ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حال که تا اینجا آموختیم :بخشیدن اسماءنیک موازی وموزون
طبق متدقرآن به آل الله (علیهم السلام) وخواندن ایشان با
عنوان درخت طیبه زیتون و...طبق آیه35سوره نورجایز
است درامتداد ترجمه حضرت استادمحمدمهدی فولادوند
ازاین مقطع کلام الله متعال صحبت ازروشنی بخشی زیتون
بدون افروختن می شود.شجره ملعونه الزقوم دردل آتش
جادارد ونور میوه آن حاصل از عذابش و انعکاسی است عین
بحثی که درسطح پایین وطبقه اول عرفان با تمثیل آینه داشتیم
اما خاندان رسالت نه تنها پا را ازآن فراترگذاشته اند بلکه
خلاف اصحاب سقیفه یا معاویه ملعون و...حتی رودست انتلکتوئل-
های لائیک هم عصرخود وکاراکترهایی همچون سعدابی وقاص
درآمده اند که موازی با نهضت رسول الله(ص) حرکت می کرد
اما درذاتش منافع صرف مادی را ملاک قرارداده بود عین همین
عرفان لائیک حلقه و...ازدرب شگفت مسائل غیبی و نامحسوس
واردشده اما بجای فهم خالق چنین عظمتی مقوله های مصداقی
آن چون تلپاتی رابا عقل محدودخود قوانین فیزیک و شیمی رایج
می سنجد...
زیتون اما ازاین پله منیت وتوان اصطلاحا منشوری هم بالا رفته
وبدین صافی هم درگذشته تا به معنای حقیقی کلمه صوفی شده
است یعنی هم چنانکه زیتون بی سبب آتش نورتجلی می دهد آنها
خودنیز به شرف اختراع مشکات یعنی نورالانوارکه اصل اش ازبهر-
الله متعال است از طرف او عینا تنفیض و نائل گردیده البته به تبصره
وارده ازناحیه سلطان طوس ابوالحسن الرضا(ع)که فرمودند:صفت
خالق ورازق خاص ذات ربوبی و نه چهارده نورمقدس(علیهم السلام)
است به مصداق عینی این بیت استادمحمدحسین شهریار(ره)که:
نه بشرتوانم اش گفت نه خدا توانمش خواند
متحیرم چه نامم شه ملک لافتا را
تشبیه آل الله(علیهم السلام)درقرآن و حدیث صحیح به شجره طیبه
ونیزدر آیه 35 سوره نور درخت زیتون با حکمت های گوناگونی انجام
گرفته که از آن جمله موقعیت رویش این شجردرساحل دریا و مناطقی
چون کشورلبنان یعنی آب وهوای مدیترانه ای است و درنقطه مقابل
شجره ملعونه و درخت الزقوم دقیقا به جو سنگین جهنمی مثل جنوب
یمن وادی الحضرموت رشد ونمو خوبی دارد.
حال با عنایت به اینکه سرزمین وادی السلام ازاستان نجف کشور
عراق سابقا درساحل بحری بوده که خشک شده است و پیکر مولانا
علی بن ابیطالب(ع)بدان آرمیده (معوای زیتون) هم ماجرای معروف
درمنابع شیعه مبنی برانتقال ارواح مومنان به آنجا بعد قبض روح
توسط عزرائیل(ع) یا شبهای پنجشنبه و نقطه مقابل اش دخول بدان
بر این دنیا و روزگاراندر حضرموت طبق تشبیه آیه مذکور به تقارن
شگفتی می رسیم.
(فرمود علی بن حسین شهید(ع):من پسرکسرای ایرانم)
بردهانت خاک و سنگ ای گرگیچ ور پریده!؟ تو هند جگر-
خوار زاده رابر نوادگان زهراء مرضیه (س) ارجح
شماری و یادگاران کیخسرو را برسردسته سفیانی
بادیه نشینان حاشیه دره بکه افضل پنداری و نیز
در تلقین این ورپریدگی بر خانه پدرانشان (احراق
بیت علوی و سوزاندن تخت جمشید اندر قادسیه)
به آتش جهل و حماقت خویش شعله دراندازی که
چه!؟بااین همه بروز حرام زادگی ها اماباید که لاجرم
بدانی: آن سیف که پشت هاشم و امیه از هم برید
درحقیقت تبری بود ازجنس مال خلیل بت شکن(ع)
و با تعیین مرزشجره طیبه وملعونه دهان تو را بست
(اشاره به ماجرای جدا کردن اجداد به هم جسبیده
بنی هاشم وبنی امیه درطایفه قریش(این یک نقل روایی
است و خلاف آن هم مبنی بر صرف سرپرستی امیه و
نه فرزندی وی آمده )
تا ازآن پس کسی جرعت نکند هرمجهول پدری را
(مطابق برخی مسانید عامه) که در حکومت عدل
امام علی(ع)گرخیده و یاغی گری پیشه کرده بود
بر اباعبدالله جعفر بن محمدصادق (علیه السلام)
ابناء و اولاد مطهراش ترجیح دهد.
به میمون های برمنبربگوید
که چوب است این بساط عنتری تان
(یادآوری کلام حضرت سجاد(ع)در مسجداموی شام)