پای منبر آقامیری ها!؟

نزدیک ده سال قبل دست برقضا آذر ماه پای منبر شیخ حسن آقا میری

بودم. درتهران والبته با لباس شخصی( گمنام)

آذر 1403 ش هم در حرم فاطمه معصومه(س) گرفتار منبر ملا حسین 

آقامیری شدم. منتها این بارمعمم ولی به  توفیق خدا ستون مسجد بر

دادم رسید و پشت آن از چشم خلق و دوربین مخفی گشتم.

دست آخر اما و درپیشگاه ملتم ازاین باب فقط بسنده می نمایم  به 

جمله ات ذیل:

از افکار هردوی ایشان به خود خدا و چهارده نورمقدس(علیهم السلام)

پناه می برم.بله قربانی کردن باور مذهبی پای مسلخ ایدئولوژی و یا

استراتژی در نگاه عوام شاید تفاوت فاحشی کند لاکن به منظر عارف 

قصه دو روی یک سکه بیشتر نیست

#روحانیت-سنتی-شیعه

کفرم همه ایمان شد!؟

فاش می گویم و از گفته خود دلشادم:

بنده  کافرم به ایمان صدیقه وسمقی(طیف چپ اصلاح طلبان)

 و علی اکبر رائفی پورها (جناح راست و افراطی اصولگرایان)

نه از امروزی که بر هم تاخته اند .بلکه حتی آن گاه سابق  

روی هم ریخته و در وجود یکی  دکتر انحراف( علی شریعتی)

مشترکا تبلور یافته شان.

#شهید-شیخ-قاسم-اسلامی

#روحانیت-سنتی-شیعه

#روشنفکر-عرفی(مرحوم داریوش شایگان و...)

خسرو خوبان

یکی رضایت  گرفته از شهرداری(زاکانی) آن دگر وکالت داده به شهریاری

(پهلوی سوم) این وسط اما خدا رحمت کند خسرو شکیبایی را که نوکر 

خودش بود و آقای اش  ایضا که نه دست بر التجاع(شاه دوست) داشت 

و نه میل ارتجاع(افراطیون جناح راست حاکمیت فعلی ایران)

#شهید-سید-حسن-مدرس

روشنک!؟

تا آنجا که به حقیر از جنبه مفتی مذهبی  صرف البته اگر خدا و خلق اش

قبول کنند مربوط هست حکم یک مذکر مومن فرار با نگاه حتی بر قدم

از دست چنین زن های  نامحرمی است (روشنک مولایی آهو دریایی و...)

خوب حالا و  در این میان اگر یک عده ای  به امثال  آنها خیلی نزدیک می شوند 

 از اپوزسیون استراتژیک صرف گرفته به نیت بوسه و عرض  مرحبا یا حاکمیت 

با دست بالای ایدئولوژیک بر قصد شلاق زدن و گفتن ای بلا... مسئله خودشان 

است  جمیعا نه این کمترین طلبه غیر سیاسی

#سید-الکریم(ع)

شمس الحق

باز آمدم تا پای او  بنیان بر  ایمان کنم

جانی اگر باشد فدا در ساحت جانان کنم

ترفند خود بر گیرم  و در بند وی  بی  هر عبا

دست غریق افشانم  هم  هر آینه جولان کنم

طوفی اگر توفیق شد در کعبه مستان کنم

چینی خود بندازم و ذکر حدید شایان  کنم

شوریده  در این   روزگار اندر هوای مسقطی

یاد زمان رفته اش پیش یکی انسان کنم

داغی زده بر سینه ام آه اش نشد پنهان کنم

شمس الحق تبریزی اش باید یقین عنوان کنم

(سروده طلبه سعیدحریری برای شهید سید محمد باقرعلوی(ره).

