حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

تنبل ها بدانند

داستان دون کیشوت دستمایه کنایه ای ازبهر روشنفکران و اهل

مباحث اجتماعی است تا تبل های تو خالی و لاغران وزن کشی های

مدنی را بدان نوازند.اما رفتارهای مثل حجت الاسلام و المسلمین

سیدمقتدا صدر و قیس خزعلی را هرگزنمی شود که بدان برچسب

زد وهم سلک دانست !؟تنها توصیف درمیان  قصه های که بسیار

چون من نوعی شنیده ایم شاید تنبل خانم شادروان ابوالقاسم- 

حالت باشد که گویای احوال این بنده  های یاغی خدا هست و بس...

آهای تویی که بعداز 24ساعت و کشته شدن 25 نفر از جمله 3

نیروی امنیت ملی عراق در اول صفر1444قاتل و مقتول درگیری

را غیرشهیدو قتیل الحمارمی خوانی چرا از کناراین حقیقت بزرگ

بی خیال و پلنگ صورتی وار ردمی شوی که وظیفه یک شیخ-

الاسلام واقعی و روشنفکرعرفی علاج واقعه قبل از وقوع هست

یعنی حرکت اصلاحی درجامعه با کمترین میزان پرتی و کشته.

آری اگرمثل گربه تبل خانم هر روزبه ریتمی درنیامده و از بغل

سیدعلی خامنه ای تا بن سلمان سعودی را سیر اش نکرده

بودی حالا آن 25 تن زنده بودند. خون هایی که مطابق نص

صریح قرآن کریم حتی به زمین ریختن یکی شان جهت 

جهنم رفتن جنابت نوری مالکی و همه کس وکارتان کافی است

آجرک الله یا صاحب الامر(عج) شیعه کشی بدست شیعه

درابتدای صفرالاحزان و به بلد اهل غیرت و شرافت عراق!؟

بلاشک محب واقعی اهل بیت(علیهم السلام)مثل همان مرد

شریف سیدابوالقاسم و پسرشهیداش عبدالمجید(رضوان

الله علیهما)بودند که تو چشم سفید هماره دربه حاشیه 

راندن ایشان کوشیدی عین بعض رقبای  خزعلی و مالکی 

محورت که سابقا خرس بزرگ حوزه می خواندنش...

پسرکسراء

(فرمود علی بن حسین شهید(ع):من پسرکسرای ایرانم)

بردهانت خاک و سنگ ای گرگیچ ور پریده!؟ تو هند جگر-

خوار زاده رابر نوادگان زهراء مرضیه (س) ارجح

شماری و یادگاران کیخسرو را برسردسته سفیانی

بادیه نشینان حاشیه دره بکه افضل پنداری و نیز

در تلقین این ورپریدگی بر  خانه پدرانشان (احراق

 بیت علوی و سوزاندن تخت جمشید اندر قادسیه)

به آتش جهل و حماقت خویش شعله دراندازی که

چه!؟بااین همه بروز حرام زادگی ها اماباید که لاجرم

بدانی:  آن سیف که پشت هاشم  و امیه از هم برید

درحقیقت تبری بود ازجنس مال خلیل بت شکن(ع)

و با تعیین مرزشجره طیبه وملعونه دهان تو را بست

(اشاره به ماجرای جدا کردن  اجداد به هم جسبیده

بنی هاشم وبنی امیه درطایفه قریش(این یک نقل روایی

 است و خلاف آن هم مبنی بر صرف سرپرستی امیه و

نه فرزندی وی آمده )

تا ازآن پس کسی جرعت نکند  هرمجهول پدری را 

(مطابق  برخی مسانید عامه) که در حکومت عدل

امام علی(ع)گرخیده و یاغی گری پیشه کرده بود

بر اباعبدالله جعفر بن محمدصادق (علیه السلام)

 ابناء و اولاد مطهراش ترجیح دهد.

