تا مدتها با انتساب اکذوبه شدید و دروغ محض به حضرت آیت الله-
العظمی سید علی حسینی سیستانی (دامت برکاته)دنبال تخریب
شخصیت عالم فرزانه و روحانی سنتی آیت الله سید صادق حسینی-
شیرازی(حفظه الله) بودند و اما از زمانی که حسب درایت جناب
حجت الاسلام و المسلمین سید جواد شهرستانی تیرشان به سنگ
خورده سر خر را کج کرده و اینگونه وانمود می نمایند که: نظر آقای
سیستانی همچنان ضد جناب سید صادق شیرازی است و وضع
سلم آمیز ظاهری بین ایشان تنها حاصل نفوذ برخی روحانیون همفکر
شیرازی در دفاتر سیستانی به عراق ایران لبنان و...می باشد
ولی القصه اینکه:تربیت نا اهل را چون گردکان (گردو) بر گنبد است
#افراطیون-جناح-راست-ایران
هو الشاهد. حقیر کمترین طلبه نجفی سعید حریری اصل حسب مشاهده
متواترآنچه نباید توسط شیخ طاها وثوقی که بعد از وفات استاد ما حضرت-
آیت الله علیرضا مرندی (رحمت الله علیه)بعنوان نماینده زعیم عالیقدر
حوزه علمیه نجف الاشرف آیت الله سید علی سیستانی(دامت برکاته)در
آذربایجان شرقی شناخته می شود. ضمن ابرازبی علاقگی علنی به
مشارالیه و اعلان عدم هرگونه وابستگی سابق و ارتباط ولو در
حد محاوره الایوم و زین بعد با نامبرده در عین سکونت غالب
به شهر تبریزتمام وجوهات شرعی را که حسب وکالت و طلبه
وابسته آقای سیستانی بودن از مقلدان ایشان در یافت می دارم
مستقیما به دفتر قم المقدسه یا تهران با کسب رسید مربوطه
تحویل خواهم داد.
تنها علقه و ارتباط بنده با دفتر تبریزدریافت شهریه مرحمتی
جناب سیستانی از دست مبارک فرزند و یادگار شیخنا مرندی
جناب آقای مهندس محمد حسن خوش زبان است که اگر وثوقی
بخواهد قطع اش کند در کنار اسناد مابقی کارشکنی ها و عدم
رسیدگی به امور این نمایندگی غیر اصلی که روی حکم وکیل تام-
اختیار آقای سیستانی جناب سید جواد شهرستانی(حفظه الله)
مطابق بینه مذکور بلند شده و با دست به سرکردن حقیر ذیل
عنوان هایی چون نمی شناسم اش مورد مفهوم نیست و....حقیقتا
امر ایشان را برنمی تابد و بر مشتی افراطی جناح راستی که از پس
پرده درحال اعمال سلیقه جای قانون اند خوش رقصی می کند
محضر آقای شهرستانی و تنی چند از مراجع اعظام تقلید جهت
رسیدگی تقدیم خواهم کرد انشاء الله و دست آخر با صدای
رسا و بی هر لغزش می گویم :ما گر ز سر بریده می ترسیدم
درمحفل عاشقان نمی رقصیم.رحمت خدا برشیخنا مرندی
اللهم احفظ ابو محمد الرضا
#حذیفته-بن-یمان
حرفه ای دیرپا به مقابل طوفان دواعش مرتد و...با نام سید علی سیستانی
خوره کار زود جنبنده به باد وفا نیکفر شیرین نجفی و... به اسم روح الله زم
جمع این دو دریک پروژه مشترک محال هست مگر از بهر خوراک تبلیغاتی
مشتی تشکیلات امنیتی دراینجا و آنجا که البته از همان اولش هم معلوم
بود تاریخ انقضاء دارد وکشش تبدیل شدن به لکه ننگ دائمی هرگز.
(لطفا در آخرین بند وسطر بیانیه دفترآیت الله سیستانی پیرامون مرحوم-
روح الله زم دقت شود که داعیه دار ولایت فقیه حاکم ایران حق سابق
و مسلم ورود مرجعیت به هر دعوی قضایی حسب جایگاه حاکم شرع را
منتفی و آن رامنوط به خود و دستگاه قضایی اش می کند .پس سید واقعا
باید فاقد عقل باشد اگر با چنین سیستم وارد معامله برسر زم شده
عین همان مجتبی واحدی که بدین بهانه مشغول چزاندن آیت الله است)
از بروزات فقیه جامع شرایط عدم کلی گویی نیز کتوم و ریزبینی اندر
جزئیات فتوا و ایضا اگر زیرپرده مصلحت فردی نرود بیانات ثانوی است
تا طراران را به بهانه زنهار دست آویز آزار خلق الله رعیت حاصل نیاید...
پس هرکه در این دایره نیست و شکل فتوا را به منفعت خویش گروه دار
و دسته اصطلاحا گرد کند اصلا و عملا مجتهد نیست هرچند سگان
پاسبان و عوام کلانعام نیز علماء سوء بدان تصدیق کنند و بار دهند.
