن ناب.
ارواح مردگان اما اگراز اهل ایمان نبوده و توفیق عروج بعد از مرگ را نیافته
باشند اندر روی زمین حول منزل سابق و اسباب خویش هم البته قبریا محل
به قتل رسیدن شان پلاس وسرگردان هستند.
به چشم آدم های زنده آمدن ایشان هم بیشتر با نیت یادآوری لحظه کشته
شدن خود و خواهش از بهر گرفتن ومجازات عامل فقدان او از دنیا است.
لذا و مطابق نظر علمای راستین مذهب حقه جعفری چون مرحومان شیخ بهایی
نخودکی و...(صاحبان علوم خفیه) ایستادن درمقابل بادی که از میانه درختان
قبرستان گذشته و به تن فرد زنده می رسد مرگ آور وخطرناک است
چون مقداری از انرژی و خصائل روح مجرد(مرده) راهمراه می باشد...
برهمین منهج پنج روز واپسین سال که مقارن با وزش بادصبا و سبز شدن
گیاهان به طبیعت هست را در ایران باستان پنجه نامیده و باور داشتند :
ارواح به محل خانه و زندگی خود در آن سرمی زند و رویت ایشان به
خواب هم بیشتر و واضح از نظر بستگان هست.
تبریزین غیرتی اوغلی ستارین یادش بخیر
(یادستارخان فرزندغیورتبریز بخیر)
نه قشه شانلی شانی او قوزل یادش بخیر
(چقدر زیبا و با جلا لت بود خاطره اش گرامی)
شامگازانان تو دی تاتپلی باغ دوچنین هرگوشسی
سورخابا عزت ورن امیرخیزین یادش بخیر
(یاد کسی که به محله های قدیمی شهر تبریز
جلا وشکوه دوباره داد نیک باد)
ثقته الاسلام تکین بیرکیشی دای گلمزدور هله
(مردی مثل شیخ ثقته الاسلام تبریزی نمی آمداگر)
تاکی باقرخان یوخیدی عرصده یادش بخیر
(اگرنبود درآن روزگار باقرخان)
یونجیا قانع الوب ساخلادیلاریودارینی
(بعنوان غذا بریونجه غنائت کرده اما زیربار ستم
محمدعلی شاه قاجارنرفتند)
ای مجاهد جمعینه جانم فدا یادش بخیر
(جان من فدای جمع مجاهدان راه خدا)
ته نشان عباس آقانین بیراقین درماشدلار
(اشاره به کلام ستارخان:من می خواهم هفت
دولت زیربیرق حضرت عباس(ع)باشد)
سینه زن قمه وران جانی قفل یادش بخیر
(اشاره به اقسامی از شعائرمقدس حسینی)
چون ورق دونی وفتح اولدی شمیران عاقبت
(وقتی محاصره تبریز شکست وفوج ستارخان
تهران رافتح نمود)
اوسوسوزلمیش نهضتی آلاشدران یادش بخیر
(یادکسی که نهضت بی حال مشروطه رااحیاء
نمودخوش باد)
بیرکوتیه شاهی یخپ تختن سالان
(براندازان شاه پست از تخت وتاج)
سردارآقا سالارین یادش بخیر
(خاطره سردار ملی ستارخان وسالار ملی باقر
گرامی باد)
یاشاسین قوجا تبریز
سروده طلبه سعیدحریری اصل
ای دارملامت را برراس تو تابانده
درسایه این تمهیدآلیده و خوابانده
فردا که همی گردد دیگراثرش پیدا
چون مانده زجانت باز غیرتن جا مانده
گرکاردرستی تو بهترکه به او رانده
چون شاخه شمشادی کزبنیه غزل خوانده
بالا زده همت را در لیله بتابانده
با دست نسیم صبح الام بتارانده
ازلجنه پرخونش عالم همه خارانده
عطری به همین معنا درحاشیه افشانده
سروده طلبه سعیدحریری اصل
آقای امانوئل ماکرون نخست وزیرکشور فرانسه شایددر نگاه امروز حاکمیت
و دیروز اپوزسیون اش شیرین افتاده
اما حقیقت امر کنش او هم کل سیاسیون شوری و اصل منفعت طلبی صرف
ایشان را فریاد می کند
پس بدا به حال کسانی که باهرتوجیه و به واسطه چنین تناب پوسیده ای
به سمت چاهی می روند که هرچند نام های دهان پرکن چون مجاهد خدا
مدافع بشر و...دارد اما مخلص کلام و دریک جمله افتادن به چاه خلا است
درباره امربس مهم تقلیدبه فروع دین ازحقیرسوال شده است
که درپاسخ با افتخار عرض می شود:
بنده مقلد آیت الله سیدمحمدجوادعلوی بروجردی(دامت برکاته)هستم
نشانی بیت معظم له:قم المقدسه خیابان انقلاب اسلامی کوچه فیض 6پلاک197
کدپستی:3713766658.تلفن:37700211-37700212-37700213-37723000-025
فاکس37700214-025.همراه:09121513799.مسئول دفتر ابراهیم حسن نژاد
سیدی الی راسی و جدک شرف الوجودی
اللهم احفظک به حق صاحب هذاالامر
عجل الله فرجه الشریف