به میمون های برمنبربگوید

که چوب است این بساط عنتری تان

(یادآوری کلام حضرت سجاد(ع)در مسجداموی شام)

مرغ همسایه غازاست

(ترمذی نسایی وابن ماجه ازکانال ابن مسعود خطبه عقد را بر زبان

رسول خدا(ص)حاوی آیاتی ازسوره های نساء احزاب وآل عمران

آورده اند این درحالی است که خود جماعت بکری اقراردارند ثانی

قرائت قرآن را تا آخرسوره بقره پیش نبرده وبلد نبود.پس چگونه اندر

مراسم ازدواج حسین(ع) وسرکارشهربانو(س)  می خوانده!؟)

خوب دقت داشته باشید که مفتی بکری اهل استان گلستان ایران گرگیچ 

چگونه ناشیانه اعتبار ائمه شیعه (علیهم السلام)رابه صلاحیت داشتن

عمربن خطاب  سنجاق می کند با ادعای خواندن خطبه عقد امام حسین-

(ع) وشهربانو توسط  نامبرده این درحالی است که آیه تطهیر:

إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا

اصلا وکلا 5تن آل عبا(علیهم السلام) ازطرف شخص الله متعال پاک

شناخته شده اند و خوب وبد بودن خلیفه ثانی این جماعت هیچ نقش مثبت

یا منفی اندرچنین قصه ای ایفا نمی کند.

عامه مطابق آیه 10 ازسوره فتح نیزحدیث جعلی اصحابی کالنجوم

...جنتی بودن را ازبهر تمامی کسانی که ولویک نظرخاتم انبیاء (ص) را

رویت ظاهری کرده باشند مستحق می شمرند وهرچه ازکردار زشت جمعی

از آنها بگویید با تله آفساید گونه خود که تفسیرخاص ازمفهوم اجتهاد باشد 

خنثی می کنند. آن وقت مطابق عکس همان متد ومنهج دنبال موجه جلوه 

دادن غلام مرد بچه بازهستند که بعض علمای عامه به ماجرایش اشاره

دارند....اللهم العن اباالشرور

#عمری

هفتادوسوم

الاسلام محمدی الوجود حسینی البقاء

دین محمدی 73 فرقه شد و تنها یکی از آنها بر حق(شیعه)

و هم ازجمع 73نفری مومنان مذکر بدان که عین

حواریون  مذهب اش باشند گیرافتاده اندرگوشه 

شام آخر کربلا که راهی جز گزینه مرگ ظاهری در

دسترس ایشان نبود حسین(ع) شاخص ترین است.

آری  رهبرنزدیکترین فرقه به تشیع وی ازآن73

نحله محمدحنفیه و آخرین یار بازمانده قبل شهادت

ایشان ابوالفضل عباس(علیهماالسلام) برادران 

حضرت اش هستند.چه درفهم حقیقت مرام

محمدی(ص) و مقام علوی(ع) اگرقصه آن همه

چالش علمی و متن رزمی فرد را به سمت حقیقت

رهنمون نشد بلاشک معصومیت آل الله(علیهم-

السلام) کارگرخواهد افتاد و آن گاه های شورانگیز

 که خاتم(ص) حسین(ع) را درشمار مباهله آورد و

خود او علی اصغرش بالای دست گرفت حق مطلب

 چون آفتاب از بهر هر که در قلب خود مرض ندارد

عیان خواهدنمود...

ای حسینی که لب تشنه بریدندسرت

توچه کردی که لب تشنه بریدندسرت

تعارض های قرآن 1

از اینجا هم می توان به ذی شعور بودن گوینده قرآن کریم و

راستی درانتساب لفظ جلاله الله به ایشان پی بردکه عمدا در

متن آیات تعارض هایی را به کلام خود داخل کرده اندر ظاهر

قصه فرد محقق را اگر بر معنی واقعی کلمه روشنفکرنباشد

بدین جای بد می رساند:سر و ته این دین به هم نمی خواند.

