حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

داننده!؟

بله بسیاری در دنیا جهت رهایی از شرپرداخت مالیاتی

که به پندار خود گذاف می شمرند به بد راهکارهایی

دست می آزند.یعنی ازحول حلیم عملا دردیگ می افتند

(طرف جهت ندادن مالیات به خانه خالی با عجله عروس

نامناسبی را جهت پسرخود انتخاب می کند و...)

امابنازم  بربهلول داننده را !؟

که مرکبش جز تکه چوبی نبود و محل وقت گذرانی غیر

قبرستان نداشت. پس  اینچنین حتی هارون نا رشدش 

را قپانی (نوعی دستبند اسارت ) زده بود. 

همان نانجیبی که الظاهربسیاری از بنی الزهراء(س) اندر 

سوراخ دخمه و دل چاه ها داشت...

اللهم خلصنا من سجن هارون

#آنتی-عباسی

مسافر

عمر یارکه قدگل شد تا کجا می توان گلدان شیشه ای محافظ اش

را باخود کشید و پاس داشت؟آخریک روزی دیریا زود جامه حقیقت

می پوشید ترک افتادن به جان حباب هستی اش  اما و مگرنه اینکه

 ما اصلا  از آن بالاها آمده بودیم و اکنون که دام گه بلا زمین چنین

 زهرچشم خویش گرفته دیگر چاره و علاجی نیست جز پس راندش

ولو به قیمت پرپرکردن خود عین و درسیاق یکی نازنین  رفته

و شایدهم از این طریق باشدکه پی گرفت کورسوی فانوس دریای

خیال را می برد هرکجا جز اینجای بی گل رزمحبوبت .

آن قدر دورکه شاید باید و کاشکی حس کنی دوباره نزدیکی اش

را  و مگرجز این می خواهی ای عاشقی هنوز روی لپ هایت قرمز

شرم وایضا جای بوسه لبان خونی اش باری که به تاکید یادگارداری

تو دراو می زیستی و حالا بحث مجردی درکارنیست چه هر چه هست 

دل درگرو یافتن خانه یارو طواف مجددش دارد.

پس پا شو که باید بروی موازی خط سفید افق لختی قبل از شفق اندر

خنکایی که شاید بکاهدکمی داغی این تن در فراغ اش سوزنده را که

بیشتر ماندن جایی ندارد و خانه پرش به انحنای قوزی خواهد افزود 

که اکنون چندوقتی شده از غصه و رنجوری فراق روی سرشانه هایت

افتاده واگر زودتر به خود نجنبی این قافله عمر عجب می گذرد...

الهی پاکم کن و بعد خاکم کن

تبری از سقیفه بنی ساعده


اللهم العن یزید خامسا....فرازی  از زیارت منورعاشورا

تقدیم به روح مجاهد راه خدا ابواسحاق مختار ثقفی رحمت الله علیه

کفری تر از آیین محمد نشد است خلق....گرقاری آن ابن کثیر وثقه باشد

(یعنی نحله ای که قول مثل ابن کثیررا صحیح می پندارند(عامه )برباطل اند)

هرجا که علی نیست بتی جاش گذارید...اسلام چنین مومن آن هرمله باشد

تاصبح قیامت زند این کوس به هشدار....رضاع کبیر ازقبل عایشه باشد

گفتیم بگوید و خلد باز....چون نیش سخن از ثمرش سرزده باشد

مجنون شده درمسلک شان اصل نبوت...بیچاره رسولی که ز سحرغم زده باشد

دوم بگرفت فلته اساس اولی را...ثالث بنگر در وسط مفسده باشد

(اشاره به کلام عمرخطاب مورد قبول ودرج کتب بکری که بیعت با اولی را فلته

یعنی عمل بدی که باید ازآن دوری نمود و بی فایده است شمرده.فساد عثمان 

هم چنان مشهور است که مسلمین شورشی ضدحکومتش بعد قتل وی را

نه درمسجدنبی(ص) یابقیع بلکه به قبرستان جهود مدینه خاک کردند...)

چون زد به سرمفتی این قم تبهکار....بوذربه یقین واجد هر نوع صله باشد

(ماجرای کوبیدن استخوان شتر توسط حضرت ابوذر(ع) برسرکعب الاحبار)

سفتم چو سخن ماند همین تکمله آخر...لعنت به لبم قسمت این ملغمه باشد

سروده طلبه سعیدحریری اصل.شوال1443