برادری با خر!؟

برادر با برادر کار دارد...به گاه مشکل اش غم خوار دارد

قضا را در میان خلق عالم...یکی را بر  خودش تیمار دارد

چو از بارت برد افسار دارد..طشر در ره زنی  انزار دارد

علف فصل تموز گر کم  بگردد..قناعت کرده و ابصار دارد

ولاکن قدری از قنطار دارد...حدودی در صف اشرار دارد

چو گردد مغز وی داغ و فسرده...بلا نسبت خریت یار دارد

زند بر سیم آخر زار دارد...به شیشه خرده در انبار دارد

کند رم گر یکی استر نشان باز...کشد خاک آنچه از ابزار دارد

سروده شیخ سعید حریری اصل 

#اللهم-لعنهم-جمیعا(فرازی از زیارت منور عاشور)

سید و گرگینه

زنده یاد ملا ابراهیم صدری استاد مکتب خانه ای که آسید محمد حسین

شهریار شاعر شهیر آذربایجان و دایی فقید بنده  مرحوم مدد علی از

شاگردانش بودند در آرامستان روستای قیش قورشاق از توابع 

بستان آباد مدفون است.

این قبرستان از دو بخش جدید و قدیمی تشکیل شده . سمت کهنه 

آن به نسبت وسیع تر و تنها از روی تعدد سنگ های نشان پراکنده 

سمت قبله قابل باز شناسایی اند.

یکی از اتفاقات عجیب در قبرستان مذکور شنیده شدن صدای موسیقی

از منبع نامرئی بوده که هر چه دنبالش می کردند دورتر می شد و

مستمع جوینده اش را تا آنجا پیش می برد که در دل کوه و  بیابان 

گم می گشت.

باز روایت های قدیمی از رویت انسان های گرگ نما ایضا گرگ هایی

نقل شده که بچه های کوچک ده را دزدیده و می خوردند.

اکثر این موجودات خطرناک بیماری حاری شدید هم داشتند.

روزی سید نورانی از کنار قیش قورشاق رد می شد.او برای نجات

جان پسر کم سن و سالی از دست گرگینه و  حین شکستن فک

 جانور مذکور در حالی که از دو سوی پوزه اش را گرفته و به سمت

خارج فشار شان می داد دچار جراحت  عمیق در ناحیه دست می شود 

چنانکه در همانجا بستری و مدتی  بعد به رحمت خدا رفت.

مردم قبل جان سپردن سید از وی درباره موسیقی عجیبی که 

از سمت قبرستان شنیده می شود  پرسیدند.

ایشان فرمود:

شما در آنجا مرثیه بخوانید جن شر ایجاد کننده غنا فراری می گردد.

وَ أَنْتُمْ نُورُ الأَْخْیَارِ وَ حُجَجُ الْجَبَّارِ(فرازی از زیارت جامعه کبیره)

#مرثیه-خوان

کارمای حقیقی!؟

پس از ترکیدن بیسم و پیجرهای عناصر حزب الله لبنان که سبب

آسیب های چشمی فراوان افراد و همفکران این گروه شد. از سمت

رسانه های مامور به تحلیل های عمدا ساده لوحانه و عوام فریب

چون ایران اینترنشنال و... این مسئله در مقابل شلیک های عناصر

امنیتی حکومت فعلی ایران به چشم معترضان جنبش مهسا قرار

گرفته نوعی کارمای پیش آمده  که در فارسی مترادف ضرب المثل :

از هر دست بدهی از همان خواهی گرفت تعریف  و تبلیغ شد.

حال آنکه مطابق منطق قرآن فرای اینکه بد و خوب قصه رژیم

اسرائیل هست یا جمهوری اسلامی ایران و چشم کور کردن کدام

یک از ایشان را تاریخ در ردیف جنایت های مثل آقا محمد خان

قاجار که در این رویه سبقه ای  داشت خواهد گذاشت.