اما همه آن پارادوکس  ظاهری تنها در یکی از73مذهب مدعی

اسلام یعنی تشیع پاسخ داده شده و درحقیقت عمدا چون

پاس گلی از ناحیه خدا به سمت عقل های سلیم عنایت

گشته است تابه اهل اشهد ان علیا ولی الله تشرف یابند و

ازآن جمله اینکه::بر آیاتی مومنان را ازتوهین به بت های

مشرکین باز داشته(سوره انعام آیه108)و دردیگر قسمت

همین الفاظ درشت را نثار علماء یهود(سوره جمعه آیه5)

نیز ابولهب (سوره مسد آیه یک)یعنی زیرمجموعه دین 

حنیف ابراهیمی و خویشان احمد هاشمی(ص)روآ داشته

 است...

امادرنگاه و تفسیرشیعه موضعی که درحق بت های

جاهلی بنا گردیده یک تاکتیک مقطعی بیشتر نبود

که اولیاء مسلم خدا محمد(ص) اندربعد فتح مکه و

بر انداختن بت ها با عصای مبارک و علی(ع)به مثل

کنایه  دعای صنمه قریش و...تاریخ انقضاء آن را اعلام

از بهر زمانه خود نمود و اما بحث فحش دادن به طبقه

رهبان جهود نیزبیزاری از مثل ابولهب و زن اش وجه

اصول عقیده را تشکیل داده و غیرقابل تغییرهست

الی یوم القیامه.

 پس سکوت دراین قسم ازسر مصلحت را هرگزنباید

مترادف انقضاء چنان فرایض مسلم و البته اکرمی دانست.


کدام افضل است!؟

آقای نجاح محمد علی  از سویی برنامه مناظره شبکه ماهواره ای

من و تو را به بهانه توهین بر آیت الله سیدعلی سیستانی-

(دامت برکاته) ترک می کند و ازدیگرسمت به گفتگو با امید-

دانا بارها مداوم ات می ورزد! فردی که به جد اعلاء آن مرجع

تقلید شیعه یعنی حضرت نبی اکرم (ص) جسارت کرده و

هرگزاز کردار زشت خود پوزش نخواسته است...

بله چنین رویه ای آن هم  ازسمت کسی مدعی کارشناسی

در مسائل سیاسی اجتماعی و البته با پیشه تحلیل گری اش

معنایی نمی دهد جز  این ضرب المثل فارسی که طرف:

از هول حلیم در دیگ افتاد...

معاویه نفرین شده

یاالظاهر.معاویه بن ابوسفیان مطابق احادیث وارده در نزد عامه

و شیعه مورد نفرین رسول خدا (ص) قرار گرفته است.لعن صرف 

و فی النفسه دعای هست جهت طلب دوری فلان از رحمت الهی  اما

ابراز انزجاردر هرقالب گامی می شود فراتر از آن نزد اکثر ملل از

جمله شبه جزیره 1400 واندی سال قبل عربستان.

همه کسانی که امروز ذیل هر عنوان و توجیه درشت گویی به

معاویه را نفی می کنند ازآنها که وی جزء مقدسات شان باشد

تا ایشان که ذیل مصلحت سیاسی و...بدان تن دهند خلاف

منهج شریف نبوی(ص) را در حق و به انصاف پیش گرفته اند.

پس ما به حضرات جمیع و صریح رسا ازسرباور می گوییم:قال ابا

عبدالله جعفربن محمد(ع):

حلال محمد حلال إلى یوم القیامة و حرامه حرام إلى یوم القیامة.

(کافی شریف جلدیک صفحه58)

بر زنی که باسن بزرگ داشت(هندجگرخوار) و برپسرش صاحب شکم

بس چاق لعنت

(بخارى مسلم و احمد و ترمذى  نسائى و طبرانى و ابن حبان و ابن -
داود و...نقل کرده‌اند)

ستون حنانه

عمود آهنی جانم فدایت...همان پای قد بس دل ربایت

کشیدی رو به بالا تابگویی...چقدرش مانده تا کرب و بلایت

صنوبر یاسمین سوسن سترون...کجا داردشمیم دل ربایت

ستون فاخر حنانه جستم ....همین جا لابلای مهره هایت

هوای شور و وصل دیگری بود...که سر زد هر نفس ازلابلایت

تقید نیست اینجا حرف عشق است...که کنه هستی اش شد مبتلایت

همه فانوس ها در بحرمواج...بیفتند از صف اش بر انتهایت

سماع راستین تنها تو کردی...چه رقصی بهتر از طرز بنایت

سروده طلبه سعیدحریری اصل.شوال1443قمری


ابتهاج

امام حسین(ع):اگردین ندارید لااقل دردنیا آزاد مرد باشید.

