حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

آینه ایران اینترنشنال

ایران اینترنشنال روزی که پرویز پرستویی در دل آمریکا 

ووسط اکران فیلم مشتی چپگرا نمایان شد(اسفندیار-

منفرد زاده و...)و به سوالات یک هوادار اپوزسیون دهن

کجی کرد خبر مربوط به آن ماجرا  را به عنوان آینه عبرت 

و نماد بی شخصیتی نامبرده پخش کرد.

حالا و اما مدتی بعد باز پرویز خان سوژه آن کانال ماهواره

شده است بعنوان کسی که از نداری مردم روستاهای 

حوالی زاهداندر سفربخاطر کمک رسانی خود با مثل

رسول خان خادم خبر وشرحی آورده با  نوک تیز پیکان

حمله اش سمت حاکمیتی وقتی  که آن ملت غالبا حتی

بی  شناسنامه را ساپورت مالی و خدمت رسانی نکرده.

یعنی  و دریک کلام آینه عزت یک ایرانی وطن پرست

خوب  و دراین میانه مخاطب بالاخره گیج می ماند که

 دردید مسئولان مثل این کانال پرستویی آدم خوبه

 قصه است یا بد !؟ ثانیا به جای شیرین مسئله

ختم می شویم که عجب ابن الوقت هایی هستند 

ایران اینترنشنالی ها چون بخاطر رسیدن بر

اهداف سیاسی خود راضی به سیخ کشیدن بشری

 می شوند و دیگر چه فرقی می کند بعد آن روی آب 

یا آتش گذاشتن سوژه مذکور (تنبیه یا تقبیح)

#سعودی-اینترنشنال

گسیل

هر راس سیاسی در اطراف خود یک مشت ازگیل دارد 

تعدادی هلو و نارگیل اما هندوانه یا آن مرغ شکم

پر پپسی خاک شیر شده  ودکا و...که غالبا و فراخور نیاز 

شریک جشن و عزای اش است  تا آنکه در نوک هرم 

 نشسته سر فرصت به نیش خود کشد و نوش مردم 

را با آن سنجش کند  تا نیک دریابد که :خلق کوچه و

بازاراش  چقدر فرق  بین شکر و عسل را می فهمند.

آری زنبورهای کارگر وزوز زیادمی کنند ! ولی  این همه 

تاریخ انقضاءمقرری  دارند به مراتب کمتر از گنده -

شان که ته کندو لم داده و مابقی را به خوش رقصی 

خویش در آورده است (ملکه)

منتها در میانه جمع دلقک ها و مسابقه رایج مسخره-

ترین هم گاهی رندی نفوذ کرده و از صافی های 

رایج سیستم با کمترین دردسر می گذرد تا به

رسالت تاریخی خود عمل نموده ورق زمانه  را برگردانند

و این سیرک به تاریخ ملحق کند

#رئیس-کویتی-پور

فرزاد فرزین را نمی شناسم!؟

اینکه زن دایی مرحومه ام با عموی فقید وی (محمد صادق)

نسبت نزدیک فامیلی داشت. سبب آشنا یا کس و کار هم 

بودن ما نمیشود.

اصلا  پسر عمویش علیرضا با من چه سرگذشت مشترک

و عجیبی رادر شب کنسرت شهریور87ش از سر گذرانیم

دلیل رفاقت ما ها نیست آن هم صدقه سر پخش کلیپ

او   از pmc گرفته تا کانال مهاجر

عو!؟دانشگاه آزاد نزدیک دماوند یادم رفت !که وی مدیریت

صنعتی می خواند من علوم اجتماعی و گاهی  همسفر رفت

 و برگشت سمت تهران می شدیم قبل انتقالم به شهر ایلام.

هم سن بودن (متولد1360ش) و بازی کودکانه مشترک

به روزگار جنگ  ایران عراق و بمباران تهران و تبریز که

هر دو ما فسقلی ها را لاجرم به سرعین کشانده بود

باز هم بگویم خوانده حرفه ای پاپ شدن  او و نوازندگی 

گیتار رسمی ام از نیمه دهه هشتاد 

اینها همه افسانه است یا بقول طرف اصلا مهم نیست!!! 

(فایل توهین  وتهدید های فرزادفرزین  به نقل مدیر برنامه 

وقت اش عظیمی و مدیر سایت میلاد صفر زاده شاهرودی  نسبت 

به اینجانب سعید حریری در اختیارم است به همراه شماره موبایل

 فعال فعلی و آدرس منزل پدری(محمد کاظم )در سعادت آباد و...