حقیقتا در جریان اعتراضات 1401ش در ایران و چه شلنگ

 تخته انداختن های اسرائیل به جنوب لبنان اندر شهریور

1403ش تعدادی کودک کاملا بی گناه غیرسیاسی  کشته شدند 

(امثال حدیث نجفی شاید در اعتراضات حضور داشت یا آن

دخترک 8ساله لبنانی فرزند عضو حزب الله بود. ولی در منطق

خدای متعال نمی شود بدین بهانه ها کودکی را نابود کرد)

که یقه تمام ایشان را کلا بد جوری گیر می اندازد

کارمای واقع شده حقیقی نه درمقایسه کنش تهران و واکنش

اورشلیم بدان بلکه خشم خدای متعال از هر آن کسی که 

طفل بیچاره ای را زیرخروارها خاک می فرستد تبلور خواهد یافت.

نحسی قریب 50سال درگیری و آدم کشی بدون امید به صلح

پایدار درخاورمیانه مصداق چنین وضعیتی است.

#چرا-سیاسی-نیستم!؟

پزشک مقصود دکتریان!؟

رحمت خدا بر  زنده یاد حضرت آیت الله سید ابوالقاسم مولانا

ایشان در بیمارستان بستری بود و آقای دکتر علیرضا یعقوبی(حفظه الله)

جراح بر جسته قلب بعد معاینه وضعیت جسمی اش به آقا زادگان شرح

می داد: اصطلاحا آب دور قلبش را گرفته و امکان عملش دیگر نیست

آن هم با سن بالایی که داشت.

بنده هم  نزدیک مرحوم آسید ابوالقاسم بودم و البته درهمان حال صدای

 آقای یعقوبی را نیز می شنیدم چون والده ام همزمان بخاطر بیماری قلبی

کنار تخت او بستری بود که پیرمردی روستایی  داخل بخش شد. همسر وی

را آقای دکتر پزشکیان (رئیس جمهور وقت) عمل قلب باز کرده و با بهبودی

 نسبی شوهرش جهت تشکر ازطبیب شان  آمده بود.

منتها اسم دقیق اش را  فراموش کرده و با چیزهایی که از قبل در خاطر

 داشت می گفت دنبال  پزشک  مقصود دکتریان می گردم.

به هر روی منظورش را رساند و سمت اتاق ایشان هدایت شد. منتها این 

خاطره را نقل کردم تا به تاریخ فردا متذکر شده باشم :هدف امثال حقیر

از رای دادن به نامبرده در انتخابات 1403ش تنها بالاتر نرفتن سطح گند

کاری ها بود نه امید زدن گلی به گوشه جمال جامعه

مزار آیت الله سید علی کهنمویی

مرقد مطهر حضرت استادم آیت الله سید علی طباطبایی کهنمویی(ره)

درقبرستان بقائیه(مارالان )ابتدای بلوک 68واقع شده است.

منزل ایشان درزمان حیات به کوچه ای از خیابان مارالان حوالی 

کنسولگری شوروی سابق با نام کلبه خدیجه قرار داشت.

دوره کودتای متفقین ضد رضا خان وتازه به قدرت رسیدن محمد-

رضا پسرش محل اعزام سربازان ژاندارمری وقت در کنار برج ارگ

ومصلی کنونی شهر قرار داشته است.اما حسب شرایط بد اقتصادی

این نیروهای آماده به خدمت بعضی وقت ها هیچ غذایی پیدا 

نمی کردند.مرحوم آسید علی وقتی ازطریق فامیل خود که او

هم تازه استخدام ژاندارمری شده بود خبردار جریان می شود 

در حد توان خودش نان تهیه نموده برای آن سربازان وطن می برد.

همین جریان به ظاهر ساده اما از سر اخلاص جلو بروز بعضی 

حرکت های جدایی طلب  مشابه جعفر پیشه وری  را حسب قدرت 

گرفتن ژاندارمری مانع شد.یعنی تمامیت ارضی ایران را حفظ نمود.

رحمت الله علیه

#کهنمی-عمی(عمو کهنمویی)

شماره خاله!؟

پسر جان هیچوقت با شماره های خاله پخش شده در اینترنت و...