(یک سوسیالیست ولو مجرد ازدین بلاشک بر پیرو مکتب 

ضاله ای مثل بهائیت شرافت داردچه حرکت فکری خویش

را بر مبنای خود آگاهی قرارداده...)

تقدیم به  هوشنگ ابتهاج فقید:

حواسم را نشاندم تا تو آیی...سر اعماق واژه پا گذاری

پلشتی هر آنچه کشته گلچین...از این مزرع پاییزی درآری

شهیدی که به خون غلطیده باری...تنش سبزو به سرو نو سرایی

تخلص را اگر در سلک فیض است...به سان سایه ای با خود کشانی

می ناب ات بر بدمستان نمایی...کشی شان ازقضا سمت رهایی

چنین مخموری بی حد و تمثیل...همی باید که چون در درفشانی

                                                   

سروده طلبه سعیدحریری اصل.امرداد1401ش

طلبه نجفی سعیدحریری اصل(نه باونه برنظام جمهوری اسلامی ایران ام)

بر هردو بیت زیر منتسب به ملای روم صاحب مثنوی معنوی ان قلت نقد و

نفی هایی ازسوی صاحب نظران واردشده است

کورکورانه مرو در کربلا ....تا نیفتی چون حسین اندر بلا

کجایید ای شهیدان خدایی...بلا جویان دشت کربلایی

اما رجوع به رسانه و درگاه های مجازی بخش دگم و جناح راست جمهوری

اسلامی ایران نشان می دهد که ناشیانه درصدد نفی یکی و پر رنگ کردن

آن دیگری هستند چون نوک تیز اولی به سمت امام حسین(ع)مورد

قبول ملت است و هم دومی عین کلام راس حاکمیت...

این مصادیق عینی تفسیر به رای ها را هم اگر از زبان نقد برآیی که جز

بزرگ داشت و ارج نهادن به طرف مقابل درقاموس اهل فضل و حریت

نیست دیریا زود ذیل اتهام های مثل اقدام علیه امنیت ملی و...خواهند

برد و عاقبت چون منی را بدان جا خواهندکشیدکه مسلمان نشنود کافر

نداند...بله نیش عقرب نه ازروی کین است اقتضای طبیعت اش این

است...دریک نظام ایدئولوژیک حتی و هر چند بایدک کشیدن عنوان

اسلامی هوای خنک باور و آرمان چنان آدمی را بر می دارد که زمین گرم

حقیقت و واقع را ندید بگیرد...اما به حقیرچه! صلاح مملکت خویش

خسروان دانند وقتی تنها حق و تکلیف اینجانب درقبال حاکمیت فعلی

 یک شهروندی غیرسیاسی بیش نیست نه پست دولتی دارم و حتی

 پیش نمازمسجد و خادم اماکن مقدس و... ذیل چتر اداره اوقاف نیستم

 اصلا طلبه وابسته بر مرکزمدیریت آنها نبوده و مدارک مربوط به تلبس-

ام در حوزه علمیه نجف الاشرف ودفترایشان به قم المقدسه ایران

موجودهست و یک ریال در عمرخود ازداعیه داران اجتهاد اندر مقامات

 آن جزشیخنا استادحاج حسینعلی منتظری(ره)ب عنوان شهریه وو جه

شرعی نگرفته ام پس بقول معروف آیا غیراین می ماند که:

عیسی به دین خود موسی بدین خود؟

بدین وسیله اعلام می دارم:

 الحقیرکمترین طلبه نجفی سعیدحریری اصل هیچگونه اعتقادی

 به مبانی ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی ایران اش نداشته 

و نه درقول نه به فعل فعالیتی به نفع یا ضدآن انجام نمی دهم 

لذا ازکلیه مخالفان و حتی حامی دو آتشه آن(اصولگرا) یا کم شعله-

 تر(اصلاح طلبان دورن حاکمیت)تقاضا دارد قبل هرگونه پیش

 داوری یا اجرای حکم جزایی و ابرازعقیده درباب اینجانب به امروز

 و فردای که شاید به حکم کل نفس ذائقه الموت 

اندر میان شما خلق حی نباشم درباره بنده قضاوت کنید چه با

ملاک شرع مقدس اسلام ناب محمدی که جزتشیع علوی نمی دانم-

 اش باشد چه عقل صرف و اصطلاحا سلیم انسانی  سکولار.