و اگر کلامی در این باب بهر سفید سازی خود و سیاه نمایی بنده

حرف زند در فضای مجازی منتشرش خواهم کرد انشاء الله)

حقیقت ولی  اینکه: آب یک تبریزی با اردبیلی جماعت به جوی

مشترک نرفته و نمی رود

لذا و لطفا مثل این حقیر تجربه اش نکنید

#یاشاسین-تبریز

با من صنما

زندگی شخصی خانم بازیگر به دیگران مربوط نیست. منتها

در گیر ودار تنش بوجود آمده میان او وشوهر سابق دقت 

در یکی چند لحظه خاص ماجرا آن هم بصورت مجرد ستوده

است.

غالب هنرمندان مشهور چیزی از سطح سواد علمی حتی شده

اجتماعی خویش طبقه اقتصادی که بدان واقع شده اند اصلا

بروز نمی دهند. چون خام خیالانه باور دارند که: اگر مخاطب

و عوامل تولید اثر از پشت صحنه هایی چنین در حیات او 

خبر دار شوند هزار و یک مسئله ناجور اندر پی دارد.

اما آشکار شدن جانبی یا غیر عمد اینکه مثلا خانه زندگی 

این زن چه شکلی است هم  بابا عمو چه می دانم بزرگتر 

مذکرش چه قیافه و مدی دارد خوب سر نخ جواب چنان

ابهام هایی رانیز می دهد...

(اشاره به ماجرای نا پدید شدن دختر خانم یکتا ناصر از

 منزل اش در شب عید1403ش و پخش فیلم  اطلاع 

رسانی او اندر این باب به فضای مجازی و تصاویر 

گرفته شده اش به دادسرا)

اینگونه و ناگهان تصویر غلط و ذهنی که هزاران نفر از 

آن دختر شاه پریان و شاهزده اسب سوار دارند(سوپر-

استار)یکباره و آنی فرو ریخته روشن معلوم می شود که :

هر آدمی در زندگی مجرد از مجموع گرفتارهای روز مره 

نیست.

یکی پول دیگری کس آن بعدی سلامت و...ندارد و در

سر جمع اش ما به دنیای واقعیت ها منتقل می شویم.

ولی ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد!؟

نگاه کنید به زندگی استاد فقید محمد رضا شجریان

حقیر بعنوان کسی که داخل اش شده و حتی تا منزل

شخصی و مجلس خصوصی آن زنده یاد پا گذاشتم 

درک کردم که چه جور عالمانه و عامدانه خیلی 

مسائل را پنهان نمی کرد و در گرم گرفتن هایش 

ولو با هواداران چنان علقه و عقده ای میان خود و

آنها می آفرید تا در بارگاه قدس اش دیگر از این

دست ملال ها و مصلحت اندیشی  کاذب که  عرض

شد نباشد. با این همه هرگز آن پرده دریها عمدی

به چشم اهل زمانه سبب کسادی بازار عرضه

هنرش هم نشد و بلکه برعکس بیشتر و بهتر 

از همه برجان و دل ایرانیان ظریف و نکته سنج 

نشست.در عین اینکه جنس موسیقی او  عکس 

سبک پاپ فارسی و...جلو استماع عام را بسته بود.

با من صنما دل یک دله کن..گر سر ننهم آن گه گله کن

#افتخار_آفاق

مهین

شبی که رفت  و روز بعد وجود بر فنا سپرد

زبانه های مشق  را به دست ماجرا سپرد

همان سحر که  این میان به من رسید لاجرم

حدیث تازه ای نداشت که شرح ابتلا سپرد

غروب گرفت رنگ غم  ز حسرتش لواء سپرد

یکی  مسافر زمان به سطح جاده ها سپرد

دوباره باز از این مسیر بگشتم و نیافتم 

ببین خدا مرا مهین  به کنه  نا کجا سپرد

صلا بیامد از نهان  که سمت ما سواء سپرد

تو بندگی کن و نگو قضا چنین چرا سپرد

سروده سعید حریری اصل.فروردین1403ش

#ماء-معین

والا

سال ها به این فکر کرده برای اش دست و پا می زدم

که بالای شهر زندگی کنم و اصلا آتیه سازی ام را بدجور

به زیست در آتی ساز(نام مجتمع مسکونی درتهران) گره-

بسته بودم.

ولی  حالا و بر فراز آپارتمانی در کنج میدان کاج سعادت- 

آباد چشمم که به جنوب تب زده و دود گرفته تهران 

می افتد بی اختیار آهی می کشم  و به خود می گویم:

من با زندگی ام  چه کردم  و این مردن تدریجی حال

 به نفس کشیدنی در کوچه خاکی  کودکی و  گذشته-

 ام نمی ارزد.