فدوی حق و حقیقت را اگر نه برائت از ایشان دستور باشد دلالت
دادن و فلش شدن از بهر بهتر نمایش عکس اش میسور می نماید
لیک باری این طلبه ر ا فرصتی شده که در عین مزمت بکار گیری
آن عنوان درمصادیق مذهبی از جنبه انسانی چونان سلاحی بهین
در کف گیرد و سوی اقسای هدف نشانه رود البته دراستتار و لفافه
چه گردش کن شرعی حرام و عرفی اش نیک بیان کننده تمام باشد
بی هرگزند که لاجرم شوریده براین دنائت در کام باتلاق قساوت برد
جز راست نباید گفت....هر راست نشاید گفت
#حسن-صباح
(القابی چون مولانا و مولوی دارای بار معنایی بس مثبت حتی
درشان اولیاء اعظم الهی است. ضمن اینکه بنده به حمدالله
اصلا معتقد به مذهب هاشم زهی نیستم که بخواهم
چنین چیزی را به ابتدای اسم او بچسبانم یا مصلحت سیاسی
سبب آن شود(کنایه از کنش اکثر اصلاح طلبان در این باب))
خوب حالا این آقای عبدالحمیداسماعیل هاشم زهی بعنوان
مفتی صرف جماعت عامه درجنوب شرق مملکت ایران را
درنظرداشته باشید که به بطن وقایع تند سیاسی ابتدای
مهر1401ش چگونه و نزد همه از نظام گرفته تا اپوزسیون
با تمام درگیری فی ما بین محترم شمرده می شود!؟ و واقعا
فکرمی کنم تنها بشر راه یافته به صدا و سیما کشور است که
در رسانه های معاندحاکمیت هم ستوده شده حتی فرای
بحث مذهبی به دیدار پادشاهان سعودی می رود که دشمنی
آنها با ملیت ایرانی اظهرمن شمس است...
هرگز و از هیچ طرفی زیرذره بین برده نشده و اصلا هشدار
جدی و بازداشت موقت درقالب زندان را تجربه نکرده...
اما تک تک مراجع شیعه مستقل ازحکومت های عهد غیبت
امام عصر(عج) حداقل یک زخم کاری یا فشارعصبی از چنان
ناحیه هایی را یادگاردارند
نمونه بارزش رفتار زشتی که بواسطه حیله گری امثال مهدی-
خزعلی شیرین نجفی و...درحق مرحوم روح الله زم صورت
گرفت... چون می خواستند خون او و سبب گیر افتادنش را
آیت الله سیدعلی سیستانی (دامت برکاته) و دفترایشان در
نجف الاشرف جا بزنند و...هر چند این توطئه کثیف با درایت و کار-
دانی آیت الله سیدجوادشهرستانی(حفظه الله) خنثی شد...
انسان متین وقتی روی این نکات اجتماعی و روانشناسی دقیق
شود دست پنهان جریان فراماسونری سعودی نیز اردوی دول
مسلط شرقی یعنی چین و روسیه را بر روی کلیت آن حس کرده
به اینجا می رسد که صرف داشتن سوادطلبگی دانشگاه یا
حب میهن همچون شهید میرزاکوچک خان جنگلی نباید سبب
شود تا با تناب پوسیده اینها که الحق لقب حیدر اموغلی های
زمان بر آزنده ایشان هست درچاه خلا سیاست غیرمتقی
رود .هرچند وضعیت بد اقتصادی اکثرمردم داخل کشورنیز
رفتارهای ابلهانه نو اصولگرایان دست راستی جمهوری اسلامی
(مرادم اصولگرایان سنتی چون موتلفه و همفکران آقای علی -
لاریجانی و...نیست قصد مثل علی اکبر رائفی پور و...اند)
بهانه و علت درست جلوه دادن چنان موضعی شمرده شود.
نگه ای سردار جنگل تکیه گاه روشن من
هنوز با زخم تن تو داره می سوزه تن من
رضوان الله علیه
آقای نجاح محمد علی از سویی برنامه مناظره شبکه ماهواره ای
من و تو را به بهانه توهین بر آیت الله سیدعلی سیستانی-
(دامت برکاته) ترک می کند و ازدیگرسمت به گفتگو با امید-
دانا بارها مداوم ات می ورزد! فردی که به جد اعلاء آن مرجع
تقلید شیعه یعنی حضرت نبی اکرم (ص) جسارت کرده و
هرگزاز کردار زشت خود پوزش نخواسته است...
بله چنین رویه ای آن هم ازسمت کسی مدعی کارشناسی
در مسائل سیاسی اجتماعی و البته با پیشه تحلیل گری اش
معنایی نمی دهد جز این ضرب المثل فارسی که طرف:
از هول حلیم در دیگ افتاد...
از جمله بارزترین شخصیت های مخالف مشروطه مرحوم آیت الله سید-
محمد باقر مجتهدسیستانی والد حضرت آیت الله العظمی سید علی -
حسینی سیستانی(دامت برکاته) بودند.
چه قبل و چه بعد ایشان علما پرشماردیگری که اصطلاحا روحانیت سنتی
خوانده می شوند هم احساس وظیفه شرعی از جنبه دفاع جنبش مشروطه
حس نمی کردند.آن هم در حالی که جمهوری ازفقهای امامیه نوع مشروع
نظام را بهترین از جهت استقرار برممالک با اکثریت شیعی در عصرغیبت امام-
عصر(عج)تشخیص داده اند.پس جریان قتل شیخ فضل الله نوری صرفا به
علت انجام صحیح امورات یک عالم توسط وی نبوده و اشتباهات فردی او در
ورق خوردن چنان فرجام شومی نقش ایفا کرده .هم الزاما هیچ ربطی به
نفس دین یا آخوند بودن طرف ندارد.آقای سیدحسین نصر نوه دختری
شیخ فضل الله اقرار کرده که پدرش یعنی داماد نامبرده می گفته است:
اگر من درمتن آن جریان بودم و بعضی عوامل نبود شاید چنان نمی شد...
این حرف هم نشانه هست که دعوای مجاهدان مشروطه با شیخ فضل -
الله نوری چنانکه روایت ایدئولوزیک مذهبی بعد انقلاب اسلامی 57 ش
مدعی گشته باد و سوی جنبه خیر و شر مطلق نبوده...