تاریخ عکس فوق متن آذر ماه1403ش)

إِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهْلِهِ إِنِّی آنَسْتُ نَارًا 

سَآتِیکُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِیکُمْ بِشِهَابٍ 

قَبَسٍ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ.آیه7سوره نمل

#اشک-یعقوب(ع)

رگ رگ است این

گیرم که دوباره بوی باران نگرفت

پهنای غم اش توان جانان نگرفت

حتی  به  دل زمانه ای لا کردار

یک لحظه ز غبطه عریان نگرفت

هر کس که رسید جز عدوان نگرفت

با دست جفا  بنیه انسان نگرفت

بر سطح  زمین آتش هرمان نگرفت

از ذکر حبیب قصه هجران نگرفت

تا بود همه دلخوشی و عیش صفا

لیک در دفتر ایام بدان سان نگرفت

با هم شده تلخ و قند پایان نگرفت

اول اگرش سخت آخر آسان نگرفت

رگ رگ بود  و بر یم خونی بنشانده

تا طایر قدس از قفس اش جان نگرفت

(سروده سعید حریری اصل آذر1403ش)

#شهادت

دوران بزن در رو گذشت!؟

مدتها بود که افراطیون جناح راست حکومت ایران که در مصادر

امور حوزوی البته مرکز مدیریت و دادگاه ویژه مخصوصا در آذربایجان-

شرقی تک و توک جا خوش کرده اند با اعمال سلیقه عملی و سوق دادن

 حقیر به سمت نهادهای امنیتی موازی کار خود به دنبال ندادن حقوق

شهروندی این طلبه نجفی ایرانی اصل در جنبه امور هویتی با تهدیدات

شفاهی به ملاقات های حضوری بودند

منتها در دیدار حقیر به مورخه 4آذر1402ش با شخص حضرت آیت-

الله سید جواد شهرستانی (دامت برکاته) ضمن طرح وضعیت ام  با 

ایشان قرار براین شد  زین پس کوچکترین کنش فرا قانونی آنها و از

این دست در باب بنده ابتداء به سمع و نظر مبارک آن عزیز رسد جهت

پیگیری تا حساب کار دستشان آیدانشاء الله

(جناب آقای رضا ایمانی مدیر کل ثبت احوال استان آذربایجانشرقی:

گیرم پاسخ به نامه شعبه تحت اشراف ات  درباب تصدیق صحت روحانیت حقیر از 

جانب دفتر حضرت آیت الله سیستانی  به قم المقدسه خارج کادر موازین مربوطه

و آن نهاد دولتی  (مخشوش) بود. آیا گذاشتن گزینه یک تماس تلفنی ساده با دفتر 

آن مرجع عالیقدر جهت استعلام صحت  سند به کناری و  سر شاخ کردن این طلبه 

غیر سیاسی با کارشناس حوزوی اطلاعات شرعا عرفا و البته قانونی روآ بود!؟

به نورچشمی محمد زاده بگویید:هنوز از مادر نزاده آنکه تهدید به قتل ام را 

عملی کند چه :توکلی الی شمس الخفی عجل الله فرج الشریف)

اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد

من و ساقی به هم سازیم و بنیادش بر اندازیم

#اللهم-احفظ-ابو-محمد-رضا

بر مزار ستارخان

من می خواهم هفت دولت زیر بیرق حضرت عباس علیه السلام باشد.

#تبریز-مه-آلود

مرز سرخ

در هر کشور کره زمین حال ایران باشد یا امریکا و...شما وقتی

ساز مخالف نظام حاکم بزنید نا خواسته حقوق شهروندی خاص

فرد غیر سیاسی را از کف داده و اکثرا برای اجابت ابتدائی ترین

حوائج خود محتاج چراغ سبز باز جو جماعت در نهادهای امنیتی 

می شوید.

باز جو هم فردی است حسب موقعیت شغلی خودش تیز هوش 

و البته رند. آگاه به تبصره و اصطلاحا گربه روی قوانیین رایج و..

مجاورت با او در پی احضار های اش ایضا سر وکله زدن با نامبرده

در عین قرار گرفتن عملی فردی به  مقابل یک سیستم بزرگ

مملکتی ناخواسته آن  شخص را افسرده می کند حتی درگاه

دور زدن ودر رفتن از زیر تله های چیده مامور.

این افسردگی هم بعد مدتی در کنش احمقانه او مثل پناه 

بردن به سکس مواد مخدر حتی خود کشی عیان می گردد.

اما راه چاره ای که مطابق آیات  قرآن و حدیث صحیح سند 

شیعی به ما رسیده چنین باشد: فرد دگراندیش باید

و تا حد امکان فاصله خود را از کل نظام های  پشت کوه گاف

و عصر غیبتی حال با هر عنوان را نگاه داشته اصطلاحا به

ندادن بینه و گزک امنیتی دست شان الی یوم الفرج انشاء-

الله صبر پیشه کند.ولی اگر حسب قضا  او سراغ سیاست 

نرفت بلکه سیاست سمت وی گسیل شد بحث اش جدا است

ودفاع ولو تا حد به سیف (مسلحانه) از شرف  وجود واجب

 می نماید

اللهم عجل لولیک الفرج

#قشر-خاکستری

آهوی دریایی!؟

دخترک ساده دل!؟

وسط سرمای آبان در لس آنجلس هم اینجوری بیرون نمی آیند!!!