هرکس علی نگفت و سرش را زمین گذاشت

پیش تمام آینه ها رو سیاه بود

علی علی ...علیه صلات والسلام


اعتراف ناخواسته سیدحسین نصر!؟

از جمله بارزترین شخصیت های  مخالف مشروطه مرحوم آیت الله سید-

محمد باقر مجتهدسیستانی والد حضرت آیت الله العظمی سید علی -

حسینی سیستانی(دامت برکاته) بودند.

چه قبل و چه بعد ایشان علما پرشماردیگری که اصطلاحا روحانیت سنتی 

خوانده می شوند هم احساس وظیفه شرعی از جنبه دفاع جنبش مشروطه

حس نمی کردند.آن هم در حالی که جمهوری  ازفقهای امامیه نوع مشروع 

نظام  را بهترین از جهت استقرار برممالک با اکثریت شیعی در عصرغیبت امام-

عصر(عج)تشخیص داده اند.پس جریان قتل شیخ فضل الله نوری صرفا به

علت انجام صحیح امورات یک عالم توسط وی نبوده و اشتباهات فردی او در

ورق خوردن چنان فرجام شومی نقش ایفا کرده .هم الزاما  هیچ ربطی به

نفس دین یا آخوند بودن طرف ندارد.آقای سیدحسین نصر نوه دختری 

شیخ فضل الله اقرار کرده که پدرش یعنی داماد نامبرده می گفته است:

اگر من درمتن آن جریان بودم و بعضی عوامل نبود شاید چنان نمی شد...

این حرف هم نشانه هست که دعوای مجاهدان مشروطه با شیخ فضل -

الله نوری چنانکه روایت ایدئولوزیک مذهبی  بعد انقلاب اسلامی 57 ش

مدعی  گشته باد و سوی جنبه خیر و شر مطلق نبوده...

تبری از سقیفه بنی ساعده


اللهم العن یزید خامسا....فرازی  از زیارت منورعاشورا

تقدیم به روح مجاهد راه خدا ابواسحاق مختار ثقفی رحمت الله علیه

کفری تر از آیین محمد نشد است خلق....گرقاری آن ابن کثیر وثقه باشد

(یعنی نحله ای که قول مثل ابن کثیررا صحیح می پندارند(عامه )برباطل اند)

هرجا که علی نیست بتی جاش گذارید...اسلام چنین مومن آن هرمله باشد

تاصبح قیامت زند این کوس به هشدار....رضاع کبیر ازقبل عایشه باشد

گفتیم بگوید و خلد باز....چون نیش سخن از ثمرش سرزده باشد

مجنون شده درمسلک شان اصل نبوت...بیچاره رسولی که ز سحرغم زده باشد

دوم بگرفت فلته اساس اولی را...ثالث بنگر در وسط مفسده باشد

(اشاره به کلام عمرخطاب مورد قبول ودرج کتب بکری که بیعت با اولی را فلته

یعنی عمل بدی که باید ازآن دوری نمود و بی فایده است شمرده.فساد عثمان 

هم چنان مشهور است که مسلمین شورشی ضدحکومتش بعد قتل وی را

نه درمسجدنبی(ص) یابقیع بلکه به قبرستان جهود مدینه خاک کردند...)

چون زد به سرمفتی این قم تبهکار....بوذربه یقین واجد هر نوع صله باشد

(ماجرای کوبیدن استخوان شتر توسط حضرت ابوذر(ع) برسرکعب الاحبار)

سفتم چو سخن ماند همین تکمله آخر...لعنت به لبم قسمت این ملغمه باشد

سروده طلبه سعیدحریری اصل.شوال1443