جهت دختر یابی  تماس نگیر!؟

چون آخه یره(مشدی رفیق) عمو تلفن را بر می دارد و بس

#چرا-سیاسی-نیستم

استادم آسید مهدی مرعشی نجفی

 ابتدائی ترین چیزهای که از شادروان آیت الله سید مهدی مرعشی نجفی

آموختم همان تاکید بر جملات مولانا علی(ع)بود:

مرد را به ایمان بسنج و نه ایمان رابه مرد

یعنی حق مسلم مقدم بر هر چهره مثبت دیگری است الی الله و چهارده معصوم-

(علیهم السلام)

نیمه دوم دهه 70ش وقتی از ایشان جدا شده  و چند سالی مقیم قم المقدسه 

گشتم تازه متوجه شدم که بی تعارف یکی از مصادیق آن درس مهم البته خود

آسید مهدی بود!؟

وی با کلیت مفهوم موسیقی از نظر مذهبی مخالفت می کرد  و سر نحوه بروز

ناشیانه این مطلب عملا آب در آسیاب افراطیون دست راستی می ریخت که 

دنبال گمنام نگاه داشتن اش بودند و او رامقابل نفس نظام حاکم فرای همه

 تقسیم  بندی های جناحی وسلیقه ای اش جلوه می دادند.

باز وبرای نمونه اگر دو ویدئو فوق متن و ذیل آن  از زنده یادآیت الله سید حسن-

 ابطحی خراسانی به زبان فارسی و آسید مهدی مرعشی نجفی آذری را مقایسه

کنید فاش خواهید که در مورد نحوه و ضرورت کمک به نیازمندان  یا عکس اش

الویت دادن به زیارت و...بر آن اختلاف دارند.

اما اگر از حقیر بپرسید؟ حق در این مسئله  با مرحوم آقای ابطحی است.

شاید یک دعای فلان آقا در سفر چندم اش به مثلا مشهد مستجاب شود و

هزار جهیزیه زوج های ندار از خزانه غیب الهی تامین گردد. حالا من نوعی

اگر به بهانه دادن پول  یک جهاز فرد نیازمند  خودم را از فیض زیارتی که

 قطعا از شعائر مذهبی است و حد یقف شرعی ندارد محروم کنم یعنی چه!؟

این جز خزیدن افکار چپگرا ذیل عنوان مذهبی معنا نمی دهد و گپ زدنی

چنین هرگز در شان یک روحانی سنتی اصیل و غنی از سواد نباشد

روح هر دو سید جلیل  شاد

#هنر-موسیقی

مزار آیت الله سید مهدی مرعشی نجفی

نام پدر:مرحوم سید مرتضی مرعشی نجغی(برادر تنی آیت الله

سید شهاب الدین مرعشی نجفی(ره)(مرجع تقلید شیعه معاصر))

محل تولد وخانه پدری:راسته کوچه تبریز جوار امام زاده جمال(ع)

تاریخ تولد:نیمه شعبان 1328

زمان فوت:23بهمن 1389ش مطابق با سالروز شهادت امام حسن-

عسگری(ع)(8ربیع الاول1423ق)

آرامگاه.بقائیه تبریز

مزار آیت الله حسن ناصر زاده

مزار سعید فقید حضرت آیت الله آقای میرزا حسن ناصر زاده 

خطیب شهیر دیار آذربایجان و شهر قهرمان پرور تبریز

(حسب شرایط بعد از انقلاب اسلامی57ش تنگ نظری  و 

ایدئولوژی زدگی برخی  مسئولان وقت جناب ناصر زاده عملا 

ممنوع المنبر گشت و در  گلایه از آن وضع به دایی ارشد 

حقیر مرحوم مدد علی عیوضی که  از پا منبری های اکثر

اوقات ایشان حساب می شد فرموده  بود:

حال من الیوم عین پرنده در قفس است که خواندن نتواند.

شادی روح اش خواهشا الفاتحه

#آزادی-پنجشنبه-2-مرداد-1359

وجوه طالقانی

شادروان آیت الله سید محمود اعلائی طالقانی فرد بی نهایت عمیقی

بود و همین غور درمسائل و مباحث بقول استاد محمود دولت آبادی

علت تنهایی اش نه تنها به میان جماعت روحانیون شیعه از معدود

ایدئولوژیک تا اکثریت سنتی می شد بلکه و حتی منور الفکران را

نیز به بر می گرفت.