فرای آنکه به ینگه دنیا و جو زدگان سبک اجرایی اش عکس نظام -

های ایدئولوژیک و شیفتگان مکتب چپ مخصوصا با داعیه مذهبی

غیرت و شهامت چگونه خلاف یکدیگر  تعریف گشته و  از حجاب 

تا بی حجابی را شامل گردد...

خوب حالا که سرما خوردی و مجبور به تناول داروهای تلخ وایضا 

گران شدی و باز خدای نکرده کار به آمپول و...کشید 

جدای درد جایش تا آخر عمر اگر نه در دامن بلکه خود کله ات

(خاطره تلخ)

چه می ماند الی اینکه بعد بوقی و چندین  صباح خود یاخبرت 

سر از شبکه های ماهواره ای در آورده گردی  ویدا موحدی ثانی

 (دختر خیابان انقلاب)

یا در رسانه ملی نادم و پشیمان ظاهر شوی با ترانه ارسطوی پایتخت:

دکتر شفاعتم کرد نگاه به ساعتم کرد اون آقا قد بلنده داره به من

می خنده...(سپیده رشنو)

کاش کمی جای آن بازرس افراطی که جامه ات درید د وخود مستاصل

به مابقی جماعت و دیگر هم کلاسی ها  متوجه بودی که هر یکی با زبان

بی زبانی  و بدن شان می رساندند:

سکوت خود فریادی است که گوش خر نمی شنود

و باری دو پای عقب اش را به در رفتن نمی خواند

#قشر خاکستری

دیونه خونه است

در صدای و سیمای حاکمیت با مجری زن روبرو هستیم 

که با وجود چادری بودن و لابد داعیه مذهبی  انقدر

تاثیر ادعیه و زیارت آل الله (علیهم السلام)را کم گرفته 

که خیال می کند: اگر حتی یک مملکتی چون آمریکا به

بهانه کرونا واکسن فایزر خویش را حاوی بد افزار و

ردیابی ژنتیک  جاسوسی کرده باشد تفضل خدا

و کرامات پاکان رایارای نابودی اش نیست و لذا مسئله

انقدر حاد شده  که باید پشت تریبون رسانه ای شود.

باز اجرا کننده مرد اپوزسیونی در ایران اینترنشنال 

مخالف نظام به نام مهدی مهدوی آزاد رویت گردید که

به  دوربین زول زده کیف دستی زن رهبر کشته شده

حمس یحیی السنوارا را بسیار گران قیمت جار می زند !

آن هم در حالی که بنابرگزارش بنگاه خبری قوی چون

بی بی سی برند و کارخانه سازنده اش آن کیف های خاص

افرادسرمایه دار  و سوپراستار رسما  کیف  زن فلسطینی

را فیک و تنها شبیه محصول خویش معرفی کرده...

در نتیجه و طبق آنچه تا اینجا عرض شد بدین بند آخر باید 

ختم کنم : دردی مثل بی سوادی عناد و...خاص افراد فلان

 حکومت پشت کوه گاف یا مخالفان آن نیست  و دقیقا در

چنین فضای غالبی هست که باید از نفس کنش های

 سیاسی فاصله گرفت چرا که جز گرفتاری بانی ثمری

ندارد حال باهر سلیقه فرای نیت خیر و شر آن

میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت

می خواری و مستی ره و رسم دگری داشت

#شیر-تو-شیر

آخرین منزل

چه کج کردار است این چرخ که گاه رفتن نه خرد و برنا شناسد

نه جمیل و علیل باری دارنده خیل کثیر یا نه فرو افتاده اندر

منجلابی حقیر همه و در هم کشیده می برد آنجا که نماند الی

خیر العمل

السلام الی اهل لااله الی الله به حق عزت شرف لااله الی الله

الهی که لال از این دنیا نروی بگو:

                 محمدا رسول و علیا ولی الله

(تصویر فوق قبرستان دارالسلام قم المقدسه عکاس سعیدحریری اصل)

#شب-جمعه