حیف دیر فهمیدم که برایت بالا می تواند عین پایین

 باشد اگر تو والایی را تجربه نکرده ای و با آن اما همه

جای ایران سرای من است

الهی خدا لیاقتت  را نگیرد که بد دردی است

#ترمینال-جنوب

خاک بر سر جفت شان

در بازار مکاره سیاست حق با یکی از این دو است :علی آقا کریمی 

یا داریوش خان ارجمند .اما بر نگاه دیانت راست حسینی اگر نظر 

اندازی هر دو سر و ته یک کرباس اند و چه فرقی است بین کسی 

که شکل نزری را انگولک می کرد با آن دیگری که کنش بی سندی

را به جناب عبد العظیم حسنی(ع)نسبت می داد(مخالفت با سنت 

قمه زنی سریال مسافر ری)آری  و سرجمع دشمنان شعائر اند و بس

#گندم-ری

ماجرای قوام

روحانیت شیعه حداقل از گیر و دار مشروطه بدین سو سه شق 

متفاوت ر ادر خود تجربه می کند. البته اینها جدا از جمعاتی است

که پای خود را کج گذاشته و از نفس شریعت مثل سید محمد علی

باب یا مذهب حقه جعفری چون سید ابوالفضل برقعی بریدند.

مرادم روحانیت صرفا سنتی چون زنده یاد آیت الله ابوالحسن-

طالقانی سید مهدی حسینی شیرازی درچه ای و...(رضوان الله -

علیهم اجمعین ) هم نحله ای که تحت تاثیر شیخ فضل الله نوری اند

و در جامعه امروز ما باعنوان ایدئولوژیک مذهبی شناخته شوند .

باری جریان سومی  که با چهره های چون سادات محمودطالقانی

مهدی قوام نیز حاج شیخ حسینعلی منتظری و.. شناخته می شوند

و پدر فکری ایشان هم آخوند خراسانی(ره)است.

منتها عدم تقوای جریان ایدئولوژیک مذهبی نیز سواد در جنبه

اجتماعی و روشنفکری بعض داعیه داران طیف سنتی سبب شده 

با این جریان سوم که عرض شد به مانند گوشت قربانی رفتار

کنند! وجهت تزئیین پندارها و منظور خود تکیه ای از یاد و خاطره

طرف را بریده بی سرو ته به مخاطب بی خبر از ماجرا خورانده  و

از احساسات ناب مستمع دل پاک در مورد سوژه به نفع منظور

 ثانوی شان که هیچ ربطی هم به ایشان ندارد مدد گیرند.

در مقابل آخوند های سنتی هم از آن ور بام افتاده بی تمیز 

منظور و عمق نگاه این بزرگواران به زخم زبان  وحتی تبری از

ایشان مشغول هستند.

مثلا درمورد مرحوم سید مهدی قوام منبری و مداحان جناح

راست واصولگرایی دم می زنند که اصلا گروه خونی شان به

آن مشدی  روزگار و سبک زندگی اش نمی خورد.

باز ملایان سنتی یک نقل قول از او توسط شخصی به مستند

ساخته شده درباره ایشان را که :اندر خانگاه صوفیان هم خدا

را ذکر و یاد می کنند.اسباب منحرف دانستن و کوبیدن  یاد و

خاطره اش قرار داده اند.

درحالی خود جناب شیخ بهایی(ره)سروده:در میکه و دیر که

جانانه تویی تو... مقصود من از کعبه وبتخانه تویی تو

نحله فکری آخوند خراسانی(ره)عکس آن دو جریان دیگر 

عرض شده میان عوام و خواص هر تفکری مثلا صوفیه

فرق می گذاشت و صرف تمجید ایشان از هنر فلان درویش

کرمانشاهی را نباید هرگز به پای قبول افکارجناب سهاک

از بزرگان دین یارسانی بعد مولانا علی(ع) گذاشت. چه 

این دست رفتارها نماد دل تنگ این و عقل لنگ آن است.

وکلام آخر ما به این هردو بگذار سخن همان جناب قوام

روحش شاد باشد:برو بابا من دنیا را سه طلاقه کردم

#قصه-یخ-فروش

یک مقایسه ساده!؟

یاالله.حقیر طلبه هیچ اعتقاد مذهبی و ارتباط کاری فکری با امثال 

مصابح یزدی علیرضا پناهیان کاظم صدیقی ومابقی همفکران 

ایشان (جبهه موسوم به پایداری)نداشته و ندارم .ایضاداعیه های

صدیقی در ارتباط با امام زمان(عج)را کذب می دانم.

نهایتا هم متاسفم برای مسئولانی که  برچسب غلط مدعی ظهور 

را به استاد آیت الله سید حسن ابطحی(ره)زده حتی  پشت میله

 زندان فرستادن اش در عین اینکه هیچ کجای آثار سود مند 

ایشان بینه ای مستقیم در موضوع ارتباط خاصه با وجود 

حجت بن الحسن(عج)نبودولی در مورد کاظم صدیقی حتی 

اجازه نشر آن حرفهای بی ضابطه را در رسانه ملی دادند.