طالقانی را هرچند درسال های نخستین بعد از فقدش حسب جو

زمانه به روشنفکران مذهبی و نواندیشان دینی نسبت می دادند 

اما همچنانکه یار دبستانی او زنده یاد مهندس مهدی بازرگان به

واپسین سال های حیات شریف اش پیله مذکور شکسته  در 

آثار و سخنرانی هایی مانند بعثت پر رنگ مشخص کرد فرای برادر

عزیز نهضت آزادی یا پدر فکری سازمان مجاهدین خلق بودن  باید

 امتداد دهنده نسل روشنفکری عرفی دانست و معنا کرد.

چه وجه سنتی او که دلیل تحمل اش و به فراموشی عمدی نسپردن 

یاد و خاطره آن فقید سعید توسط دست بالای نهاد قدرت فعلی ایران

گشته چندان غلیظ نیست که پا روی اصول مسلم و والاتر انسانی گذارد

و درعین حال روشنفکری وی هم گرفتار بیماری لائیسیته یا انتلکتوئل

بودن نشدتا بدین بهانه به کلیت سنت ها و شعائر مذهبی چوب حراج

 زند.

بله همان طالقانی که درحوالی زادگاه خود روستای گلیرد مقابل تبدیل

شدن قبر جدش به امام زاده جدید تاسیس و بی دیده شدن کرامت

خاص را گرفت خود مداوم به زیارت امام زادگان تهران درتجریش یا

سید ناصرالدین(ع)به جوار لاله زار و مسجد هدایت که پیش نمازی 

آن را عهده دار بود می رفت.

او رحمت الله علیه گونه ای زیست که ذیل هیچ ایسم و نحله خاصی

نگنجید و اصلا تشیع را مذهب انسانیت قبل از اسلامیت معنا می کرد.

#پدر

مداح غزه!؟

مرشد اعلای جمهوری اسلامی ایران گفته:روضه خواندن و گریه کردن

مربوط به همه ائمه نیست متعلق به بعض ائمه است و...(پایان نقل قول)

البته اینها نظرات فقهی نامبرده است و برحقیرغیر مقلد او حسب باز

بودن باب اجتهاد اندر مذهب حقه جعفری هیچ ربطی ندارد

منتها و در دامنه باید ازمداحانی چون مهدی سلحشور منصور ارضی و...

پرسید : چگونه قدر فلسطینیان با اکثریت مطلق پیروان عقیدتی  ابن-

حجرالعسقلانی  عمری را چنان اعظم  و لابد مطابق موازین رهبر خود 

بالاتر از بعض ائمه طاهرین(علیهم السلام) برده اید که چنین زار شان

می زنید!؟

لذا و در انتهاء فاش می گویم بهر شنیدن همه عرضی و طولی شان:

کل بکریان عالم فدای نوک تار موی جنین سقط شده ای به نام 

محسن بن علی(ع)و عظیم ترین صرخه های  که می شود از حنجره نوع

بشری بیرون بزند برای اقامه شعائر حضرتش که از آل الله علیهم-

 السلام اند.لعن الله قاتلیک یافاطمه الزهراءسلام الله علیه 

#محسنیه-است

حمال و زیرک

حمال تبریزی را به داستان مشهورش با کودک درحال افتادن

از پشت بام می شناسند که با دعای خیر او سلامت به زمین 

افتاد. بی آنکه بدنش آسیب جدی بردارد.

منتها اگر دقت کنید او شصت سال تمام در یک دیاری زیسته 

و حداقل 40 سنه  با این شغل شریف و سخت مشغول بوده

بی تعارف  با افراد پخیل نه کم درتبریز ...

حالت جوی عموما سرد و تاثیر عام  آن بر روحیات مردم.

ایضا اختلافات فرقه ای که در تعدد حتی مسجدهایش 

مشهود بود و روی این همه فقر شدید مادی ایضا فرهنگ

عمومی دوره حیات اش  بعد در می آید که:شصت سال جز

 طاعت  خدا نکردم و چنان بودنی مرد می خواهد مرد

(عکس فوق مقبره حمال تبریزی و حاج فیروز زیرک کار در

خیابان دارایی سوم شهر تبریز.عکاس سعید حریری اصل)

#ساخلیلان-ساخلا