ملت عزیزم بداند که این فرزند کوچک آنها به مانند زنده

یاد محمد رضا شجریان وجودش را جز خاک ذیل  پای ایشان 

ندانسته  و به ایمان و ایران علوی خود مفتخر است و بس.

باری چون این جماعت خود بزرگ بین عادت کرده که مخالفان

را بهر راحت شدن از شر  معاند نفس نظام جمهوری اسلامی

 ایران جا بزند عرض می کنم که:شکل ونام حکومت ماده 

خامی است  افراد و عناصر اش محتوای آن سمت خیر و شر

برند و بنده آنقدرها  بی سواد یا سیاسی نیستم که در چنین

دامی بیفتم.بقول رندانه  زنده یاد مهندس مهدی بازرگان

در مراسم نوروز 1358ش ورزشگاه آزادی تهران :

انشاء الله صد ها سال این حکومت برآمده انقلاب اسلامی باشد

#روحانیت-سنتی-شیعه

آخر اسفند

زندگی در دامان طبیعت بکر و دوری از اماکنی که ولو با نام روستا زیر سایه 

صنعت مدرن جا خوش کرده به مدد اش روز گار گذرانند در عین سختی 

کسب معاش و حتی خستگی  موقع استفاده از نعمت های ناب موجود 

پختگی جسم و روح آدمی را بار می آورد چنانکه عکس مردم راحت طلب

که مثلا زمستان را برای خانه نشینی و فصل های گرم ر ابهر تفرج دوست

دارند. او ولی هم نوا و موزون با طبیعت واپسین روزهای سال یعنی گاه 

گشوده شدن شکوفه درختان میوه   جاری گشتن گسترده آبها روی 

سطح زمین که بخاطر از سر گذراندن زمستان جذب خیلی کمتری دارد

وزیدن باد صبا و بیرون زدن گل ویژه نوروز از فراز تپه هایی که برف را 

تازه تازه از سر خود وامی کنند سر حال می آید.

(عکس فوق متن مربوط به کوه حیدر بابای مورد اشاره درمنظومه 

شعر آذری  استاد مرحوم محمد حسین شهریار است که از سمت روستای

قیش قورشاق توسط سعید حریری اصل دربهار1402ش گرفته شده)

#حاجی-فیروز


طاها وثوقی

هو الشاهد. حقیر کمترین طلبه نجفی سعید حریری اصل حسب مشاهده 

متواتر ترک او لا باری حتی انجام خطاهایی دون شان روحانیت توسط 

شیخ طاها وثوقی که بعد از وفات استاد ما حضرت آیت الله علیرضا-

مرندی (رحمت الله علیه)بعنوان نماینده زعیم عالیقدر حوزه علمیه

نجف الاشرف آیت الله سید علی سیستانی(دامت برکاته)در آذربایجان-

شرقی شناخته می شود. ضمن ابراز بیزاری علنی از مشارالیه و اعلان 

عدم هرگونه وابستگی سابق و ارتباط ولو درحد محاوره الایوم و زین بعد 

با نامبرده در عین سکونت غالب به شهر تبریزتمام وجوهات شرعی را 

که حسب وکالت و طلبه وابسته  آقای سیستانی  بودن از مقلدان ایشان

در یافت می دارم مستقیما به دفتر قم المقدسه یا تهران با کسب

رسید مربوطه  تحویل خواهم داد.تنها علقه و ارتباط بنده با دفتر تبریز

دریافت شهریه مرحمتی جناب سیستانی از دست مبارک فرزند و

یادگار شیخنا مرندی جناب آقای مهندس محمد حسن خوش زبان

 است که اگر وثوقی بخواهد قطع اش کند در کنار اسناد مابقی 

کارشکنی ها و عدم رسیدگی به امور این نمایندگی غیر اصلی که روی 

حکم  وکیل تام اختیار آقای سیستانی جناب سید جواد شهرستانی

(حفظه الله)بلند شده و با دست به سرکردن حقیر ذیل عنوان هایی

چون نمی شناسم اش مورد مفهوم نیست و....حقیقتا امر ایشان 

را برنمی تابد و بر مشتی افراطی جناح راستی که از پس پرده در

حال نظم مطلوب دادن به امور هستند خوش رقصی می کند

محضر آقای شهرستانی و تنی چند از مراجع اعظام تقلید جهت

رسیدگی تقدیم خواهم کرد انشاء الله و دست آخر با صدای 

رسا و بی هر لغزش می گویم :ما گر ز سر بریده می ترسیدم 

درمحفل عاشقان نمی رقصیم.رحمت خدا برشیخنا مرندی

اللهم احفظ  ابو محمد الرضا

#حذیفته-بن-یمان